شنبه ۲ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۹:۱۳
۰ نفر

طاهر عطاران: بعضی وقت‌ها بهش که فکر می‌کنیم دنیا پیش چشمانمان تیره و تار می‌شود.

شکست رو می‌شه شکست!

 طعمش تا دلتان بخواهد تلخ و ماندگاريش انگار از ماندگاري پلاستيك در طبيعت بيشتر است. راستي چرا اينقدر شكست بدقلق و مردم آزار است و تا اين اندازه تحملش مشكل؟ و مهم‌تر از همه اينها مي‌شود آيا از زير خوردنش در رفت؟

چه مي‌شود كه شكست مي‌خوريم؟

بياييم ببينيم سر و كله اين مهمان ناخوانده چطور در زندگي ما پيدا مي‌شود و چكارش بايد كرد؟

ما خيلي وقت‌ها چيزهايي مي‌خوريم كه اصلا دوست‌شان نداريم. مثلا سرما، يا حرص يا ضربه يا نارو يا حتي خنجر آن هم از پشت كه خوردنش هم واقعا راحت نيست. شكست هم يكي از همين قماش است كه خوردنش با اين همه تلخي، برمي‌گردد به دلايل كاملا مشخصي از جمله: بي‌تجربگي، نا‌آگاهي، عدم‌مشورت، سوء‌مديريت و يا عدم‌آينده‌نگري.

البته ناگفته نماند كه گاهي شكست را به‌خورد ما هم مي‌دهند كه اگر باز به ريشه‌اش برگرديم، مي‌شود رد پايي از مشكلات بالا را در اين مورد هم يافت.

برويم به سراغ يك دسته‌بندي آشنا: افراد موفق، افراد ناموفق.

  • 7 گام كليدي براي جستن از هفت‌خوان شكست

1- ديدتان را نسبت به شكست عوض كنيد.
حضرت علي(ع) مي‌فرمايند: شكست‌ها، پله‌هاي نردبان موفقيت هستند. كسي كه از نخستين شكست مايوس شود لياقت توفيق ندارد.
پس اينطور پيداست كه بايد شكست را جور ديگر ديد.
كلمه شكست را به كلمه تجربه تغيير دهيد. در اين نقشه جديد، نقاطي در مسير اهدافتان كه قبلا نقاط شكست خود مي‌ناميديد را مي‌بينيد كه حالا به ايستگاه‌هاي تجربه تغيير نام پيدا مي‌كنند. اين ايستگاه‌ها از اين به بعد نقاطي از مسيرتان تعريف مي‌شوند كه در آنها اهدافتان را مجددا رصد مي‌كنيد؛ فرصتي براي درس گرفتن از موقعيتي خاص برايتان پيش مي‌آيد يا با كسب تجربه‌اي جديد؛ به سمت مقصد ادامه راه مي‌دهيد. حواستان هم باشد بنا نيست اين ايستگاه‌ها تكراري هم باشند چون تجربه را تجربه كردن خطاست.

2- شكست جايي است كه مي‌ايستيد. نايستيد ادامه دهيد
شما وقتي واقعا شكست خورده‌ايد كه دست از تلاشتان برمي‌داريد و مي‌ايستيد. افراد بسياري در چند قدمي خط پايان به‌خاطر ايستادن، موفقيت را در دستان رقباي خود ديده‌اند.
پيوسته‌رفتن لازمه رسيدن است و متوقف ماندن يعني پذيرش شكست. پس، از ايستادن بترسيد نه از شكست خوردن، ببخشيد؛ منظور تجربه كردن!

3- اميد، سوخت شما براي تلاش كردن است. سوختگيري كنيد.
در يك مسير براي اينكه بتوانيد به تلاشتان ادامه دهيد به انرژي نياز داريد.
مهم‌ترين بخش انرژي شما در مغز شما و در قالب اميد شكل مي‌گيرد. يكي از دلايل اصلي ادامه ندادن راه، از دست دادن اميد است.
اينجا نمي‌خواهيم فقط با يك جمله امري حكم دور گود نشستن و لنگش كن را پيدا كنيم و بگوييم اميدتان را از دست ندهيد - اگر چه همين يك جمله هم بسيار كارگشاست- در عوض حواستان را جمع عواملي مي‌كنيم كه اميد را براي ادامه مسير تقويت مي‌كند.
مثبت‌انديشي و ديدن نيمه پر ليوان، كشف و ديدن داشته‌ها، به جاي تمركز بر نداشته‌ها، منطقي عمل كردن به نفع تقويت تمام عوامل پيشبر، همه و همه اينها به اميدواري و كسب انرژي رواني براي ادامه راه كمك مي‌كنند و حواسمان هم باشد در ميان اميد‌ها چه اميدي بالاتر از اميد به خدا؟ همان كه شكست و پيروزي در دست او است. بي‌دليل نيست كه امام باقر(ع) مي‌فرمايند: آنكه به خدا توكل كند مغلوب نمي‌شود و آنكه به خدا توسل بجويد شكست نمي‌خورد.پس، از توكل بر خدا حتي در سخت‌ترين لحظات مي‌توانيد بيشترين نيرو و اميد را بگيريد.

4- مديريت شكست را ياد بگيريد.
اميرمؤمنان(ع) مي‌فرمايند: پيروزي در گرو اراده قاطع و دورانديشي است.
اگر براي پيرزوي بايد از شكست گذشت پس بايد راه گذشتن از آن را هم بلد شويم. دو خطاي اصلي ما در مورد شكست، عدم‌پيشگيري و تكرار اشتباهات قبلي است.
بسياري از شكست‌ها قابل پيشگيري هستند و اگرفقط ياد بگيريم جلوي تكرار شكست‌ها را بگيريم نصف راه را رفته‌ايم. براي اين كار فقط به تجربه كردن يا درس گرفتن از شكست‌ها اكتفا نكنيد. بعضي‌ها از شكست درس نمي‌گيرند و باز مي‌خورندش. بعضي‌ها كه باهوش‌ترند از شكست‌هايشان درس مي‌گيرند و مانع از تكرارشان مي‌شوند اما از همه باهوش‌تر آنهايي هستند كه از شكست‌هاي ديگران عبرت مي‌گيرند.
داشتن مشاور خوب و خبره در هر كار از بهترين روش‌هاي پرهيز از تجربه كردن شكست‌هاي ديگران است.

5- هديه‌‌هاي اين معلم سختگير را باز كنيد.
ما مثل كودكاني كه با معلمي سختگير لج‌كرده باشند با شكست برخورد مي‌كنيم. درصورتي‌كه اگر درس‌هايي كه او قصد آموختنش به ما را دارد مانند هديه‌هايي دربسته بدانيم و از سر سرتق‌بازي و لج‌كردن به اين ور و آن ور پرتشان نكنيم چيزهاي زيبايي در آنها پيدا خواهيم كرد.
ما مي‌توانيم از اين معلم سختگير فقط چوب بخوريم و ته دل به‌خودمان و او و زمين و آسمان بد و بيراه بگوييم يا اينكه از او درس بگيريم و كسب تجربه كنيم و خودمان را از ملاقات مكررش در امتحانات زندگي معاف كنيم.
اگر درس‌هاي شكست را خوب بياموزيم، چهره عبوس او كم‌كم با چهره خندان موفقيت جايگزين مي‌شود. درس‌هاي شكست را پيام‌هاي رمزي براي يافتن راه موفقيت بدانيد؛ پس هديه‌ها را باز كنيد.

6- با شكست روبه‌رو شويد.
حضرت علي(ع) مي‌فرمايند: هروقت از چيزي ترسيدي، خود را با آن روبه‌رو كن، زيرا شدت ترسش، از سختي خود آن بيشتر است.
بعضي‌ها ديكته نمي‌نويسند از ترس اينكه يك وقت نكند اشتباه كنند.ترسيدن از شكست هم مثل ديكته ننوشتن براي نداشتن غلط ديكته است.
مثل همان ديكته كه تا ننويسيدش يادش نمي‌گيريد موفق‌شدن بدون شكست خوردن، مثل 20 گرفتن در امتحاني است كه نداده‌ايد.
راه موفقيت ما از منزلگاه‌هاي شكست مي‌گذرد. پس آماده برخورد با اين غول‌هاي مرحله بعد باشيد. برخورد با آنها براي موفق شدن اجتناب‌پذير نيست. شكست‌ها را بپذيريد و از آنها بي‌تأسف درس بگيريد. مثل سرماخوردگي بايد انتظار شكست را هم داشت. مهم پيشگيري و درمان است. همانطور كه ديكته ننوشته غلط ندارد، زندگي بدون چالش و پنجه در پنجه مشكلات فشردن هم زندگي نيست.

7- عوارض نا‌خوشايند شكست را با عملكرد درست كاهش دهيد.
سرزنش كردن خود در شكست‌ها يعني تخريب خود خواسته نيروهايتان و كمك به شكست بيشتر. به جاي سرزنش‌كردن، اشتباهات‌تان را پيدا و به راه‌حل فكر كنيد. نق نزنيد. ناله نكنيد. افسرده هم نشويد. به‌خودتان و سلامتي‌تان لطمه نزنيد. اينها مهم‌ترين سرمايه‌هاي شما هستند.
سعي نكنيد كاري كنيد كه دنيا دلش به حالتان بسوزد. از دنيا انتظار ترحم نداشته باشيد. دنيا چنين مرامي ندارد. در عوض سعي كنيد با قوت به ميدانش برگرديد. با مشكلات بجنگيد و اين جنگ را رويه دائمي و هر روز زندگي بدانيد.
بايد ياد بگيريم كنترل ما به‌دست شكست نباشد. به جاي زانوي غم بغل‌كردن، به راه‌حل بينديشيد. افسار كار را به‌دست روزگار نسپاريد. اين تنها راهي است كه رقيبتان را مي‌توانيد با آن به زانو درآوريد. مسلم بدانيد دنيا به آخر نرسيده، پس مقابلش كم نياوريد. اگر در جنگ امروز شكست خورديد، كاري كنيد پيروز فردا باشيد.
دنيا اين زبان را بهتر مي‌فهمد.
موفق باشيد!

  • افراد موفق

موفق‌ها زندگي را طور ديگري مي‌بينند. آنها راه رسيدن به هدفي مشخص را محدود به يك روش نمي‌دانند و رسيدن به آن را هم واگذار به شانس و اقبال نمي‌كنند كه عده‌اي مادرزاد خوش شانس باشند و عده‌اي ديگر از بد حادثه، گليم‌بختشان سياه و خرشان از كره‌گي دم نداشته باشد.اصلا و ابدا موفق بودن و شكست‌خورده بودن آدم‌ها برايشان معني قطعي و مادرزادي ندارد. در دم و دستگاهشان براي شانس جاي خاصي نمي‌شود پيدا كرد. آدم تلاش و درس گرفتن از مشكلاتند. به‌جاي نق‌زدن و درجازدن كار خودشان را مي‌كنند و وقتشان را براي غصه خوردن چيزهايي كه به آنها نرسيده‌اند تلف نمي‌كنند چون باور دارند با تصحيح عملكرد خود مي‌توانند به آنها برسند. ديد اين افراد به شكست هم فرق مي‌كند. آنها شكست را در نقشه راه خود، نقطه اصلاح مسير به سمت هدف تعريف مي‌كنند نه پايان دنيا و نقطه توقف يا سر و ته كردن. براي اين جماعت، شكست به معني شكسته‌شدن نيست؛ بلكه تجربه آموختن چيزي جديد است و جايي است كه مي‌فهمند از مسير درست به سمت موفقيت خارج شده‌اند. پس با رصد كردن مجدد اهدافشان، درس‌گرفتن از تجربه‌ راه رفته و آموختن از خطاها، بهترين گام‌هاي بعدي را براي خود ترسيم مي‌كنند. در فرهنگ لغت اين گروه به‌جاي كلمه شكست مي‌توان پله، پل يا ايستگاه را پيدا كرد؛ پله‌اي كه از آن براي بالا رفتن استفاده مي‌كنند نه آنكه آن را مانعي مقابل راهشان ببينند؛ پلي به سمت موفقيت روي دره مشكلات و ايستگاهي براي تأمل در راه رفته؛ اندوختن تجربه؛ رصد كردن مجدد مقصد و اصلاح مسير.

  • افراد ناموفق

ما از نظر نوع نگاهمان به شكست عموما در 2 گروه قرار مي‌گيريم: گروه افراد موفق و گروه مابقي كه مي‌توان گروه افراد ناموفق صدايشان زد. عده‌اي از ما شكست را نتيجه قدم‌گذاشتن تصادفي‌مان در مسيري اشتباه مي‌دانيم؛ مسيري اشتباه كه از بد شانسي ما جلوي‌مان سبز شده؛ يعني گناه را مي‌اندازيم گردن شانس و دنيا و كج‌مداري‌هايش. فكر مي‌كنيم براي موفقيت، فقط 2مسير مي‌شود كشيد كه يكي به بيراهه مي‌رود و ديگري مستقيم از خط پايان مي‌گذرد.از اين نظر، آدم‌هاي موفق كساني هستند كه از اول در مسير درست قرار گرفته باشند و راز موفقيت‌شان هم مي‌شود باز همان شانس كه به كمكش توانسته‌اند درست بزنند وسط هدف. ديد همه يا هيچ، ديد غالب افراد اين گروه است. زياد از آنها مي‌شنويم كه با خوردن به يك در بسته مي‌گويند تمام شد، بدبخت شديم؛ يا زود داغ مي‌شوند يا زود سرد، يا زود اميدوار يا زود نااميد.كلا عجله براي تصميم‌گيري‌هاي قطعي دركارشان زياد ديده مي‌شود. برايشان زندگي حكم بازي بخت‌آزمايي دارد كه جايي روزگار با آدم رفيق است و در هزار و يك جاي ديگر نارفيق.گناه شكست را به پاي بدقلقي دوره و زمانه مي‌اندازند و خلاصه تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل. ببينيد همين يك طرز فكر چه كار‌ها كه با زندگي آدم نمي‌كند.

کد خبر 287782

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار مهارت‌های زندگی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha