علی اصغر محمدی: ظرفیت پذیرش دانشجو در دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی کشور 220‌هزار نفر بیش از تعداد داوطلبان است

 در کنکور امسال یک میلیون و 280‌هزار داوطلب ثبت‌نام کرده‌اند اما ظرفیت پذیرش دانشجو یک میلیون و 500‌هزار نفر است.

ظرفیت پذیرش دانشجو در دانشگاه‌ها تا حدی منجر به کاهش دغدغه داوطلبان و خانواده آنان شده است البته این دغدغه در رشته‌های پر‌طرفدار همچنان به قوت خود باقی‌است.
افزایش ظرفیت دانشگاه‌ها یک روی سکه است که داوطلبان سرخوش از قبولی در دانشگاه‌ها، چند سالی به تحصیل ادامه می‌دهند به امید روزی که وارد بازار کار شوند و شغلی آبرومندانه و درخور شأن بیابند.

از طرفی این گروه با توجه به تحصیلات عالیه هر شغلی را نمی‌پذیرند. در روی دیگر سکه اما وضعیت کاملا متفاوت است، فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها برای ورود به بازار کار با مشکلات زیادی روبه‌رو هستند و هر سال بر تعداد آنان نیز افزوده می‌شود. نکته‌ای که در این بین حائز اهمیت است اینکه داوطلبان در رشته‌هایی پذیرفته می‌شوند که بازار کار ندارد و اشباع شده‌است.

بین بازار کار و نیازهای جامعه با رشته‌های دانشگاهی و تعداد فارغ‌التحصیلان تناسبی وجود ندارد. به همین دلیل نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان در کشور بسیار نگران‌کننده ‌است؛ در نتیجه بحران بیکاری فارغ‌التحصیلان در راه است. در دهه‌ اخیر با افزایش نرخ بیکاری دانش‌آموختگان دانشگاه‌ها، انتقادها به عملکرد نظام آموزش رسمی زیاد شده است.

بحران فارغ‌التحصیلان بیکار

براساس آمار، سالانه بالغ بر یک‌میلیون تا یک میلیون و 500‌هزار نفر فارغ‌التحصیل دانشگاه‌ها وارد بازار کار می‌شوند. به گفته وزیر کار نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان بالغ بر 6/15‌درصد است.
از طرفی بنا به اظهارات وزیر علوم، سالانه یک‌میلیون فارغ‌التحصیل در کشور متقاضی کار هستند. آمار نشان می‌دهد که 45‌درصد بیکاران ایران را دانش‌آموختگان دانشگاهی تشکیل می‌دهند که این آمار نگران‌کننده است.

براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال‌85 حدود 2‌میلیون و 600‌هزار شغل تخصصی قابل دسترسی برای فارغ‌التحصیلان دانشگاهی وجود داشته که در مقابل، در سال‌های اخیر خروجی از دانشگاه‌ها بیش از حد انتظار بوده است. همچنین افزایش مزمن تعداد فارغ‌التحصیلان و کمبود مشاغل مناسب، مشکلات زیادی را پدید آورده‌است.

اکنون تعداد دانش آموختگان آموزش عالی که در جست‌وجوی فرصت شغلی هستند حدود 2‌برابر سال‌1385 است. براساس اعلام مرکز آمار ایران، نرخ بیکاری در میان دانش‌آموختگان، از   ‌6/‌14‌درصد در سال‌85، به 6‌/‌15‌درصد در سال‌86 افزایش یافته است.

نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان بیش از نرخ متوسط بیکاری جامعه است. این در حالی است که افراد دیپلمه به‌دلیل نداشتن مهارت، بیکاری و فشارهای اجتماعی، سعی می‌کنند هر طور که شده وارد دانشگاه شوند و پس از فارغ‌التحصیلی نیز توقع دارند با وضعیت بهتری نسبت به گذشته جذب بازار کار شوند.

ولی آمار نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان، نشانگر مشکلات ساختاری در نظام آموزشی و بازار کار کشور است. از سوی دیگر این موضوع ناکارآمدی و نامتناسب بودن نظام برنامه‌ریزی در نظام آموزش عالی با نیازهای بازار کار کشور را به اثبات می‌رساند.

غفلت از بازار کار

درحالی‌که آمار نرخ بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی بالاست، فارغ‌التحصیلان مراکز مهارت‌آموزی با کمترین نرخ بیکاری مواجه هستند.

بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی با تحصیلات آکادمیک و دانش تئوریک بالا ولی سطح مهارت و تخصص پایین، نشانگر این واقعیت است که بازار کار کشور بسیار هوشمند عمل می‌کند و به تخصص نیروی کار بیش از مدرک آنها اهمیت می‌دهد.

در این میان مسئولان و برنامه‌‌‌ریزان وزارت علوم بارها اعلام کرده‌اند که اشتغال فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی هیچ ربطی به آنها ندارد و این وظیفه سایر دستگاه‌هاست. البته از سوی دیگر وزارت علوم افزایش ظرفیت پذیرش دانشجو در دانشگاه و مؤسسات آموزش عالی کشور را یکی از موفقیت‌های دولت‌ می‌داند.

اکنون وضعیت آموزش عالی در مرحله‌ای قرار دارد که دغدغه ورود به آموزش عالی تقریبا به حد صفر رسیده است. هر داوطلب ورود به آموزش عالی مطمئن است که یک صندلی خالی برای وی در دانشگاه‌ها وجود دارد؛ این کار بزرگی بوده که شکل گرفته است.

البته رئیس کمیسیون آموزش مجلس با انحرافی خواندن این آمار تأکید می‌کند که این افزایش ظرفیت‌ها بیشتر در دانشگاه‌ پیام نور اعمال می‌شود که عملکرد موفقی ندارد. این دانشگاه هم‌اکنون از لحاظ کیفیت شدیدا دچار مشکل است ولی با وجود این، مدام در حال افزایش ظرفیت است.

با بررسی ظرفیت‌ دانشگاه‌ها به این نتیجه می‌رسیم که در رشته‌های پر طرفدار مانند پزشکی، دامپزشکی، مهندسی‌‌ها، ‌حقوق، حسابداری و روانشناسی افزایش ظرفیت چندانی ایجاد نشده‌است و نوعی ایستایی در ظرفیت این رشته‌ها مشاهده می‌شود.
با توجه به علاقه‌مندی‌ای که درخصوص ورود به دانشگاه‌های دولتی و برتر وجود دارد قطعا این دانشگاه‌ها می‌توانند بسیار مطلوب‌تر عمل کنند و بدون کاهش و تحت‌تأثیر
 قرار گرفتن کیفیت، ظرفیت را افزایش دهند.

البته روسای دانشگاه‌ها نیز به افزایش پذیرش دانشجو در دانشگاه‌ها اعتراض دارند. آنان در چند سال اخیر پس از اعلام نتایج کنکور و مشخص شدن آمار پذیرش دانشگاه‌ها، نسبت به اقدامات وزارت علوم در جذب بیش از حد ظرفیت دانشگاه‌ها انتقاد داشته‌اند.

گسترش ظرفیت دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی بدون درنظر گرفتن پیامد‌های آن برای دانش‌آموختگان مشکلاتی به‌دنبال دارد و بحران بیکاری را در میان آنان گسترش می‌دهد که یکی از پیامدهای آن سرخوردگی و خروج آنان از کشور برای یافتن شغل مناسب است. از طرفی بیکاری موجب شده تا دانش‌آموختگان به تحصیلات تکمیلی روی آورند که آمار داوطلبان کنکور تحصیلات تکمیلی بیانگر این موضوع است.

با توجه به روند صعودی سطح آموزش، نرخ بیکاری نیز بالا می‌رود. آمارهای موجود در اکثر کشورهای در حال توسعه، بیانگر رابطه‌ای پیچیده است؛ بیکاری دانش آموختگان، پیشی‌گرفتن عرضه بر تقاضای نیروی انسانی تحصیل‌کرده در بازار را به‌دنبال دارد. البته این فرمول در کشورهای توسعه یافته متفاوت است و هر چه سطح آموزش پایین‌تر باشد، نرخ بیکاری بالاتر است.

افزایش ظرفیت دانشگاه‌ها و سطح آموزش عالی کشور نیازمند چشم‌انداز و یک راهبرد ملی و آینده‌نگر است که باید با مشارکت همه دستگاه‌های ذی‌ربط و درنظر گرفتن همه جوانب تدوین و اجرا شود.

کد خبر 111328

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز