شنبه ۷ شهریور ۱۳۸۸ - ۱۰:۲۳
۰ نفر

آمریکا این روزها مشغول بررسی خط‌ مشی خود در افغانستان است.

بریتانیایی‌ها از این نگرانند که آمریکا به‌عنوان رهبر ناتو، در بررسی مجدد خط‌مشی خود در افغانستان، چالش سیاسی را در این کشور دست کم بگیرد و بیش از حد بر موضوعات نظامی و اقتصادی متمرکز شود.

بریتانیا از این نگران است که دولت اوباما در حالی که اوضاع امنیتی در افغانستان رو به وخامت می‌رود، در تشخیص اولویت‌ها و فوریت‌های غرب در این کشور دچار اشتباه شود. تنها یک سوم افغانستان تحت کنترل دولت کابل قرار دارد. لندن بر این باور است مادامی که واشنگتن به دولت «فاسد و ضعیف» حامد کرزای برای رام‌کردن و تطمیع رهبران ناسازگار طالبان امید داشته باشد، شورشیان سلاح‌های خود را بر زمین نخواهند گذاشت و هیچ پیشرفت ملموسی در افغانستان حاصل نخواهد شد؛ نکته‌ای که دیوید میلیبند، وزیر خارجه بریتانیا چندی پیش در سخنرانی خود در اجلاس ناتو بر آن تاکید کرد.

دست‌اندرکاران دیپلماسی آمریکا، اگرچه از موضوع فساد دولت کرزای آگاهند، خوش‌بینی بیشتری نسبت به او دارند. آنها تلاش می‌کنند به‌گونه‌ای رفتار کنند که انگ استعمارنو به خط‌مشی ایالات متحده در افغانستان نخورد؛ از جمله اینکه به ناتو اجازه ندهند کارهایی را که انتظار می‌رود به افغان‌ها سپرده شود، به نیروها و کارکنان خود واگذار کند. بریتانیا نیز به همین نسبت خود را به توسعه سریع نیروهای امنیتی افغانستان متعهد می‌داند، اما از آن بیم دارد که سپردن امور مهم به مردان کرزای، اقدامی محکوم به شکست باشد.

بسیاری از مشکلات و مسائل پیش روی ناتو در افغانستان، موضوعاتی منحصر به این کشور نیست و هر جای دیگری نیز که غرب پا به آن بگذارد، باز هم سر باز خواهد کرد. به‌عنوان مثال، آمریکا و متحدانش ایمان مطلق و بی‌چون و چرایی به محاسن دمکراسی دارند. حال اگر برگزیده مردم افغانستان در انتخابات، مبادرت به سرکوب زنان و گسترش تولید تریاک کند، واکنش غرب چه خواهد بود؟ سر مایکل هاوارد، مورخ بریتانیایی در این باره می‌گوید: تلاش برای تغییر افغان‌ها و تبدیل آنها به انسان‌هایی دیگر، از ابتدا محکوم به شکست خواهد بود.
یک استراتژیست دولت آمریکا  در پاسخ به این مطلب، به صراحت گفت: جوامعی که مورد حمایت ایالات متحده قرار می‌گیرند، باید از حداقلی از استانداردهای رفتاری برخوردار باشند.

 به باور وی، اقبال عمومی افغان‌ها به پایان روند تولید تریاک و حق زنان برای تحصیل، بیش از آن است که بریتانیایی‌ها تصور می‌کنند. با این حال اگر نگاهی منطقی به شرایط افغانستان بیندازیم، اذعان خواهیم کرد که بین آنچه غرب از افغان‌ها انتظار دارد، با آنچه خود افغان‌ها (حتی به نادرست) برای خود می‌پسندند، فاصله وجود دارد. پاول کولیر، استاد اقتصاد توسعه در دانشگاه آکسفورد، در کتاب جدیدش با عنوان جنگ، تفنگ و رای ، درباره محدودیت‌های دمکراسی در جوامع فقرزده، به نکات مهمی اشاره می‌کند.

وی می‌گوید که در چنین جوامعی، نبود هویت گروهی، رسانه‌های آزاد، حاکمیت قانون و مسئولیت‌پذیری – که از ویژگی‌های جوامعی است که در آنها منبع قدرت دولت، مالیاتی است که رای دهندگان می‌پردازند – ناگزیر موجب آلوده شدن نتایج انتخابات به فساد و جهل می‌شود و در این جوامع، منافع ملی تحت‌تأثیر منافع قبیله‌ای و قومی قرارمی‌گیرد.

حامد کرزای احتمالا در انتخابات ریاست‌جمهوری افغانستان به پیروزی خواهد رسید، چرا که مخالفان او در همبستگی با یکدیگر ناکام مانده‌اند. اما احتمال پیروزی او، این واقعیت را نمی‌پوشاند که بسیاری از افغان‌ها، به‌خصوص در جنوب و شرق کشور، از حکومت کرزای ناراضی هستند؛ گرچه اشتیاق آنها به نظام قبیله‌ای فعلی که مانع از دخالت و
 طمع ورزی حکومت مرکزی کابل می‌شود، بسیار بیشتر از تمایل آنها نسبت به طالبان به‌عنوان جایگزین حکومت کرزای است. در غرب، افکار عمومی بر این نکته که نظامیان در افغانستان به چه موفقیت‌هایی رسیده‌اند، متمرکز نیست. در واقع افکار عمومی بیشتر متوجه اصول و مبانی حضور غرب در این کشور است.

مهم‌ترین چالشی که در حال حاضر فرا روی ناتو در افغانستان قرار دارد، بیش از آنکه جنبه نظامی داشته باشد، چالشی غیرنظامی است؛ اینکه افغانستان فاقد مدیران کارآمدی است که با نشان دادن مزایا و منافع ملموس و عینی حکومت فعلی به جوامع محلی این کشور، موفقیت‌های نظامی ناتو را کامل کنند.

کمک‌های غرب و توجهات سیاسی اعضای ناتو در افغانستان، بیشتر متمرکز بر دولت ملی مستقر در کابل است. نیت آنها این است که حیطه اختیارات دولت مرکزی را گسترش دهند. اما با توجه به فقدان یک نظام اداری کارآمد در این کشور، کمک‌های مالی غرب بلا استفاده مانده است.

جوامع محلی در افغانستان طی این سال‌ها، شاهد تحقق نیافتن وعده‌های دولت مرکزی – در واقع برآورده نشدن نیازهایشان– بوده‌اند. یک مقام نظامی بریتانیایی در افغانستان می‌گوید که علاوه بر نظارت بر تشکیل ارتش این کشور، ما باید از مدت‌ها پیش یک دانشگاه خدمات شهری را برای آموزش و تربیت مدیرانی کارآمد در افغانستان تاسیس می‌کردیم.

به گفته یک مقام دیپلماتیک غرب، شرم‌آور است که هنوز مشوق‌هایی قابل‌قبول برای ترغیب جنگجویان طالبان به‌کنار گذاشتن سلاح، ارائه نشده است. پیشتر یک طرح بازسازی سطحی که قرار بود در سراسر افغانستان اجرا شود، به خاطر فساد و بی‌لیاقتی دولت کرزای، ناتمام رها شد و تا زمانی که برنامه اجتماعی گسترده جدیدی از سوی دولت اجرا نشود، جنگجویان قبیله‌ای ترجیح می‌دهند که سلاح‌های خود را کنار نگذارند؛ شیوه‌ای از زندگی که حداقل از نظر اقتصادی برای آنها مطلوب‌تر است. یکی دیگر از کمبود‌های بسیار حاد و پردامنه در افغانستان، نبود یک سازمان اطلاعاتی محلی است. عملکرد سازمان مخفی اطلاعات بریتانیا در این کشور قابل‌قبول است، گرچه عملیات‌های انجام شده توسط ماموران مخفی بریتانیا در افغانستان معمولا عملیات‌هایی کم اهمیت است. در این حال فعالیت‌های سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا(CIA) در افغانستان، بیشتر بر محور القاعده متمرکز است تا موضوعات فرقه‌ای.

در حال حاضر سربازان واحد‌گورخا که افغانی هستند، کمک مهمی برای برقراری ثبات در کشور محسوب می‌شوند، چراکه می‌توانند با محلی‌ها ارتباط برقرار کنند. نیروهای بریتانیایی نیز به خوبی با پشتون‌ها ارتباط کلامی برقرار می‌کنند. ارتش آمریکا نیز یک برنامه آموزش زبان را برای نیروهای عملیاتی خود آغاز کرده است، گرچه به‌بار نشستن چنین برنامه‌ای به‌مدت زمان بیشتری نیاز دارد. این در حالی است که شکاف ارتباطی بین نیروهای آمریکایی و مردم افغانستان، مانع از درک متقابل و برقراری رابطه‌ای نزدیک بین دو طرف شده است.

اختیار دادن به افسران ارشد ناتو برای بهره گرفتن از کمک‌های مالی و پرداخت پول، اقدامی مفید خواهد بود. یک نظامی بریتانیایی در این باره می‌گوید: وقتی طالبان با پرداخت روزانه 10 دلار به کشاورزان، نیرو جذب می‌کند، چرا ما این کار را نکنیم؟ شما می‌توانید وفاداری را بخرید.

تا هنگامی که افغان‌ها در تمام امور کشور حضور نیابند، موفقیتی حاصل نخواهد شد. عبور نیروهای خارجی سوار بر خودروهای زرهی از روستاها، تعقیب شورشیان با هلی‌کوپتر و کشته شدن غیرنظامیان در پی تیراندازی بی‌هدف هلی‌کوپتر‌ها و هواپیما‌ها، به هیچ جایی جز پرتگاه شکست ختم نخواهد شد. فرماندهان آمریکایی و بریتانیایی به خوبی به این واقعیت واقفند. آنها تلاش می‌کنند که جنگ را با دقت و ظرافت بیشتری اداره کنند اما مادامی که جان سربازان آنها در معرض خطر سلاح‌های شورشیان قرار دارد، تحقق چنین هدفی دشوار خواهد بود. کاسه صبر شهروندان بریتانیایی – و تا حد کمتری آمریکایی‌ها – لبریز شده است. ناتو در پی سرعت بخشیدن به ایجاد زیرساخت‌هایی کارآمد در کشوری به‌شدت توسعه نیافته است؛ هدفی که در عصر امپراتوری‌های استعمار، دهه‌ها به طول می‌انجامید.

شکاف بین خواسته‌های کشورهای متحد ناتو با واقعیات افغانستان، ممکن است غیرقابل پر شدن و جبران باشد. اگر غرب در افغانستان شکست بخورد، دلیل چنین شکستی، مشابه‌علت شکست آمریکا در ویتنام خواهد بود؛ اینکه مقامات افغانی مورد حمایت آمریکا و غرب کارآمد و لایق نیستند. در ویتنام جنوبی نیز رژیم سایگون که مورد حمایت آمریکا بود، حکومتی به‌شدت فاسد و مورد نفرت مردم محسوب می‌شد.

برخی آمریکایی‌ها این نگاه را به‌حساب منفی بافی معروف بریتانیایی‌ها می‌گذارند اما پیشرفت غرب در افغانستان بدون اذعان به اینکه در حال حاضر در چه موقعیت نومید کننده‌ای قرار داریم، امکانپذیر نخواهد بود. گرچه بازی هنوز پایان نیافته است و هنوز کور سویی از امید وجود دارد؛ اینکه چالش فعلی در افغانستان موجب تشدید عملیات‌های رزمی ناتو در این کشور نمی‌شود و می‌توان از چالش کنونی برای راه‌اندازی مؤثر نهادهای حکومتی و نیروهای امنیتی در افغانستان بهره برد. برای تحقق چنین هدفی، ایالات متحده باید اولویت‌ها را با دقت تشخیص دهد و بر حکومت کرزای سخت بگیرد. چنانچه تصمیمات مهم در کوتاه‌ترین زمان اتخاذ شود و پول به اندازه کافی به افغانستان تزریق شود، طالبان را هنوز هم می‌توان مغلوب کرد.

درصورتی که دیپلماسی غرب در افغانستان، منسجم، همراه با خلاقیت و قدرتمندانه نباشد، جنگ را در آن کشور خواهد  باخت.

 تایمز مالی- 20 آگوست 2009

کد خبر 88931

پر بیننده‌ترین اخبار آسیا و اقیانوسیه

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز