دوشنبه ۹ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۱۸:۰۳
۰ نفر

گروه ادب و هنر: همایش کاربردی سینمای ضد‌فتنه، با حضور مجید شاه‌حسینی، رضا میر‌کریمی، دکتر شفیعی سروستانی، نصرت‌الله تابش و با مجری‌گری سعید مستغاثی در محل خانه سینما برگزار شد.

در ابتدای این نشست که توسط کمیته فرهنگی انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی برگزار شد، رضا میر‌کریمی مدیر عامل خانه سینما ضمن تبریک به شورای جدید این انجمن، گفت: در فکر بودم که در مورد موضوع این جلسه باید بحث را از کجا شروع کرد. اکنون در دوره‌ای از تاریخ هستیم که دوره انتظار است و بشر بارها آن را تجربه کرده است.

اکنون نوع بشر به اوج سرکشی خود رسیده است و زورمداران می‌خواهند از انقلابی که در پیش است و کاخ ستمشان را زیر و رو خواهد کرد، جلوگیری کنند. ساخت‌آثاری مانند «فتنه» در واقع یک پاتک یا ضد‌حمله است، چون حمله اصلی را دیدگاه دینی مترقی ما به فرهنگ غرب آغاز کرده و ما هنرمندان نیز نقشه جدی در شکل‌گیری آن نداشته‌ایم.

وی افزود: اتفاقاتی که در چند دهه اخیر افتاده فضایی را درست کرده که باعث شده تهاجم فرهنگی به وجود بیاید این تهاجم در واقع حرکتی انفعالی از جنس حرکاتی است که قبلا هم زیاد اتفاق افتاده اما ما به‌عنوان سربازانی که باید با این تهاجم بجنگیم، قبل از هر چیز باید بدانیم کیستیم، چه می‌کنیم، یا بهتر است چه کاری را انجام بدهیم... شتابزده عمل کردن در این موارد، جواب مشخصی نمی‌دهد و تنها فایده‌اش، بازسازی مجدد موقعیت تخریب شده ما است.

میر‌کریمی با اشاره به نقش والای هنرمندان در جامعه گفت: هنرمندان نماینده درجه یکی از جامعه هستند و به خاطر حساسیت بالای خود بهترین کسانی هستند که ضعف‌های جامعه را خوب می‌بینند. دیدن این ضعف، کاری منتقدانه است اما در واقع وظیفه اصلی هنرمند آگاه‌‌سازی جامعه و حساس کردن جامعه نسبت به وقایع است.

مدیر عامل خانه سینما با طرح سؤالی در مورد کم شدن حساسیت مردم گفت: باید به این سؤال پاسخ مشخصی بدهیم و شاید جواب آن این باشد که مردم تکلیف شخصی خود را نسبت به واکنش نشان دادن فراموش کرده‌اند و این تکلیف به دولت واگذار شده، گویی دولت وکیل مردم است.

کارگردان «خیلی دور، خیلی نزدیک» با اشاره به تولید فیلم فتنه، گفت: این فیلم که فاقد ارزش هنری است در ادامه مجموعه‌ای از آثار و تولیدات فرهنگی است که از دو سمت حمله می‌کند. در این فیلم از سویی تهاجم به اعتقادات دینی و از سویی تعرض به داشته‌های فرهنگی‌مان را می‌بینیم و این‌ نشان می‌دهد روح و کالبد جامعه ایرانی در معرض تهاجم است و از آنجا که به قول لقمان باید ادب را از بی‌ادبان بیاموزیم با این حملات مزیت‌های خود را می‌فهمیم.

میرکریمی ادامه داد: متأسفانه می‌بینیم در همه کشورها وقتی اهانتی صورت می‌گیرد یا مشکلی اتفاق می‌افتد، مردم به‌صورت خودجوش دست به راهپیمایی می‌زنند اما در کشور ما این حرکات یا نیمه دولتی است یا وابسته به بخشنامه است که این موضوع باعث نگرانی من به‌عنوان یک هنرمند می‌شود.

شفیعی سروستانی: خطر را نشناخته‌ایم

شفیعی سروستانی نیز، در مقدمه‌ای بر بحث اسلام‌ستیزی در فرهنگ غرب، گفت: ساخت و پرداخت آثاری شبیه به فتنه با همه بی‌ارزشی خود شاید از این حیث مهم است که ما را متوجه فضایی می‌کند که در آن قرار داریم؛ اینکه ما متذکر وقایع اطراف‌مان نیستیم، جایگاه خودمان را نشناخته‌ایم و خطر را هم نشناخته‌ایم.

وی ادامه داد: تردیدی نیست اما باید دانست که غرب پایان را تجربه می‌کند و شاید هیچ‌کس به اندازه غربی‌ها متذکر این پایان نیست. تجربه غرب در زمانی که پایان خود را نزدیک می‌بیند جمعیت مستضعف را متوجه یک معنا ساخته که پایان غرب قطعی است و مجرایی هم برای خلاصی از این بحران وجود ندارد. البته باید در نظر داشت که تجربه این بحران مردم عادی و معمولی را متوجه معنا و معنویت ساخته و بازگشت به معنویت در 30 سال گذشته بی‌نظیر بوده است.

وی افزود: در این بازگشت به معنویت بیش از هر چیز شاهد اظهار علاقه به اسلام بودیم که هنوز هم این علاقه ادامه دارد. در واقع با پایان سیر کمالی اتفاقاتی که همزمان با افول غرب در شرق در جریان است، زمینه‌های تولد تاریخ جدیدی را در شرق اسلامی شاهدیم که انقلاب اسلامی نیز تابعی از این تحول بزرگ بود. غرب با بازگشت مردم به سوی معنویت و در رأس آن اسلام روبه‌رو است و در واقع با ساخت فیلمی چون فتنه می‌خواهد نوعی بازدارندگی در مقابل اسلام را تجربه کند و کاربرد دیگر اینگونه کارها، تحریک شرق نسبت به غرب است تا آنها نیز برای جنگ آماده شوند.

شاه‌حسینی: ضدیت غربی‌ها با اسلام، پیچیده‌تر شد

مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی با اشاره به شدت گرفتن حملات به اسلام پس از انقلاب اسلامی، گفت: پس از انقلاب رویکرد پیچیده‌تری در فیلم‌های هالیوودی به وجود آمد و در واقع بسیاری از فیلم‌های هیولا محور دهه80 بازتاب ترس‌های غرب از اسلام بود‌ه‌اند.
 مجید شاه‌حسینی مدیر عامل بنیاد سینمایی فارابی و محقق سینما، سخنران بعدی این نشست بود که در اولین بخش سخنان خود با دیدی تاریخی به مسئله اسلام ستیزی در غرب بحث را آغاز کرد.

وی گفت: موج تهاجم فرهنگی بر ضد‌اسلام جریانی است که از قبل از انقلاب اسلامی آغاز شده چون پیشینه چالش غرب در اسلام به قرن‌ها قبل باز می‌گردد و در واقع قبل از بروز سینما به‌عنوان مهم‌ترین هنر زمانه بینش ضد‌اسلام در هنر غربی وجود داشته است. از آغاز پیدایش سینما نگاهی همراه با تحقیر به شرق در آثار هالیوود وجود داشته و با نشان دادن مشرق زمین به‌عنوان فضایی بدوی سعی شده جنس جوامع شرقی با مانوسات مردم از جامع اطراف خود متفاوت باشد و انسان شرقی تبدیل به شخصی غریبه از منظر مخاطبان غربی شود.

پس از انقلاب اسلامی نگاه ضد‌ایرانی در هالیوود شدت گرفت و در دهه انقلاب فیلم‌ها با صراحت مسئله حمله به ایران و خاک ایران را مطرح می‌کردند و در بسیاری از فیلم‌های ارزان‌ قیمت تولید هالیوود در آن سال‌ها عملیات آزادسازی گروگان‌های آمریکایی یا حمله به ایران به تصویر کشیده شد. در دهه دوم عمر انقلاب اسلامی و پس از تجربه جنگ مسئله حمله به خاک ایران دیگر در فیلم‌های هالیوودی تصویر نشد بلکه فیلم‌ها نهان‌روش‌ شدند و به شکلی هوشمندانه دست به تحقیر ایرانی‌ها زدند.

 «بدون دخترم هرگز» شاخص‌ترین فیلم در این زمینه است و پس از آن فیلم‌های زیادی ساخته شد که مشکلات ایرانیان مهاجر را مطرح می‌کرد و آنها را افرادی خرافی نشان می‌داد که از جمله بارزترین نمونه‌ها می‌توان به مریم و خانه‌ای از شن و مه اشاره کرد.

دهه سوم عمر انقلاب ایران با رویکرد هالیوود با تحقیر تمدن ایران همراه بود که «بازتولید آثار قدیمی مانند سیصد» و «اسکندر» را نیز در پی داشت؛ اما مهم‌ترین فیلم در این زمینه «ارباب آرزو» است که داستان آن در مورد شیطان ایرانی است که ایران باستان را تبدیل به مرکز جادو کرده است او به سختی در سنگی باطل‌السحر اسیر می‌شود و پس از سال‌ها که در آمریکا ‌آزاد می‌شود فجایع و ویرانی‌های بسیاری را می‌آفریند و در نهایت نیز به سختی از بین می‌رود. این فیلم اولین فیلمی بود که مستقیما ایران باستان را مورد هجمه قرار می‌داد و درون مایه اصلی شیطانی ایرانی بعدا در فیلم‌های تروریست‌محور با المان‌های بشری تکرار شد.

تابش: ریشه‌های اسلام ستیزی غرب را بررسی کنیم

نصرت‌الله تابش دیگر سخنران این مراسم، به ریشه‌های ترس از اسلام در ادبیات غرب اشاره کرد و گفت: با بررسی 100 فیلمنامه اخیر هالیوودی به این نتیجه رسیدیم که 63 فیلمنامه از این آثار اقتباسی است. این نشان‌دهنده ارتباط قوی بین ادبیات و غرب است و باید ریشه‌های اسلام‌ستیزی را در رمان‌های غربی بررسی کنیم که این ریشه‌ها از دانته شروع می‌شود و تا اکنون ادامه می‌یابد. وی در ادامه با اشاره به استفاده از آیات قرآن در فیلم فتنه، گفت: در این فیلم از چند آیه قرآن استفاده شده و براساس آن سعی شده با استفاده از این آیه‌ها چهره‌ای طالبانی از اسلام شود؛  اما در واقع باید اشاره کرد که کارگردان این فیلم با حذف آیاتی که قبل یا بعد از این آیات وجود داشته‌، باعث ایجاد شبهه در فیلم شده و در واقع این شبهه است که باعث ایجاد فتنه شده است.

وی با اشاره به لزوم کار فرهنگی در مورد مقابله با جریانات موهن به اسلام گفت: معتقدم بیش از آنکه از بیرون ضربه بخوریم ضعف درونی به ما ضربه می‌زند چون نیروی انسانی مناسب برای طرح سینمای دینی در ایران فراهم است و کارگردان‌های مسلمان زیادی با توانایی بالا وجود دارند ولی ما از آنها استفاده نمی‌کنیم.

تابش در پایان گفت: شبهاتی از طریق هنر و ادبیات در ناخودآگاه مردم غرب به وجود آمده که باید به روش هنری به آنها پاسخ داد. البته این شبهات بی‌سابقه نیست و نسبت دادن تروریست به پیروان مذهبی که سه خلیفه اصلی آنها ترور شده امری بسیار قدیمی در ادبیات غرب است اما توصیه من این است که فیلم‌هایی که برای مقابله با این آثار ساخته می‌شود متناسب با این شبهات باشد و با اعتماد به نفس ساخته شود تا بتوانیم مخاطبان خود را در تمام دنیا تحت‌تأثیر قرار دهیم.

کد خبر 50213

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز