شنبه ۲۱ تیر ۱۳۹۳ - ۱۳:۳۴
۰ نفر

همشهری آنلاین- علی کدخدازاده: در خصوص تداوم فعالیت کارلوس کی‌روش در فوتبال کشور دلایل مختلف فوتبالی ارائه شده است در این یادداشت سعی شده از منظر اجتماعی با رویکردی جامعه شناختی به اهمیت حضور وی اشاره شود.

کدخدازاده

 فوتبال به مثابه زندگي

فوتبال در كشورهاي علاقمند به اين ورزش آيينه تمام نماي واقعيت‌هاي آن اجتماع است. بحث در اين خصوص مفصل است.

1- فوتبال تركيبي از قدرت، خلاقيت، شانس، هماهنگي، همبستگي، فداكاري، برنامه‌ريزي،ممارست، دانش، فيزيك، روحيه، احتمالات و رهبري است.

2- زمين فوتبال؛ مشمل بر تماشاگران، چمن، سطح مسطح، دروازه، حركت و آرايش افراد، توپ و داور در مجموع به يك نماد مركب تبديل مي‌شود كه كاركردهاي شگرف فرهنگي -اجتماعي دارد و بحث درباره آن بسيار مفصل است.

3- فوتبال يعني؛ اقتصاد، سياست و اهرم‌هاي قدرت، مذاكره، مصالحه، واقع‌گرايي، دفاع، حمله و... اين عوامل و مجموعه‌اي از عوامل ديگر، فوتبال را به برشي از واقعيت‌هاي اجتماعي هر جامعه تبديل كرده است.

به عنوان مثال رابطه‌اي مستقيم بين تفكر معطوف به خرد آلماني با شيوه مهندسي و برنامه‌ريزي اجتماعي- سياسي اين فرهنگ و نوع فوتبال مهندسي آن وجود دارد. رئاليسم جادويي در آمريكاي لاتين با "دربيلينگ" در سبك فوتبال اين كشور و حركت بر يك مدار محدود مرتبط است (همانگونه كه با رقص‌هاي اين فرهنگ هماهنگ است). رابطه "فانتزيا" در فرهنگ فرانسوي از روح انقلاب فرانسه گرفته تا هنر و معماري آن را در فوتبال اين كشور مي‌شود ديد. فرهنگ مرعوب آسياي جنوب شرقي كه در آن رگه‌هايي از فرهنگ تعبدي آنها نيز وجود دارد، در جان فوتبال اين منطقه ديده مي‌شود و فوتبال بي‌هويت كشورهاي عربي را مي‌توان به سلوك فرهنگي كم مايه انديشه‌ورزي آنها در عرصه نظام بين‌الملل مرتبط دانست.

پس اگر مي‌خواهيم از منظري شتابان به يك نظام فرهنگي- اجتماعي نگاه كنيم مي‌توانيم به راحتي به فوتبال و رانندگي آن جامعه چشم بدوزيم (اتومبيل نيز به عنوان يك نماد؛ قدرت مطلق، ناكران‌مندي، حركت و رقابت، تصويري واقعي از سلوك رفتاري مردمان يك جامعه را عرضه مي‌كند.)

 تفكر انتقادي

منقدين در قديم معمولا ميل به ويراني و براندازي داشتند. آنان وقتي از يك نظام سياسي يا ساختار بروكراتيك رنج مي‌برده و آن را ناكارآمد مي‌يافتند، دكترين خود را بر اساس ويراني آن مجموعه طراحي مي‌كردند. اين نگرش با روي‌كار آمدن "نظريه انتقادي" كارآمدي خود را از دست داد. با تاسي به نظريه اخير مي‌توان گفت؛ وقتي كه ويران مي‌كني، معلوم نيست كه ساختاري بهتر به جاي آن قرار دهي. با ويران كردن مجبوري جلوه‌هاي مثبت را نيز از دم تيغ تغيير بگذراني و از ديگر سوي اگر "هستي" كنوني آن چيز "بد" است بدين معنا نيست كه "ماهيت" آن نيز بد است و با اين ويراني احتمال بقا، اصلاح و حتي كشف آن ماهيت را نيز از بين مي‌بري.

از اين روي در نگرش جديد بايد به سراغ "هسته‌هاي درخشان" رفت. بدين معنا كه اگر يك ساختار بروكراتيك- اداري ناكارآمد است، حضور افراد كارآمد در آن سيستم مي‌تواند به عنوان يك هسته درخشان در اصلاح آن ساختار نقش داشته باشد و اگر اين هسته‌هاي تابناك فراوان باشند هركدام با پرتو شعاع خود مي‌توانند به مرور كل ساختار بروكراتيك را اصلاح كنند. در اين خصوص آن چيزي كه لازم است" هسته درخشان پر قدرت" است. اگر اين هسته، از قدرت (دانش، محبوبيت، مشرعيت) كافي برخوردار نباشد نمي‌تواند پرتو افكني كند. يعني وي وارد يك بازي ورشكسته شده و خودش نيز بعد از مدتي تبديل به يكي از همان بازيگران ناكارآمد مي‌شود. در اين خصوص متفكر معاصر " گادامر" سخني دارد بدين معنا كه؛ بازيگر گمان مي‌كند كه در حال بازي است اما واقعيت اين است كه بازي او را به بازي خواهد گرفت. از اين روي حضور هسته قدرتمند براي اصلاح ضروري است.
كي‌روش نشان داده كه در ساختار فوتبال كشور (كه سلطان ورزش‌هاي ايران است و نقش اجتماعي بسيار قوي دارد) مي‌تواند يكي از اين هسته‌هاي درخشان باشد.

ويژگي‌هاي كي‌روش

الف- گفتمان
بخش مهمي از گفتمان عمومي جامعه را مي‌توان در گفتمان فوتبال كشور كه محصول تعاملات و گفتار مربيان، بازيكنان، مجريان و مفسران ورزشي و هواداران است، يافت.

گفتماني مبتني بر طرح توطئه، عدم پذيرش شكست، توجيه‌گري، شعارمداري، متلك و تمسخر، دلبستگي به شانس و اقبال (حتي جادو و جادوگري) تلافي كردن، انكار و نظاير آن.

كي‌روش گفتمان مدرن و خرد‌گرايانه را وارد فوتبال ما كرد؛ فرهنگ پاسخ‌گو بودن، شعاري و هيجاني برخورد نكردن، محترمانه پاسخ دادن. فرهنگ فرار از پاسخ با جواب‌هاي مودبانه و سياستمدارانه، گريز از اتهام‌زني، خونسردي، صبوري و ايستادن روي اصول و پرنسيب‌ها.

فقط مقايسه كنيد نوع پاسخ‌هاي (غالب) مربيان محترم ايراني‌ها در مواجهه با شكست‌ها و پيروزي‌ها را با پاسخ‌هاي كي‌روش. مقايسه كنيد اولويت‌هاي گروه اول را با اولويت‌هاي وي. مقايسه كنيد اتهام‌زني‌ها را با اتقادات وي.

كي‌روش ادبيات جديدي را وارد فرهنگ فوتبال ايران كرد. از اين پس مربيان بومي به دشواري مي‌توانند به مانند سابق سخن بگويند و ناگزيرند گفتمان جديد را كه جهاني است بپذيريند و اين موضوع به يك فرهنگ مواجهه و پاسخگويي در كشور تبديل خواهد شد. اين ادبيات به مرور وارد فرهنگ گفتماني نسل جوان خواهد شد.

ب- علمي نگري

كي‌روش مواجهه علمي را نهادينه مي‌كند. در دنياي مدرن و به ويژه ورزش‌هاي مدرن، بررسي‌ها وابسته به ثانيه و ميلي‌متر است. توجه به جزئيات متكثر يك اصل است و نيز طراحي و نفشه بر اساس بازخوردهاي و نتايج احتمالي بسيار ضروري است.
كي‌روش در قالب انتقادات از نهاد فوتبال كشور و برانگيختن توجه مخاطبان، جامعه فوتبال را واداشته است كه مدرن بيانديشد؛ استفاده از تكنولوژي مدرن، برخورد آماري با وقايع يك بازي فوتبال، توجه حساب شده نسبت به تيم‌هاي مورد نظر براي بازي‌هاي تداركاتي بر اساس نياز تكنيكي و تاكتيكي تيم ملي كشور و توضيح درباره آن، از جمله موضوعاتي است كه اين نوع نگاه را در جامعه ورزش نهادينه مي‌كند.

ج- اصول گرايي

كي‌روش به معناي واقعي نشان داد كه اصول‌گرا است. وي به واسطه رفتار غير محترمانه  دروازه‌بان اصلي كشور، او را از تيم ملي محروم كرد. كي‌روش بارها گفت كه رحمتي بهترين است اما تيم ملي به عنوان نهاد برتر ورزش از همه بهترين‌ها مهم‌تر است. تقريبا در كشور به ويژه در ورزش فوتبال اين نوع اصول‌گرايي ناياب است و كي‌روش در حال نهادينه كردن آن است.

د- صداقت

بين آنچه كي‌روش بيان مي‌كند و آنچه عمل مي‌كند، تناقض نيست. اگر گفت " تيم مهم است نه فرد" به آن عمل كرد و دو بازيكن ارزنده را به خاطر بي‌احترامي آنها به تيم ملي خط زد. اگر گفت شايسته‌ها اصل هستند، عمل كرد و با وجود اينكه دروازه‌باني از آلمان آورده بود، بهترين را (به نظر خودش) كه حقيقي بود بازي داد. به راحتي گفت كه در مورد دستمزدش بايد مذاكره شود. به راحتي گفت حاضر نيستم مربي جديد را هر چند محترم است به جاي مربي‌اي كه سال‌هاست با او كار مي‌كنم روي نيمكت تيم‌ ملي بنشانم. به راحتي گفت فوتبال ما فاصله زياد با فوتبال اروپا دارد و بي‌خود نبايد رويا پردازي كرد.

ه- كسب احترام به شيوه محترمانه

كي‌روش نشان داد كه مي‌توان بدون تملق و رشوه‌هاي اخلاقي كسب احترام كرد. وي هرگز نگفت من نوكر مردم هستم. هرگز نگفت شما بهترين‌هاي جهان هستيد. با بازيكنان جدي و حرفه‌اي برخورد كرد و در نهايت اما، كسب احترام كرد. كي‌روش به بسياري از مربيان و چهره‌هاي ورزشي ما كه مي‌توان و بايد با احترام به مردم به شيوه واقع‌گرايانه كسب احترام كرد.

و- مقابله با بازيكن سالاري

وي با بازيكن سالاري مقابله كرد كليت تيم را واداشت فروتنانه در خدمت تيم ملي باشند. وي متوليان فوتبال را واداشت تا به تيم ملي احترام بگذارند و در اين راستا حتي به كيفيت لباس ورزشي بازيكنان، نوع سفر و امكانات در اختيار آنها دقت كرد.

ز- تكريم ادب و احترام

وي نشان داد كه بايد مودب رفتار كرد به همين روي وقتي در برنامه پرمخاطب مجري با او به جدل پرداخت، گفت رفتار شما غير مودبانه است و ديگر در برنامه شما شركت نمي‌كنم. او مجري برنامه را وادار كرد كه عذرخواهي كند.

ح- اعتبار جهاني

وقتي يك شخصيت علمي، سياسي، هنري و بين‌المللي به كشوري سفر مي‌كند، اطلاع‌رساني در خصوص اين سفر براي آن كشور اعتبار مي‌آورد. اين سفرها نشانه احترامي است كه مي‌توان براي آن كشور قائل شد. كي‌روش يك چهره بزرگ در فوتبال است. وقتي مي‌گويد دوست دارد در ايران كار كند، وقتي از تحريم‌ها و تنگناهاي ورزشي ناشي از آن سخن مي‌گويد، براي كشور ثمرات بسياري دارد.

ت- دانش هزينه دارد

كي‌روش در كار خود فردي دانا و متخصص است. بايد براي دانايي و توانايي هزينه كرد. وي در بعد اجتماعي- رفتاري سطح فوتبال كشور را بالا برد و الگوها، رفتارهاي حرفه‌اي ورزشي را نشان داد. حضور وي در ايران منجر به شكل‌گيري مجموعه‌اي از مطالبات مديريتي، برنامه‌ريزي و رفتاري در اين اجتماع بزرگ شد. از اين روي تداوم حضور چنين افرادي در ورزش كشور در حركت به سمت خردمندي و ادب رفتاري، حرفه‌اي گري و برنامه‌ريزي ورزشي در كشور بسيار ضروري است.

ورزش ما ولاسكو، سرمربي فهيم واليبال را تجربه كرده است كه چگونه در رفتار و منش و فرهنگ واليبال كشور تاثير گذاشت. شايسته است اگر او را از دست داديم اين‌بار به راحتي كي‌روش را از دست ندهيم.

کد خبر 265648

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha