ماجرا از این قرار بود که اعضای باندی با چاپ آگهی فروش خودرو، اقدام به شناسایی خریداران کرده و وقتی طعمه خود را پیدا میکردند، مرحله اصلی نقشه زیرکانهای را که در سر داشتند، کلید میزدند. در این مرحله، یکی از اعضای باند نقش فروشنده را بازی میکرد و بقیه در نقش خریدار، صافکار و مکانیک ظاهر میشدند.
وقتی طعمه مورد نظر برای دیدن خودرو به محل قرار میرفت، فروشنده، خودرو را به او نشان میداد و میگفت که ماشینش هیچ عیبی ندارد. در همین هنگام 2نفر دیگر از اعضای باند وارد ماجرا میشدند و ادعا میکردند که آنها هم خریدار هستند و برای بررسی ماشین یک صافکار و یک مکانیک همراه خودشان آوردهاند. 2نفری که نقش صافکار و مکانیک را بازی میکردند بعد از بازدید ماشین میگفتند که هیچ نقصی ندارد و کاملا سالم است و خرید آن بهصرفه است.
طعمه اصلی باند با شنیدن این حرفها، برای خرید ماشین مصممتر میشد و سعی میکرد 2نفر دیگری را که برای خرید آمده بودند از میدان رقابت خارج کند. در این هنگام فروشنده ماشین به 2خریدار دیگر میگفت که میخواهد ماشین را به کسی بفروشد که زودتر از بقیه آمده و به این ترتیب با طعمه اصلی باند به دفترخانه میرفت و ماشین را به او میفروخت. فرد خریدار تصور میکرد معامله موفقی انجام داده و ماشین سالمی خریده است اما چند روز پس از تحویل گرفتن آن، تازه متوجه میشد که خودروی مورد نظر نهتنها سالم نیست بلکه تصادفی بوده و دارای اشکالات زیادی است. این در حالی بود که وقتی میخواست خودرو را بفروشد، متوجه میشد که ارزش آن چند میلیون تومان کمتر از پولی است که او برای خرید ماشین پرداخت کرده و بهسادگی در دام کلاهبرداران گرفتار شده است.
پس از انتشار این گزارش، عده زیادی از کسانی که با همین شیوه و شگرد فریب افراد سودجو را خورده بودند با دفتر روزنامه تماس گرفتند و ماجرای مشابهی را تعریف کردند که باعث شده بود در دام کلاهبرداران بازیگر گرفتار شوند. همه آنها خودروهای تصادفی را بهعنوان خودرویی بینقص و کاملا سالم خریداری کرده و دچار ضررهای میلیونی شده بودند اما نکته مهم این بود که آنها میگفتند نه پلیس و نه دستگاه قضایی از ماجرای این کلاهبرداریها خبر ندارند.
آنها میگفتند که هنوز جای مشخصی برای رسیدگی به این شکایات درنظر گرفته نشده و حتی مأموران پلیس از اینکه چنین کلاهبرداریهایی در شهر رخ میدهد، بیخبرند. یکی از تماس گیرندگان میگفت: اعضای باند کلاهبرداری، خودرویی را که 18میلیون تومان بیشتر ارزش نداشت با سیاه بازی به مبلغ 28میلیون تومان و بهعنوان خودرویی سالم به من فروختند اما هنوز نمیدانم برای شکایت از آنها باید کجا بروم و چه کار کنم.
حتی وقتی برای شکایت به یکی از ادارات پلیس رفتم، جواب شنیدم که ممکن است شکایتم به جایی نرسد. حال بهنظر میرسد که این نوع شگرد، موج تازهای از کلاهبرداری است که هر روز بزرگ و بزرگتر میشود و افراد بیشتری را در خود فرو میبرد. این را میشود از تماس افراد زیادی که در دام این کلاهبرداران گرفتار شدهاند فهمید و بیشک اگر پلیس و دستگاه قضایی با جدیت بیشتر با این کلاهبرداران برخورد نکنند، تعداد شاکیان بیشتر و بیشتر خواهد شد.