سه‌شنبه ۲۲ تیر ۱۳۹۵ - ۱۶:۱۵
۰ نفر

«او همیشه به من خوبی می‌کرد اما چون شیشه مصرف کرده بودم از خودم اختیاری نداشتم و دست به این جنایت زدم.» این اظهارات جوان معتادی است که مدتی قبل نگهبان شرکتی را با ضربات مرگبار از پا در آورد و دست به سرقت از آنجا زد.

صبح روز 27فروردين‌ ماه سال94 تعدادي از كارگران انبار شركتي خصوصي واقع در منطقه شورآباد وارد آنجا شدند تا كارشان را آغاز كنند اما ناگهان با جسد نگهبان شركت روبه‌رو شدند. مرد 60ساله به نام پرويز به‌دليل اصابت ضربات جسم سخت به سرش به قتل رسيده بود و شواهد به‌دست آمده حاكي از آن بود كه قاتل بعد از جنايت قصد دستبرد زدن به گاوصندوق شركت را داشته اما در اين كار ناكام مانده و كيس كامپيوتر و لپ‌تاپ شركت را دزديده و فرار كرده است.

به‌دنبال اين جنايت تحقيقات كارآگاهان براي شناسايي قاتل آغاز شد تا اينكه يك روز بعد به كارآگاهان خبر رسيد جواني 30ساله به نام سعيد وقتي قصد داشته يك لپ‌تاپ را به فروشگاهي در شهر چالوس بفروشد دستگير شده است. اين جوان نتوانسته بود اثبات كند كه لپ‌تاپ متعلق به ‌خودش است و در كلانتري اعتراف كرده بود آن را از انباري در تهران سرقت كرده و نگهبان آنجا را نيز به قتل رسانده است. با دستگيري عامل جنايت و اعتراف او، پرونده به دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد.

  • در برابر قضات

در جلسه محاكمه كه صبح ديروز در شعبه دهم برگزار شد فرزندان مقتول خواستار قصاص متهم شدند. آنها گفتند پدرمان مظلوم بود و درحالي‌كه به قاتل محبت كرده بود كشته شد. به همين دليل از خون او نمي‌گذريم. در ادامه نوبت به متهم رسيد تا جزئيات جنايت را شرح دهد. سعيد گفت: چند‌ ماه قبل از حادثه از شركت بيرون آمدم و مدتي بيكار بودم. همان موقع بود كه همسرم هم من را ترك كرد. مشكلات زيادي كه داشتم باعث شد تصميم بگيرم دوباره براي كار به شركت برگردم. روز حادثه وقتي مي‌خواستم به انبار بروم شيشه مصرف كردم و در ادامه به شركت رفتم.

نگهبان كه از قبل من را مي‌شناخت اجازه داد وارد انبار شوم. او حتي از من پذيرايي كرد و با يكديگر شام خورديم و من كلي برايش درددل كردم. نمي‌دانم چطور شد كه دچار توهم شدم و با يك لوله چند ضربه به او زدم. بعد هم يكراست سراغ گاو‌صندوق رفتم اما نتوانستم آن را باز كنم. ولي يك كيس و لپ‌تاپ از آنجا سرقت كردم. هنگام فرار متوجه دوربين‌هاي مداربسته انبار شدم ولي دوربين‌ها را شكستم تا هيچ‌كس متوجه حضورم در آنجا نشود.

من با آژانس خودم را به ميدان آزادي رساندم و از آنجا هم به چالوس رفتم. آن موقع هوا روشن شده بود و من اموال مسروقه را به يك فروشگاه خدمات كامپيوتري بردم تا بفروشم اما متصدي آنجا فهميد كه لپ‌تاپ مسروقه است و پليس را خبر كرد و دستگير شدم.متهم در دفاع از خودش گفت: مقتول هميشه به من خوبي مي‌كرد اما چون شيشه مصرف كرده بودم از خودم اختياري نداشتم و به‌خاطر توهم مصرف شيشه دست به اين كار زدم.در پايان اين جلسه قضات دادگاه براي صدور رأي وارد شور شدند.

کد خبر 339808

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha