بازار چهل‌تن در خیابان شهید مصطفی خمینی، بین بازار آهنگران و پالان‌دوزها قرار دارد. بازاری که چند روز دیگر به‌دلیل یلدا شلوغ می‌شود و خانواده‌های زیادی برای خرید آجیل، خشکبار، آب‌نبات و شکلات به آن مراجعه می‌کنند. اما علت نامگذاری این بازار به «چهل‌تن» چیست؟ و این ۴۰ نفر کیستند؟

بازار چهل تن

همشهری آنلاین - ابوذر چهل امیرانی:‌  در این بازار مشاغل مختلفی رونق دارد؛ از عطاری و لوازم خانگی گرفته تا مغازه‌های فروش اسباب‌بازی و پوشاک. بازار چهل‌تن، مسقف است با مغازه‌هایی قدیمی و دیوارهای آجری. اسمش را از بقعه‌ای وام گرفته که همه کسبه نشانی‌اش را می‌دانند، اما اغلب آنها با قصه و علت نامگذاری آن ناآشنا هستند. این بقعه، نرسیده به کوچه غریبان قرار دارد و در کوچک سبزرنگی دارد. آستان آن وسعت چندانی ندارد، اما موقوفه‌های زیادی دارد که شامل خانه، حجره و کاروانسراست. اینجا پیکر ۴۰نفر از نوادگان امام موسی کاظم(ع) دفن شده است.

بازار چهل‌تن، از مراکز تجاری و مهم بازار بزرگ تهران است که نامگذاری آن به قضیه جدا شدن سر ۴۰نواده امام موسی کاظم(ع) از بدن در این محدوده برمی‌گردد؛ جنایت هولناکی که ۱۸۳سال پیش به‌واسطه خواب یکی از کسبه بازار برملا  و منجر به ساخت امامزاده و رونق یک بازار در منطقه۱۲ شد.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا ببینید

کربلایی، چرا خوابیده‌ای!؟

تا سال۱۲۱۸ هیچ‌کس از محل دفن این امامزاده‌ها خبر نداشت تا اینکه یکی از بازاریان تهران به اسم کربلایی «محمدباقر تاجر تهرانی» خواب امام هفتم شیعیان را می‌بیند. امام(ع) در خواب محلی را به او نشان می‌دهد و به او می‌گوید: «چرا خوابیده‌ای؟ ‌ ۴۰نفر از فرزندان من، غریبانه سرشان از بدن جدا شده و اجسادشان به چاهی در این محل انداخته شده است.»

کربلایی همراه با پسرعموها و پسردایی‌هایش که یکی از آنها «مشهدی ابوطالب» نام داشته، به نقطه‌ای می‌روند که امام در خواب به او نشان داده است. زمین را حفر می‌کنند و به دهانه یک چاه می‌رسند که کاملاً پوشیده شده بود. سپس کربلایی محمدباقر داخل چاه می‌رود و در کمال ناباوری با بدن‌های بدون سر ۴۰پیکر سالم مواجه می‌شود که حتی خون جاری شده از آنها تازه است. او و مشهدی ابوطالب همه دارایی خود را وقف این امامزادگان می‌کنند و بقعه‌ای برایشان می‌سازند که به امامزاده چهلتنان(ع) معروف می‌شود. او در این محدوده مغازه‌های زیادی داشت که همگی را در وقف امامزاده چهلتنان(ع) می‌کند و همان سال هم که قرار بود به سفر حج برود، از این کار منصرف می‌شود و هزینه‌هایش را صرف ساخت بقعه می‌کند.

مشهدی ابوطالب هم چند قطعه زمین، مغازه و منزل مسکونی را برای این کار وقف کرد و فرزندان و نوه‌هایش نیز راه او را در پیش گرفتند، به گونه‌ای که یکی از نوادگانش به اسم «محمدحسن ارباب» وصیت می‌کند پیکرش را جلوی در ورودی این امامزاده دفن کنند تا زائران این بقعه از روی مزارش عبور کنند.

رویایی که هویت چهل شهید را در بازار تهران هویدا کرد | حکایت عجیبی که سیدرضی آن را مستند ساخت

بدن‌های بی‌سر در چاه چه می‌کردند؟

براساس روایات، در زمان خلفای عباسی ۴۰نفر از نوادگان امام موسی کاظم(ع) از عراق راهی ایران می‌شوند تا به دیدن امام رضا(ع) در مشهد بروند. همزمان با به شهادت رسیدن امام رضا(ع)، مأمون دستور قتل نوادگان ائمه(ع) را می‌دهد و این ۴۰امامزاده هم در تهران کشته می‌شوند. بدن‌هایشان را در چاهی که حالا بقعه امامزاده قرار دارد، دفن می‌کنند و سرهایشان را برای دستخوش گرفتن به مرو می‌فرستند.

در کتاب «بحر الانساب» هم که مرحوم سیدرضی ترجمه کرده، آمده است که در زمان حضور امام رضا(ع) در مشهد، ۱۲هزار و ۷۶۳نفر از فرزندان ائمه(ع) در عربستان به سر می‌بردند.  از آنجا که ائمه اطهار(ع) به فرزندان‌شان سفارش کرده بودند هر زمان امرای مدینه، عراق و سایر کشورها به شما فشار آوردند به ایران پناه ببرید، جمع زیادی از نوادگان امام موسی کاظم(ع) برای دیدن امام رضا(ع) وارد کشورمان شدند. همان زمان «حسن صباغ قزوینی» و «سیاهپوش سمنانی» از عوامل مأمون در شهریار زندگی می‌کردند و سپاهیان آنها در یک قلعه مستقر بودند. سیاهپوش سمنانی با اطلاع از حرکت امامزادگان به ایران، نامه‌ای به مأمون نوشت و او را از احتمال شورش امامزاده‌ها ترساند. این نامه‌نگاری با شهادت امام رضا(ع) مصادف شد و مأمون همان شب نامه‌ای برای سمنانی فرستاد تا همه امامزاده‌هایی که به ایران وارد شده‌اند را قلع و قمع کند.

اینگونه بود که امامزاده‌ها به اقصی نقاط کشور پراکنده شدند، اما سیاهپوش سمنانی ۴۰امامزاده را به‌صورت یکجا به شهادت رساند و بدن‌های مبارکشان را درون چاهی انداخت و با سرهایشان برای گرفتن مژدگانی به سمت مرو رفت. البته امامزاده «عون بن سپهسالار» از فرزندان امام موسی کاظم(ع)، او را در دشت ورامین به هلاکت رساند و سرهای مطهر این ۴۰امامزاده و پیکر امامزاده عون در ورامین به خاک سپرده شد.

رویایی که هویت چهل شهید را در بازار تهران هویدا کرد | حکایت عجیبی که سیدرضی آن را مستند ساخت

کاروانسراهای از بین رفته

بازار چهل‌تن مثل خیلی از راسته‌های بازار تهران،  پر پیچ و خم است. در کوچه‌های باریک آن می‌توان مغازه‌های نقلی و حجره‌هایی قدیمی دید که طاق ضربی دارند و شبیه دکان‌های بازار آهنگران هستند. در این بازار، به قول معروف از شیرمرغ تا جان آدمیزاد پیدا می‌شود. در کنار مغازه‌ها، این حوالی پر است از انبار کالا. در قدیم، کاروانسراهای زیادی در اطراف بازار چهل‌تن وجود داشت که اکنون شکل و شمایل خود را تغییر داده و از آنها به‌عنوان انبار استفاده می‌شود.

آستان امامزاده چهل تنان(ع)، معنوی‌ترین و خاص‌ترین بخش این بازار است. ساختمان آن با تیرچه چوبی ساخته شده بود که پس از بازسازی، ایوان جلوی بقعه به‌حالت قبل باقی مانده و با همان تیرچه چوبی قدیمی سرپاست. در وقف‌نامه و وصیتنامه کربلایی محمدباقر و مشهدی ابوطالب ذکر شده که مبلغی از عواید موقوفات امامزاده صرف تعمیر این مکان مقدس و مواجب یک خادم برای امامزاده کنار گذاشته شود. همچنین آنها وصیت کرده‌اند بخشی از عواید موقوفات برای برگزاری مجالس عزاداری پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) به خصوص مجالس عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) در ماه‌های محرم و صفر کنار گذاشته شود و این مراسم‌ها در امامزاده و منزل مسکونی متولی امامزاده برگزار شود. به همین دلیل، هر فردی که تاکنون به عنوان متولی این امامزاده انتخاب شده، مجالس عزاداری در منزل او برپا شده است.

آخرین بازسازی بقعه امامزاده چهلتنان(ع)، سال۱۳۸۸ انجام و ضریح قدیمی آن که چوبی بود، از سوی یکی از خیّران به اسم حاج «مجتبی حاصلیان» تعویض شد. او یکی از بازاریان صنف پوشاک است که مثل خیلی‌ها، حاجت‌های زیادی از او در این امامزاده برآورده شده است.

این امامزاده پاتوق خیلی از کاسبان بازار چهل تن است و هنگام نماز، جمعیت زیادی وارد آن می‌شوند. از آنجا که این امامزاده در محدوده بازار قرار دارد و خیلی از اهالی از اینجا مهاجرت کرده‌اند، درهای امامزاده هم با ساعت کار بازار باز و بسته می‌شود.

کد خبر 725170

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار دروازه طهرون

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha