شنبه ۱۰ آبان ۱۳۹۳ - ۱۹:۵۱
۰ نفر

عباس سلیمی نمین: امروز در یک ارزیابی گذرا می‌توان به این جمع بندی رسید که آمریکایی‌ها در سیاست خود نسبت به ایران هیچ تغییری نداد‌ه‌اند و در چارچوب سیاست‌های خاورمیانه‌ای خود همچنان در رؤیای بازگشت سلطه بر ایران هستند

در همين چارچوب نيز بحث تغيير رژيم را مطرح مي‌كنند. به صراحت در بعضي مقاطع تاريخي تلاش براي تغيير رژيم مطرح شده است؛ اين يعني اينكه بتوانند كشور را به شرايط قبل باز‌گردانند. در اين چارچوب آمريكا مصوباتي در ارتباط با اختصاص بودجه به گروه‌هايي كه در مسير سرنگوني حاكميت ايران حركت مي‌كنند، داشته است.

بنابراين به‌طور كل مي‌توان به اين واقعيت رسيد كه آمريكايي‌ها هيچ تغييري در مواضع خود نسبت به ايران و حتي نسبت به ساير كشورهايي كه در مسير استقلال از آمريكا قرار گرفتند هم نداده‌اند. يعني نسبت به آن كشورها هم به‌گونه‌اي دارد عمل مي‌شود كه آن كشورها رشدي نداشته باشند. يعني همه كشورهاي اقماري آمريكا و كشورهايي كه تحت كنترل سياست‌هاي آمريكا هستند نيز شرايطي دارند كه آمريكا خيلي به رشد و شكوفايي‌شان تمايل ندارد. كشورهايي مانند عربستان، كويت، امارات و... با وجود اينكه با سياست‌هاي كلان غرب و در راس آن آمريكا همگوني و هم آوايي دارند، ‌آنها نيز در مسيري قرار ندارند كه در آينده اقتصاد مستقلي در اين كشورها رشد پيدا كند.

به‌عنوان نمونه اين كشورها نه به لحاظ سياسي پيشرفتي دارند و نه به لحاظ سياسي. در اين كشورها دمكراسي وجود ندارد و نه صنعتي دارند كه اركان اقتصادي آن كشور متكي به منابع داخلي باشند. همه اين كشورها به نفت متكي بوده و يك رفاه مبتني بر فروش نفت دارند. آنچه 13آبان را از ساير حركت‌هاي ايران در مسير استقلال متمايز مي‌كند، ‌دانشجويي بودن صرف آن است. يعني سابقه مبارزاتي ملت ايران با آمريكا به كودتاي 28مرداد بازمي‌گردد؛ البته در آن دوران نيز دانشجويان با حركت ملت ايران در مسير استقلال عليه آمريكا همراهي‌هاي جدي داشته‌اند؛ كما اينكه روز دانشجو يعني 16آذر به‌عنوان سمبل مقاومت بعد از كودتا در تاريخ به ثبت رسيده است. اما 13آبان نمادي از آفرينش يك حركت توسط جنبش دانشجويي است كه در آن هيچ گروه سياسي و جريان ديگري نقش‌آفريني نمي‌كند.

اين نشان مي‌دهد قدرت جنبش دانشجويي اگر در مسير مطالبات دقيق جامعه قرارگيرد، چقدر مي‌تواند در سرنوشت سياسي كشور نقش‌آفريني كند. دانشجويان قبل ازسال58مشاهداتي از شرايط اجتماعي داشتند كه منجر به 13آبان شد. ملت ايران آمريكايي‌ها را از ايران بيرون رانده بودند ولي آمريكايي‌ها با استفاده از ابزارهاي مختلف مانند نفوذ در گروه‌هاي سياسي، ‌ايجاد ناامني در مناطق مختلف كشور، دخالت در كودتاهاي كوچك و بزرگ و... درصدد زمينگير كردن حركت استقلال‌طلبانه ملت ايران بودند. دانشجويان از اين مجموعه تحركات استنباطي داشته و به‌ويژه بعد از آنكه با انتقال شاه به آمريكا محوريت به وي داده شد، اين تصور ايجاد شد كه مي‌خواهد يك كودتايي صورت بگيرد. چون بعد از پيروزي انقلاب و فروپاشيده شدن ارتش شاهنشاهي، برخي سلطنت‌طلبان دچار سردرگمي شده و بعضا اين تحليل محمدرضا پهلوي را مي‌پذيرفتند كه آمريكايي‌ها آنطور كه بايد و شايد از او حمايت نكردند.

پذيرش شاه كه در كشـــورهاي مختلف مانند مصر و مراكش تلاش داشت حركت‌هاي ضد‌استقلال ايران را هدايت كند، به اين معنا بود كه ‌آمريكايي‌ها مي‌خواستند همه نيروهاي فعال در مرزها و جاهاي مختلف را با هم پيوند زده و به اينكه شاه همچنان مورد حمايت آمريكاست اميدوار كنند؛ تحليل دانشجويان اين بود كه اين پيام مي‌خواهد منجر به كودتا شود؛‌از اين‌رو اقدام به تسخير پايگاه هدايت كودتا كردند؛ كما اينكه در 28مرداد 32سفارت آمريكا پايگاه اصلي هدايت كودتا بود.

حركت دانشجويي در 13آبان بر مذاق خيلي از جريانات سياسي و نهادهاي قدرت در ايران خوش نيامد، چرا كه با آنها هيچ هماهنگ نشده بود؛ ضمن اينكه آنها خيلي راضي به اين كار نبودند. اما چون اين حركت از سوي رهبري و مردم مورد حمايت گسترده قرار گرفت، ‌آنها مجبور به حمايت شدند. مانند نهضت آزادي كه از اساس با اين كار مخالف بود ولي مجبور به صدور بيانيه شد و از اين حركت دانشجويان حمايت كرد. علت آن بود كه مردم به‌طور گسترده و وسيع از حركت دانشجويان خود حمايت مي‌كردند. اينكه اين حركت دانشجويي چرا استمرار پيدا كرد، نكته بسيار مهمي است.

دانشجويان بارها اعلام كرده بودند كه مي‌خواهند براي يك حركت اعتراضي سفارت آمريكا را اشغال كنند. اين حركت اعتراضي در همه كشورها جايگاه خاصي دارد. يعني هيچ كشوري نمي‌تواند اعلام كند كه دانشجويان در كشورهاي مختلف دست به اين كار نمي‌زنند. در همه كشورها چنين رسمي است كه اگر دانشجويان بتوانند اتحاديه خود را با خود همراه كنند مي‌توانند نسبت به برخي موضوعات ورود ‌كنند. اين بحث در اتحاديه‌هاي كشورهاي اروپايي هم وجود داشته و امري رايج است اما آنچه مهم است، بحث استمرار است. اين برمي‌گردد به آنكه دانشجويان بعد از ورود به سفارت توانستند اسناد را سازماندهي كنند. وقتي اسناد را سازماندهي كردند، ‌مدارك و ادله بسياري يافتند كه نگراني آنان را اثبات مي‌كرد؛ اسنادي در ارتباط با كودتاها، ‌ايجاد ناامني و تجزيه‌طلبي در مناطق مختلف و مواردي اين‌چنين كه عليه ملت ايران بود.

بنابراين اين اسناد و مدارك بايد گوياسازي و ترجمه مي‌شد و با افراد وابسته به سيا كه اين اسناد را توليد كرده و اكنون در اختيار دانشجويان بودند، بايد هماهنگ مي‌شد. تمام اين كارها حادثه تسخير سفارت را در مسيري قرار داد كه زمان بر بود، تا اسناد رشته رشته شده مجدداً تنظيم و ترجمه شود زمان زيادي لازم بود. پس از اين بود كه جريان فاصله‌گيري از دانشجويان ايجاد شد؛ خطي در حاكميت به رهبري بني صدر و سياستمداران ديگر وجود داشت كه مي‌خواستند حركت دانشجويان را دولتي كنند. به‌عبارت ديگر مي‌خواستند گروگان‌ها را از دست دانشجويان خارج كرده و در اختيار دولت بگذارند.

خوشبختانه رهبري نظام با مقاومت دانشجويان اين مطلب را نپذيرفتند و در نهايت به مجلس واگذار كردند تا هيچ دولتي نتواند با استفاده از گروگان‌ها وارد معامله گري با آمريكا شود. اين وضعيت باعث شد كه بني صدر كه در سفارت نماينده داشت و قبلا از حركت دانشجويان حمايت مي‌كرد، ‌شروع به جو‌سازي‌ كند. ديگر جريان‌ها نيز با بني‌صدر همراهي كردند و اين ماجرا آغاز شد كه اينجا خاك كشور ديگري است و نبايد به خاك كشور ديگر تعرض كرد. به‌عبارت ديگر انتقادات از زماني شروع شد كه اسناد، متعرض برخي خطوط سياسي در كشور مي‌شد و اين به نفعشان نبود.

جا دارد اينجا ابراز تأسفي درباره مراسم سالگرد 13آبان شود. به‌رغم آنكه امام مقاومت كرده و اجازه ندادند اين حركت دانشجويي به يك حركت رسمي و دولتي تبديل شود (چون همانطور كه اشاره شد در دنيا چنين حركت دانشجويي بسيار پذيرفته شده است و كسي نمي‌تواند اشكالي به آن بگيرد، اما دولتي شدن آن متحمل تبعاتي است كه امام آن را متذكر بودند)، اما در سال‌هاي گذشته اين حركت دانشجويي را به بهانه‌هاي مختلف ازجمله اينكه دانشجويان ديگر خطوط فكري گذشته را ندارند، از دست دانشجويان خارج كرده و دولتي كردند.

امروز متأسفانه مراسم سالگرد 13آبان از سوي چند نهاد برگزار مي‌شود. اولا استدلال اين اقدام اشتباه است؛ درست است كه دانشجويان مي‌توانند مانند خيلي از سياستمداران تغيير ماهيت و فكر بدهند اما نبايد آنان را از عرصه خارج كرد. خيلي از دانشجوياني كه به اين اقدام شايسته دست زدند همچنان بر آن فكر باقي‌مانده و از آن حركت به نيكي و با شهامت ياد مي‌كنند. بنابراين اگر چند دانشجو بر مواضع قبل نيستند، ‌بقيه دانشجويان بر مواضع قبل هستند. چرا بايد دانشجوياني كه در 13آبان تصميم به تسخير سفارت آمريكا گرفته‌اند در اين مسير قرار نداشته باشند تا از مسير و حركت خود حمايت كنند و سالروز حركت خود را گرامي بدارند؟ بر اين اعتقادم كه دولتي كردن حركت دانشجويان كار بسيار اشتباهي است كه بايد پايان داده شود و براي آنكه دانشجويان بتوانند در آينده در مسير سازندگي و مشاركت نقش آفريني بيشتري داشته باشند، ‌بايد بپذيريم روز 13آبان را دانشجويان آفريدند و آنان هستند كه بايد همچنان اين گراميداشت را به‌صورت مستمر برگزار كنند.

کد خبر 276628

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست‌خارجی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha