سه‌شنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۰۵:۵۰
۰ نفر

آسیه عالمزاد: چرا تراژدی برای انسان‌ها تا این اندازه جذاب است؟ شاید به این دلیل که از فاصله‌ای دور و در فضایی امن می‌توانند به تماشای روایت‌هایی بنشینند که از سختی‌ها و درد و رنج‌های زندگی دیگران بیان می‌شود، اما خللی به امنیت آنها وارد نمی‌کند.

همان طور که تراژدی یکی از قدیمی‌ترین سبک‌های ادبی است که از یونان باستان برای ما به یادگار مانده و هنوز جذابیت خود را از دست نداده، در کار روزنامه‌نگاری هم یکی از جذاب‌ترین بخش‌ها برای مخاطبان هر روزنامه‌ای بخش حوادث است. همان بخشی که تراژدی‌های زندگی را روایت می‌کند. انگار در عکاسی هم همین بخش در حال غلبه بر دیگر قسمت‌هاست. هر چند از عکاس می‌توان انتظار داشت زیبایی‌ها را هم با دوربین خود ثبت کند اما وقتی کار به عکاسی خبری کشیده می‌شود، زشتی‌ها و تلخی‌ها در جذب نگاه عکاس برنده می‌شوند.

اولین تجربه دوسالانه عکس جهان اسلام انگار سندی است در اثبات جذابیت تراژدی. هر چند عکس‌هایی درباره موضوع‌هایی مانند عروسی یا خانواده‌های شاد نیز در این نمایشگاه دیده می‌شود اما غلبه با تلخی‌هاست. در واقع تصاویری که تلخی‌های زندگی مسلمانان را به تصویر کشیده‌اند بسیار قدرتمندتر از دیگر عکس‌ها هستند. بخشی از این موضوع به شرایط سیاسی و اجتماعی کشورهای اسلامی و درگیری‌هایی بازمی‌گردد که با آن مواجه هستند و بخش دیگر نیز احتمالا به این موضوع که عکاسان حاضر در صحنه‌های خبری، آثار بهتری را به دوسالانه ارسال کرده‌اند.

با عبور از گالری مرتضی ممیز در مجموعه صبا، نمایشگاه نخستین دوسالانه عکس جهان اسلام با تصاویری از خانه خدا آغاز می‌شود. در میان این عکس‌ها که کعبه را از زوایای مختلفی نشان می‌دهند، دو تصویر از بقیه قابل توجه‌تر هستند و فکری را نشان می‌دهند که پس ذهن عکاس آنها وجود داشته است.

داوود حیدری خانه خدا را از نمای بالا عکاسی کرده ونزدیک‌ترین حلقه طواف‌کنندگان خانه خدا در این عکس به شکل حلقه‌هایی در حال حرکت دیده می‌شوند که انگار در هم حل شده‌اند و افرادی که از کعبه فاصله بیشتری دارند در حالت ثبوت و وضوح بیشتری به چشم می‌آیند. داوود عامری هم از تکنیک مشابهی برای عکاسی از این محل استفاده کرده است با این تفاوت که او در داخل حرم اطراف کعبه و با استفاده از سرعت پایین دوربین توانسته تصویر مشابهی را ثبت کند. در عکس او طواف‌کنندگان خانه خدا مانند سیلی چرخان هستند که چند نفری از میان آن خود را بالا کشیده و به دیوارهای کعبه آویخته‌اند.

در گالری بعدی مجموعه صبا چند عکس با موضوع‌های اجتماعی دیده می‌شود که هرکدام از آنها بخشی از فرهنگ کشورهای اسلامی را نشان می‌دهند. از کشور بنگلادش چند عکس به نمایش گذاشته شده که مردمی را آویزان از قطارها یا در حال پریدن از روی سقف قطاری به روی سقف قطاری دیگر نشان می‌دهد. سعید محمدی ازناوه که به خاطر عکس‌های خود از طبیعت ایران شهرت دارد در این بخش از نمایشگاه با عکس‌هایی از مراسم پیر شالیار حضور دارد.

مراسم پیر شالیار چند سالی است در نمایشگاه‌ها و دوسالانه‌های ما همیشه حضور دارد و روستای محل برپایی این مراسم، هر سال حداقل یکی، دو عکاس حرفه‌ای را به سمت خود جذب می‌کند تا برای رویدادهای عکاسی کشور، چند فریمی را عکاسی کنند. تا پیش از این بخش از نمایشگاه، بیشتر آثار بر موضوع‌های مذهبی استوار بودند و حتی عکس‌هایی از بناها نیز به نمایشگاه راه یافته بود اما در این بخش می‌توان شاهد عروسی در مسجدسلیمان، کرج، بندرترکمن، گیلان و کرج بود.

چینش تابلوهای نمایشگاه، بازدید‌کننده را ناگهان از عروسی به فضایی بسیار دور پرتاب می‌کند که اگر این شیوه کنار هم قرار دادن تصاویر در گالری‌های مختلف از سر اتفاق پیش نیامده باشد، باید به برپاکنندگان نمایشگاه تبریک گفت. ابتدا دو عکس روی دیوار قرار گرفته که موضوع آنها عروس فلسطینی است. در عکس اول عروس و داماد در خیابان قرار دارند و در مقابل آنها یک سرباز اسرائیلی دیده می‌شود.

در عکس دوم فقط عروس را می‌بینیم که پشت سر او تانکی بزرگ ایستاده است. تضاد لطافت عروسی با خشونت ذاتی تانک و سرباز، فضای خاصی را در این دو تصویر به وجود آورده که با لبخند عروس، این تضاد به اوج می‌رسد. بعد از این دو عکس، انگار داستانی کاملا تازه آغاز می‌شود. در عکس بعدی 9 نفر را می‌بینیم که دست‌هایشان را پشت سر برده‌اند و کف خیابانی پر از خرده شیشه دراز کشیده‌اند.

 در پس زمینه این تصویر هم یک تانک وجود دارد اما این تانک مثل تانک عکس‌های عروس فلسطینی، ثابت و ساکن نیست. لوله این تانک آن 9 نفری را نشانه رفته که روی زمین دراز کشیده و به جایی در همان سمتی خیره شده‌اند که عکاس هم در همان جا ایستاده است. آنها آن را صلح می‌نامند؛ این  اسم عکس است و رولا حلوانی اسم عکاس.

پس از این عکس، بخشی از نمایشگاه آغاز می‌شود که مجموعه‌ای از عکس‌های درگیری‌های مردم فلسطین و عراق با نظامیان را نشان می‌دهد. در یکی از این عکس‌ها مردی با صورت خونین و سر باندپیچی شده، یک قفس خالی را به دست گرفته و در حال عبور از میان خرابه‌هاست.

از دیگر عکس‌های زیبای این بخش نمایشگاه می‌توان به سه عکس سیاه و سفید از کای ویدنهوفر از آلمان اشاره کرد. موضوع مورد نظر او دیوار حائل در فلسطین است که در یکی دو سال اخیر با انتقادها و اعتراض‌های گسترده جهانی روبه‌رو شده اما هنوز در سر جای خود باقی مانده است. در عکس اول یک خانواده فلسطینی در برابر سربازان نگهبان دیوار حائل دیده می‌شوند. عکس دوم، دیوار حائل را از سوراخ‌های دیوار خانه‌ای نشان می‌هد که ویران شده و مردی در میان ویرانه‌های آن در حال کندوکاو است. در آخرین عکس، سه زن در حال عبور از کنار بلوک‌های عظیم دیوار دیده می‌شوند.

محمود ابراهیم از کشور قطر نیز عکس بسیار جالبی را در این بخش از نمایشگاه ارائه کرده است. در عکس او عده‌ای از فلسطینی‌ها دیده می‌شوند که همگی در حال فرار به یک سمت هستند و در آسمان بالای سر آنها خمپاره‌ای در حال فرود آمدن دیده می‌شود.
درمیان تک عکس‌هایی که به نمایشگاه نخستین دوسالانه عکس جهان اسلام راه یافته‌اند، عکس‌های رویدادهای خبری از قدرت بیشتری برخوردارند و دیگر موضوع‌ها در پرداخت، چندان موفق نیستند. البته گویا انتخاب موضوع خانواده برای این دوره از دوسالانه، چند نفری از عکاسان را به اشتباه انداخته و آنها به این نتیجه رسیده‌اند که بهتر است برای ارائه عکسی به نمایشگاه، اعضای خانواده خود را مقابل دوربین قرار دهند و دکمه شاتر را فشار دهند.

اما از دیگر تک عکس‌های قابل توجه دوسالانه که زیر زمین مجموعه صبا به نمایش گذاشته شده‌اند باز هم باید به سراغ عکس‌هایی رفت که با اتفاق‌ها و رویدادهای خبری در ارتباط هستند و تلخی‌ها و دردها را نشان می‌دهند. عکس اسپن راسموسن از زلزله پاکستان و عابر عبدالله از طوفان بنگلادش از این نمونه‌ها به شمار می‌روند. عکس عامر عبدالله که بسیار تاثیر‌گذار است قربانی طوفان نام دارد.

در این عکس یک مادر و فرزند دیده می‌شوند. کودکی با چشمان گشاد شده و دهانی باز که در آغوش مادرش قرار دارد. مادر، دستش را روی سر فرزند گذاشته اما چهره خود او از لب‌ها به بالا در داخل کادر قرار ندارد و کادر عکس در همان جا به پایان می‌رسد.رنگ قرمز و زرد لباس زن در رنگ زردی حل شده که در پس‌زمینه عکس دیده می‌شود و انگار از آخرین اشعه‌های خورشید در زمان غروب برجا مانده است.

در بخش گزارش‌های تصویری دوسالانه نیز غلبه با موضوع‌های تلخ است که از عنوان‌های آثار نیز می‌شود به آنها پی‌برد: مسائل اجتماعی زنان افغانستان، آزادی در کابل‌، پناهندگان عراقی، کودک مبتلا به اوتیسم، کارگران فصلی، پناهندگان روهینگیا، پناهندگان بنگلادش، جنگ لبنان، پیامدهای جنگ، غارت اموال تاریخی در جنگ عراق و...  البته ناگفته نماند که سه مجموعه عکس از عروسی و دو مجموعه آش نذری و سفره افطار نیز در این بخش به نمایش گذاشته شده. با این حال نگاه تلخ عکاسان بسیار بیشتر است و حتی مجموعه ختنه سوران از کشور ترکیه به حدی با اشک و گریه همراه است که تا زمانی که عنوان آن را نخوانده‌اید ممکن است عکس‌ها را مربوط به هر اتفاق تلخ دیگری برای چند کودک‌ و خانواده‌هایشان در نظر بگیرید.

اولین نکته‌ای که بعد از دیدن این نمایشگاه به ذهن می‌رسد کوچک‌تر بودن آن از دیگر دوسالانه‌هایی است که تحت عنوان جهان اسلام در این سال‌ها برگزار شده‌اند. در دوسالانه نقاشی یا گرافیک، آثار تنگ هم و با فاصله‌ای اندک چیده می‌شدند اما در این دوسالانه فقط 150 تک عکس و 31 مجموعه عکس در معرض دید تماشاگران قرار گرفته بود. البته این اتفاق خیلی بهتر از آن است که آثاری بی‌کیفیت برای پر کردن دیوارها درکنار هم به نمایش دربیایند.

مسئولان نمایشگاه اعلام کرده بودند 6 هزار و 150 عکس از 40 کشور به دبیر خانه دوسالانه ارسال شد. با این حال در مجموع تک عکس‌ها و مجموعه عکس‌ها حدود 400 عکس به نمایشگاه راه یافتند که نشان دهنده مشکل هیات انتخاب در پیدا کردن آثاری قابل توجه است.

موضوع مهم دیگری که در این دوسالانه اتفاق افتاده به دعوت از جیمز نچوی، فوتوژورنالیست معروف جهان مربوط می‌شود. مسئولان دوسالانه اعلام کرده‌اند او به‌عنوان داور در این رویداد حضور پیدا خواهد کرد البته در اولین گام، او هنوز موفق نشده به ایران بیاید و گویا سفر او به تعویق افتاده است. امیدواریم این عکاس بتواند به ایران بیاید و سرنوشت دعوت از او به سرنوشتی شبیه به همکاری انیوموریکونه با کارگردانان ایرانی یا دعوت از آنتونی کوئین (البته در زمان حیاتش) منجر نشود.

کد خبر 51710

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز