سه‌شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۷:۱۳
۰ نفر

همشهری آنلاین: سالروز انقلاب اسلامی موضوعی بود که بیشتر روزنامه‌های صبح سه شنبه-۲۱ بهمن- در ستون سرمقاله به آن پرداختند.

روزنامه كيهان در ستون سرمقاله‌اش با تيتر«فردا همه می‌آیند»، نوشت:روزنامه کیهان؛۲۱ بهمن

فردا سی و ششمین فجر انقلاب شکوهمند اسلامی از سپیده دم بی‌کران ایران اسلامی خواهد دمید. جوی‌های کوچک امت عاشق، از کوچه پس کوچه‌های شهرها به هم می‌پیوندند تا دریای خروشان و مواج بیداری ایرانیان عاشق اسلام  و انقلاب را پس از سی و شش سال دیگر بار و پرشکوه‌تر از همیشه به رخ جهانیان بکشد و ثابت کند که نهضت‌اسلامی ما زنده و پویاست و گذر ایام نه تنها از اوج و بلندی آن نکاسته، که بلوغ و بالندگی آن را در پی داشته و نویدبخش فرداهایی روشن‌تر و امیدبخش‌تر شده است.

شاید برای هیچ‌کس باور کردنی نبود که نهال نوپایی که سی‌وشش سال قبل، بدست باغبان پیرلاله‌ها در طوفانی‌ترین نقطه عالم و در مقابل صدها باد مخالف کاشته شد، حتی برای یکسال هم تاب و توان دوام آوردن داشته باشد. در منطق حاکم بر آن روز دنیا، ادامه حیات سیاسی، تنها منوط به تعلق به یکی از دو اردوگاه اصلی قدرت یعنی آمریکا یا شوروی بود و طبیعتا در چنین فضایی خروش یک ملت به پا خاسته بی‌درنگ زیر چنگال آنها به خاموشی می‌گرائید و در همان لحظات و در روزهای نخست از پا می‌افتاد و یا در بهترین وضعیت، پس از کوتاه زمانی با انحراف از مبانی و شعارهای اصلی، به دامن یکی از 2 بلوک قدرت می‌غلطید و به یکی از اقمار آنها تبدیل می‌شد. تجربه ده‌ها انقلاب و قیام سرکوب شده و منحرف شده در سراسر جهان، از درستی این گزاره و بر باد رفتن آرزوهای انقلابیون و پابرهنگان جهان حکایت می‌کرد.

این رفتار درباره انقلاب ما هم با دقت و وسواس عجیب و با بکارگیری قوی‌ترین و زبده‌ترین عوامل صورت گرفت و البته در تمامی ابعاد ممکن. کودتاهای مختلف شورش‌های به ظاهر قومی و منطقه‌ای گوناگون و برپایی فتنه‌های رنگارنگ، تنها برگ کوچکی از این جنایات و تلاش‌ها برای از پا انداختن نهال نوپای انقلاب اسلامی بود. افزون بر آنها، سازمان‌های جهنمی تروریستی هم به جان مردم بی‌گناه و انقلابی افتادند و چون می‌دانستند پشتیبان اصلی این نهضت الهی، مردم پابرهنه و پاکباخته و خداجوی ایران اسلامی هستند، کوشیدند آنان را با انتقام‌گیری و قتل و شکنجه، از راهی که آمده بودند بازگردانند. اما چون عزم مردم روز به روز محکمتر شد و امید آنها برای براندازی کوتاه‌مدت بر باد رفت، جنگی همه‌جانبه را در 3 سالگی انقلاب تحمیل کردند.

آوردگاه جنگ تحمیلی، مهمترین و در عین حال متفاوت‌ترین نبرد تاریخ معاصر بود. معمول همه نبردهای آن ایام این بود که در اصل نبرد بین 2 ابرقدرت آن روز جهان بود اما در جنگ ما معادله به شکل عجیبی تغییر کرد. ایران اسلامی، با دست خالی همزمان با شرق و غرب عالم در نبرد بود. همان روزهایی که میراژها و سوپر اتانداردهای فرانسوی، چیفتن‌های انگلیسی  و لئوپاردهای آلمانی، کشورمان را بمباران می‌کردند، میگ‌ها و سوخوها و موشک‌های اسکادبی شوروی آن روز، شهرها و جبهه‌های ما را زیر آتش کین و ناجوانمردی خود گرفته بودند اما  باز هم جانفشانی جوانان و پیران ایران اسلامی، ورق جنگ را برگرداند و کار را به جایی رساند که متجاوزین از رشادت مردم عزیزمان به حیرت و تعجب افتادند.

اما راز این مخالفت‌های گسترده و پرهزینه دشمنان و دلیل پیروزی و استقامت ستودنی و تاریخی مردم ایران چه بود؟ چه اتفاقی افتاده بود که دشمنان انقلاب را تا این حد سراسیمه کرده بود و چه شده بود که ایرانی که تا قبل از انقلاب، کشوری عقب‌مانده و شکست‌خورده در همه عرصه‌ها بود، به کشوری مقاوم و استوار در برابر شرق و غرب بدل شده بود؟

عصر انقلاب اسلامی و روزگار پرشکوه پیروزی ما، روزگار سلطه و غلبه گفتمان مادی‌گرایی بود و این گفتمان غالب در جهان آن روز بود. اما انقلاب اسلامی در آن روزگار، حرفی نو و ایده‌ای تازه به جهان ارائه کرد. گفتمانی که بی‌تردید، ناقوس مرگ ایسم‌های پوشالی و  ساختگی را به صدا در‌می‌آورد. همین نگرانی برای آن همه دشمنی کافی بود. آنها می‌دانستند که جهان خسته از ستم، بدنبال راه نجاتی است تا زنجیرهای فقر و تبعیض و ناعدالتی را از پای بشریت باز کند و انقلاب و گفتمان امام، نویدبخش این راه بود.

برای فهم بهتر و  کشف این راز، باید آراء و اندیشه‌های معمار انقلاب را مرور و بررسی کرد و فهمید در این آراء و اندیشه‌ها، چه نکته‌ای بود که ملت‌های مستضعف را به خود جلب کرد؟ و چه چیزی بود که دشمنان را تا این حل مستاصل و نگران می‌کرد؟ در بعد ایجابی، ایمان به غیب و باور توانمندی‌های ملت ها و خوداتکایی، همان رمز  و رازی بود که نگاه ملت‌های عالم را به انقلاب، خیره کرد. اما در بعد سلبی و نگران‌کننده برای استعمارگران، ظلم‌ستیزی و قیام برای گسستن زنجیرهای ستم و بیداد و در انداختن طرحی نو، نکته‌ای بود که دشمنان را به وحشت انداخته بود. این دو پیام برگرفته از سروش غیبی و ندای آسمانی اسلام بود که امام راحل، تمام قد و همه جانبه بر آن تاکید و اصرار داشتند و از همان زمان، گرایش روزافزون جهانی به نسخه اسلام انقلابی امام خمینی(ره) که منطبق و برگرفته از اسلام ناب محمدی(ص) بود، در عالم رقم خورد و موجی ایجاد کرد که تا به امروز نیز ادامه دارد.

تنها تمسک به یکی از آموزه‌های امام (ره) راحل که بعنوان درس زندگی در دنیای پر التهاب کنونی به ما آموخته بود، برای ایجاد تحولی شگرف در جغرافیای سیاسی عالم کافی بود.

گرچه در آن روزگاران، بعید و حتی غیرممکن به نظر می‌رسید، اما امام(ره) نوید رهایی مستضعفان را به ما داده بود. نویدی که سالیانی پس از رحلت ایشان، مثل دیگر پیش‌بینی‌های او به تحقق پیوست و چشم جهانیان را خیره کرد. کسی باور نمی‌کرد که ایران و انقلاب نوپای آن بتواند جغرافیای منطقه را عوض کند و در تعیین راهبردهای اساسی جهانی نقش‌آفرینی کند. اما خدا خواست و چنین شد. با آنکه خیلی‌ها می‌کوشند بخاطر برخی مشکلات و ناملایمات (که باید به بهترین شکل برطرف شود) مردم را از راه آمده پشیمان کنند، اما کسی نمی‌تواند انکار کند که امروز، این ایرانست که حکم می‌کند در خاورمیانه چه شود و چه نشود. سرمایه‌گذاری یک قرنی غرب و بیش از نیم قرنی مستقیم آمریکا، و استخدام چندین دولت خودفروخته و مزدور، نتوانست از تأثیر انقلاب ما بکاهد و اینگونه شد که لبنان، فلسطین، سوریه و عراق  یکی پس از دیگری به اردوی انقلاب پیوستند و اکنون صنعا در یمن نویدبخش بهاری دیگر در جهان اسلام است. ایرانی که روزگاری با اشاره سفیر و جانشین سفیر آمریکا و انگلیس، تمامی معادلاتش برهم می‌خورد، به برکت آن دم مسیحایی و قیام و ایستادگی مردمش، به الگوی حقیقی و آرزویی عزیز برای مستضعفان و مسلمانان تبدیل شده است.

اما این همه پیروزی ما نبود و این تنها یک برگ از ماجرایی بود که امام راحل(ره) آغاز کرد و خلف صالحش ادامه داد. پیشرفت‌های شگرف و شگفتی‌انگیز در علوم و فنون پیشرفته، چیز دیگری بود که برگرفته از گفتمان امام راحل و با هدایت امام حاضر، جهانیان را خیره کرد. دست‌یابی به علومی که هیچگاه از اردوگاه قدرت دولت‌های قدرتمند و ستمگر خارج نشده بود، رعب و وحشت را به کاخ‌های آنان برد و امید و غرور را به مسلمانان و مستضعفان هدیه کرد. آنگونه که پس از شلیک نخستین موشک دوربرد ایرانی یک مقام ارشد پنتاگون که سالیان طولانی از عمرش را در سازمان جاسوسی آمریکا خدمت کرده بود، با نگرانی و دست‌پاچگی از بی‌کفایتی و ناتوانی مقامات آمریکایی که نتوانسته بودند جلوی پیشرفت‌های ایران را بگیرند گلایه و اظهار کرده بود هدف ایران از تولید موشک‌های دوربرد، تنها افزایش توان نظامی نیست، که این امر برای آنها، خواه ناخواه بدست خواهد آمد. بلکه آنها می‌کوشند به تکنولوژی‌ پرتاب ماهواره - که تنها در انحصار چند کشور متخاصم با ایران است - دست یابند. اگر چنین شود ما دیگر حتی در اتاق خوابمان هم امنیت نداریم و ماهواره‌های ایرانی، همه‌چیز را از نگاه تیزبینشان خواهند گذراند. او البته نمی‌دانست که آنچه او از آن نگران است اتفاق افتاده و قطار پیشرفت ایران، بازگشت‌ناپذیر است.

نباید فراموش کرد که انقلاب اسلامی همه پیروزی‌های خود را روزگاری بدست آورد که به قول امام راحل «تنهای تنها بود و جز خدا کسی را نداشت و نخواسته بود که جز خدا کسی را داشته باشد» اما تهدیدهای دائمی و تمام‌ناشدنی آمریکا و هم‌پیمانانش، جز بر عزت و استقامت و توانمندی مردم ما نیفزود و ثمری جز ذلت بیشتر و روزافزون دشمنان این نهضت اسلامی نداشت. عزت و استقامتی که هر سال در یوم‌الله 22 بهمن با سرفرازی و غرور به رخ جهانیان می‌کشند.

روز یکشنبه هفته جاری رهبر معظم انقلاب در دیدار فرماندهان و پرسنل ارتش با ایشان به اظهارات سخیف یکی از مقامات آمریکایی بدون ذکر نام -دیوید کوهن- اشاره کردند که گفته بود «ایران با دست‌های بسته پای میز مذاکرات می‌آید» و پاسخ این گزافه‌گویی را به حضور پرشور و گسترده مردم در یوم‌الله 22 بهمن موکول کرده و فرموده بودند، آن روز معلوم می‌شود دست چه کسانی بسته است. یعنی فردا، که مانند همه 22بهمن‌های سی و چند سال گذشته، هیچکس در خانه نخواهد ماند.

  • دندان روي جگر بگذاريد

روزنامه اعتماد در ستون سرمقاله روزنامه‌اش آورد:روزنامه اعتماد؛۲۱ بهمن

فردا سالروز انقلاب اسلامي است. ولي چه نگرش يا رفتاري از سوي ما مي‌تواند بروز يابد تا يادآور خاطره ٢٢ بهمن ١٣٥٧ باشد؟ البته كه حضور در راهپيمايي يك رفتار مهم است كه همه خواهند آمد ولي اين ساده‌ترين كاري است كه مي‌توان انجام داد. رفتار كليدي اتحاد و انسجامي است كه در مهم‌ترين چالش پيش روي كشور يعني مذاكرات ايران و ١+٥ بايد از خود نشان دهيم. واقعيت راهپيمايي در كنار چنين اتحادي بايد منعكس و معنا شود والا اگر در اين موضوع متفرق باشيم حتي اگر در كنار هم راه برويم چه اهميتي دارد؟ اهميت ٢٢ بهمن سال ٥٧ در اين بود كه وقتي امام دستور نقض حكومت نظامي را دادند همه اجابت كردند و طي يك روز پرونده آن رژيم بسته شد. امروز هم دولت ايران در حال مذاكره است. خط مشي آن نيز از سوي رهبري نظام تعيين شده است. سخنان دو روز پيش ايشان بسيار گويا و روشن و برخلاف ادعاي مخالفان دولت است كه گويي تيم مذاكره‌كننده بي‌توجه به سياست‌هاي عالي گام برداشته است.

اين سخنان نشان داد كه همه توافقات در چارچوب اين سياست‌ها بوده است. ولي موجب تاسف است كه مي‌بينيم برخي افراد در آستانه ٢٢ بهمن كه نماد وحدت سياسي مردم در دفاع از منافع كشور است در يك سخنراني اجتماع كرده و شعارتندي عليه روند مذاكرات سر مي‌دهند. روشن است كه هر شعاري بايد ناظر و معطوف به واقعيتي بيروني باشد. پرسش اين است كه اين شعار خطاب به چه كساني است؟ اين شعارها از موضع اپوزيسيون است و نه از موضع كساني كه خود را طرفدار نظام معرفي مي‌كنند. اين شعار را كساني سر داده‌اند كه با عملكرد ناصواب خود كشور را به وضعيت امروز رسانده‌اند و اكنون نيز نعل وارونه مي‌زنند تا فضاي ايجادشده عليه رفتارهاي سوء خود را در هشت سال گذشته تحت‌الشعاع قرار دهند و در نهايت نيز مانع از ايجاد وحدت و همدلي مردم در اين امر مهم شوند. شعار واقعي بايد اين باشد، «نه فساد، نه دروغ، دولت پاك و پاسخگو» اگر اينها را داشته باشيم و محقق كنيم نه تنها انرژي هسته‌اي كه هر خواست ديگري هم دست‌يافتني خواهد بود و اگر فساد و دروغ شايع شود و به‌جاي پاسخگويي توپ را در زمين ديگران بيندازيم و به‌جاي پاك‌دستي و رشد اقتصادي و بهبود اشتغال براي ميليون‌ها جوان بيكار به آمار و ارقام پرونده‌هاي فساد اضافه كنيم، در اين صورت نه انرژي هسته‌اي كه هيچ چيز ديگري را هم نمي‌توانيم به دست آوريم.  مساله كنوني جامعه ما به اين مجموعه تندرو خلاصه نمي‌شود. مشكل اصلي در جناح اصولگراياني است كه به دلايل غيرقابل توجيهي، حاضر نيستند حساب خود را از اين گروه جدا كنند. در حالي كه چشم دنيا امروز به ما است كه چگونه در برابر جهان واكنش همدلانه و وحدت‌بخش نشان مي‌دهيم؛ آيا ايرادي دارد كه فقط براي يك بار هم كه شده منافع فردي و گروهي را پيش پاي منافع ملي كشور قرباني كنيم؟

آيا تندروهايي كه خود را دوستدار انقلاب و نظام معرفي مي‌كنند نمي‌توانند براي يك بار هم كه شده دندان روي جگر بگذارند و همين سخنان رهبري را معيار قضاوت‌هاي سياسي خود قرار دهند؟ چرا اين همه در رسانه‌هاي خود اظهارات غربي‌ها را باور و تيتر مي‌كنند؟ روشن است كه اوباما بايد بگويد ما موفق بوده‌ايم مگر غير از اين را بايد بگويد؟ همانطور كه مقامات ما هم از موفقيت خود مي‌گويند. اصولا قرار نيست كه هيچكدام از دو طرف بازنده باشند. جنگ كه نيست، مذاكره است. دو طرف نسبت به هم ادعاهايي دارند و در چارچوب منطق و حفظ منافع ملي و احترام متقابل گفت‌وگو مي‌كنند ممكن است به نتيجه برسند يا نرسند اين بحث ديگري است ولي برجسته كردن سخنان غربي‌ها و ناديده گرفتن اظهارات مقامات ايراني نوعي غرب‌باوري از موضع چپ و البته ذلت است. اينكه طرف گفت‌وگو با ايران را افراد زيرك بدانيم كه مي‌خواهند سر طرف ايراني را كلاه بگذارند بيش از هر چيز نوعي «خودتحقيري» است پيش از آنكه ديگران ما را تحقير كنند! مشكل اينجاست كه طرف مقابل در باطل خود متحد است و عده‌اي در حق ايران افتراق و دودستگي ايجاد مي‌كنند و اين ظلم بزرگي است، حتي بزرگ‌تر از مجموعه فسادهايي كه در دوره مديريتي آنان رخ داده است. هر چند تجربه نشان داده كه نبايد به اين تغيير رفتار در ميان تندروها چندان اميدي داشت ولي شايد بيان اين نكات در آستانه گراميداشت سالروز انقلاب اسلامي بتواند تغييري ولو اندك را در اطرافيان آنان ايجاد كند. اگر ايران قدرتمند و سربلند باشد همه از آن سود مي‌برند ولي اگر قرار باشد كه مسير هشت ساله گذشته در دوره آقايان طي شود در رقابت با سايرين قافيه را باخته‌ايم و همه ضرر خواهند كرد.

  • وقتی قافیه تنگ آید

حسن وزینی در ستون سرمقاله روزنامه ايران نوشت:روزنامه ایران؛۲۱ بهمن

درست همان روز که افکار عمومی مهم‌ترین راهبرد هسته‌ای را از زبان سکاندار انقلاب برگرفتند، حلقه مخالفان، خود را به نشنیدن و ندیدن زدند. آنها نشنیدند که رهبری انقلاب تأکید کردند موافق «توافق بد» نیستند و موافق «توافق خوب» اند. آنها باز هم نوشتند که دولت در تدارک توطئه‌ای برای واگذاری امتیاز‌های بی‌شمار است. این مخالفان شاید باور ندارند که این مذاکرات تحت هدایت عالی رهبری انقلاب و با مجوز ایشان صورت گرفته و می‌گیرد. از روز آغازین مذاکرات هسته‌ای، مخالفان در پوستین منتقدان پا به پای تیم مذاکره کننده برای تحریف و تخریب نتایج آن، نفس زده و عرق ریخته‌اند. مخالفان مذاکره حق دارند که چنگ به هر ریسمانی بزنند و مدام از وجود شواهد مستند علیه دیپلماسی اعتدال سخن بگویند اما مشروط به اینکه جامه منتقد به تن نکرده و با صراحت بگویند که منافع سیاسی و اقتصادی آنها در مذاکره و توافق نیست. ضرب‌المثلی می‌گوید شتر سواری دولا دولا نمی‌شود. بله نمی‌شود که یک روز مذاکره را امری شیطانی دانست و روز بعد مدعی شد که تیم مذاکره همه تحریم‌ها را باید لغو کند یا در آستانه هر نشست مهم، از وجود سناریویی پنهانی و زیانبار خبر داد، اما به محض اینکه دیپلماسی اعتدال در تأمین منافع ملی مقتدرانه‌تر از رویکرد شعاری عمل می‌کند، سکوت کرد.

این مدعیان باید بگویند اگر منتقد هستند به چه چیزی انتقاد دارند و چه پیشنهادی دارند و اگر مخالف هستند- که از این حق برخوردارند- با صراحت اعلام کنند با اصل توافق و رفع تحریم مخالفند. اگر ادعای این مخالفان را با عیار انتقاد بسنجیم نمی‌توان آنها را منتقد نامید. آنها در گذشته با حمایت‌های قلمی و رسانه‌ای خود مانع از طرح هرگونه انتقادی نسبت به عملکرد هسته‌ای دولت سابق شدند، اکنون نیز همه دستاوردها را به باد تمسخر می‌گیرند و چنان وانمود می‌کنند که تیم ایرانی یک مأموریت بیشتر برای خود تعریف نکرده و آن این است که همه امتیازها را در طبق خیانت بگذارد و تقدیم امریکا بکند. آنها شایعه‌ای ساخته اند که دولت می‌خواهد توافق سیاسی را پیش از توافق فنی امضا کند و قصه را چنین ادامه می‌دهند که قرار است در این توافق جزئیات بحث نشود.

در بیان جزئیات می‌گویند که تکلیف غنی‌سازی، سانتریفیوژها و تحریم‌ها مشخص خواهد شد. بعد هم نتیجه می‌گیرند که در این سناریو قرار است ایران زیر بار تعهداتی برود که در جزئیات چیزی به دست نخواهد آورد. معنای این ادعا آن است که در توافق سیاسی ایران تعهدات خود را امضا می‌کند اما غرب در توافق فنی تعهدات خود را معلوم می‌کند و چون قابل اعتماد نیست، تعهدی نخواهد پذیرفت. صرفنظر از اینکه معلوم نیست این سناریو از کجا آمده، اولاً به نظر می‌رسد فضای مذاکره را مثل سابق می‌پندارند و تصور می‌کنند اگر ظریف با کری قدم می‌زند، راجع به آب و هوای ژنو مذاکره کرده یا این همه دیدار و نشست‌های فشرده و حتی اخم‌ها و مناقشه‌ها درجلسات دوجانبه و چند جانبه به مسأله هسته‌ای مربوط نبوده است. ثانیاً می‌خواهند وانمود کنند که فقط ایران توافق را اجرا خواهد کرد حال آنکه ظریف بارها تأکید کرده به محض بازگشت غرب از تعهدات خود، ایران نیز عکس‌العمل متقابل نشان خواهد داد. ضمن آنکه وقتی سخن از توافق می‌شود بدین معناست که بعد از امضا یا همه جزئیات اجرا می‌شود یا هیچ کدام. حال معلوم نیست که اینان چرا می‌پندارند اگر دولت بعدی امریکا یا هر کس دیگری مانع از اجرای این توافق بشود، دولت اعتدال خود را ملزم به اجرای بی کم و کاست آن توافق می‌کند.

صورت مسأله هسته‌ای اگر در گذشته از نگاه کارشناسان و صاحبنظران گنگ و مبهم بود اما امروز چنان روشن است که افکار عمومی می‌تواند درباره زوایای آن قضاوت کند. این مخالفان که هر روز قلم‌شان را با جوهر هسته‌ای بر سیاهه‌هایشان می‌فشانند، گویی فراموش کرده‌اند دولت مطلوب و مورد حمایت‌شان مدعی بود که تحریم ایران هیچ اثری ندارد و کاغذ پاره‌ای بیش نیست. اگر دولت اعتدال باید به حرف مخالفان هسته‌ای گوش کند، چرا این لبیک را دولت سابق به منتقدان نگفت تا امروز در شرایطی قرار نگیریم که رفع تحریم به یک ضرورت تبدیل شود. به هر حال دولت اعتدال مجبور شده گرهی که تا دیروز «با دست» باز می‌شد را امروز با دندان باز کند. مخالفان هسته‌ای که ادعای اصولگرایی دارند، باید بیش از دیگران بپذیرند که معنای سخن رهبری این است که اگر توافق امضا شود، متن این توافق با جزئیاتی که بتوان آن را «توافق بد» نامید، متفاوت خواهد بود. چرا که ایشان جزئیات مذاکره را از رسانه‌های اینان نمی‌گیرد و چنین اجازه‌ای را نخواهند داد.

  • شعار محوری انقلاب

رسول منتجب‌نیا . قائم‌مقام حزب اعتماد‌ملی در ستون سرمقاله روزنامه شرق نوشت:روزنامه شرق؛۲۱ بهمن

شعار سه‌بخشی «استقلال، آزادی، جمهوری‌اسلامی»، محور اصلی خواست رهبر فقید انقلاب و همه نیروهای مبارز بود که به‌تدریج به‌عنوان خواسته‌ای ملی در میان آحاد مردم مطرح و در هر راهپیمایی اعتراضی یا سخنرانی و دیوارنویسی‌ای، بر آنها تاکید شد. با‌توجه به نوع رفتار حکومت پهلوی در حوزه سیاست خارجی، «استقلال همه‌جانبه» از قدرت‌های جهانی و کشورهای دیگر، مورد توجه آحاد ملت قرار گرفته بود. «آزادی» برای فرد‌فرد ملت در سطح کشور از منظر آزادی عقیده، بیان، شغل و قلم نیز مورد تاکید همگان بود. ایجاد نظام «جمهوری‌اسلامی‌ایران» هم اشاره به نوع حکومت آینده داشت که وقتی یکی از نشریات خارجی درباره آن از امام(ره) سوال کرد، فرمودند «جمهوری به همان مفهومی که شما دارید» و بعدها نیز جمله «جمهوری‌اسلامی، نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد» را بیان کردند.

این سه شعار، عصاره اهداف و آمال انقلابیون به‌شمار می‌رفت که مردم با مشت‌های گره‌کرده، آن را اعلام می‌کردند. حال در اواسط دهه چهارم انقلاب، می‌توان به تبیین امروزی این شعارها پرداخت. «استقلال» به مفهوم نداشتن وابستگی و دخالت سایر کشورها در امور داخلی ماست. این واژه با‌اهمیت هرگز به مفهوم قطع ارتباط با سایر کشورها و عدم‌حضور در معادلات و تعاملات جهانی نبوده و نیست. مردم از یک‌سو خواهان به‌دست‌گرفتن ابتکار‌عمل و از ‌سوی ‌دیگر علاقه‌مند به مبادلات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بر اساس عزت، منافع، سربلندی ملت و کشور با همه ملت‌ها به‌جز رژیم اسراییل هستند.

در این حوزه تفاوتی میان «شرق» و «غرب» نیست و مردم نشان داده‌اند «معیار‌دوگانه» برای آنها قابل‌‌پذیرش نخواهد بود. در زمینه آزادی، هم مفاهیم فلسفی و هم دینی پیرامون آن وجود دارد. امیرالمومنین تاکید دارند «خداوند انسان را آزاد آفریده تا بنده کسی نباشد.» در این سال‌ها این نکته بارها بیان شد که امنیت و اقتدار امری متناظر با آزادی است و اتفاقا هرچه امکان بیان نظرات در چارچوب قانون بیشتر فراهم شود، پایه‌های نظام مستحکم‌تر خواهد شد. نباید برخی جریان‌ها و تفکرات، خود را نماینده انقلاب و نظرات محدود‌کننده خود پیرامون آزادی‌های قانونی و انسانی را مبتنی‌بر مصالح نظام بدانند.

امام(ره) گروه‌های التقاطی را نیز به کار سیاسی و زمین‌گذاشتن اسلحه دعوت می‌کرد. «جمهوری‌اسلامی» نیز به‌معنای حکومت با درونمایه احکام‌اسلامی مبتنی‌بر آرای مردم است؛ اینکه فرد‌فرد جامعه خود را در فرآیند تعیین سرنوشت کشور شریک و سهیم بدانند. نباید این تصور ایجاد شود که اراده عمومی نافذ نیست و برخی علاقه‌مند به نادیده‌گرفتن آن هستند. همانطور که «اسلامیت» نظام نیز دارای اهمیت و خواست اکثر مردم ایران است. تلاش این بوده که تمام قوانین و مقررات جاری در کشور یا مطابق با اسلام یا حداقل مخالف با این آیین انسان‌ساز نباشد.

 نظر مشهور فقها، امام و مراجع بزرگ تقلید می‌تواند ملاک تشخیص اسلامیت نظام باشد تا از اعمال نظرات شخصی در این مورد جلوگیری کند. خلاصه اینکه چکیده آرمان‌های انقلاب در این سه‌کلمه محوری خلاصه شد و حتما در طول زمان، نیاز به بازنگری در برخی کاستی‌ها و تقویت نقاط مثبت اجرای این شعار وجود داشته و دارد. باید به آرمان‌ها و خواسته‌های اصلی ملت در ایام انقلاب رجوع کرد و بدون پیشداوری براساس خرد‌جمعی نخبگان و تجربیات سه‌دهه گذشته، تصمیم گرفت. بررسی فرموده‌های امام در صحیفه انقلاب و وصیتنامه ایشان و فرمایشات رهبری انقلاب در این حوزه می‌تواند راهگشا‌باشد.

کد خبر 286851

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha