«مزرعه احيايي» در زميني 220هكتاري واقعشده و خانواده آقاي احيايي با كمك يكديگر آن را ميچرخانند. مديريت خانوادگي بر اين مزرعه باعث شده تا تلاش اعضا براي بهثمر رساندن آرزوهاي خانم و آقاي احيايي، بيش از پيش باشد. اين مزرعه سالهاست محل درآمد خانوادههاي زيادي شده است؛ خانوادههايي كه هنوز كار در مزرعه را به زندگي در شهر ترجيح ميدهند و حاضر نيستند اين بهشت زميني را ترك كنند.
يك گل؛ طليعه بهار
مهدي احيايي متولد كرمانشاه و فارغالتحصيل رشته تربيتبدني از دانشگاه تهران در سال 1341 است. احيايي چند سال دبير ورزش دبيرستان شاهدخت در تهران بود اما يك روز احساس كرد كه بايد از تهران دل بكند. شايد اين قسمت همدانيها بود كه وي و همسرش كه او نيز دبير ورزش بود اين شهر را براي ادامه زندگي انتخاب كردند. سال 1358 از آموزش و پرورش استعفا دادند و به مزرعهاي پناه بردند كه سال 50 در روستاي «قرخلر» شهرستان قهاوند خريده بودند و بهدنبال تحقق آرزوهاي بزرگي در آن بودند.
مهدي احيايي در اينباره ميگويد: «فروردين سال 1350 اين مزرعه 220هكتاري را خريدم. آن موقع اين مزرعه يك بيابان خشك و خالي بود كه هيچكس زير بار خريد آن نميرفت. يادم هست آنموقع همسرم پرسيد: قصد داري اينجا چهكار كني؟ گفتم: اگر كمكم كني با هم اينجا را به گلستان تبديل ميكنيم. حالا 42سال از آن روزها ميگذرد و ماتمام وقتمان را در اين مزرعه ميگذرانيم.»
مزرعهاي بينظير كه آنقدر جذابيت داشت كه فرزندان احيايي را پس از تحصيل در خارج به كشور باز گرداند. احيايي در اينباره ميگويد: «بچههايم همه در خارج از كشور درس خواندند اما در نهايت همه جز يكي به مزرعه برگشتند و اكنون هر كدام مديريت بخشي از آن را بر عهده دارند. گلخانه توتفرنگي را به دخترم مريم سپردم، مديريت استخر پرورش ماهي و گوسفندداري را «مروار» دختر ديگرم برعهده گرفت. گاوداري را هم همسرم اداره ميكند كه 10ساعت در روز براي آن وقت ميگذارد. البته او علاقه عجيبي به همه مزرعه كه به نوعي حاصل چندين سال زندگي مشترك ماست، دارد.»
احيايي درحاليكه توتفرنگيهاي قرمز را با دست از شاخه جدا ميكند، ميگويد: «اول يك چاه دستي كنديم و در يكي از زمينها يونجه كاشتيم وسپس چاههاي بعدي را حفر كرديم. شبها روي تريلي ميخوابيدم و روزها زير سايه تريلي كار ميكردم تا بالاخره يك اتاقك داخل مزرعه ساختم و با همسرم براي زندگي به اينجا آمديم.»
ساختماني از خشتخام
در مزرعه احيايي همه محصولي پرورش داده ميشود؛ از باغ انگور و بادام و گلخانه توتفرنگي گرفته تا استخر پرورش ماهي قزلآلا و گوسفندداري و گاوداري و پرورش شترمرغ؛ از زمينهاي كاشت خيار و باغ گلسرخ تا انبارهاي سيبزميني كه چندين متر زيرزمين حفر شدهاند اما يكي از زيباترين بخشهاي مزرعه، ساختماني است كه سال 1353 احيايي آن را ساخت و پس از سالها هنوز همان بافت را حفظ كرده است؛ «اين ساختمان فقط از خشتخام ساخته شده است چون خشتخام، همه زندگي ما ايرانيهاست. سرما و گرما از آن عبور نميكند. حتي سقف اينجا تيرچوبي است چون اينجا مزرعه است و بايد فرقي بين آن و هتلها و رستورانها وجود داشته باشد. به همين دليل بود كه هركس آمد و پيشنهاد كوبيدن و تغيير شكل ساختمان را داد، گفتم حتي يك ميخ از اين ساختمان كنده نخواهد شد.» در و ديوار اين ساختمان خشتي پر از لوحهايي است كه به پاس اين همه سال تلاش بيوقفه به احيايي اهدا شده است. در كنار اين لوحها عكسهاي يادگاري از شخصيتهاي بزرگ سياسي كه مهمان اين مزرعه شدهاند نيز به چشم ميخورد.
گلخانه توتفرنگي
گلخانه توتفرنگي را «مريم احيايي» مديريت ميكند؛ گلخانهاي كه چند سال است محصولاتش را به سراسر ايران صادر ميكند. در اين گلخانه از نوعي آبياري صنعتي استفاده شده است كه در آن آب بهصورت مستقيم به ريشه بوتههاي توتفرنگي وارد ميشود و بهدليل همين نوع آبياري، مصرف آب خيلي كمتر و بهينه شده است. در قسمت ديگري از گلخانه، گلدانها در ارتفاعي بالا قرار گرفتهاند و از زمين فاصله دارند. احيايي علتش را اينطور توضيح ميدهد؛ «ما عادت داريم در كشاورزي چه در مرحله كاشت و چه در مرحله برداشت خم شويم و كار كنيم. اين شيوه كار عوارض زيادي براي جسم در پي دارد. به همين دليل ارتفاع گلدانهاي گلخانه را بالا آوردم تا كارگران آسيب نبينند و با زحمت كمتري كار كنند. طبيعي است كه در اين صورت بازدهي بيشتري هم خواهند داشت».
باغ بادام روي صخره
نه فقط همهچيز اين باغ، بلكه همه مزرعه از رويش يك درخت بادامكوهي شروع شد؛ روزي كه احيايي متوجه رشد اين درخت روي صخره سنگي داخل مزرعه شد با خودش گفت: اگر درخت بادام كوهي ميتواند بهصورت خودرو بر صخره رشد كند پس انسان هم ميتواند با تكيه بر اراده خود هر كاري را انجام دهد. اينجاست كه احيايي تصميم گرفت سنگهاي اين صخره را بكند و روي آنها درخت بادام بكارد؛ «يادم هست 42سال پيش وقتي اين تصميم را با همسرم در ميان گذاشتم به او گفتم: اينجا را به جنگل تبديل ميكنم كه او گفت: مطمئني حالت خوب است؟ مگر چنين چيزي امكان دارد؟ اما من ثابت كردم كه امكان دارد و حالا اين باغ بادام بهترين مصداق «طرح طوبي» است؛ باغي كه 50گونه جانوري در آن زندگي ميكنند. بعد از آن، اطراف مزرعه را با درختان سنجد حصاركشي كردم تا مرز آن با زمينهاي ديگر تعيين شود چون هر ديواري، حتي ديوار چين فرو ميريزد مگر ديواري كه با درخت ساخته شده باشد. اينگونه ديوار باغ هم درخت شد و درختان سنجد شدند حصار و محافظ درختهاي بادام.» احيايي ادامه ميدهد: اين باغ بايد هميشه پول در بياورد تا بتواند باقي بماند. تا وقتي بادامها نارس هستند چاغاله بادام، بعد مغز بادام و دست آخر خود بادام را برداشت ميكنيم. محل آبياري آن هم از آبي است كه حاصل ذوبشدن برف تپههاي اطراف است. سيستمي طراحي كردهام تا بتوانم از اين آب براي آبياري مزرعه استفاده كنم.
100هكتار كنگر
در بخش ديگري از مزرعه تعدادي كنگر رشد كردهاند. احيايي با اشاره به كنگرها ميگويد: ميخواهم نسل كنگر را نگه دارم تا براي آيندگان حفظ شود. براي اين منظور تصميم گرفتهام تا كشت آنها را شروع كنم. بذر اين گياه را تا 100هكتار خواهم كاشت تا باقي بماند؛ كاري كه هيچكس تاكنون نكرده است.
كشاورز بلند همت لحظاتي بالاي تپه بادام ميايستد و با نگاهي به حاصل 42سال تلاش ميگويد: «من اينجا را براي دلم ساختهام، براي مملكتم و مردمام. من اين مملكت را دوست دارم و هدفم توليد و ايجاد اشتغال است. اگر بتوانيم به نحو احسن يك كار را به ثمر برسانيم و ثمره آن را به همه برسانيم موفق شدهايم اين هدف از خلقت را عملي كنيم. ما مديون اين كشور هستيم و بايد برايش تلاش كنيم.»
انبارهاي بكر سيبزميني
انبارهاي سيبزميني در عمق 10متري زمين كنده شدهاند. سيبزمينيهاي توليدشده در اين محيط ميتوانند تا يك سال نگهداري شوند. اين فكر بكر متعلق به ذهن خلاق احيايي است كه روشهاي گذشتگان را به خوبي در عصر جديد بهكار گرفته است، چرا كه نميخواسته نگهداري از سيبزمينيها نياز به انرژي زيادي داشته باشد و به محيطزيست آسيب بزند. در كنار انبار سيبزميني ساختمان نيمهكارهاي هم ديده ميشود كه روزگاري قرار بود به كارخانه چيپس تبديل شود اما حمايت نكردن مسئولان كار را متوقف كرده است. احيايي در كنار اين انبارها 60واحد مسكوني كوچك هم ساخته است. روزگاري كارگران مزرعه با خانواده خود آنجا زندگي ميكردند. مردان در مزرعه كار ميكردند و زنان هم به قاليبافي مشغول بودند. آنها ميبافتند و احيايي محصولاتشان را ميفروخت اما وقتي طرح پرداخت نقدي يارانهها اجرا شد بسياري از كارگران به طمع گرفتن يارانه به شهر رفتند و اين خانهها تقريبا خالي از سكنه شد و اكنون فقط چند خانواده در اين واحدها زندگي ميكنند.
اول باغ، بعد ماموريت
ديدن مزرعه و باغ بادام احيايي از ارتفاع زياد لطفي ديگر دارد. اين را خلبانان پايگاه نوژه همدان ميگويند. آنها با اشتياق فراوان از زيبايي سيماي اين مزرعه در ارتفاع چند كيلومتري از زمين ميگويند. باغ آنقدر زيباست كه خلبانان پايگاه نوژه ميگويند هر وقت از زمين بلند ميشويم اول بر فراز اين مزرعه دور ميزنيم، سير نگاه ميكنيم و لذت ميبريم، بعد به راهمان ادامه ميدهيم. يكي از آنها ميگفت: كاش همه ايران مثل مزرعه احيايي بود!
دختر احيايي نيستم اگر...
اتكا به خويش از ويژگيهاي بارز خانواده احيايي است؛ چيزي كه از پدر به دختران هم رسيده است. آقاي احيايي نقل ميكند كه دخترش در هلند درس ميخوانده؛ نوجوان بوده و مغرور. يك روز دوچرخهاش خراب ميشود و نياز به تعميركار پيدا ميكند. تعميركار براي رفع مشكل دوچرخه 12يورو طلب ميكند. او در دل خود ميگويد: دختر احيايي نيستم اگر خودم دوچرخهام را تعمير نكنم! همان روز با يك يورو دوچرخه را تعمير ميكند.
مزرعه زندگي
سالها پيش استاندار وقت همدان همراه با خانوادهاش مهمان اين مزرعه شد. زمان بازگشت، احيايي از او خواست چند خطي را به يادگار بنويسد. وي چنين نوشت: «اين مزرعه، مزرعه زندگي است. مزرعه شرافت است. مزرعه عزت و سربلندي ايران اسلامي است. نمادي از خواستن است، نمادي از توانستن است. نمادي از شايستگي ايراني است. ما ميتوانيم... اين را بايد به فرزندان اين مرز و بوم بياموزيم و براي نسلهاي آتي به وديعه بسپاريم. اين را همه ميدانيم كه راز توانايي اين ملت در تلاش است و توكل. با اين دو ميتوانيم دنياي ديگري بسازيم. حاصل 35سال تلاش يك زندگي مشترك الهي در اين مزرعه هديهاي است. 35سال تقابل با طبيعت خشن، كوه و صحرا و سربلند بيرونآمدن از اين تقابل را بايد به فرزندان اين ملت ياد داد كه ايستادگي، راز زندگي است. سربلندي اين مرز و بوم و روح زندگي كه در آن جاري است تبلور اعتماد به خداي متعال است و البته بايد تنها به خدا اعتماد كنيم. براي اين خانواده بزرگ آرزوي توفيق روزافزون از خداوند متعال دارم».
چگونه بر صخره جنگل بكاريم
حسين زندي:كارشناس
افراد بسياري براي كسب درآمد و تجميع سرمايه اقدام به ايجاد شغل يا سرمايهگذاري در پروژههاي كوچك و بزرگ ميكنند،كساني كه هم به منافع و سود شخصي خود ميانديشند و هم به منافع ملي متعهد هستند. مهدي احيايي، يكي از اين افراد است. او روايتگر نسلي است كه ميتوان آنان را كارآفرينان خود ساخته دانست؛ كساني كه چرخ صنعت ايران قطعا مديون آنهاست.
احيايي بيش از 40سال پيش عهد و پيماني با زمين بسته كه هنوز به آن پايبند است. هركسي وارد مزرعه 220هكتاري او شود به تعهد او پي خواهد برد اما ناظر بيروني هرگز متوجه نخواهد شد چه روزهايي براي ساختن اين بهشت از سر گذرانده است. او ميتوانست مانند بسياري از صاحبان سرمايه به جاي دست و پنجه نرم كردن با مشكلات، مهاجرت كند، يا مانند بسياري از كساني كه راه ساده سودآوري را در بساز و بفروشي ميبينند دل به سوداگري بسپارد اما نهتنها مهاجرت نكرد بلكه فرزندانش نيز پس از پايان تحصيل در خارج به ايران بازگشتند و در كنار او بهكار مشغول شدند. اين نوع كارآفريني براساس يك چارچوب و يك باور شكل گرفته است؛ چارچوبي كه توليد ملي و اشتغال را درنظر ميگيرد. ارزشهايي مهمتر از پول نيز مدنظر قرار ميگيرد و در اين راه عشق به ايران به او نيرو ميدهد تا بياباني را به مزرعه سبز تبديل كند، براي دهها خانواده ايجاد شغل و كشوري به او افتخار كند. همين تفاوت نگرش، احيايي را از ديگر كشاورزان متمايز ميكند.
حفر چاههاي عميق در منطقه قهاوند همدان موجب اعتراض طرفداران محيطزيست شده است بهويژه چاههاي نيروگاه همدان آسيب زيادي به كشاورزي منطقه وارد كرده است. مزرعه احيايي هم قرباني اين بحران بوده و از آسيبهاي آن در امان نمانده است. اگرچه در اين مزرعه آبياري به شيوه نيمه سنتي انجام ميشود اما احيايي اخيرا به موضوع مديريت آب پي برده است و با جمعآوري آبهاي سطحي و استفاده از فناوري نوين تلاش ميكند اين مجموعه را حفظ كند.
احيايي بيش از 10هكتار از اطراف مزرعه را حصار كشي كرده است تا گونههاي در خطر جانوران را تكثير و رهاسازي كند و در حال مطالعه روي 50گونه جانوري است تا حيواناتي كه با اقليم منطقه سازگاري دارد را انتخاب كند. گونههاي گياهي درمعرض خطر را نيز فراموش نكرده است و گوشهاي از مزرعه را به تكثير گياه كنگر اختصاص داده است و اميدوار است با تكثير آن مردم آسيب كمتري به طبيعت وارد كنند. مواردي مانند استفاده از كودهاي ارگانيك و توجه بهگونههاي در معرض خطر نابودي و بهرهگيري از دانش بومي از اقدامهاي اوست.
اين مزرعه فرصتي براي استان همدان است، بيشتر بازديدها، كاربيني و برنامههاي آموزشي دانشجويان دانشكده كشاورزي در اين مزرعه برگزار ميشود. اين مزرعه چند سالي است ميزبان بخشي از برنامههاي جشنواره زمستاني همدان است. موفقترين پروژه طرح طوبي كه با تسهيلات دولتي و زمينهاي منابع طبيعي ايجاد شد، باغ بزرگ بادام اين مزرعه است كه روي صخره كاشته شده است، درحاليكه بيشتر كساني كه دنبال اين طرح بودند پس از اخذ تسهيلات آن را رها كردند و درختانش را خشكاندند.
آنچه ميتوانست محصول آزمايشگاهها و پژوهشگاهها باشد، اينجاحاصل تجربه افرادي مانند مهدي احيايي است كه اتفاقا تحصيلات كشاورزي ندارد و با نظم، پشتكار و انديشه اين تجربهها را عملي ميكند. اين كارآفرينان ميتوانند الگويي براي نسل جديد باشند تا آب رفته را به جوي بازگردانند.
نظر شما