یکشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۱۴:۲۶
۰ نفر

محمود کریمی: یکی از کشورهایی که تعداد زیادی شهروند ایرانی دارد، کاناداست. برای مریم مختارملکی، که برای ادامه تحصیل به کانادا رفته است، موضوعی که در اولین روزهای ورود به ونکوور به‌عنوان یک شهروند جدید جالب بود، پدیده احترام اجتماعی بود.

مثلا در ونکوور، در صف اتوبوس، افراد مسن برای سوار شدن به اتوبوس در اولویت هستند  یا اکثر مردم وقتی از اتوبوس پیاده می‌شوند، با صدای بلند از راننده اتوبوس تشکر می‌کنند.
همچنین در خیابان‌هایی که خط‌کشی عابر پیاده بدون چراغ راهنمایی وجود دارد، ماشین‌ها با دیدن عابر، توقف می‌کنند تا او عبور کند.

هر چند نفر دیگر هم از خیابان رد شوند، راننده به احترامشان شروع به حرکت نمی‌کند تا این که دیگر کسی قصد رد شدن نداشته باشد.او می‌گوید: تمام این رفتارها در نظر اول برای من عجیب و رعایت کردن آن دشوار بود، اما پس از مدتی برای من هم به‌صورت بخشی از اخلاق اجتماعی درآمد.

البته مانند هر جامعه دیگری، در ونکوور هم انسان‌هایی هستند که اهمیتی به این مسائل نمی‌دهند و جز خودشان به کس دیگری فکر نمی‌کنند، اما بیشتر شهروندان، این قوانین نانوشته را رعایت می‌کنند.

تعریف مسئله: در همه جای دنیا فراخور فرهنگ و منش مردم و شیوه زندگی و کسب و کارشان، نکات تازه‌ای برای آموختن وجود دارد. وقتی سال‌ها به الگوی زندگی و مرام و مسلک جایی عادت کرده باشیم، راحت‌تر و سریع‌تر از مردمان سرزمین میزبان تفاوت‌ها را درک می‌کنیم.

دیدن چیزهای نو و درک خوبی یا کاستی‌های موجود، برای تازه‌واردها آسان‌تر است. همیشه هم همین‌گونه است. هر آنچه با مشاهدات پیشین ما سازگار نباشد به چشم می‌آید و از همین نقطه است که تفاوت نگاه انسان‌های خلاق با دیگرانی که بی‌تفاوت هستند درک می‌شود. اگر به فکر رویم و خود را به اینگونه تفکر عادت دهیم، خلاقیت خود را آماده پویا شدن نگه داشته‌ایم و اگر نه روزمرگی ما را همراه خود خواهد برد.

ونکوور یکی از شهرهایی است که عوامل مختلف آن در حوزه شهرنشینی مورد توجه مدیران ارشد شهرداری است. ارزش‌های مختلفی از این شهر دور دست و زیبا، به آنچه در افق شهری تهران تعریف شده‌اند شباهت دارد.

کارشناسی می‌گفت تفاوت بزرگ آمریکا و کانادا در این است که در سرزمین آمریکا اول زندگی و مردم بودند و بعد که بی‌نظمی و تبعات رشد جمعیت بروز پیدا کرد، رفته ‌رفته قوانین و چارچوب‌ها ایجاد شدند اما در کانادا اول سیستم و چارچوب خوب برقرار شد و بعد جمعیت افزایش یافت.

یکی از توصیه‌های همیشگی کارشناسان برای ایجاد رفتار صحیح و تبدیل ناهنجاری به هنجار و عادت خوب، فرهنگسازی است. فرهنگسازی نیازمند باور و تکرار است.

شروع فرهنگسازی هم نیاز به دستور و فرمایش و وضع قانون ندارد. کافی‌ است رفتارهای پسندیده اجتماعی و انسانی را هر یک از ما شهروندان تکرار کنیم و خودمان دیگران را از خلاف آن رفتار کردن منع کنیم. با نوشتن جمله «ارائه بلیت نشانه شخصیت شماست.»

کسی با شخصیت یا بی‌شخصیت نشد، بلکه این شرکت واحد بود که در گذشته همچنان با مسئله کسری بلیت نسبت به تعداد مسافران دست و پنجه نرم‌ می‌کرد.

حالا بچه‌هایی که همیار پلیس هستند، هم دیگران را راهنمایی می‌کنند و هم خودشان را مکلف به رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی می‌دانند. این عادت و رفتار تا سال‌های پدر و مادر شدن با بچه‌های ما همراه خواهد بود.

این هم نوعی دیگر نگاه کردن است به راهنمایی و رانندگی در مقابل عادت سال‌های کمی دورتر که فقط جریمه کردن و رفع دعوای تصادف‌ها مأموریت پلیس راهنمایی بود.

کد خبر 51522

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز