راز این مأمور قلابی چند روز پیش و با شکایت مرد میانسالی در پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران فاش شد. شاکی که مدعی بود مردی قصد فریب دختر نوجوانش را دارد به مأموران گفت: سه‌ماه قبل پسر جوانی که ادعا می‌کرد افسر تجسس کلانتری است از دختر نوجوانم خواستگاری کرد.
از آنجا که دخترم اصرار داشت با وی ازدواج کند، شروع به پرس و جو درباره پسر جوان به نام مهرداد کردم. مهرداد می‌گفت که سال‌هاست در نیروی انتظامی فعالیت می‌کند و با نشان دادن عکسی که در آن لباس پلیس به تن داشت توانسته بود اعتماد دخترم را جلب کند. با این حال برای اطمینان بیشتر تصمیم گرفتم درباره وضعیت خانواده‌اش و نحوه زندگی‌اش تحقیق کنم.
شاکی ادامه داد: در همان بررسی‌های اولیه با مواردی مواجه شدم که نشان می‌داد پسر جوان ریگی به کفش دارد. برای همین به پرس و جوهایم ادامه دادم تا اینکه متوجه شدم مهرداد نه‌تنها مأمور پلیس نیست بلکه پیک موتوری است و به غیراز دختر من، تعدادی زن جوان را هم فریب داده است. برای همین تصمیم گرفتم از وی شکایت کنم.
با شکایت این مرد، پرونده در اختیار مرجع قضایی قرار گرفت و دستور بازداشت مأمور قلابی پلیس صادر شد. با اطلاعاتی که شاکی در اختیار مأموران قرار داده بود، آنها توانستند محل تردد مهرداد را شناسایی و او را در یک عملیات ضربتی دستگیر کنند.
شاکیان به صف
با انتقال جوان 26ساله به اداره آگاهی، تحقیقات از او آغاز شد اما وی ادعا کرد که بی‌گناه است و هیچ‌وقت خود را مأمور پلیس جا نزده است. با این حال بررسی‌ها در این خصوص ادامه یافت و مأموران با چند شکایت مشابه روبه‌رو شدند که از اخاذی یک مأمور قلابی از زنان جوان حکایت داشت.
از آنجا که احتمال می‌رفت عامل این اخاذی‌ها مهرداد باشد، مأموران شاکیان را به اداره آگاهی دعوت کردند و آنها به محض مشاهده مرد جوان، او را به‌عنوان فردی که آنها را فریب داده بود، شناسایی کردند. یکی از شاکیان زن جوانی بود که در تحقیقات گفت: مدت‌هاست که از شوهرم جدا شده‌ام و همراه دخترم زندگی می‌کنم.
یک روز که در مغازه‌ام مشغول به‌کار بودم، جوانی وارد مغازه شد و سر صحبت را باز کرد. او خودش را افسر تجسس کلانتری معرفی کرد و عکسی از خود در لباس پلیس را به من نشان داد. سپس مدعی شد که با توجه به نفوذی که در پلیس و دستگاه قضایی دارد، می‌تواند هرمشکلی را حل کند. از همان زمان آشنایی من و مهرداد شروع شد تا اینکه وی از من خواستگاری کرد و گفت که حاضر است سرپرستی دخترم را هم بر‌عهده بگیرد. من که حرف‌هایش را باور کرده بودم، برای رسیدن زمان عروسی لحظه‌شماری می‌کردم تا اینکه چندی‌قبل مهرداد به بهانه اینکه مشکل مالی برایش پیش آمده، پنج میلیون تومان از من به‌عنوان قرض گرفت و پس از آن ناپدید شد.
عاشق لباس پلیس
با اظهارات زن جوان و بقیه شاکیان، متهم که چاره‌ای جز بیان حقیقت نداشت لب به اعتراف گشود و به فریب چهار زن و دختر اعتراف کرد. او گفت: من از بچگی دوست داشتم پلیس شوم و پوشیدن لباس مأموران آرزویم بود. با این حال نتوانستم دوران دبیرستان را تمام کنم و وارد بازار کار شدم و به‌عنوان پیک موتوری شروع به‌کار کردم.
وی ادامه داد: یک روز به‌خاطر علاقه‌ای که داشتم لباس پلیس با درجه ستوان یکمی خریدم و بعد از اینکه به عکاسی محل رفتم، آن را پوشیدم و در لباس پلیس عکس گرفتم. از آن به بعد این عکس همه جا همراهم بود و من با هر کسی که آشنا می‌شدم، عکس را نشان می‌دادم و می‌گفتم که مأمور پلیس یا افسر تجسس کلانتری هستم. پس از آن هم به فکر افتادم که با این شگرد از زنان کلاهبرداری کنم. به همین دلیل با شناسایی طعمه‌هایم، آنها را فریب می‌دادم و با دادن وعده ازدواج یا حل کردن مشکلشان در دادگاه‌ها و ادارات مختلف، دست به اخاذی از آنها می‌زدم.
سرهنگ رستمی، رئیس پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران با بیان این خبر گفت: در حال حاضر چهار شاکی از متهم شکایت کرده‌اند و از دیگر شاکیان احتمالی نیز درخواست می‌شود با اطمینان از محفوظ ماندن نام و هویتشان نزد پلیس و دستگاه قضایی برای شناسایی و طرح شکایت از متهم به پایگاه نهم پلیس آگاهی مراجعه کنند.
