مجموعه امکاناتی که در شهر وجود دارند، به‌گونه‌ای طراحی و ساخته شده‌اند که شهروندان بتوانند نیاز‌های گوناگون خود را رفع کنند.

سطح شهر

این امکانات که به درستی «مبلمان شهری» نام گرفته‌اند، از ضروریات زندگی در یک شهر حکایت دارند. البته ضرورت وجود این وسایل را خود شهروندان به‌خوبی حس می‌کنند و می‌دانند که هر گونه نقص و کاستی در این مبلمان بروز مشکلاتی را در شهر دامن می‌زند. به همین خاطر آنها پذیرفته‌اند که بخشی از در آمد خود را به‌عنوان مالیات یا عوارض شهری برای به‌سامان‌رساندن نیازهای شهر از جمله مبلمان شهری بپردازند. بنابراین تک‌تک شهروندان خود را ملزم به نگهداری و حفظ این وسایل می‌بینند، اما گاه در این میان عده‌ای یافت می‌شوند که گویا تعلق خاطری نسبت به این اموال ندارند و از این‌رو در ویرانی و تخریب و سرقت آنها در هر جا کوتاهی نمی‌کنند.

این دسته از شهروندان که به‌نظر می‌رسد کمتر تصوری از زندگی مشترک شهری و منافع شهروندی داشته باشند، زندگی خود را نه در راستای زندگی عمومی که درست بر خلاف جهت آن می‌بینند و به این طریق به هویت شهروندی خود و دیگران خدشه وارد می‌سازند. این تمایل به شنا کردن بر خلاف جریان منافع عمومی جامعه پدیده کما بیش رایجی است که امروزه از جمله آسیب‌های شهروندی در سراسر جهان به شمار می‌آید. در اینگونه موارد روانشناسان و جامعه شناسان بیکار ننشسته‌اند؛ آنها به یاری کارشناسان و برنامه‌ریزان شهری می‌آیند و با مطالعه پدیده تخریب گری اموال عمومی تلاش دارند تا عرصه زندگانی اجتماعی را تقویت کنند. نمونه‌ای رایج از این پدیده را می‌توان در عکسی که عکاس روزنامه؛ جواد گلزار از سطح شهر گرفته، دید. این عکس باجه تلفنی را نشان می‌دهد که از دستبرد سارقان در امان نمانده است.

کسانی که مبادرت به این سرقت کرده‌اند، آیا پیش خود اندیشیده‌اند که نبود این تلفن چه بسا اختلال زیادی را در زندگی همشهریان آنها موجب شود؟ به‌نظر می‌رسد که این گروه افراد یا ناتوان از چنین محاسبات عقلانی بوده یا برای این قبیل مسائل اهمیتی قائل نیستند؛ چراکه اگر غیراز این بود شاهد بروز چنین معضلاتی نبودیم. حال که اینگونه است، این قبیل افراد دست‌کم می‌توانند به وجدان خود رجوع کنند، شاید بیشتر به منافع عمومی بیندیشند.

کد خبر 165094
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز