مجموع نظرات: ۰
چهارشنبه ۱ آذر ۱۳۸۵ - ۰۵:۲۲
۰ نفر

سجاد نوروزی: این نوشتار را می‌توان با شرح انواع مصائب فیزیکی زیست آپارتمانی و سخن‌راندن در نقد عدم مهندسی‌سازبودن این سازه‌ها انباشت اما قاطعانه می‌توان گفت مشکلات عمرانی امروز تهران، از «مشکلات اجتماعی» آن نشات گرفته است.

پس ما حوزه تحلیل خود را در امور اجتماعی متمرکز می‌کنیم. اولین شهرهای جدید که در اروپا به وجود آمدند، محصول توسعه بورژوازی ملی و مامن بورژواها بودند. بورژوازی جدا از ماهیت اقتصادی خود، یک «فرهنگ اجتماعی» بود که در ره‌توشه خود، «شهرنشینی مدرن» را به ارمغان آورد. به مرور زمان، «شهرنشینی اروپایی» باعث شکل‌گیری هویت شهروندی شد؛ یعنی شهرنشینی به نوعی عامل توسعه سیاسی - اقتصادی - فرهنگی در مغرب زمین تبدیل شد.

اما در ایران ما شهرنشینی، قبل از نضج‌گیری سرمایه‌داری و بورژوازی رخ عیان کرد و هیچ‌گاه باعث به‌وجودآمدن مفهوم «شهروند» در متن جامعه ایران نشد. مفهوم شهروند(citizen) در یک پهنای وسیع معناشناختی قرار دارد؛ بدین معنی که صرف زندگی در شهر نمی‌تواند باعث شناسایی فرد به عنوان «شهروند» شود. مشخصه اصلی شهروند، همانا برخورداربودن از حقوق مدنی است؛ حقوقی که موجد حق زیست متناسب اقتصادی و حقوق گوناگون اجتماعی باشد.

با این وصف، ما در ایران هنوز موفق به کسب تمامی‌این موارد نشده‌ایم. «شهروندمداری» هنوز به بنیاد اصلی تعیین حقوق اجتماعی و فردی مبدل نشده است.
همین امر را می‌توان به عنوان سنجه‌ای  برای بررسی کیفیت آپارتمان‌نشینی ایرانی، در نظر گرفت. در ایران، مردم از روی «اجبار» به آپارتمان‌نشینی روی آورده‌اند. هنگامی‌که منابع اقتصادی، اجازه داشتن مسکن ویلایی را ندهد، لاجرم به آپارتمان‌نشینی روی می‌آورند. به طور کلی، خلق‌وخوی ایرانی که همواره به «خانه فراخ» گرایش داشته، پذیرای زیست محصور در یک «قوطی» 70 تا 120متری نیست. مصداق اصلی این امر را می‌توان در الگوی فراغت و تفریح ایرانیان جست‌وجو کرد. اصلی‌ترین تفرج‌گاه مردم ما طبیعت و محیط‌های سرسبز است؛ نه موزه و سینما و باغ‌وحش و رستوران که از مشخصه‌های تفریح در زیست مدرن شهری است.

بنابراین واضح است که هنگامی ‌که فرد از روی «اجبار» در جایی سکنی گزیده باشد، به الزامات آن بی‌توجه می‌شود. تمام تئوری‌های جامعه‌شناختی، پذیرش آگاهانه و جامعه‌پذیری اصل محترم‌شمردن هنجار(norm) است. این پذیرش آگاهانه، در زیست آپارتمانی ایرانی محلی از اعراب ندارد؛ پس آن‌چه می‌شود که هر روز ناظر آن هستیم.

به قصد نتیجه
در اسلام «حق‌الناس» امری است که بسیار مورد تاکید قرار گرفته و نسبت به پایمال‌شدن آن هشدار داده شده است. به نظر می‌رسد با توجه به بافت مذهبی جامعه ایران، این امر باید مکررا به شهرنشینان ایرانی تذکر داده شود. اگر آپارتمان‌نشین‌های ما نمی‌توانند خود را منطبق با الزامات این‌ گونه خاص زندگی شهری ‌کنند، حداقل باید بدانند که پایمال‌کردن حقوق دیگران و آزار ساندن به دیگران، امری است که از لحاظ عقیده اسلامی، ‌زیر سئوال است و این بار «مسلمانی» آنان در صورت آزار دیگران، زیر سئوال خواهد رفت؛ نه مثلا غیرمهندسی‌سازبودن سازه شهری آنان!

از سوی دیگر، به نظر می‌رسد در شرایط اقتصادی امروز جامعه ایران،  از آپارتمان‌نشینی و بالطبع مصائب آن، گریزی نیست. فی‌المثل به نظر نمی‌رسد که حداقل در تهران ما بتوانیم در کوتاه‌مدت شاهد کارآمدشدن یا مدرن‌شدن زیست آپارتمانی شویم اما چاره کار، رجعت به گذشته‌هاست و نه حرکت در این مسیر پر مصیبت؛ باید به ریشه قضایا پرداخت. آپارتمان‌نشینی در ایران - برعکس جوامع غربی - محصول یک بدسامانی اقتصادی و بحران اجتماعی است. تا ریشه‌های این مشکل رخت برنبندد، حکایت پرسوزوگداز آپارتمان‌نشین‌ها باقی است...!

کد خبر 8956

پر بیننده‌ترین اخبار شهری

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز