چهارشنبه ۳ مرداد ۱۳۸۶ - ۱۷:۳۱
۰ نفر

هدی ایزدی: فصل تابستان رونق بازار کتاب و کتابخوانی است ستاره‌های سینما از علایق ادبی‌شان حرف می‌زنند.

معمولا وقتی سراغ کتاب می‌رویم که هیچ کار دیگری نداشته باشیم؛ وقتی یا وقت‌هایی مثل فصل تابستان و اوقات فراغت حاصل از آن. این ایام که همه از همدیگر معرفی کتاب خوب و خواندنی می‌خواهند، ما هم سراغ چهره‌های سینمایی رفته‌ایم و برای شما از آنها سوال کرده‌ایم که این روزها چه کتابی می خوانند؟ و چه کتابی را برای خواندن توصیه می‌کنند؟

آرایش نظامی کتاب‌های مورد علاقه چهره‌های هنری، ساز و برگی ایرانی دارد. بیشتر سربازان این ارتش، داستان‌ها و رمان‌هایی هستند که  در10 سال اخیر به چاپ رسیده‌اند. در این میان کتاب‌های مصطفی مستور، گوی سبقت را از دیگر آثار ربوده است.

اصلا داستان‌هایی با تم عرفانی رقیق و چاشنی خوش‌طعمی به نام «عشق»، غذای روح خوبی هستند برای خیلی از آدم‌هایی که می‌شناسیم‌شان.

درست است که مجید صالحی – بازیگر مجموعه‌های طنز که خیلی‌ها او را با «مجید، دلبندم» شناخته‌اند- «هر چی» دستش بیاید می‌خواند ولی کتاب‌های مستور را بر دیگر آثار ترجیح می‌دهد؛ «از کافکا می‌خوانم تا نویسنده‌های جوان و تازه‌کار.

«روی ماه خداوند را ببوس» را دوست دارم. کلا همه کتاب‌های مستور را می‌خوانم».

نویسنده مورد علاقه‌اش را نمی‌گوید چون به قول خودش «من آدم جامع و کاملی نیستم و انتخاب کتاب، سلیقه‌ای است» ولی وقتی کسی همه آثار یک نویسنده را می‌خواند، یعنی نویسنده محبوبش است دیگر!

پوریا پورسرخ رک‌تر از آنکه فکرش را بکنی جواب می‌دهد؛ «رمان خوب «منِ او» از رضا امیرخانی و «روی ماه خداوند را ببوس» از مستور. هر دو را هم بچه‌های همشهری جوان به من هدیه داده‌اند».

علاوه بر این، با این همه مشغله، «برادران کارامازوف» داستایوفسکی را هم می‌خواند و کتاب‌های مربوط به حوزه بازیگری و کارش هم جزء جدانشدنی کتابخانه‌اش به حساب می‌آیند؛«کتاب «تسخیرناپذیران» (زندگینامة رابرت دنیرو)، چاپ دنیای تصویر خیلی در حوزه بازیگری خوب است».

گذشته از این، به فهرست کسانی که ادبیات ایرانی می‌خوانند، اصغر فرهادی – کارگردان چهارشنبه‌سوری – را هم اضافه کنید که کتاب پیشنهاد نمی‌دهد اما «خواندن» را بهترین توصیه می‌داند. آخرین کتابی که خوانده، دلش را برده است و بدش نمی‌آید به همه بگوید؛ «شما که غریبه نیستید» هوشنگ مرادی کرمانی را خوانده‌اید؟

احسان خواجه‌امیری دو تا حوزه بیشتر برایش معنا ندارد؛ موسیقی و مهندسی کامپیوتر، رشته دانشگاهی‌اش. از فهرست کلیه کتاب‌هایش، درسی‌ها را که حذف کنی می‌ماند یک عالمه کتاب موسیقی که دیگر «4 تا ورق» نیست. رمان و اینها نمی‌خواند و «اصول آهنگسازی» که به فارسی ترجمه شده، خوب به یادش مانده است؛ «آهان... «اصول بنیادی موسیقی» از پرویز منصوری هم یادتون نره».

پژمان بازغی هم از آن آدم‌هایی است که «سینما و دیگر هیچ» را شعار کتاب‌خواندن خودش کرده است، هرچند از اینکه زیاد در حرفه‌اش کتاب تخصصی و خوب وجود ندارد، گله‌مند است؛ «بیشتر کتاب‌هایی که هست، ترجمه‌های قدیمی‌اند که تجدید چاپ می‌شوند. البته چند تا هم مؤلف داریم». تاریخ سینمای ایران، حوزه‌ای است که انگار بدجوری دل پژمان‌خان را برده است. شعر هم می‌خواند و «اشعار سهراب سپهری» را برای خواندن پیشنهاد می‌دهد.

کسانی که فیلم «بوتیک» را دیده‌اند و ته دلشان ناله و نفرین نبوده که نثار رضا رویگری – بازیگر نقش آدم بده فیلم – نکرده باشند، باید بدانند که بازی خوب و اثرگذارش کمی هم وام گرفته از مطالعاتی است که در حوزه نمایش و سینما داشته است.

اصلا کتاب خواندن رویگری قصه دور و درازی دارد؛ - «اولش، تئاتر و نمایشنامه و کتاب‌های تخصصی حوزه کاری‌ام را می‌خواندم. بعد یواش‌یواش گذشت تا به داستان آدم‌ها علاقه‌مند شدم. توی همان دوره، کلی کتاب معروف خواندم.

ولی الان بیشتر کتاب‌هایی که می‌خوانم، روان‌شناسی است. باورتان نمی‌شود چقدر روی بازیگری‌ام و رفتارم با مردم و حل مشکلاتم اثر داشته، خانم...». «زندگی،

عشق و دیگر هیچ» از بوسکالیا را پیشنهاد می‌دهد و عاشق نویسنده هندی‌الاصل به نام دیپاک‌چوبرا است که در آمریکا تدریس و زندگی می‌کند.

کتاب‌های تاریخی هم طرفداران خاص خودش را دارد. لطفا یاد کتاب تاریخ مدرسه نیفتید. کتاب‌های تاریخی مخصوصا کتاب‌هایی که مربوط به دوره ویژه‌ای از تاریخ باشند، شیرینی خودشان را دارند.

رضا رشیدپور این شیرینی را به جان و دل می‌خرد؛ «من عاشق کتاب‌های تاریخی و سیاسی هستم، مخصوصا خاطرات تاریخی».

تاریخ هنر هم می‌خواند و آخرین کتابی را که خوانده، پیشنهاد می‌دهد؛ «فلسفه و زیبایی‌شناسی هنر» از انتشارات دانشگاه تهران. اسم نویسنده‌اش را هم چون خارجی است، یادش نمانده!

برعکس اسم شاعر ایرانی یک کتاب شعر خوب به نام «فریاد» را به خوبی در حافظه‌اش نگه داشته؛ «نغمه‌رضایی»؛ دختر 18ساله‌ای که شعرهایش رشیدپور را حسابی تحت تاثیر قرار داده است. پژمان بازغی هم مثل رشیدپور از شعر استقبال می‌کند.

سلیقه کتاب‌خواندن سعید شهروز – خواننده – هم به رشیدپور شباهت زیادی دارد؛ کتاب تاریخی می‌خواند، مخصوصا تاریخ ایران. برای معرفی کتاب و نویسنده مورد علاقه‌اش هم «چندان شناخت ندارم» را محکم ادا می‌کند.

رمان‌ها و داستان‌های خارجی هم از آن دست کتاب‌هایی هستند که خواهی نخواهی به سمتشان کشیده می‌شوید. هانیه توسلی از علاقه‌مندان دانه‌درشت این حوزه است.

رمان، داستان کوتاه و ادبیات آمریکای لاتین را به‌طور جدی دنبال می‌کند و از آن کتابخانه‌های دیدنی دارد.

گفت‌وگو در کاتدرال از یوسا، آئورا از فوئنتس و صد سال تنهایی مارکز را حتما بخوانید. ترجمه‌های عبدالله کوثری خیلی خوب است. هانیه‌توسلی «جهان هولوگرافیک» اثر مایکل تاروت (ترجمه مهرجویی و چاپ نشر هرمس) را به همه پیشنهاد می‌کند؛ آخرین کتابی که خوانده و حالا هم دست مادرش است.

 مجید صالحی و شاهکار بینش‌پژوه هم سلیقه‌ای مشابه با توسلی دارند. شاهکار، مارکز و بورخس را تقریبا خورده است و «زن سی ساله» بالزاک را میان قدیمی‌ترها نشانه می‌گیرد. «یازده دقیقه» کوئیلو پیشنهاد او برای خواندن کتاب خوب است.

رضا رویگری هم خیلی تعریف پائولو کوئیلو را می‌کند. شاید حدس بزنید که محمدعلی اینانلو – که حتما در «مردم ایران سلام» زیارتش کرده‌اید – هم کوئیلو خوانده است؛ کسی که «یه کوچولو» کتاب می‌خواند با این توضیح که «همه‌جور کتابی، همه وقت و همه جا می‌خونم، از «پستانداران ایران» گرفته تا هر چی دلتان بخواهد...». ضمن عرض کم‌آوردن پیش آقای اینانلو، لطفا شما هم «یه‌کوچولو» کتاب بخوانید!

رونق کتابفروشی‌های بورلی‌هیلز

خوش‌شانسی محض است، اینکه کارگردانی پا به کتابفروشی بگذارد و بخت و اقبال یار شود با نویسنده‌ای و قرعه فال به نامش بیفتد و کتابش دستمایه یک فیلم سینمایی شود.مثل اینکه تب کتابخوانی میان ستاره‌های سینما بالا گرفته است، درست به اندازه ترک الکل و قبول سرپرستی کودکان یتیم. اما این روزها روابط سینما و ادبیات حسنه شده است و بازیگرها و کارگردان‌‌های سینما را می‌توان مدام در کتابفروشی‌های محله اعیان‌نشین بورلی هیلز دید.

فقط کمیک
رابرت دنیرو  و کمیک استریپ‌هایش

رابرت دنیرو عاشق «کمیک استریپ» است و هرگز جزو آن دسته از بازیگرهایی نیست که با یک قشون راهی کتابفروشی‌ها و مرکز خریدها می‌شوند.

چند سال پیش در یک حراجی، او مجلد کامل قدیمی‌ترین مجله کمیک استریپ آمریکا را خرید.

او بالای 6 هزار مجله کمیک استریپ دارد. دنیرو از کودکی شیفته کمیک استریپ بود و وقتی چشمش به قفسه کتاب‌ها و مجله‌های کارتون می‌افتد، عقده بی‌پولی روزگار کودکی‌اش سر  باز می‌کند و به طرز سیری‌ناپذیری به این سرگرمی‌اش می‌پردازد.

هنر سیر و سفر
سوفیا کاپولا، دختر یک فرهیخته

دنیای سینمایی سوفیا کاپولا به قدری ادبیاتی است که لازم نیست زیاد جست‌و‌جو کنیم تا متوجه شویم که او شیفته ادبیات است. کاپولا اولین فیلمش را براساس رمان معروفی تحت عنوان «خودکشی باکره‌ها» ساخت که با فروش بالایی روبرو شد.

کاپولا عاشق ادبیات داستانی فرانسه است و تمام روزهایی را که در پاریس منتظر تولد فرزندش بود، کتاب می‌خواند.

«آلن دو باتن» را دوست دارد و به نظرش «هنر سیر و سفر» کتابی است که به هر کارگردانی نگاه کردن به دنیای اطرافش را یاد می‌دهد.

سوفیا کاپولا غروب‌هایی که بیکار است، در کافه‌های ادبی بلوار سن‌ژرمن پاریس دیده می‌شود.

بادبادک‌باز
آنجلینا جولی و افغان‌ها

آنجلینا جولی از یک طرف به صلح جهانی کمک می‌کند، از طرف دیگر سرپرستی کودکان یتیم را قبول می‌کند و در عین حال کتاب هم می‌خواند. در طول سفرهای هوایی‌اش همیشه با کتاب خواندن خودش را سرگرم می‌کند.

او به دوستانش کتاب «بادبادک باز» خالد حسینی را هدیه می‌کند. عاشق افسانه‌های قدیمی است و دوست دارد این قصه‌ها را برای بچه‌هایش تعریف کند و حتی بدش نمی‌آید برای بچه‌ها کتاب بنویسد.

دن کیشوت
پنه لوپه کروز و ادبیات غنی سرزمینش

«پنه لوپه کروز» عاشق ادبیات است، می‌گوید: «مگر می‌شود زبان اسپانیایی بدانی و ادبیات نخوانی؟».

او عاشق لورکا است و فدریکو گارسیا لورکا را شاعری می‌داند که وقتی هر اسپانیایی زبانی عاشق می‌شود، ناخودآگاه شعرهای او به یادش می‌آید.

پنه لوپه کروز در جشن 700 سالگی «سروانتس» -نویسنده دن کیشوت – شرکت داشت و به اینکه کشورش از چنین پشتوانه ادبی‌ای برخوردار است، افتخار کرد.

پل آستر
مت دیمون روشنفکر

مت دیمون عاشق داستان‌های نیویورکی پل استر است.  او می‌گوید: «هیچ نویسنده‌ای نمی‌تواند به اندازه پل‌استر مرا غرق در دنیای خودش بکند.»

 او سری کامل کتاب‌های پل‌استر را دارد و او چند وقت یک بار به دیدن پل استر می‌رود.

دیمون گاهی وقت‌ها سراغ کتاب‌های قدیمی چارلز بوکفسکی هم می‌رود. او  می‌گوید: «بوکفسکی برای من یادآور روزهایی است که تازه داشتم با دنیای آمریکایی آشنا می‌شدم.

به نظرم بوکفسکی هم کاری شبیه همان چیزی که استر می‌گوید را انجام داده.»

امپراتوری خورشید
کوئنتین تارانتینو و داستان‌هایی پر از جنازه
تارانتینو عاشق ادبیات پلیسی است. در کودکی‌هایش دلش می‌خواست یک کارآگاه خصوصی باشد و حالا دیوارهای اتاق کارش پر است از عکس‌های معروف کارآگاهان پلیسی. داشیل همت را می‌پرستد و ادگار آلن‌پوراستایش می‌کند.

در عین حال رمان «امپراتوری خورشید» - نوشته جی‌.‌جی. بالارد – را دوست دارد اما جی. جی. بالارد در جواب این اظهار ارادت می‌گوید: «تارانتینو یک قاتل بالفطره است.

کسی که می‌تواند چنین توحشی - «بیل را بکش»-  را به تصویر بکشد، هرگز نمی‌تواند آدم عادی‌ای باشد. او چند وقت دیگر در دنیای واقعی هم از این کارها می‌کند!»

جان گریشام
 قصه‌گویی برای پاچینو

جان گریشام به عنوان محبوب‌ترین نویسنده، میان کارگردانان هالیوودی شناخته شده است. او بعد از چاپ هر کدام از کتاب‌هایش، لااقل 60پیشنهاد از سوی کمپانی‌های مختلف فیلمسازی دریافت می‌کند.

بیشترین دوستان را در میان بازیگران هالیوود دارد، هنگام ساخت بسیاری از فیلم‌ها بر سر صحنه حضور دارد.

آل پاچینو دوست صمیمی اوست و اغلب در شب زنده‌داری‌های مشترک درباره داستان‌های او حرف می‌زنند. جان گریشام وقتی که فیلمی از آل‌پاچینو اکران می‌شود، اولین نفری است که به میهمانی افتتاحیه دعوت می‌شود.

پاچینو همه کتاب‌های او را امضا شده دارد ولی هیچ وقت حوصله خواندن آنها را ندارد و همیشه در دیدارهای طولانی‌شان، گریشام خلاصه رمان را برای دوستش تعریف می‌کند.

رمز داوینچی
رمز داوینچی، محبوب هالیوودی‌ها

بازیگران هالیوود، بیش از هر کتابی به رمان دن‌براون روی خوش نشان دادند و رمان «رمزداوینچی»، بیش از هر کتاب دیگری از سوی این جماعت خریداری شد. 

 دن براون این کتاب را برای جک نیکلسون، استیون اسپیلبرگ و تام هنکس امضا کرد و با یک جلد اعلا برای آنها به عنوان هدیه فرستاد.

تام هنکس هم 100 نسخه از این کتاب را به دوستان نزدیکش هدیه کرد.

دن‌براون به همراه همسرش در میهمانی‌ای که تام هنکس سپتامبر سال گذشته برگزار کرده بود، حاضر شد و تمام این 100 نسخه را برای دوستان تام هنکس امضا کرد.


اسپیلبرگ و تن‌تن فراموش نشدنی
استیون اسپیلبرگ عاشق داستان‌های ماوراء‌الطبیعه است و به ادبیات داستانی جدی علاقه چندانی ندارد. اسپیلبرگ به خاطر علاقه‌مندی‌اش به این مجموعه، قصد داردیک فیلم سینمایی‌براساس ماجراهای تن‌تن – نوشته گئورگ رمی – بسازد. او چند سال پیش موفق شد نسخه اصل اولین داستان تن‌تن تحت عنوان «تن‌تن در شوروی» را – که در سال 1929 منتشر شده بود – در یک حراج بخرد.

مدت‌هاست که تصویر صفحه کامپیوتر شخصی اسپیلبرگ نقاشی‌ای از تن‌تن است که روی صفحه اول سایت رسمی تن‌تن، تحت عنوان www. tintin. Com آمده است.

کد خبر 27353

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز