در افغانستان با گذشت چند هفته از انتخابات تقریبا همه به وجود تقلبی گسترده در این کشور باور دارند جز حامد کرزی، رئیسجمهوری این کشور که یکه و تنها در امواج توفان ایستاده و فریاد سلامت انتخابات را سر داده است.
انتخابات افغانستان به معادلهای میماند که نه راه پس دارد نه راه پیش. راه پس ندارد چه آنکه دیگر آبرویی از نیروهای ائتلاف و صدها ناظر بینالمللی نمیماند اگر اعلام کنند انتخابات باطل است و باید تجدید شود.
انتخابات دوبارهای هم اگر بخواهد برگزار شود لازمه آن ثبت نام چندماهه از رای دهندگان افغان از سویی و صرف میلیونها دلار دیگر از سوی دیگر است. تازه مشخص نیست اگر انتخابات دیگری هم باشد حرف و حدیثی نباشد.
راه دیگری که برای برون رفت از این بحران ایدهآل غرب است اعلام دومرحلهای شدن انتخابات است. این راه مستلزم موافقت کرزی و عبدالله با آن است؛ امری که تا امروز هر دو طرف دعوای سیاسی کابل حاضر به پذیرش آن نشدهاند. نکته اینجاست که هر دو طرف خود را پیروز انتخابات میدانند.
کرزی میگوید تقلبها آنقدر نبوده که تاثیری در نتیجه داشته باشد و عبدالله نظری خلاف این دارد. کرزی هراس از این دارد که دو مرحلهای شدن انتخابات سبب زد و بندهای بازیگران مؤثر در فرایند سیاسی افغانستان (داخلی و خارجی) و در نهایت بیرون آمدن نامی بهجز وی از صندوقها باشد. شک کرزی به این ماجرا آنگاه بیشتر شد که ریچارد هالبروک نماینده ویژه اوباما در امور افغانستان چندی پیش کوشید تا کرزی را به دومرحلهای شدن انتخابات قانع کند.
تنها چیزی هم که از آن جلسه به دنیا مخابره شد درگیری لفظی بود که میان کرزی و هالبروک در این ماجرا رخ داد. از متن این دیدار که بگذریم این هم از زیرکی کرزی بود که اجازه داد تا ماجرای این جلسه منتشر شود تا در میانه فشارهای آمریکا بر خود بتواند محبوبیت بیشتری هم در میان افغانها بهدست آورد.
عبدالله عبدالله هم به 2 دلیل از دومرحلهای شدن انتخابات سودی نمیبرد و اینگونه بهنظر میرسد که از فضای گرگ و میش کنونی( ادامه بحران) راضی است. اول اینکه مطمئن است که اگر تقلب هم نشود باز میزان آرای وی کمتر از کرزی است و این به معنای شکست وی در مرحله دوم است. از سویی عبدالله در روزهای اخیر کوشیده تا با سخنان ضدونقیض فضا را برای امتیازگیریهای آتی فراهم کند.
راه حل دیگری هم که از سوی برخی همسایگان افغانستان بهعنوان چارهای بر این ماجرا مطرح شده، تلاش برای نوعی مصالحه میان کرزی و عبدالله است. کرزی و عبدالله بر سر هرچه اختلاف داشته باشند لااقل بر سر این موضوع مشترکند که هیچ کدام قائل به این راه نیستند.
مصالحه از نگاه میانجیگران به معنای تقسیم قدرت میان کرزی و عبدالله است؛ به این صورت که کرزی رئیسجمهوری بماند و سپس یکی از پستهای مهم کابینه به عبدالله واگذار شود. کرزی این راه را نپذیرفته چون معتقد است اگر وی پیروز انتخابات است خود هم باید یارانش را برگزیند.
دلیل دیگری که کرزی تمایلی به طرح آن ندارد وعدهو وعیدهایی است که وی در طول رقابتهای ریاستجمهوری به افراد مختلف داده است و در یک کلام کابینه کرزی قبلا میان یاران انتخاباتی اش تقسیم شده است.
عبدالله هم این راه را نمیپسندد چه آنکه پذیرش ریاستجمهوری کرزی به معنای پذیرش پیروزی وی و درنهایت پذیرش صحت انتخابات افغانستان است؛ آن هم در فضایی که قریب یک ماه است عبدالله بر طبل تقلب کوبیده است. وی به صراحت اعلام کرده که حاضر به مصالحه با کرزی نیست.
هم کرزی و هم عبدالله میدانند که جامعه افغانستان و نظام بینالملل ادامه بحران سیاسی موجود بر سر نتیجه انتخابات را نمیپذیرند. شاید در نهایت یکی از طرفین مجبور به کوتاه آمدن از مواضع خود شود.