دکتر محمود گلشن‌پژوه: این روزها قدرت نرم، آوردگاه مهمی برای زورآزمایی کشورها با یکدیگر شده است.

طرح - موسیقی

هند دارد با قدرت نرم ناشی از ساخت زیربناهای حیاتی و همچنین فیلم‌های بالیوود در افغانستان پیش می‌رود و از این حیث توانسته به‌خوبی دیگر کشورها- خصوصا کشورهایی که در افغانستان حضور نظامی دارند- را پشت سر بگذارد. چین سعی دارد با ارائه یک الگوی برتر از اقتصاد به همراه چهره‌ای صلح‌طلب و آرامش‌خواه منبعث از تعالیم کنفوسیوسی، کشورهای رویگردان از دیگر قطب‌های قدرت را جذب کند. آمریکا تلاش می‌کند به هر نحوی دل مسلمانان را به‌دست آورد و در این راه با پذیرش ساخت مسجد و مرکز اسلامی در نزدیکی برج‌های فروریخته تجارت جهانی، ساخت فیلم‌‌های تداعی‌کننده حمایت از ملل مسلمان در برابر دشمنان (همچون فیلم روی پرده سالت) و سخنرانی‌هایی از نوع سخنرانی قاهره، سعی دارد تا وجهه درهم ریخته‌اش نزد ملل مسلمان را بهبود بخشد. کره‌جنوبی تلاش می‌کند تا مارک‌ها و برندهای شناخته‌شده‌اش را شناخته‌شده‌تر کند و کاری کند که هر خانواده‌ای حداقل یک دستگاه یا وسیله ساخت این کشور را در خانه‌اش داشته و در کنار آن حداقل یک‌بار هم که شده، پای سریال‌های کره‌ای نشان‌دهنده سنن و تاریخ این کشور نشسته باشد.

در سال‌های اخیر سیاست‌خارجی ایران نیز نشان داده که به اهمیت این موضوع پی برده است. انتشار مطلب اخیر مؤسسه امریکن اینترپرایز در مورد گسترش مظاهر اقتدار نرم جمهوری اسلامی ایران در آفریقا یکی از این مثال‌هاست. در این گزارش، اذعان شده که ایران در 10سال گذشته هدف‌گیری‌ها و زیرکی‌های بسیاری را در آفریقا دنبال کرده است. در ادامه از اقدامات جمهوری اسلامی ایران در کشورهای نیجریه، مالی، نیجر، موریتانی، سنگال، ساحل عاج، گینه، گینه بیسائو، غنا، سیرالئون و گامبیا به‌عنوان الگوی رفتاری ایران در حوزه قدرت نرم یاد شده و در بسیاری موارد به مقامات آمریکایی هشدار داده شده است تا این بسط اقتدار و نفوذ نرم ایران را جدی بگیرند و از آن ممانعت به‌عمل آورند.نمایش نفوذ معنوی و اقتصادی ایران در عراق و همچنین اقدامات زیربنایی در افغانستان نشان‌دهنده حرکت جمهوری اسلامی ایران به سمت بهره‌مندی از مزایای این وجه از قدرت است؛ هرچند متأسفانه ما در مقایسه با ظرفیت‌هایمان هنوز اندر خم یک کوچه‌ایم.

در ماه مارس سال1956، یک گروه 19نفره از نوازندگان و خوانندگان موسیقی «جَز» (همان جاز مصطلح) از آمریکا راهی مناطق جنوبی اروپا، آسیای جنوب شرقی و خاورمیانه شدند؛ گروهی که به‌نوعی نخستین تور حسن نیت جَز را از سوی وزارت امورخارجه آمریکا تشکیل می‌دادند. هدف اصلی وزارت خارجه آمریکا از اعزام این افراد - که شاید خود هنرمندان اعزامی نیز به آن آگاه نبودند - ایجاد این فضا برای مردم مناطق ذکر شده بود تا بتوانند به‌صورت دست اول و بی‌واسطه، با بخش مهمی از فرهنگ بومی آمریکا آشنا شده و آن را بشناسند. انتخاب 3منطقه ذکر شده نیز کاملا آگاهانه و به این دلیل بود که در این بخش‌ها، آمریکا اغلب با چهره‌ای منفی شناخته می‌شد.تا اینجای کار شاید هیچ‌چیز خاص و متفاوتی مشاهده نشود. چه در آن سال‌ها و چه هم‌اکنون بسیاری از کشورها در قالب مفهومی با عنوان «دیپلماسی فرهنگی» با اعزام و حمایت از اهالی هنر و فرهنگ خود، تلاش دارند با شناساندن جذابیت‌ها و زیبایی‌های فرهنگ و تمدن خویش، دستگاه دیپلماسی رسمی خود را روغن‌کاری کنند و سریع‌تر به اهداف از پیش تعیین‌شده خودشان برسند.

اما نکته مهم در حقیقت 3چیز بود:
الف)‌ اینکه افراد اعزامی تقریبا همگی سیاهپوست بودند. اصولا موسیقی جَز نیز موسیقی سیاهان آمریکاست و یادآور ریشه‌های آفریقایی آنان. در‌حقیقت موسیقی جَز ریشه‌های عمیقی در فرهنگ و سنت آفریقایی دارد اما در همان‌ حال، به‌گونه‌ای منحصر به فرد سبکی کاملاً آمریکایی است. با این ‌حال حضور سیاهپوستان در گروه اعزامی وزارت خارجه آمریکا، آن هم زمانی که در جامعه آمریکا تبعیض نژادی و نگاه پست به سیاهان موج می‌زد، می‌توانست چهره بسیار دمکراتیکی از آمریکا خلق کند؛ اینکه آمریکا همین است: فضا و مکانی برای آزادی و آزاد بودن. همچنین این امر ناخودآگاه در شنونده و بیننده ایجاد حسی از اعتماد می‌کرد. او ناخودآگاه قبول می‌کرد که این آدم‌ها آمریکایی هستند؛ آمریکایی‌هایی حقیقی.

تقریبا بدنه تمامی اینگونه گروه‌های موسیقی را هنرمندانی تشکیل می‌دادند که طبیعی می‌نمود همگی مخالف سیاست‌های دولتشان (آمریکا) باشند. اصولا این ذهنیت نزد تقریبا تمامی افکار عمومی جهان وجود دارد که هنرمند، شخصی است مستقل و کسی است که حرف خود را می‌زند، دیدگاه خویش را دارد و هنر خود را ارائه می‌دهد. لذا غالبا اینگونه است که مردم می‌پذیرند میان این دو رشته مهم علوم انسانی ( سیاست و هنر) کمتر رابطه و هماهنگی‌ای می‌تواند وجود داشته باشد. این نگاه خصوصا با سیاست‌های خاص دهه‌های1950 و 1960 میلادی آمریکا نیز همخوانی داشت. اصولا هنرمند آمریکایی، هنرمندی مخالف سیاست‌های جنگ‌طلبانه و زورمدارانه آمریکا مفروض می‌شد. به‌رغم این، یا بهتر بگوییم، به خاطر همین، تورهای جَز، جزو موفق‌ترین تورهای دیپلماسی فرهنگی آمریکا بودند، به‌گونه‌ای که این تجربه، مبنایی برای اعزام گروه‌های موسیقی و معروف‌ترین نوازندگان و خوانندگان آمریکایی همچون لوئیس آرمسترانگ یا دوک الینگتن طی سال‌های آینده، به مناطق مختلف جهان شد.

موسیقی جَز، به خاطر خوانندگان و نوازندگانش، به خاطر شیوه اجرایش و به خاطر خاستگاه اصلی‌اش، معنای «آزادی خالص» را می‌داد. شنوندگان این موسیقی در اروپای شرقی، چین یا برخی کشورهای خاورمیانه، در حالی سرشان را با شنیدن این موسیقی تکان می‌دادند یا با پایشان روی زمین ریتم می‌گرفتند که ناخودآگاه با موسیقی دشمن خود، همنوا‌شده، معنای آزادیبخش آن را زیر لب‌ زمزمه می‌کردند. در حقیقت این نوع موسیقی با این پیش‌زمینه‌ها، تأثیر خاص خود را بر جوانان و نوجوانان روسی، آلمان شرقی، لهستانی، چینی و مجاری می‌گذاشت.

در حال حاضر نیز قرار نیست محبوبیت فرهنگ آمریکا در جهان با میزان علاقه‌مندی مردم به اوباما شناخته شود. اکنون بار سیاست آمریکا را بیش از هرچیز تکنولوژی آمریکایی، مک‌دونالد آمریکایی یا فیلم هالیوودی بر دوش می‌کشد. به قول جوزف نای، «بدون کمترین هزینه‌ای و بسیار هم با دوام‌تر از زمانی که ما آمریکایی‌ها مجبور به استفاده از چماق یا هویج می‌شویم» این تأثیر رخ می‌دهد.
«هنر و فرهنگ» یکی از ماندگارترین و تأثیرگذارترین وجوه قدرت نرم را تشکیل می‌دهد. در حقیقت در ابزارهای قدرت نرم، شاید بتوان گفت هنر و فرهنگ، به‌گونه‌ای دلچسب‌تر، رضایتمندانه‌تر و عمیق‌تر بر ذهن و جان مخاطب اثر می‌کنند.

شخصی که تخته‌فرش یا قالی‌ای ایرانی در خانه‌اش انداخته، یکی از صنایع‌دستی ایرانی را در اتاقش نگهداری می‌کند، مزه پسته ایرانی را هنوز هم بهترین مزه پسته می‌داند، خاطره‌خوشی از بازدید تخت جمشید و مسجد شیخ لطف‌الله و چغازنبیل دارد و لطافت معنوی نهفته در موسیقی سنتی ایرانی را درک می‌کند، به‌مراتب بیش از هر خطابه و بیانیه رسمی سیاسی‌ای تحت‌تأثیر فرهنگ و تمدن ایران قرار گرفته و ناخودآگاه احساس همدلی و هم‌رأیی بیشتری با آن می‌کند.

این اصل یکی از مهم‌ترین مظاهر همان پتانسیل نهفته‌ در افکار عمومی جهان است که سیاست خارجی یک کشور در مقاطعی خاص به آن نیاز دارد و می‌تواند جهت رسیدن به اهداف تعیین شده‌اش به محبوبیت خود نزد افکار عمومی جهانی تکیه کند.
دکتر محمود گلشن‌پژوه

کد خبر 115415

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز