شاید برایتان پیش آمده باشد که با شخصی دیدار کنید و احساس کنید شما را بهتر از خودتان می‌شناسد و درک می‌کند؟

سبک زندگی

به گزارش همشهری آنلاین، این آدم‌ها، حتی قبل از آنکه خودتان احساس‌تان را بفهمید، ظریف‌ترین نشانه‌ها را در رفتار و احساسات شما درک می‌کنند. به نظر می‌رسد که آن‌ها حس ششم دارند.

حس ششم آن‌ها ناشی از چیست و از کجا می‌آید؟ با ما همراه باشید تا ۱۱ویژگی استثنائی افرادی که این ویژگی مشترک را دارند با هم مرور کنیم.

۱.آن‌ها کارشناسان احساسات هستند

اغلب آدم‌ها فقط لبخند روی لب‌تان را می‌بینند. اما این دوستان پشت لبخند شما را هم می‌بینند. چطور ممکن است؟ دلیلش آن است که آن‌ها وقت زیادی صرف فهم احساسات خودشان کرده‌اند. آن‌ها می‌دانند که احساسات نمی‌تواند سیاه و سفید باشد.

ما درآن واحد تلفیقی پیچیده از شادی، اضطراب، هیجان و صدها احساس دیگر را تجربه می‌کنیم. این تخصص در شناسایی احساسات به آن‌ها کمک می‌کند تا احساسات شما را در هر لحظه‌ای شناسایی کنند. آن‌ها می‌توانند خنده واقعی از تصنعی را تشخیص دهند. پس وقتی می‌گویید حالتان خوب است، می‌فهمند واقعا حال‌تان خوب است یا داستانی پشت قضیه است.  

مثل دوستی که حتی با اینکه یک کلمه با او صحبت نکرده‌اید می‌داند که نیاز دارید حرف بزنید. اما یادتان باشد تبدیل شدن به متخصص عواطف نیاز به صرف زمان طولانی دارد. پس اول شروع به فهم احساسات خودتان کنید. این شاید اولین گام برای فهم دیگری باشد.

۲.بلندنظرند

تا حالا دوستی داشته‌اید که به نظر می‌رسد همه احساسات شما را مثل خودتان احساس می‌کند؟ اگر غمگین باشید، او هم غمگین است. اگر از شدت هیجان در پوست خودتان نگنجید، او هم همین احساس را دارد. به نظر می‌رسد که آن‌ها احساسات شما را مثل خودتان زندگی می‌کنند.

علتش آن است که این افراد ابر-همدل هستند. آن‌ها فقط احساسات شما را درک نمی‌کنند بلکه این احساسات را همراه شما احساس می‌کنند. مثلا اگر به خاطر خراب کردن پروژه‌ای ناراحت باشید، احساس آن‌ها به گونه‌ای است که انگار خودشان پروژه‌ را خراب کرده‌اند.

این ارتباط عمیق است که به آن‌ها کمک می‌کند بفهمند در سر و دل شما چه می‌گذرد. چون می‌توانند حقیقتا احساسات درونی شما را احساس کنند، پس می‌توانند آسایش و راحتی برای‌تان ایجاد کنند و در شادی شما سهیم باشند.

بلندنظری یا برخورداری از قلبی گشوده به معنای نادیده گرفتن احساسات و عواطف خود نیست. آن‌ها می‌دانند چه زمانی عقب‌نشینی کنند و احساسات خودشان را هم در الویت بگذارند. وقت‌هایی که خیلی هیجان‌زده یا ناراحت هستید به دنبال همان رفیقی بروید که احساس شما را احساس می‌کند. می‌توانید از آن‌ها همدلی را هم یاد بگیرید!

۳.چشم عقاب دارند

آن‌ها می‌توانند ظریف‌ترین تغییرات در زبان بدن یا تن صدای شما را شناسایی کنند. آن‌ها از روی این سرنخ‌ها می‌فهمند که شما خود همیشگی‌تان نیستید. آن‌ها از روی سرنخ‌ها می‌توانند متوجه غمی شوند که پشت لبخندتان پنهان می‌کنید یا شانه‌های افتاده‌تان را در هنگام لبخند زدن می‌بینند. بسیاری از نشانه‌های ظریفی که خیلی از مردم به آن‌ها بی‌توجه هستند از تیررس نگاه آن‌ها دور نمی‌ماند.

۴.سراپا گوش هستند

درواقع آن‌هایی که دیگران را به خوبی درک می‌کنند، عالی‌ترین شنوندگان هستند. آن‌ها گوش می‌دهند تا بفهمند. یک مطالعه جالب که توسط دکتر رالف نیکولاس از دانشگاه مینه‌سوتا انجام شده است نشان می‌دهد که افراد فقط ۲۵درصد از آنچه می‌شنوند را به خاطر می‌آورند.

اما این رفقایی که ما از آن‌ها صحبت می‌کنیم خیلی تفاوت دارند. قرار به شنیدن باشد، آن‌ها بیش‌تر از میانگین ۲۵درصد را به ذهن می‌سپارند. آن‌ها فقط چیزهایی که می‌گویید را نمی‌شوند بلکه چیزهایی را می‌شنوند که شما به زبان نمی‌آورید. آن‌ها می‌شنوند که واژگان شما با لحن و زبان بدن‌تان هم‌خوانی ندارد.

آن‌ها شتاب و عجله در صدا یا نگرانی مخفی در شانه‌های بالاانداخته شما را می‌شنوند. دفعه بعدی که در یک گفت‌وگو حاضر بودید واقعا تلاش کنید که فقط بشنوید. فقط منتظر نباشید که نوبت‌تان شود که حرف بزنید. به تمام واژگان، تن صدا و زبان بدن طرف مقابل در هنگام حرف زدن گوش بدهید. شاید بتوانید در سطحی بالاتر چیزهای مهمی را دریافت کنید!

۵.به غریزه‌شان اعتماد می‌کنند

جالب نیست که کسی بدون اینکه یک کلمه حرف بزنید می‌تواند احساسات شما درک کند؟ انگار که می‌تواند ذهن و قلب شما را بخواند. دلیلش این است که این افراد به غریزه و شهودشان اعتماد دارند. غریزه آن‌ها مثل قطب‌نما عمل می‌کند و آن‌ها را به سمت فهم چیزهایی هدایت می‌کند که همیشه در برابر چشمان غیرمسلح ما آشکار نیستند.

وقتی چیزی درست نیست یا شخصی واقعا شاد نیست آن‌ها این را احساس می‌کنند اما توضیحی برای احساس‌شان ندارند. درواقع ممکن است نتوانند توضیح دهند چرا و از کجا این را می‌دانند، ولی می‌دانند.

معنایش این نیست که علم غیب یا قدرت‌های جادویی دارند. بلکه معنایش این است که با احساسات‌ و جهان اطراف‌شان در هماهنگی هستند. آن‌ها به نجوای صدای درونی‌شان که می‌گوید: «هی، یه خبراییه!» اعتماد می‌کنند.

اگر این احساس غریزی را نسبت به شخصی یا چیزی دریافت کردید راحت از کنارش رد نشوید. به این احساس توجه کنید و سعی کنید بیش‌تر اطلاعات کسب کنید. چون بیش‌تر از آنچه تصور کنیم، قلب و روح‌مان به وسیله شهود ما را به درک حقیقت هدایت می‌کند.  

۶.آفتاب‌پرست‌اند

یعنی چه؟ یعنی توانایی سازگار شدن با شرایط را دارند. آن‌ها همه جور درمی‌آیند. در یک جلسه رسمی با اعضای هیأت علمی، در یک ناهار غیررسمی با همکاران و...

آن‌ها رویکردشان را با توجه به آدمی که در آن لحظه با آن‌ها در ارتباط است تغییر می‌دهند. وقتی با رئیس قدم می‌زنند رسمی و نکته‌سنج هستند. وقتی با یک تازه‌کار در محیط کار هم‌کلام می‌شوند خیلی دوستانه و آرام هستند و تلاش می‌کنند تازه‌واردها را هدایت کنند.

آن‌ها فهمیده‌اند که آدم‌ها با هم فرق دارند و رفتارشان را با توجه به تفاوت آدم‌ها تنظیم می‌کنند. از نظر این افراد درک آدم‌ها به معنای پذیرش آن‌ها در سطحی که در آن قرار دارند است؛ نه سطحی که ما دل‌مان می‌خواهد آن‌ها در آن قرار داشته باشند. یعنی تلاش می‌کنند در دنیای دیگران ترکیب شوند و جهان را از زاویه نگاه دیگران تماشا کنند.

۷.گربه‌های کنجکاوند

همه‌مان احتمالا دوستی داریم که یک‌میلیون سوال در دقیقه می‌پرسد. هر داستانی که تعریف کنید و هر نظری که بدهید آن‌ها باز هم پرسش‌های تازه‌ای دارند.

در ابتدا ممکن است به نظر برسد که آن‌ها اعصاب‌خردکن و فضول هستند. اما درحقیقت پرسش‌های بی‌پایان آن‌ها راهی برای فهم بهتر شماست.

آدم‌هایی که در خوانش دیگران خوب عمل می‌کنند به اطلاعات سطحی قانع نیستند. آن‌ها می‌خواهند به فهمی عمیق‌تر از شما دست پیدا کنند. آن‌ها می‌خواهند علت شیوه تفکر و احساسی که دارید را بفهمند. پرسیدن سوال راهی برای فهم این دو نکته است.

وقتی این دوست شروع به پرسیدن می‌کند با ناراحتی به او چشم‌غره نروید. درعوض این کنجکاوی را ارج بنهید. آن‌ها اصلا نمی‌خواهند به حریم شخصی شما تعدی کنند بلکه تلاش می‌کنند شما را بهتر بفهمند. از کجا معلوم که پرسش‌هایی که از شما می‌پرسند باعث نشود که شما خودتان را بهتر بشناسید؟

۸.ذهن‌شان را باز نگه می‌دارند

خیلی راحت است که کتابی را از روی جلد و آدمی را از روی رفتارش قضاوت کرد. اما آن‌هایی که در فهم دیگران بسیار خوب هستند قضاوت‌شان را همیشه در حالت تعلیق نگه می‌دارند و ذهن‌شان برای پذیرش اطلاعات تازه باز است.

آدم‌هایی که در فهم دیگران عالی عمل می‌کنند در مقابل غریزه طبیعی قضاوت سریع دیگران مقاومت می‌کنند. به جای آنکه بر اساس اولین نشانه‌ها یا برخوردها یا نکات اولیه قضاوت کنند، وقت می‌گذارند تا علت پشت رفتارهای یک فرد را شناسایی کنند.

همیشه برای تغییر دادن فرضیه‌ها و حدس‌های اولیه‌شان  که به مرور زمان و با به دست آوردن اطلاعات بیش‌تر تکمیل می‌شود، گشوده هستند. وقتی شخص جدیدی را ملاقات می‌کنید سعی کنید قضاوت‌های اولیه‌تان را نگه دارید. به افراد فرصت بدهید تا خود حقیقی‌شان را برای شما رو کنند.

۹.برای شناخت دیگران صبوری به خرج می‌دهند

گاهی بی‌تابانه می‌خواهید علت بعضی رفتارها را بدانید. اما دیگران همیشه آمادگی ندارند درباره خودشان عقده‌گشایی کنند. یادتان باشد که برای فهمیدن دیگران همیشه نباید پاسخ‌های آنی دریافت کنید. گاهی باید صبورانه انتظار بکشید تا آن‌ها برای باز کردن سفره دل‌شان آماده شوند.

به جای آنکه دیگران را مجبور کنید درباره خودشان با شما صحبت کنند، کافی است فقط اطمینان دهید که همیشه برای شنیدن حرف‌های‌شان یک گوش شنوای قابل اعتماد هستید. صبوری کار سختی است اما درنهایت وقتی اعتماد دیگران را جلب کنید آن‌ها به سمت شما می‌آیند.

کسانی که در فهمیدن و شناخت دیگران تخصص پیدا کرده‌اند، یک‌شبه این تخصص را به دست نیاورده‌اند. آن‌ها صبورند و به دیگران زمان و فضا می‌دهند تا خودشان افکار و احساسات‌شان را در میان بگذارند.

۱۰.محترم‌اند

احترام. واژه ساده است اما بار سنگینی دارد. افرادی که از آن‌ها صحبت می‌کنیم برای احساسات، افکار و فضای شخصی دیگران احترام قائلند. یک حقیقت تلخ آن است که تا احترام دیگران را حفظ نکنید نمی‌توانید آن‌ها را درک کنید.

اگر کسی مدام به مرزهای شما تعدی کند آیا به او اعتماد می‌کنید؟ قطعان نه. احتمالا او را نادیده می‌گیرید. برای همین احترام گذاشتن مهم است. احترام گذاشتن نشان می‌دهد که آن فرد و تجربه‌های او برای شما مهم است.

یادتان باشد که احترام را در همه تعاملات‌تان نشان دهید.

۱۱.خودآگاهند

فهمیدن دیگران با فهم خویشتن آغاز می‌شود. آن‌هایی که در فهمیدن دیگران استنثائی عمل می‌کنند وقت زیادی صرف فهمیدن احساسات، تفکرات و نیازهای خودشان کرده‌اند.

آن‌ها نقاط ضعف و قوت، تعصبات و مفروضات خودشان را می‌شناسند. خودآگاهی آن‌ها کمک‌شان می‌کند که بر اساس تجربه‌ها و احساسات‌ خودشان از قضاوت اشتباه دیگران دست بردارند.

وقت بگذارید تا خودتان را بهتر بشناسید. درباره افکار و احساسات‌تان فکر کنید و درستی مفروضات خودتان را به چالش بکشید. چون هر چه بیش خودتان را بشناسید، در فهم دیگرن نیز بهتر عمل می‌کنید.

منبع: راهنماتو

کد خبر 799929

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار مهارت‌های زندگی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha