نشانه‌های در پیش بودن یک سال خوب هنری از یکی‌دو هفته پیش از آغاز سال ۹۳ ظاهر شده بود؛ از ۵فیلمی که در اکران نوروز روی پرده سینماها رفتند، ۴فیلم شروعی بسیار خوب داشتند و در همان هفته اول اکران نشان دادند به کمتر از ثبت فروش‌های میلیاردی راضی نیستند.

سریال پایتخت ۳

خبر اجرای 2نمایش در تعطیلات نوروز برای نخستین‌بار در چند سال اخیر هم بسیار به مذاق دوستداران تئاتر خوش آمد و در حوزه تلویزیون به‌نظر می‌رسید مخاطبان می‌توانند به برنامه‌های نوروزی قاب کوچک بسیار امیدوار باشند. توافق سازندگان کلاه قرمزی با مدیران تلویزیون برای روی آنتن بردن نسخه سال 93 آن هم مزید بر علت شد تا «بینندگان عزیز» انتظار یک نوروز تماشایی را داشته باشند. وقتی در آستانه لحظه تحویل سال مهران مدیری روی صفحه تلویزیون ظاهر شد و از حضور خود در سال جدید با یک سریال تازه خبر داد، همه‌‌چیز دست به‌دست هم داده بود تا سال 93 برای هنردوستان رنگ و بویی متفاوت از چند سال اخیر بگیرد. آنچه می‌خوانید نگاهی است به رویدادهای هنری نخستین‌ماه سال 93از یک زاویه متفاوت.

فروش 10میلیاردی فیلم‌های نوروزی

پنجمین فیلم مسعود ده‌نمکی در مقام کارگردان خیلی زود اسب خود را برای یک فروش رؤیایی دیگر زین کرد و سال به پایان نرسیده بود که رکورد فروش یک‌میلیارد تومان را پشت سر گذاشت. حالا معراجی‌ها در آستانه ثبت رکورد 5میلیارد تومان فروش در سراسر ایران در حدود یک‌ماه اکران است و احتمال دارد رکورد «اخراجی‌ها» و «رسوایی» را هم در روزها و هفته‌های آینده بشکند. از سوی دیگر، کمال تبریزی با کمدی «طبقه حساس» وارد گود رقابت با معراجی‌ها شد و گرچه در تهران توانست از آن سبقت بگیرد ولی در شهرستان‌ها به خوبی رقیب قدر خود عمل نکرد تا در مجموع فروش تهران و شهرستان با فاصله از فیلم ده‌نمکی بایستد. وضعیت برای «چ» و «خط ویژه» تا حدودی مساوی پیش رفت تا 2فیلم تحسین‌شده سی‌و‌دومین جشنواره فیلم فجر هم فروش میلیاردی را در بهار سینمای ایران تجربه کنند. طبیعی است فیلم دفاع‌مقدسی ابراهیم حاتمی‌کیا و فیلم برگزیده تماشاگران جشنواره فیلم فجر پارسال به کارگردانی مصطفی کیایی باید از همین فروش خوب در رقابت با 2فیلم کمدی و پرمخاطب خشنود باشند. هر چند اکران هر 4فیلم ادامه دارد و شاید با اندکی خوش‌بینی بتوان برای «چ» و «خط ویژه» فروشی 2میلیاردی پیش‌بینی کرد. 10میلیارد تومان گیشه فیلم‌های نوروزی در اسفند 92و فروردین93 رقمی نیست که به این زودی‌ها از ذهن دوستداران سینما بیرون برود. حالا دیگر کمتر کسی می‌تواند جایگاه مسعود ده‌نمکی را به‌عنوان سازنده 5فیلم از پرفروش‌ترین‌های تاریخ سینمای ایران نادیده بگیرد. ترکیب کمال تبریزی، پیمان قاسم‌خانی و رضا عطاران هم در پازل تاکتیکی سینمای ایران حسابی جواب داده و از همین امروز می‌توان روی فروش هر فیلمی با حضور این مثلث رؤیایی حساب کرد.

برگ برنده پایتخت: ارسطو عامل!

حالا دیگر ارسطوی به‌شدت ازدواجی در کنار نقی معمولی به جزئی جدایی‌ناپذیر از مجموعه «پایتخت» سیروس مقدم تبدیل شده‌اند. اگر محسن تنابنده را مغز متفکر و همه‌کاره گروه تولید این سریال محبوب بدانیم، احمد مهرانفر برگ برنده پایتخت در تمام صحنه‌هایی است که حضور دارد یا ذکر خیر ارسطو عامل به میان می‌آید؛ بازیگری که نه مثل مهران احمدی ادای گویش مازندرانی را درمی‌آورد و به‌شدت مصنوعی و غلوشده حرف می‌زند نه متکی به شیرین‌زبانی‌های تنابنده در نقش نقی است. مهرانفر خود ارسطو است؛ جوانی که از همان ابتدا در آرزوی ازدواج بود و سرانجام در پایان فصل سوم سریال به آرزوی خود رسید. پایتخت 3نشان داد که دوقلوهای دوست‌داشتنی 2فصل قبلی را به راحتی می‌توان از روند داستان و ماجراها حذف کرد، هما با بازی بسیار خوب ریما رامین‌فر گاهی وقت‌ها از شدت خوب و مثبت بودن دل مخاطبان را می‌زند، بابا پنجعلی و اجرای بی‌نقص علیرضا خمسه صرفا در برخی صحنه‌ها خیلی خوب جواب می‌دهد و فهیمه با بازی باورپذیر نسرین نصرتی شخصیتی حاشیه‌ای است تا اصلی.

در این میان، تنها 2شخصیت هستند که پایتخت بدون حضور آنها هرگز شکل نمی‌گیرد و پایتخت نمی‌شود: نقی و ارسطو. تکلیف نقی که معلوم است! حالا نوبت می‌رسد به بازیگری که آخ آخ آخ آخ گفتن‌هایش معرکه است، انگلیسی حرف زدنش منحصر به‌خود اوست، بیبی گفتن به همسر چینی‌اش را یک لحظه فراموش نمی‌کند، می‌داند چطور مثل یک راننده تریلی ترانزیت حرف بزند، راه برود و قیافه بگیرد. ارسطو همه این ریزه‌کاری‌ها را مدیون بازیگری است که از صحنه تئاتر به صفحه تلویزیون آمد و با همین یک نقش ماندگار شد. ارسطو برای مهرانفر یک نقش به‌اصطلاح خودش «لاکچری( Luxury) » یا تجملاتی است و جالب اینکه در هر 3فصل پایتخت هم نقشی کلیدی و تعیین‌کننده در روند به نتیجه رسیدن ماجراها داشته است. فقط به یاد بیاورید صحنه خندیدن‌های ریز او را جایی که نقی فهمیده بود مدتی است دارد غذای حیوان خانگی می‌خورد! این خنده‌ها منحصر به ارسطو است و او حتی می‌تواند بسیاری از واکنش‌های دوست‌داشتنی این شخصیت را به نام خودش ثبت کند! در پایتخت 4، اگر چو چانگ ارسطو را رها کرده و برای مدتی به سرزمین مادری‌اش رفته باشد، این شخصیت محبوب می‌تواند آنقدر همراه پسرخاله‌اش نقی ماجرای کمدی بیافریند که مخاطب اصلا به یاد نیاورد این آدم به‌شدت ازدواجی سر ازدواج کردن چه بلاها که سر خودش و دیگران نیاورده است!

کلاه‌قرمزی 93: تکرار در تکرار!

خیلی‌ها می‌گویند و احتمالا از روی عادت می‌گویند که ماجراهای آقای مجری، کلاه قرمزی و دوستانش همیشه برگ برنده شبکه 2برای تعطیلات نوروز است؛ از یک منظر این دیدگاه درست است؛ اگر این مجموعه نمایشی را با سریال‌های نوروزی چند سال اخیر شبکه 2مقایسه کنیم؛ مجموعه‌هایی که معمولا در رقابت با سریال‌های نوروزی شبکه‌های یک و 3کم می‌آورند و قربانی زمان پخش نامناسب هم می‌شوند. این ماجرا امسال هم به نوعی تکرار شد و «خوب، بد، زشت» منوچهر هادی نتوانست با وجود بهره بردن از انبوه ستاره‌ها چندان برای خودش بیننده دست و پا کند. جور این ناکامی را طبق معمول چند سال اخیر کلاه‌قرمزی 93کشید و با رو کردن عروسک‌های تازه مخاطبان و دوستدارانش را سرگرم کرد اما قطعا ایرج طهماسب و گروه تولید کلاه‌قرمزی می‌دانند که حاصل دسترنج‌شان نسبت به سال‌های قبل چندان چنگی به دل نمی‌زد. حضور شخصیت عروسکی عزیزم ببخشید فرزند لطفا شاید در نخستین و دومین دیدار کمی لبخند به لب مخاطبانش آورد ولی در دیدارهای بعدی تقریبا همه مخاطبان می‌توانستند دیالوگ‌های او را از حفظ بگویند و این قابل‌پیش‌بینی بودن و دیالوگ‌های تکراری برای عروسک‌های کلاه‌قرمزی یعنی یک گام بزرگ رو به عقب. همیشه هم که نمی‌توان همه کمبودها را با دعوت از چهره‌های سرشناس سینمایی به‌عنوان مهمان جبران کرد. احتمالا خود نگار جواهریان هم امسال نمی‌دانست چرا حضورش در کلاه‌قرمزی 2قسمت طول کشید و اصلا دعوایش با عروسک‌ها سر چه بود؟ شهاب حسینی هم ناچار بود حدود 10دقیقه به انبوه سؤال‌های تکراری عزیزم ببخشید جواب بدهد و در آخر مثل دیگران از خوردن آب یا چای یا قهوه یا هر چیز دیگر منصرف شود. آنچه از دهان شخصیت بچه فامیل دور بیرون می‌آمد هم خلاصه شده بود در چند جمله و کلمه محدود. زیاد شدن تعداد عروسک‌ها عرصه را برای هنرنمایی هر کدام از آنها محدود و محدودتر می‌کند و به همین دلیل ساده امسال دیگر خبری از بامزه‌بازی‌های آقای همساده یا یکی‌دو عروسک دوست‌داشتنی دیگر نبود. کلاه‌قرمزی 93 بی‌تردید قربانی کمبود زمان پیش‌تولید و فیلمنامه ضعیف شد و اگر قرار باشد سال آینده هم اوضاع به همین ترتیب پیش برود، بهتر است تلویزیون، کلاه‌قرمزی 92 به قبل را در برنامه پخش نوروزی بگذارد.

آقاخانی و رفقا: خوبی چه بدی داشت؟

فیلمنامه برزو نیک‌نژاد با تجربه موفق سریال مناسبتی «دودکش»، گروه بازیگران مجرب شامل هومن برق‌نورد، مهران رجبی، بیژن بنفشه‌خواه، مهران غفوریان، مریم امیرجلالی و یکی‌دو چهره دیگر به علاوه سعید آقاخانی روی صندلی کارگردانی و یک مناسبت شاد مثل نوروز می‌توانست نتیجه‌ای رؤیایی برای سریال نوروزی شبکه 3رقم بزند اما آنچه در نهایت در قالب «روزهای بد به در» روی آنتن رفت، آب سردی بود بر سر دوستداران سریال‌های طنز. برق‌نورد با تلفیق شخصیت فیروز در دودکش و صدای شخصیت دزد سریال «دزد و پلیس» آقاخانی به علاوه تکان‌های عجیب و غریب سر و گردن به تیپی تازه و البته تکراری رسید، رجبی و امیرجلالی همان بودند که در سریال‌های قبلی بارها و بارها دیده بودیم، بنفشه‌خواه چیزی فراتر از بازی‌های قبلی خودش ارائه نداد و غفوریان هم که در سال‌های اخیر بهترین هنرنمایی خود را در نقش خلافکار زندانی «شوخی کردم» مهران مدیری نشان داده است. اگر بگوییم آقاخانی مثل همیشه یک کارگردانی استاندارد در سطح تلویزیون داشته، می‌توان ضعف اساسی روزهای بد به در را تا حدودی به فیلمنامه نیک‌نژاد نسبت داد. هر چه باشد، هم او و هم آقاخانی سال گذشته برای نخستین بار روی صندلی کارگردانی سینما نشستند و با فیلم‌هایشان در بخش مسابقه فیلم‌های اول جشنواره فجر حضور داشتند. طبیعی است یک کارگردان و فیلمنامه‌نویس در کمتر از 6‌ماه نمی‌توانند هم یک پروژه سینمایی را برای نمایش در جشنواره آماده کنند هم یک مجموعه مناسبتی را به سرمنزل مقصود برسانند. از آقاخانی قبلا کارهایی تماشایی دیده‌ایم و منتظر سریال‌های طنز او برای ماه‌ها و سال‌های آینده می‌مانیم.

انتخاب ویژه: شورای نظارت بر صدا و سیما

حتی بدبین‌ترین منتقدان هم تصور نمی‌کردند یکی از ارکان سازمان صدا و سیما چنین صریح و بی‌محابا سریال‌های نوروزی تلویزیون را به بوته نقد بکشد و نتایج را بدون کم و کاست در اختیار رسانه‌ها، مخاطبان و افکار عمومی بگذارد. وقتی شورای نظارت بر صدا‌و‌سیما ریزبینانه و دقیق درباره کیفیت فنی و هنری سریال‌های چهارگانه نوروزی اظهارنظر کرد، خیلی‌ها امیدوار شدند شاید سال آینده دیگر مجموعه‌های بی‌کیفیت نوروزی روی آنتن نرود؛ اتفاقی که احتمالا در دوره رئیس جدید سازمان صدا و سیما چندان هم دور از ذهن نخواهد بود. براساس گزارش کارشناسان شورای نظارت، از میان 4مجموعه نوروزی، تنها «پایتخت 3» کیفیتی قابل‌قبول داشت و «روزهای بد به در» و «خوب، بد، زشت» متوسط بودند. نکته عجیب و جالب هم مربوط می‌شد به «ما فرشته نیستیم» شبکه تهران که تقریبا در تمام نظرسنجی‌ها رده آخر را به‌خود اختصاص داد و در نهایت شورای نظارت بر صدا و سیما تیر خلاص را به آن زد. اصلا کسی نیست بگوید چه دلیلی برای ساخته شدن این سریال بسیار ضعیف وجود داشته است؟ سریالی که کارشناسان شورا هیچ نکته مثبتی در آن ندیده‌اند!

کد خبر 256429

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز