چهارشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۶ - ۱۰:۴۱
۰ نفر

لیلا امینی اسکی: کودکان ناسازگار به کودکانی گفته می‌شود که از هوش عادی و یا حتی هوشبهر بالایی برخوردارند ولی رفتار غیرعادی و ناهنجار دارند و به‌طور عادی قادر به حفظ رابطه با فرد دیگر نیستند.

 از لحاظ آماری متاسفانه آمار صحیحی از ناسازگاران در دست نیست زیرا ناسازگاری یک رفتار خاص نیست بلکه معجونی از رفتارهای متعدد است که با توجه به فرهنگ و جوامع مختلف ممکن است این رفتارها کم اهمیت و یا برعکس خشونت‌بار و جرم تلقی شود.

طبقه‌بندی کودکان ناسازگار از چند نظر دشوار است از جمله، از نظر متفاوت بودن علل ناسازگاری‌ها، تفاوت کیفیت و چگونگی شروع و پیشرفت ناسازگاری‌ها، اختلاف درجه شدت و مدت ناسازگاری‌ها.

 البته بعضی از روان‌شناسان دسته‌بندی‌هایی را برای نارسایی و ناسازگاری رفتاری عنوان کرده‌اند که در اینجا به چند نوع آن اشاره می‌کنیم.

 1 – نوع اول رفتارهایی هستند که برای جلب توجه، از افراد سر می‌زند مانند ایجاد سر و صدای بلند، تقلای مداوم، خشونت‌های بدنی و زبانی. برای مثال دانش‌آموزی که بدون سبب دائماً جیغ می‌زند و مرتب از جای خود به بهانه‌های مختلف بلند می‌شود و حرف زشت می‌زند از این قبیل است.

در حقیقت این‌گونه دانش‌آموزان با این حرکات و رفتارها توجه معلم و دیگران را به خود جلب می‌کنند. اگرچه این توجه منفی است ولی شاید تنها راهی است که دانش‌آموز می‌تواند به معلم بگوید (من هستم.)

 2 – علل اصلی رفتارهای نوع دوم که با اضطراب و گوشه‌گیری همراه است عبارتند از: حساسیت زیاد از حد، احساس حقارت، عدم اعتماد به نفس، ترس و واهمه. این رفتار کودکانی است که به‌جای بدرفتاری کردن، کم‌رفتار عمل میِ‌کنند و این رفتاری است که برای کسی مزاحمت ایجاد نمی‌کند ولی مشکلات آن از گروه نوع اول کمتر نیست.

 3 – در نوع سوم خصوصیات رفتاری عبارتند از: بی‌علاقگی، کندی یا عدم فعالیت مناسب، در خواب و خیال بودن، با اجسام صدا درآوردن، خط خط کردن میز و صندلی. این‌گونه رفتارها در کودکان بزرگتر احتمالاً تاخیر در رشد رفتاری را نشان می‌دهد. اختلالات عاطفی- هیجانی و بیماری‌های روانی کودک معمولاً به‌صورت اختلالات رفتاری نمایان می‌شود و اگر ادامه پیدا کند مانع رشد طبیعی او شده و یا آن را به تاخیر می‌اندازد.

در کودکانی که سن بیشتری دارند این اختلالات بر حافظه، تمرکز و حواس و فعالیت‌های فکری‌اش تاثیر می‌گذارد. در این حالت کودک نمی‌تواند تکالیف مدرسه را در سطحی انجام دهد که مورد رضایت اولیای مدرسه باشد. مهارت‌های کسب شده تدریجی مانند کنترل ادرار در شب ممکن است از بین برود و کودک از نظر رفتاری دچار اختلال و یا حتی انحطاط شود.

به‌طور کلی کودک ناسازگار به کودکی گفته می‌شود که بین رشد عاطفی و روانی او رابطه متناسبی وجود ندارد بلکه با مراحل قبلی رشد وی تطابق دارد. رشد روانی او به این ترتیب متوقف شده و کودک با وجود آن‌که سنش بالا می‌رود قادر به تطبیق خود با تغییرات محیط اطراف خود نیست و با وجود رشد سنی، رفتارش غیرقابل تغییر می‌ماند و به عبارت دیگر در مراحل پایین رشد متوقف می‌شود.

کودکان ناسازگار نمی‌توانند نیازها و هم‌چنین مشکلات خود را به‌راحتی ابراز کنند. پیروی از مقررات و احترام به قوانین برای آنها دشوار است. به همین دلیل تربیت و آموزش این‌گونه کودکان برای والدین، آموزگاران و مربیان در مقایسه با دیگران دشواری‌هایی را ایجاد می‌کند.

کد خبر 23281

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز