جمعه ۴ شهریور ۱۳۹۰ - ۱۵:۲۶
۰ نفر

سعید مروتی: به چشم آمدن «سقوط یک فرشته»، میان سریال‌های ماه رمضان امسال کاملا طبیعی به نظر می‌رسد؛ هر چند به شکلی حیرت‌انگیز در نظرسنجی چند روز پیش صدا و سیما «سقوط یک فرشته» مقام آخر را از نظر جذب مخاطب داشت و جالب اینکه «سه‌دونگ‌، سه‌دونگ» اول بود؛ یعنی مردم بهترین سریال رمضان امسال را کمتر از بقیه مجموعه‌ها دوست داشته و دنبال کرده‌اند.

crash

دلیلش هرچه باشد نمی‌تواند این واقعیت را مخدوش کند که «سقوط یک فرشته» تنها سریال نزدیک به استاندارد رمضان امسال است. کارگردان سریال دیدنی و جسورانه «ساعت شنی» و فیلم آشفته اما خوش‌ترکیب و خوش‌تصویر «آل»، این بار هم کوشیده تا قاب‌های شکیلی ببندد، میزانسن‌های چشمگیری را شکل دهد و به ساختار بصری‌ای دست یابد که به شهادت دیگر سریال‌های پخش شده در این روزها، برای کمتر فیلمسازی دغدغه به شمار می‌آید. مهم‌ترین نکته و اتفاق در «سقوط یک فرشته» انگیزه فیلمساز برای یافتن معادل‌های بصری جذاب و چالش‌‌اش برای روایت سینمایی داستان است؛ داستانی که پروپیمان نیست، در نحوه ارائه اطلاعات خیلی ظریف عمل نمی‌کند و به جای شخصیت، بیشتر با تیپ‌های نمایشی سروکار دارد.

اما همین سناریو با دکوپاژ بهرامیان، نحوه نورپردازی و چیدمان سکانس‌ها و ذهنیت تصویرسازش از انگیزه‌ای قوی برای ارائه محصولی قابل‌قبول خبر می‌دهد؛ انگیزه‌ای که مشابهش را در کار علیرضا افخمی نمی‌شود مشاهده کرد که چند سال پیش با «او یک فرشته بود» تحولی در ساخت سریال‌های ماورایی تلویزیون ایجاد کرده بود ولی حالا با سهل‌انگاری عجیبی یک کمدی ناخواسته ساخته است یا شاهد احمدلو در «سه‌دونگ، ‌سه‌دونگ» که همان مسیر کمدی‌های سخیفی چون «چند می‌گیری گریه کنی» را با تأثیرپذیری آشکار از سریال‌های عطاران ادامه می‌دهد، بی‌آنکه بتواند یک شوخی استاندارد بسازد. در چنین برهوتی است که «سقوط یک فرشته» به چشم می‌آید و دیده می‌شود؛ سریالی که در آن ضعف‌های متن تا حدودی با اجرای خوب پوشش داده می‌شود، لوکیشن‌هایش چشم‌انداز‌های تازه‌ای را پیش روی تماشاگر می‌گستراند و بازی بازیگرانش بی‌آنکه فوق‌العاده باشد، قابل‌‌توجه است.

خاطره اسدی پس از مدت‌ها سرانجام امکانی برای نشان‌دادن قابلیت‌هایش یافته است، شبنم مقدمی نقشی متفاوت از کارهای گذشته‌اش را با موفقیت بازی می‌کند و مسعود رایگان نقشی مشابه با آنچه بسیار قبلاً ارائه داده را باز هم پذیرفتنی از کار در می‌آورد. مهرداد صدیقیان نیز پس از توی ذوق‌زدن در چند قسمت اول، به نظر می‌رسد به مرور با هدایت کارگردان و نزدیک کردن نقش به قابلیت‌ها و ویژگی‌های بازیگر، بهتر به نظر می‌رسد. هدی زین‌العابدین برعکس خاطره اسدی در نقشی ظاهر شده که خیلی جای کار برایش باقی نگذاشته ولی همین هیأت دختر معصوم هم تقریبا قابل قبول از کار در آمده است. این سریالی است که بیشتر در مرحله اجرا و سر صحنه «درآمده» تا در مرحله نگارش. تا اینجا مهم‌ترین برگ برنده متن، شیطان نبودن نیما برخلاف تصور اغلب بینندگان بوده؛ اینکه راوی شیطان است نه نیما، ایده جذاب و غافلگیر‌کننده‌ای بوده ولی شیوه استفاده از نریشن‌ها گاهی اوقات آدم را یاد میان‌نویس‌های فیلم‌های صامت می‌اندازد.

«سقوط یک فرشته» با حرکت در مسیری معلوم که قرار است به یک نتیجه‌گیری اخلاقی مشخص ختم شود و با حداقل مصالح تازه و بدیع و با موقعیت‌ها و شخصیت‌های قراردادی، در نهایت به محصولی استاندارد منجر شده‌است؛ مجموعه‌ای که اگر در پروسه پرایراد و پرشتاب سریال‌های مناسبتی ساخته نمی‌شد، قطعاً می‌توانست بهتر از اینها باشد ولی در میانه «5کیلومتر تا بهشت» و «سی‌امین روز» و «سه‌دونگ، سه‌دونگ» همین هم غنیمت است.

کد خبر 144072
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز