جمعه ۳۰ فروردین ۱۳۸۷ - ۱۹:۱۴
۰ نفر

همشهری‌آنلاین: النهار با فرانسیس فوکویاما نظریه‌پرداز آمریکایی گفتگویی کرده است:

"از آنجایی که جوامع عربی به دلیل دخالت‌های خارجی و تغییرات داخلی همواره شاهد تحولات گوناگون است، اساس و پایه‌های لازم برای برقراری نظام‌های سیاسی بسیار بازتر از گذشته شده است".

این بخشی از نظریه‌ای است که فرانسیس فوکویاما فیلسوف آمریکایی از آینده کشورهای عربی عنوان می‌کند.

او در کتاب معروف خود تحت عنوان «پایان تاریخ و آخرین انسان» می‌گوید: "پیشرفت تمدن بشری از طریق نبرد ایدئولوژیک پس از پایان جنگ سرد و سقوط دیوار برلین خاتمه یافت. اکنون اقتصاد، تجارت و تکیه بر نظام‌های لیبرال دموکراتیک است که پایه‌های اصلی بنای جامعه نوین هستند".

Francis-Fukuyama

فوکویاما با اینکه نقشی اساسی در شکل‌گیری دولت رونالد ریگان و پس از آن نومحافظه‌کاران آمریکا داشت، پس از آن از دستور کاری که جرج بوش برای مقابله با اسلام تندرو در پیش گرفت، دور شده و معتقد است که با این مشکل باید پیش از آنکه به شکل نظامی مقابله کرد، برخوردی سیاسی داشت.

وی جزو مخالفان جنگ عراق بوده و خواستار استعفای دونالد رامسفیلد وزیر دفاع سابق آمریکا شد.

اضافه می‌شود فوکویاما ژاپنی‌الاصل و متولد شیکاگو است. وی دکترای خود را به همراه ساموئل هانتینگتون [گسل‌های خاورمیانه: گفت و گو با ساموئل هانتینگتون] از دانشگاه هاروارد گرفته و سال‌ها در وزارت امور خارجه آمریکا فعالیت می‌کرده است. وی اکنون از ناظران صندوق ملی دموکراتیک برای کمک به جهان عرب است.

  • شما در کتاب خود نوشته‌اید که نظام دموکراتیک حاکم بر آمریکا بهترین الگو برای جهان است و باقی کشورها باید از این نظام پیروی کنند. آیا این پیامی است که قصد دارید به کشورهای خلیج فارس برسانید؟

در واقع از من دعوت شد تا در قطر سخنرانی کنم. پس از آن تصمیم گرفتم حال که در منطقه حضور دارم از دبی نیز بازدید کنم. این اولین سفر من به امارات متحده عربی است و برایم بسیار مهم است که با مردم صحبت کرده و از آنچه اینجا می‌گذرد آگاه شوم.

  • چه پیامی برای جامعه دارید؟

من هیچ منظوری از دموکراسی آمریکا نداشتم ولی معتقدم که نظام اقتصادی و بازرگانی و نظامی لیبرال دموکرات عناصر اصلی بنای نظام‌های نوین است. ممکن است خیلی از جوامع مایل به در پیش گرفتن چنین راه‌کار و الگویی نباشند. با این حال اگر چنین تصمیمی داشته باشند می‌توان نظام حسابرسی و توسعه دولتی و به شکل مشخص حقوق فردی را در کنار نکاتی اصلی چون قانون و ...  در نظر گرفت. به نظر من اینها عوامل اصلی عصر جدید است.

  • تجربه کشورهایی مثل کشورهای خلیج فارس که بازار خود را بر روی سرمایه‌گذاری باز کرده و پیشرفت نظام اقتصادی را پیگیری می‌کنند در حالیکه پیشرفت سیاسی چندانی نداشته‌اند را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

کشورهای این منطقه نظام سنگاپور و دیگر کشورهای آسیایی را الگو قرار داده‌اند. آنها معتقدند اگر موفق به ایجاد سیستم اقتصادی نوین شدند دیگر نیازی به نظام دموکراتیک سیاسی وجود ندارد. در هر حال آنها در این زمینه موفق شده‌اند.

  • ولی شما در مصاحبه‌ها و مقالات سابق خود به مشکلات اقتصادی و سیاسی کشورهایی چون ایران یا عربستان اشاره کرده و این کشورها را «غیر مستقر» خوانده‌اید. شما پیش‌بینی کردید که در این زمینه دو اتفاق رخ خواهد داد: یا پیروی از نمونه ترکیه و یا تجزیه.

به نظر من نظام دموکراسی یعنی نظامی شامل موسسات سیاسی که اداره اختلافات اجتماعی را بر عهده داشته و عملکردهای مشترک را پیش برد. می‌توان نظام غیردموکراتیکی بنا نهاد که مدت‌های طولانی حکومت کند؛ به خصوص در منطقه خلیج فارس که کشورها نسبتا کوچک بوده و درآمد زیادی دارند. با این حال اگر کشورهایی چون هند را با بیش از یک میلیارد جمعیت با تنوع گسترده را در نظر بگیریم، می‌توانیم بگوییم نمی‌توان بر چنین کشورهایی با نظامی غیردموکراتیک و تمامیت‌خواه حکومت کرد. به همین دلیل معتقدم که موضوع بستگی به شرایط و داده‌های خاص جامعه دارد.

  • آینده جهان عرب در دهه‌های آینده را چگونه می‌بینید؟

معتقدم جوامع عربی به حکم دخالت‌های خارجی شاهد تغییراتی هستند که این ناشی از تکنولوژی، اینترنت و رسانه است. از سوی دیگر جوامع این کشورها نیز در حال تغییر هستند. جامعه مدنی در حال نضج‌گیری بوده و بسیاری خواستار مشارکت هستند. می‌توان گفت پایه‌های نظام سیاسی در کشورهای عربی گشایش بیشتری را شاهد است.

  • شما در مصاحبه با روزنامه انگلیسی گاردین گفتید که اتحادیه اروپا تا حدودی بیانگر سرنوشت آینده جهان است. آیا کشورهای عربی می‌توانند الگوی چنین نظامی را در پیش گیرند؟

به شکل نظری هیچ مانع یا دلیل فرهنگی که مانع این کار باشد وجود ندارد. به نظر من موضوع در گرو در پیش گرفتن سیاست‌های مناسب و تلاش دولت‌ها برای تامین خدمات اساسی برای شهروندان است.

  • شما بارها گفته‌اید که گسترش دموکراسی با دو چالش روبرو است: اسلام تندرو و رادیکالی از یک سو و ظهور قدرت‌هایی چون چین و روسیه از سوی دیگر. تاثیر این موضوع چیست و چگونه می‌توان با آن مقابله کرد؟

معتقدم چین نمونه‌ای برای یک نظام تمامیت‌خواه نوین بوده و در صورت ادامه پیشرفت می‌تواند به عنوان الگویی برای دیگر کشورها قرار گیرد. اما در مورد اسلام رادیکالی موضوع دشوارتر است. اسلام تندرو بر خلاف حزب کمونیست چین در برخی کشورها موفق شده تا به حکومت رسیده و البته عملکرد مناسبی نداشته است. بر این باور نیستم که کسی مایل به الگوبرداری از نظام طالبان باشد. به همین دلیل شاهد مخالفت و عدم رضایت برخی از مردم از نظام‌های موجود هستیم ولی نظامی چون نظام طالبان نمی‌تواند منبعی برای جذب دیگران باشد. به نظر من نحوه تعامل با این داده‌ها باید به شکل پیشرفته‌تری باشد، چرا که مشکل پیش از اینکه نظامی باشد، یک مشکل سیاسی است. در سایه چنین تحرکاتی با بسیاری از افراد تندرو و کسانی روبرو می‌شویم که به ناگهان با این‌گونه نظام‌ها ابراز همدردی می‌کنند. استفاده از زور می‌تواند دیگران را به حمایت از تروریسم متمایل کند. این اتفاقی است که برای آمریکا در زمان حمله به عراق افتاد. با توجه به این موضوع است که باید بسیار آگاهانه عمل کنیم. باید به کسانی که از حمایت تروریست‌ها چشم‌پوشی می‌کنند اعتماد کنیم.

  • آینده تندروی را در این نقطه از جهان چگونه می‌بینید؟

شگفت‌زده می‌شوم چنانچه این شرایط ظرف 25 سال آینده تبدیل به مشکلی بزرگ نشود. این شرایط ناشی از عدم رضایت از شرایط اجتماعی است ولی در هر حال وضعیت کنونی تغییر خواهد کرد.

  • نمونه دموکراتیک حاکم بر لبنان از زمان تظاهرات روز 14 مارس 2005، توجه رسانه‌های غربی را به خود جلب کرد. شما در سایه بحران کنونی، چه برداشتی از این دموکراسی دارید؟

من این روزها نسبت به شرایط لبنان بسیار نگران هستم. در این کشور آنچه که متخصصان علوم سیاسی «دموکراسی پسرفتی» می‌خوانند قابل مشاهده است. اختیارات سیاسی بر اساس اهمیت طائفه‌ای و مذهبی تعریف می‌شود. مشکل در این گونه نظام‌ها این است که بسیار غیرقابل انعطاف هستند. کافی است که بگوییم در این کشور از سال 1933 تاکنون سرشماری به عمل نیامده است. شرایط اجتماعی از سال 33 تاکنون تغییر زیادی کرده است و این نظام برای توزیع عادلانه و صلح‌آمیز قدرت بسیار ناتون به نظر می‌رسد. امیدوارم شاهد بالکانیزه شدن لبنان نباشیم. گمان می‌کنم در نهایت شاهد انعطاف‌پذیری نظام حاکم بر لبنان باشیم. در هر حال لبنان اکنون در مرحله بسیار حساسی از تاریخ خود بسر می‌برد و من قصد نصیحت ندارم. گمان نمی‌کنم لبنان غیر از زندگی مسالمت‌آمیز راهی به جز جنگ و نبرد داشته باشد. هیچکس قصد بازگشت به جنگ داخلی را ندارد و به همین دلیل انتظار می‌رود لبنانی‌ها به راهی برای زندگی مسالمت‌آمیز و استحکام و پیشرفت دولت دست یابند.

 پرس‌تی‌وی - دفتر بیروت 

کد خبر 49152

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار غرب آسیا

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز