وحیدرضا نعیمی: حدود یک‌ماه دیگر انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا برگزار می‌شود. در این دوره، باراک اوباما (رئیس‌جمهور) از حزب دمکرات، دربرابر میت رامنی نامزد حزب جمهوریخواه قرار گرفته است.

اوباما

به‌رغم تمام تبلیغاتی که برای گرم نشان دادن مبارزات انتخابات می‌شود، برخی تحلیلگران معتقدند که بیشتر مردم آمریکا دچار نوعی خستگی هستند که آنان را نسبت به انتخابات پیش‌رو کم‌توجه کرده است. دکتر جان هاموند، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه نیویورک ازجمله همین کارشناسان است که می‌گوید بسیاری از حامیان اوباما در دوره پیشین در این دوره با اکراه از وی حمایت می‌کنند زیرا وی واقعاً متفاوت نبود. گفت‌وگوی همشهری را با وی در زمینه برخی از جنبه‌های انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا می‌خوانیم.

وحیدرضا نعیمی

  • مردم آمریکا براساس چه ملاحظاتی رأی می‌دهند؟ سیاست خارجی، اقتصاد و غیره چقدر نقش دارند؟

طبعاً برجسته‌ترین شاخص در این زمینه اقتصاد است. همواره وضع اینگونه بوده است که اگر رئیس‌جمهوری برای انتخاب مجدد مبارزه می‌کند، بهترین راه برای پیش‌بینی اینکه آیا او مجدداً انتخاب می‌شود یا نه، میزان بیکاری و اشتغال است. اگر میزان بیکاری بالا باشد، برای رئیس‌جمهور صاحب قدرت بد است؛ هرچند فکر می‌کنم امسال احتمال زیادی وجود دارد که اینگونه نباشد. میزان بیکاری حدود یک سال واندی است که روی هشت‌درصد ثابت مانده و این برای ایالات متحده بسیار زیاد است. به‌طور عادی میزان بیکاری بین چهار تا پنج درصد است. با این حال، به‌نظر می‌رسد بخت باراک اوباما خیلی خوب است. برای پی بردن به این موضوع، بهتر است به عملکرد ضعیف میت رامنی، نامزد جمهوریخواه نگاه کنید. وی نتوانسته است خود را با کفایت جلوه دهد. در این آوردگاه، عامل شخصیت بسیار مهم است.

  • چگونه است که برخی ایالت‌ها به‌طور سنتی طرفدار دمکرات‌ها و برخی دیگر طرفدار جمهوریخواهان هستند؟

در ایالت‌ها، هر حزبی رأی‌دهندگان خاص خود را دارد. ایالت‌ها از نظر ترکیب جمعیتی با هم تفاوت دارند. ایالت‌هایی که بیشتر جمعیت روستایی با سنت محافظه‌کاری و به‌خصوص سرکوب نژادی دارند، عموماً جمهوریخواه هستند و ایالت‌های صنعتی، شهرنشین، دارای سطح بالای تحصیل و جمعیت متنوع‌تر، به‌طور سنتی دمکرات هستند.

  • برخی معتقدند پول نقش بسیار زیادی در انتخابات آمریکا دارد. از نظر شما، پول چه نقشی در انتخابات ایفا می‌کند؟

برآورد کردن تأثیر پول کار راحتی نیست. طبعاً چگونگی هزینه کردن پول بر چگونگی رفتار رأی‌دهندگان تأثیر دارد. از آنجا که هر دو‌حزب برای جمع کردن پول رقابت می‌کنند، این امر برعملکرد نامزدها تأثیر می‌گذارد. این وضع مانند رقابت تسلیحاتی است. هر کدام می‌گویند چون رقیب پول زیادی جمع کرده است، ما هم باید پول بیشتری جمع کنیم. از این رو، احزاب و نامزدها به‌طور فزاینده‌ای وامدار ثروتمندانی می‌شوند که به آنان پول می‌دهند، مانند وال‌استریت و صنایع؛ ازجمله صنایع فیلمسازی و هالیوود و غیره. اینان کسانی هستند که منافع معینی دارند و می‌خواهند دولت جدید آن را تقویت کند. آنها احساس می‌کنند باید پول بدهند تا به نفوذ لازم دست پیدا کنند و البته بیشتر آنها به هر دو طرف پول می‌دهند.

  • آیا این منابع پولی فقط صرف تبلیغات تلویزیونی می‌شود؟

بیشتر سهم هزینه تبلیغات به آگهی‌های تلویزیونی و کلاً دستگاه تبلیغاتی هر ستاد انتخاباتی مربوط می‌شود. شبکه‌های تلویزیونی، شرکت‌های خصوصی هستند. ما شبکه ملی تلویزیونی نداریم. آنها برای تبلیغات پول می‌گیرند و زمان تبلیغ در اختیار نامزدها می‌گذارند یا آنان را حامی مالی برخی برنامه‌ها می‌کنند. هزینه اینگونه تبلیغات به میلیون‌ها دلار می‌رسد. و البته به جز آن هزینه تولید هم وجود دارد. هرکدام می‌خواهند تبلیغ بهتر و گران‌تری تولید کنند و فرقی ندارد که تبلیغ فقط 30ثانیه باشد یا طولانی‌تر. ستادها، گروه‌های تحقیقاتی‌ای دارند که میزان تأثیرگذاری تبلیغات را می‌سنجند. روی هم رفته پول زیادی در این میان هزینه می‌شود.

  • درباره وال استریت و نقش‌آفرینی آن گفتید. درباره نقش شرکت‌های بزرگ نفتی و فیلمسازی هم سخن زیاد گفته می‌شود. عملکرد این شرکت‌ها و بخش‌های صنعتی و تجاری چگونه است؟

آنها هرکدام منافع خاص خود را دارند. صنعت امور مالی می‌خواهد تأثیر قوانین مالی کاهش یابد. چهارسال پیش که فروپاشی مالی رخ داد، بسیاری افراد، ازجمله سیاستمداران گفتند که باید مقررات تازه‌ای وضع شود. پیش‌تر در دوره مقررات‌زدایی، صاحبان سرمایه‌ها و بانک‌ها هر کاری می‌خواستند کردند و بسیاری معتقد بودند که این امر عامل فروپاشی مالی بود. اوباما با توجه به خواست مردم، وعده کرد که مقررات تازه‌ای وضع شود. در سال 2010، لایحه داد-فرانک تصویب شد که هدف آن وضع قانون بر عملکرد بانک‌ها بود. با وجود اینکه این قانون تصویب شد، چگونگی اجرای آن هنوز معلوم نیست. صنعت امور مالی هزاران لابی‌گر دارد که در واشنگتن می‌چرخند تا کاری کنند که مقرراتی که تصویب می‌شود، بیش از اندازه سختگیرانه نباشد و بتوانند به همان کاری که پیش از تصویب این قانون انجام می‌دادند، ادامه دهند. آنها به نامزدها کمک مالی می‌کنند و امیدوارند که نامزدها درصورت انتخاب روی خوشی به آنها نشان دهند.

  • به‌نظر می‌رسد سیاست خارجی در مبارزات انتخاباتی نقش ایفا می‌کند. در سخنرانی‌های دو رقیب، درباره خاورمیانه صحبت می‌شود. چرا این قدر ایران در سخنرانی‌ها پررنگ است؟

موضوع سیاست خارجی جالب است. به‌نظرم فقط عده اندکی هستند که به‌شدت دغدغه سیاست‌خارجی دارند و در نقاط خاصی متمرکز هستند. از این رو، نامزدها احساس می‌کنند باید به این افراد روی خوش نشان دهند. یک نمونه آن کوبایی‌ها هستند که عمدتاً در فلوریدا و نیوجرسی زندگی می‌کنند. نقش آنان در نتیجه رأی‌گیری این مناطق چشمگیر است. بنابراین هیچ رئیس‌جمهوری نمی‌تواند ابتکاری در پیش بگیرد که باعث بهبود روابط با دولت کوبا شود. همین امر هم با درجه بیشتری درباره اسرائیل صادق است. بیشتر رأی‌دهندگان یهودی در آمریکا و البته نه همه آنان معتقدند باید از هر کاری که اسرائیل می‌کند، پشتیبانی کنند. هر دوحزب نسبت به رأی یهودیان بسیار نگران هستند و معتقدند اگر آنان به این نتیجه برسند که دولت بعدی ایالات متحده کمتر از دولت فعلی از اسرائیل حمایت کند، به هیچ‌چیز دیگری توجه نمی‌کنند [و همین امر برایشان ملاک تصمیم‌گیری می‌شود]. وقتی اسرائیل می‌گوید باید به ایران حمله کند تا تأسیسات هسته‌ای را از بین ببرد، سیاستمداران آمریکایی به سختی می‌توانند بگویند ما نمی‌توانیم این کار را بکنیم. اوباما در این زمینه بسیار محتاط بوده و کوشیده است طوری بر نتانیاهو تأثیر بگذارد که کمتر نسبت به ایران حالت تهدیدآمیز داشته باشد و قدری از موضع خود فاصله بگیرد. اما از نظر سیاسی وی فکر نمی‌کند که بتواند بگوید ما به ایران حمله نخواهیم کرد چون این خطر وجود دارد که جنگ جدیدی را شروع کنیم. از سوی دیگر، رامنی بسیار حالت مخاصمت‌آمیزتری داشته است؛ البته مشخصاً چیزی نگفته است، اما این برداشت را تقویت کرده است که به نوعی از تجاوز اسرائیل به ایران حمایت می‌کند. وی می‌خواهد آرای یهودیان را از آن خود کند.

  • آیا به همین علت است که هر دو نامزد می‌خواهند مورد توجه لابی اسرائیل قرار بگیرند و نظر آن را به‌خود جلب کنند؟

مسلماً همینطور است.

  • از رأی‌دهندگان مردد صحبت کردید. این افراد کیستند؟

عده این قبیل افراد بسیار اندک است. نظرسنجی‌ها از حدود پنج‌درصد حکایت می‌کند. بین 30تا35 ایالت، اکثریت جمهوریخواه یا دمکرات دارند. حدود 15ایالت هستند که شمار رأی‌دهندگان دمکرات و جمهوریخواه در آنها نسبتاً متوازن است و به همین علت با وجود اینکه ممکن است عده اندکی از رأی‌دهندگان مردد باشند، این رأی‌دهندگان می‌توانند نتیجه یک ایالت را رقم بزنند.

کد خبر 187047

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار آمریکا

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز