۲ پسر جوان وقتی قصد داشتند برای تفریح به شمال کشور سفر کنند، در آبعلی اعلامیه ترحیمی را دیدند و به یاد آوردند ۲ سال قبل شاهد قتل صاحب عکس اعلامیه بوده‌اند.

غروب چهارم شهريور‌ماه سال‌93 درگيري سختي بين اعضاي 2خانواده در منطقه آبعلي اتفاق افتاد و در جريان آن پسر جواني به‌دليل اصابت ضربات سنگ به سرش به قتل رسيد. شواهد نشان مي‌داد عامل اين جنايت دايي مقتول است. به اين ترتيب وي دستگير شد و چندي قبل در شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران محاكمه شد.

او در دفاع از خودش گفت: مادرم وصيت كرده بود كه بعد از مرگش وسايل خانه‌اش وقف شود. من هم بعد از فوت او به خانه‌اش رفتم تا به وصيت او عمل كنم اما خواهرم مانع شد و گفت فرش‌‌هايي كه در آنجا است را خودش به مادر داده و حالا مي‌خواهد پس بگيرد. اختلاف ما از همانجا آغاز شد و عصر روز حادثه خواهرم همراه شوهر و پسرانش با من درگير شدند. من هم سنگي پرت كردم اما به خواهرزاده‌ام برخورد نكرد. در اين جلسه قضات دادگاه وارد شور شدند و چون دلايل قطعي عليه متهم وجود نداشت اين مورد را از موارد لوث تشخيص دادند و حكم به برگزاري مراسم قسامه دادند. به اين ترتيب مقرر شد در جلسه بعد خانواده مقتول 50نفر را در دادگاه حاضر كنند كه سوگند ياد كنند كه متهم، قاتل است.

  • در دادگاه

صبح ديروز در جلسه رسيدگي به اين پرونده كه در شعبه دوم دادگاه كيفري يك به رياست قاضي امين مقدم زهرا برگزار شد، اولياي دم مقتول با وجود اينكه 50نفر را براي اداي سوگند به دادگاه آورده بودند اما گفتند 2شاهد جديد پيدا كرده‌اند كه صحنه قتل را ديده‌اند. به اين ترتيب به دستور قاضي شهود يك به يك وارد دادگاه شدند تا درباره آنچه ديده بودند شهادت دهند. اولين شاهد گفت: من و دوستانم روز حادثه براي تفريح به آبعلي رفته بوديم اما در بين راه افراد زيادي را ديديم كه با يكديگر درگير شده و سنگ پرتاب مي‌كردند.

در اين بين 2نفر روي زمين افتاده و با هم گلاويز شده بودند اما در يك لحظه متهم به قتل از پشت سنگ بزرگي به كمر يكي از آنها زد و در ادامه سنگ ديگري به سرش، و بعد از آن ما از آنجا رفتيم. وي ادامه داد: بعد از آن ديگر خبري از اين درگيري نداشتيم تا اينكه چند روز قبل وقتي مي‌خواستيم براي تفريح به شمال كشور برويم پشت شيشه مغازه‌اي يك اعلاميه ترحيم نصب شده بود.

وقتي خوب به عكس فرد فوت شده دقت كردم متوجه شدم او همان جواني است كه 2سال قبل سنگ به سر و كمرش اصابت كرد. وقتي با مرد مغازه‌دار صحبت كردم فهميدم چه اتفاقي افتاده است و تصميم گرفتم در دادگاه شهادت بدهم. دومين شاهد نيز با تكرار گفته‌هاي دوستش ادامه داد: با اينكه 2سال از اين ماجرا گذشته اما همه‌‌چيز را به‌خوبي به ياد دارم.براساس اين گزارش در پايان اين جلسه هيأت قضايي وارد شور شدند و قرار است به‌زودي در اين‌باره تصميم‌گيري كنند.

کد خبر 340524

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha