شنبه ۲ خرداد ۱۳۸۸ - ۰۹:۲۸
۰ نفر

نصرت‌الله سیفی: در روزهای جمعه و شنبه مصادف با چهارم و پنجم اردیبهشت ماه 1388 کنفرانس مهمی در مورد گاز طبیعی برگزار شد.

در این کنفرانس که با نام «گاز طبیعی برای اروپا: امنیت و همکاری» در صوفیه بلغارستان و با حضور 28 کشور تولید‌کننده و مصرف کننده عمده و اتحادیه اروپا به علاوه آمریکا برگزار شد، از ایران، یعنی دومین دارنده مخازن گاز طبیعی جهان دعوت به عمل نیامده بود.

از طرفی ولادیمیر پوتین، نماینده نخستین تولید‌کننده و صادر کننده‌ گاز جهان یعنی روسیه نیز در آخرین لحظه از حضور در اجلاس خودداری کرد  و نهایتاً این اجلاس بدون صاحبان اول و دوم مخازن گاز طبیعی جهان برگزار شد.

در این کنفرانس سران که موضوع آن نقش حیاتی برای اروپا دارد، طرح‌های استراتژیک اروپایی‌ها برای متنوع‌سازی‌ منابع تأمین گاز طبیعی اروپا و خروج از بحران فعلی که کمبود منابع تأمین و وابستگی بیش از حد به روسیه است مطرح شد.

وقتی صحبت از چنین طرح‌هایی می‌شود، پیش کشیدن پروژه نابوکو اجتناب‌ناپذیر است و صحبت کردن از نابوکو بدون طرح موضوع با ایران، معادل است با قصد رانندگی با اتومبیل بدون داشتن سوخت کافی! قبل از پرداختن به طرح نابوکو و نقش جمهوری اسلامی ایران در این طرح لازم است مروری بسیار کوتاه بر مواضع کشورهای اروپایی و آمریکا و روسیه در اجلاس اخیر گاز طبیعی اروپا داشته باشیم.

در سال 2006 میلادی رئیس‌جمهوری وقت روسیه، اعلام کرد که کشورش سندی استراتژیک تحت عنوان تأمین انرژی با رویکردی بین‌المللی را تهیه کرده و قصد دارد به‌عنوان یک تأمین‌کننده اصلی انرژی ایفای نقش کند. جالب اینکه کمتر از یک هفته پس از آن مناقشات گازی روسیه با اوکراین به اوج خود رسید و منجر به قطع گاز اوکراین در زمستان همان سال شد.از آن تاریخ مناسبات انرژی اروپا با روسیه وارد عرصه جدیدی شد. وابستگی بیش از حد اروپا به واردات انرژی به‌صورت گاز طبیعی و نفت خام از روسیه، نیاز به متنوع‌سازی‌ مبادی تأمین انرژی اروپا را دوچندان کرد، فلذا طرح‌هایی مانند افزایش خرید از شمال آفریقا، خط لوله نابوکو یا ال‌ان‌جی قطر مطرح و مذاکرات ادامه یافت.

از طرفی روسیه نیز با مطالعه برای احداث خطوط لوله جدید و کارخانه‌های ال‌ان‌جی و سرمایه‌گذاری در آنها قصد گسترش نفوذ در اروپا را دارد.به‌عنوان مثال با طرح خط لوله جریان جنوبی (south stream) یا طرح ال‌ان‌جی اشتوک‌مَن، ‌قصد دارد اعتماد اروپا را برای خرید بیشتر از روسیه جلب نماید.موضع آمریکا در این بین کمک به متحدین راهبردی در اروپا و حمایت از طرح‌های تأمین گاز غیرروسی است. به نحوی که طبق اخبار واصله حتی مذاکرات با برخی کشورهای دارای مخازن گازی را نیز آغاز کرده و تمایل به ایجاد خطوط لوله غیروابسته به روسیه مانند خط لوله نفتی باکو- تفلیس- جیحان (BTC) دارد.

نکته جالب توجه برخورد دوگانه ‌غربی‌ها با مسئله ایران است. مثل آنها، مصداق «با دست پس می‌زند با پا پیش می‌کشد» شده است.به نحوی که نماینده آمریکا، ریچارد، در این اجلاس به خطرناک بودن ورود گاز ایران به اروپا اشاره می‌کند از طرفی تمایل آمریکا برای تأمین گاز پروژه نابوکو توسط ایران را مطرح کرده و امیدوار است علائم مثبتی از سمت ایران دریافت کند.

در نهایت اجلاس با صدور بیانیه‌ای با اشاره و تاکید بر توسعه ‌زیرساخت‌های بین‌المللی گاز، خطوط لوله، ترمینال‌های ال‌ان‌جی و ذخایر استراتژیک به کار خود پایان داد، که لازم است مورد توجه جدی جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد.

تاریخچه خط لوله نابوکو

این طرح عبارت است از احداث خط لوله‌ای برای انتقال گاز طبیعی از منتهی‌الیه شرق ترکیه تا مرکز اروپا. نقطه فیزیکی شروع خط لوله در چند کیلومتری مرز ایران و ترکیه و در داخل خاک ترکیه در ارزروم قرار دارد. نقطه پایانی آن در خاک اتریش و موضعی به نام بوم‌گارتن است.این خط لوله قرار است از خاک 5 کشور( ترکیه، بلغارستان، رومانی، مجارستان و اتریش) عبور کند. طول آن 3300کیلومتر و حداکثر قطر آن 56 اینچ و ظرفیت نهایی آن 31میلیارد متر مکعب در سال برآورد شده است.درصورت وصل گاز به بوم‌گارتن، که یک ترمینال اصلی توزیع گاز است، عملاً گاز جاری در این خط لوله به اکثر بازارهای اروپایی خواهد رسید. در نهایت قرار است نیمی از گاز عبوری به بوم گارتن برسد و بقیه در کشورهای عبوری مصرف شود.

مؤسسان اولیه این کنسرسیوم حمل‌ونقل در خرداد1381 پنج شرکت OMV اتریش (که 20درصد سهام آن متعلق به شرکت سرمایه‌گذاری ابوظبی است)، MOLمجارستان، ترانس‌گاز‌ رومانی، بلغار‌گاز بلغارستان و بوتاش ترکیه بودند. بعدها و در بهمن 1386 شرکت RWE آلمان هم به این گروه پیوست. شایعاتی در رابطه با پیوستن گاز دو فرانس فرانسه هم منتشر شد ولیکن ترک‌ها با پیوستن آنها مخالفت کردند.

شرکت ملی صادرات گاز ایران هم به نمایندگی از شرکت ملی نفت ایران در مذاکرات خود با رهبر کنسرسیوم یعنی OMV تمایل خود برای پیوستن به کنسرسیوم حمل‌ونقل را اعلام کرد اما آنها به نمایندگی از اعضای کنسرسیوم همواره بیان می‌کردند که سیاست کنسرسیوم، عدم‌ورود تأمین‌کنندگان گاز در بخش حمل آن است و ایران به‌عنوان یک تأمین کننده اصلی مطرح است.

البته اخیراً زمزمه پیوستن SOCAR جمهوری آذربایجان، گاز پروم روسیه و شرکت نفت و گاز قزاقستان که تأمین‌کنندگان بالقوه گازی هستند در این پروژه مطرح شده‌است.اتحادیه اروپا در راستای برنامه‌های ایجاد امنیت تأمین انرژی، متقّبل شد 50درصد از هزینه مطالعات و بازاریابی طرح تا رسیدن به نقطه تصمیم‌گیری نهایی برای سرمایه‌گذاری (F I D) را بدهدکه به معنی هزینه چند ده میلیون دلاری است.

پس از پیشرفت مطالعات مهندسی و بازاریابی، کشورهای عبوری بیانیه‌ای در رابطه با حمایت از اجرای طرح را در خرداد 1385 صادر کردند و در خرداد 1387 هم نخستین قرارداد گازی بین بلغارستان و جمهوری آذربایجان بسته شد تا نخستین مشتری این بزرگراه گازی مشخص شود.

ابتدای سال مسیحی جاری اتحادیه اروپا طرح کمک 250 میلیون یورویی را برای تأمین بخشی از هزینه‌های اجرای طرح مطرح کرده است البته هزینه اجرای این طرح نزدیک به 8 میلیارد یورو برآورد شده است و 3 سال به طول می‌انجامد.

در پیش فرض‌های اولیه درخصوص منابع تأمین گاز این طرح، کشورهای آسیای میانه و خاورمیانه و مشخصاً ایران، ‌آذربایجان، ترکمنستان، مصر و عراق مطرح بودند. سهم ایران از آن میان 10 میلیارد متر مکعب بوده است وسهم آذربایجان 8، ترکمنستان 6 ومصر و عراق نیز 6 میلیارد متر مکعب پیش‌بینی شده بود.

واقعیت‌های نابوکو

با وجود تمام افت و خیزها و خبرهای گوناگون که از پیشرفت این طرح حیاتی برای اروپا می‌رسد ذکر نکاتی ضروری است، زیرا توجه به واقعیاتی که تاکنون رخ داده است می‌تواند تصمیم‌گیری مدّبرانه از سوی ایران را  در پی داشته باشد. این نکات عبارتند از:

1- اجرای این طرح برای کشورهای اروپایی منفرداً و متفقاً حیاتی است. زیرا آنها در تأمین مایحتاج انرژی خود با مشکل روبه‌رو هستند. به همین دلیل اتحادیه اروپا تأمین مالی نیمی از هزینه‌های مطالعاتی را تقبل کرده و اخیراً هم قصد کمک مالی در شروع پروژه را دارد.

2- سیاست اجرایی مؤسسان طرح تاکنون چند بار دستخوش تغییر شده است. مثلاً عدم‌اجازه ورود به کنسرسیوم به تأمین‌کنندگان گاز که پس از مدتی مخدوش شد.

3- چندبار تاریخ امضای تامین مالی طرح (FID)، که یک نقطه عطف در اجرای پروژه است به تاخیر افتاد، این نشان دهنده عدم‌توفیق دست‌اندرکاران در نهایی کردن پیش‌نیازهای تصمیم‌گیری نهایی از جمله قراردادهای تأمین گاز بوده است.

4- نقش روسیه در تسریع و تسهیل گازرسانی به اروپا از طریق طرح‌هایی مانند ساوت استریم که از دریای سیاه عبور کرده مستقیماً به بلغارستان می‌رسد جالب است. همچنین سد کردن طرح‌های گاز رسانی از طریق دریای خزر به روش‌های گوناگون (جنگ و ناامنی در گرجستان و خرید هر گازی که در ترکمنستان امکان تولید دارد).

5- گروکشی‌های ترک‌ها از پروژه‌های عبوری از خاک آنها به اروپا یکی از تهدیدهای این پروژه است. به‌عنوان مثال حلمی گولر اخیراً ضمن اعلام ضرب الاجلی تا ماه آینده به کنسرسیوم نابوکو، خواستار تخصیص 15درصد از گاز عبوری از خط لوله به بازار ترکیه شده است. این مطلبی است که ترک‌ها مدت‌هاست در مذاکرات مستقل با ایران هم عنوان می‌کردند. ضمناً نخست‌وزیر ترکیه در بهمن 1387 نیز اتحادیه اروپا را به خروج از طرح نابوکو در قبال عدم‌پذیرش عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا، تهدید کرد.

6- از نقطه نظر اقتصادی و فنی، اجرای طرح‌هایی از این قبیل بدون حصول اطمینان از تأمین گاز، کاری بسیار پرمخاطره و غیراقتصادی است و عملاً ممکن نیست. حتی درصورتی‌که تمام ظرفیت خط لوله تکمیل شده باشد، اقتصادی بودن پروژه‌های رقیب مانند ال‌ان‌جی و دیگر خطوط لوله می‌تواند اجرای آن را تحت‌الشعاع قرار دهد.چرا این خط لوله بدون ایران میسر نیست. دلایلی وجود دارد که این طرح بدون ایران قابل اجرا نباشد:

1- عدم‌وجود منبع تأمین گاز کافی حتی درصورتی که ایران هم در طرح باشد:
با نگاهی به جمع تأمین‌کنندگان بالقوه می‌توان دریافت که تأمین‌کنندگان گاز زیادی برای این خط وجود ندارد. مصر دارای یک طرح به ظرفیت 2 میلیارد متر مکعب در سال است که  از طریق صحرای سینا،  اردن و سوریه، به شبکه ترکیه متصل می‌شود. درصورتی‌که هدف آنها گازرسانی به اسرائیل نباشد و عربستان هم گازی را به خط العربی وارد کند، تازه شاید کفاف نیازهای روز افزون سوریه و اردن و حداکثر ترکیه را بدهد.

عراق دچار بحران تأمین برق است. هر آنچه در شمال عراق احتمال کشف و تولید داشته باشد تا سال‌ها باید به مصرف نیروگاه‌های برق برسد تا حداقل شمال عراق را از انرژی بهره‌مند کند. ضمناً نابسامانی‌های امنیتی همچنان یک علامت سؤال بزرگ در مقابل این منبع احتمالی است. جمهوری آذربایجان دارای یک میدان گازی در دریای خزر به نام شاه دنیز است، که اتفاقاً ایران هم در آن دارای سهم است. هم‌اکنون جمهوری آذربایجان از طریق چند خط لوله به ترکیه نفت و گاز صادر می‌کند و تأمین گاز اضافی نیاز به سرمایه‌گذاری هنگفتی در بالادستی خواهد داشت.

هر چند جمهوری آذربایجان اخیراً اعلام کرده است می‌تواند سهم خود در تأمین گاز نابوکو را تا دو برابر افزایش دهد اما امکان اجرایی شدن چنین ادعایی مورد تردید است.روسیه با توجه به ارائه طرح ساوت استریم عملاً مخالف اجرای خط لوله نابوکو است. یا اگر قرار به کمک داشته باشد (مثلاً تأمین گاز خط نابوکو از طریق خط بلواستریم که هم‌اکنون به ترکیه وصل است) یک ساوت استریم دیگر از خط نابوکو خواهد ساخت که چون درست در جهت عکس اهداف اولیه طرح است با مخالفت اتحادیه اروپا روبه‌رو خواهد شد.

تأمین گاز از ترکمنستان و قزاقستان هم چالش‌های اساسی دارد. آمریکا و اروپا دل خود را به اجرای طرح خط لوله ‌ترانس کاسپین خوش کرده بودند. این طرحی است که شرق و غرب دریای خزر را به هم وصل می‌کند و به این ترتیب حجم زیادی گاز از خاک ترکمنستان مستقیماً به باکو و از آنجا به ترکیه منتقل می‌شود.

این طرح مانند طرح خط لوله نفتی باکو – تفلیس – جیحان به‌شدت مورد حمایت آمریکا بوده است و لیکن به سه دلیل اجرای آن عملی نشد. اول اینکه روسیه و چین با قراردادهای سنگین گاز ترکمنستان را پیش خرید کردند و اصولاً احتمال اینکه گاز بیشتری در ترکمنستان موجود باشد مورد تردید است.دوم اینکه ایران و روسیه با اجرای خط لوله در دریای خزر مخالفت می‌کنند زیرا رژیم حقوقی دریا نهایی نشده است. سوم و مهم‌تر اینکه ادامه مسیر
ترانس کاسپین یعنی از باکو تا ترکیه ناامن شده است. جنگ گرجستان با روسیه امید عبور از این مسیر را کم رنگ و پرمخاطره کرده است.

2- حذف سهمیه فرضی تأمین از ایران یعنی جایگزین کردن 10 میلیارد متر مکعب در سال. با توجه به موارد فوق که تأمین از ترکمنستان هم مورد تردید است، سؤال این است که کدام منبع قابل اتکایی وجود دارد؟

3- اگر ایران به‌عنوان یک تأمین‌کننده، کاملاً از معادلات هر خط لوله تأمین کننده ‌گاز اروپا (مانند نابوکو) حذف شود، احتمال ترانزیت ارزان و مطمئن گاز از خاک ایران هم از بین می‌رود.مثلا امکان صادرات گاز قطر از طریق خاک ایران به اروپا و نیز گاز ترکمنستان از طریق استان‌های شمالی ایران. در این صورت علاوه بر امکان تأمین گاز از ایران، امکان ترانزیت گاز از ایران هم از بین می‌رود.

اجرای طرح خط لوله عظیمی مانند نابوکو که آخرین برآوردها هزینه‌ای 9 میلیارد یورویی را اعلام کرده‌است بدون درنظر گرفتن تامین از ظرفیت آن و امکان ترانزیت دیگر از ظرفیت آن بحثی عبث و بیهوده است. با این وجود راه حل‌های جایگزین گران قیمتی هم وجود دارد که ممکن است اروپا درصورت اضطرار بیش از حد به آنها روی آورد.البته با توجه به تمایل جمهوری اسلامی ایران در گسترش بازارهای گاز طبیعی و فروش آن به اروپا و نیز نیاز شدید اروپا به منابع جدید گاز طبیعی فرصت مناسبی برای هردو طرف فراهم آمده است تا با شرایطی منطقی به مذاکره بپردازند.

کد خبر 81974

پر بیننده‌ترین اخبار صنعت و تجارت

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز