چهارشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۰۶:۰۳
۰ نفر

همشهری آنلاین: اخلاق و انتخابات، شعارهای انتخاباتی و ... از جمله موضوعاتی بودند که در ستون سرمقاله برخی از روزنامه‌های چهارشنبه-۶ اردیبهشت- جای گرفتند.

روزنامه كيهان در ستون سرمقاله‌اش با تيتر«بار دیگر وعده 100 روزه!»نوشت:

روزنامه کیهان، ۶ اردیبهشت

دیروز آقای دکتر روحانی هنگام ورود به سازمان صدا و سیما برای ضبط برنامه انتخاباتی، گفت؛ «یک اقداماتی در طول این سه سال و نیم انجام گرفته است که آن اقدامات باید ادامه پیدا کند، یک اقدامات جدیدی هم هست که در برنامه 100 روزه و همچنین در برنامه چهار سال انجام خواهد شد».

وعده اقدامات 100 روزه رئیس‌جمهور محترم در حالی است که ایشان به گواهی نوار صوتی و تصویری موجود، پیش از این هم وعده گشایش صد روزه داده بود ولی دو هفته قبل در کنفرانس خبری، اعلام کرد که هرگز چنین وعده‌ای نداده است و آن را یک دروغ بزرگ نامید که از سوی مخالفان مطرح شده است! درباره تکرار وعده صد روزه با توجه به آن که وعده قبلی نه فقط عملی نشد، بلکه به انکار  نیز کشیده شد، گفتنی است؛ تصور کنید در انتخابات، شما از مشکلات خود که با آن دست‌به‌گریبان هستید   آگاه بوده و  تمایل داشته‌اید  به فردی رأی دهید که این مشکلات را در زمان کوتاه و البته منطقی حل نماید و بر همین اساس به فردی رأی داده‌اید  که قول ارائه راهکار برای حل مشکلات را به شما داده است.

سپس فرد منتخب پس از چند سال که شما منتظر بوده‌اید نتیجه وعده‌هایی که به شما داده محقق شود   به جای اینکه کارنامه اقدامات خود برای حل مشکلات را ارائه و اعلام نماید که چقدر از مشکلات را حل نموده، به شما گزارش دهد که چه مشکلاتی وجود دارد و مشکلاتی که شما برای حل  آن به من رأی دادید فلان موارد بوده است  و بگوید که از ابتدا نیز قرار نبود که بنده مشکلات را حل کنم بلکه قرار بود که پس از صد روز به شما بگویم که شما چه مشکلاتی داشته‌اید! اگر فرد منتخب، مشکلات را می‌دانسته که نیازی به مهلت صدروزه برای شمارش آن وجود نداشت و فرد منتخب در همان روز اول مسئولیت می‌توانست این مشکلات را به مردم بگوید اما اگر مشکلات را نمی‌دانسته، چگونه خود را برای حل مشکلاتی که نمی‌دانسته چقدر و چگونه هستند، نامزد کرده است و برنامه‌های خود را برای حل کدام مشکلات تنظیم کرده بود؟ یعنی این فرد بدون آگاهی از مشکلات، این همه وعده و وعید به مردم داده است؟

در این صورت آیا شما به عقل خود شک نمی‌کنید ؟ یعنی شما به کسی رأی داده‌اید که پس از صد روز بیاید و به شما بگوید که چه مشکلاتی دارید و خود شما ناتوان از شمارش مشکلات خود بوده‌اید ؟ اگر این‌طور است که نیاز به این همه اقدامات گسترده نبود که همه کشور جمع شوند و در یک انتخابات سراسری با این همه هزینه برای عوامل اجرایی و... فردی را انتخاب کنند که او بیاید و بعد از صد روز به ملت گزارش دهد که چه مشکلاتی در کشور وجود دارد، کدام انسان عاقلی این حرف را می‌پذیرد؟ آنانی که چنین سخنی می‌گویند درباره مردم چه تصوری دارند؟انکار وعده حل صدروزه مشکلات کشور توسط فرد منتخب، می‌تواند چند دلیل داشته باشد:

1- ایشان تصور می‌کرد که می‌تواند به سادگی و با اعتماد به  قول و قرار بیگانگان که به تعطیلی کشاندن آنچه ملت با خون شهیدان و تحمل سختی به دست آورده بود، باغ سیب و گلابی  را به روی ملت بگشاید لیکن  اکنون دیده می‌شود که هیچ‌کدام از وعده‌های شیطان بزرگ محقق نشده است و مشکلاتی که وعده حل آن داده‌شده بود، لاینحل باقی مانده است به جای در میان گذاشتن صادقانه موضوع با مردم و پوزش از ناتوانی در انجام تعهدات خود، روش انکار را پیش کشیده‌اند که اقدامی بیرون از دایره اخلاقی و دور از شأن ریاست‌جمهوری است و باعث خواهد شد در آینده به گفته‌های آن شخص، اعتماد نکنند.

2-فردی که چنین حرفی را زده سخن به دروغ نگفته بلکه آنچه او در ابتدا گفته همین مطلب بوده است و این مردم و مستمعین بوده‌اند که چنین برداشتی را از سخن وی داشته‌اند و به همین علت مردم مقصرند که خوب به سخنان گفته‌شده دقت نکرده‌اند و بنابراین اشکالی به فرد منتخب نبوده و مردم باید خود را سرزنش نمایند. هرچند این فرض غلط است و  تمام مستندات حاکی از این است که مردم اشتباه نکرده‌اند بلکه فرد منتخب،  حامیان و اعضای ستاد انتخاباتی و نفراتی که بعداً به عنوان همکاران و همراهان  فرد منتخب در مسئولیت‌های مختلف قرارگرفته‌اند به انحاء مختلف و در زمان و جمع‌های متعددی این سخن یا سخن مشابه که همین معنا را القا می‌نماید مطرح کرده‌اند. فیلم‌های این سخنرانی‌ها موجود و در دسترس همگان است و قابل‌انکار نیست. با این همه در صورت صحت  فرضی که در بخش دوم ذکر گردید، فرد منتخب باید به سؤالات زیر پاسخ دهد:

 ایشان چه اقدامی در جهت رفع این سوءتفاهم انجام داده است ؟ چرا در طول بازه تبلیغات به مردم نگفته که شما اشتباه می‌کنید و من نه‌تنها در صد روز که حتی تا صدسال آینده نیز نخواهم توانست مشکلات شما را حل کنم. چرا سیاست شفاف‌سازی را در پیش نگرفته است. چرا بعد از پایان تبلیغات و در زمانی که مشخص شد مردم به این فرد رأی داده‌اند و  تمام ابزارهای رسانه‌ای  اعم از صداوسیما، خبرگزاری رسمی و ...را در اختیار داشته در هیچ کجا به خلاف بودن این برداشت مردم اشاره نکرده است و نگفته که من هیچ‌گاه به شما چنین سخنی را نگفته‌ام؟ چرا بعد از انعقاد برخی قراردادهای بین‌المللی مطرح می‌نمود که همان‌طور که قول داده بودم، فلان و بهمان قرارداد در راستای حل مشکلات مردم منعقد شد و تمامی مشکلات از آب خوردن تا هوای تنفس شما ملت، رفع خواهد شد و همه تحریم‌ها بالمره برداشته خواهد شد؟!

فرد منتخب چرا در اواخر دوره مسئولیت خود  و در مدت اندکی که از دوره مسئولیت وی باقی مانده است به یاد آورده که دوباره آنچه که آن را «دروغ بزرگ»! می‌داند سخن بگوید؟! اگر خبرنگاری که از فرد منتخب سؤالی با این مضمون پرسیده، سؤال دیگری مطرح می‌کرد، فرد منتخب  چگونه و در کدام مجلس  به این افشاگری عظیم خود، دست می‌زد و یا اینکه این دروغ بزرگ! هیچ‌گاه افشا نمی‌شد؟

اما نکته‌ای که باعث سؤالات مردم شده این است که برفرض در این مورد ملت اشتباه کرده است و سخنی  مبنی بر حل مشکلات در صد روز را در  زبان فرد منتخب قرار داده است اما آیا تنها وعده‌ای که فرد منتخب داده و اکنون آن را انکار می‌کند، همین موضوع است؟ آیا وعده‌های دیگری در خصوص ایجاد اشتغال،  نحوه پرداخت یارانه، احترام به گذرنامه [پاسپورت] ایرانی، عبور از رکود، مقابله با تورم و... که توسط فرد منتخب به  مردم داده‌شده است، محقق شده است یا اینکه در این موارد نیز پاسخی مشابه از سوی فرد منتخب به  مردم ارائه خواهد شد؟

و سؤال نهایی اینکه فرد منتخب  که در پایان دوره مسئولیت خویش، بار دیگر خود را در معرض انتخاب مردم قرار داده است چه تلاشی در راستای جلوگیری از سوءبرداشت‌ها در این مقطع خواهد نمود؟ آیا اگر  وعده صد روزه‌ای که دیروز به هنگام ورود به صدا و سیما برای باردیگر مطرح کرده است بعد از گذشت چهار سال دیگر،  از سوی افرادی که به وی رأی داده‌اند مورد بازخواست قرار  بگیرد، بازهم سیاست انکار را در پیش خواهند گرفت و مردم را به کج‌فهمی متهم خواهند کرد؟!

  • رقابت اخلاقی؛ لازمه اعتلای جامعه

روزنامه ايران در ستون سرمقاله‌اش نوشت:

روزنامه ایران، ۶ اردیبهشت

شفقنا- ابوالحسن نواب؛ عضو جامعه روحانیت مبارز در یادداشتی با عنوان رقابت اخلاقی؛ لازمه اعتلای جامعه در روزنامه ایران نوشت، انتخابات موعد تبلور عملی آگاهی‌های عمومی نسبت به حقایق کشور و جامعه است. به عبارتی جامعه در فرآیند انتخابات قضاوت و داوری عمومی خود درخصوص برنامه‌ها و نحوه اداره کشور را نه تنها بیان می‌کند، بلکه از طریق رأی خود توان اعمال قدرت نسبت به ادامه سیاست‌های گذشته یا تغییر و اصلاح آن را نیز به دست می‌آورد.

با این واقعیت است که میزان عمق دریافت عمومی جامعه از واقعیت‌های کشور و آگاهی و احاطه آن به مسائل مختلف مهم و اساسی می‌شود. چرا که بدون در اختیار داشتن چنین آگاهی و احاطه‌ای عملاً امکان قضاوت صحیح از جامعه در پای صندوق رأی و توان انتخاب درست از مردم گرفته می‌شود.

از همین روست که حفظ چارچوب‌های اخلاقی فراتر از مسائل شرعی در پروسه انتخابات و رقابت سیاسی اهمیت پیدا می‌کند. به عبارت دیگر از این منظر حتی اگر فرض بر انتخاب در یک نظام غیردینی هم گذاشته شود، حفظ چارچوب‌های اخلاقی دارای اهمیت هستند. چرا که گذر از این چارچوب‌ها و روی آوردن به روش‌های تخریبی و غیراخلاقی در رقابت‌های سیاسی در قدم اول آگاهی مردم نسبت به توانمندی، برنامه‌ها و افق پیش روی نامزدهای مختلف را از بین می‌برد و در این خلأ آنچه که جایگزین فاکتور آگاهی و عقلانیت در رأی مردم می‌شود، دودستگی‌های ساختگی، مسائل غیرواقعی و موارد خلاف واقعی است که قسمتی از فضای رقابت را اشغال می‌کنند. بسیار روشن و بدیهی است که در چنین فضایی اساساً نه در یک نظام دینی و نه حتی در نظام‌های غیر دینی امکان انتخاب شایسته و درستی به وجود نمی‌آید و احتمال انحراف رأی جامعه زیاد می‌شود. کما اینکه بارها و بارها هم در کشورهای دیگر و هم متأسفانه در کشور خودمان شاهد بوده‌ایم که رأی دهندگان بعد از انتخاب خود که در فضایی غیراخلاقی و غیرعقلانی انجام شده بود، دیر یا زود از این انتخاب پشیمان شده‌اند. چارچوب‌های اخلاقی رقابت سیاسی را در حد و مرز واقعیت‌ها حفظ می‌کند و اجازه ورود دروغ، تهمت و تخریب ناصحیح را به این محدوده نمی‌دهد.

بسیار روشن است که فضای انتخابات یک فضای محدود به واسطه زمان و امکانات است. خروج از چارچوب‌ها و مکارم اخلاقی باعث خواهد شد تا نامزدها قسمتی از این فضا را که باید صرف آگاهی رسانی دقیق به رأی‌دهندگان شود، صرف دفاع از خود، پاسخ دادن به دروغ‌ها و عوامل حاشیه‌ای کنند که چنین صرف وقت و انرژی به نفع منافع ملی نخواهد بود. مضافاً اینکه باید توجه کنیم که رقابت سیاسی ما در چارچوب یک نظام دینی انجام می‌شود که حفظ مکارم اخلاقی از ستون‌های اصلی آن است. شریعت ما به وضوح طرح دروغ، افترا و بهتان را حرام می‌داند. در مذهب شیعه هم فریب مردم از طریق وعده‌های بی اساس یک امر حرام و خلاف شرع است. قطع به یقین توسل به یک شیوه خلاف و حرام در جریان رقابت سیاسی، هم باعث حرمت رأی کسب شده توسط مرتکبین می‌شود و هم حرمت قدرت و مقامی را که به دست آورده‌اند در پی دارد.

به عبارتی دین اسلام و مذهب تشیع هیچ تردیدی در این واقعیت باقی نگذاشته که پست و مقام به دست آمده از طریق تخریب دیگران، طرح مسائل دروغ و دادن وعده‌های بی اساس، پست و مقامی حرام است که نه می‌تواند به ارتقای معنوی حاکم منجر شود و نه تزکیه جامعه را در پی خواهد داشت. بر این مبنا با توجه به چارچوب‌های شرعی حکومت جمهوری اسلامی، بر تمام نامزدها و گروه‌های سیاسی واجب است که به طور مضاعف چارچوب‌های اخلاقی را در برنامه‌ها و اقدامات تبلیغی خود مدنظر قرار دهند. چرا که تجربه کشور ما هم به خوبی نشان داده رقابت سیاسی غیراخلاقی در نهایت خود چه آسیب‌های جبران ناپذیر و بزرگی برای کشور و جامعه در پی خواهد داشت.

کد خبر 368112

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha