مرد جوانی که به دستور پسرخاله‌اش همسر او را به قتل رسانده بود، در اعترافات خود گفت: حتی اگر ۵ میلیون تومان می‌داد، باز هم نقشه او را اجرا می‌کردم.

دستگیری

به گزارش همشهری آنلاین، جوانی با دسیسه پلید پسرخاله‌اش دست به جنایتی هولناک و ناجوانمردانه زد. او که بعد از ارتکاب قتل مسلحانه به نیشابور گریخته بود، با لو رفتن ماجرای قتل دختر فیلمبردار (همسر صیغه‌ای پسرخاله‌اش) در حالی با دستور قاطع قاضی محمود عارفی‌راد (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) دستگیر شد که همسر مقتول با هوشیاری کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی و راهنمایی‌های مقام قضایی در چنگ قانون افتاده بود.

عامل اول با اتهام ارتکاب قتل

نامت چیست؟

مصیب هستم و سال ۱۳۷۵ به دنیا آمدم.

چند کلاس سواد داری؟

دیپلم ناقص هستم.

سربازی هم رفته‌ای؟

نه! به دنبال معافیت بودم.

سابقه کیفری هم داری؟

بله در سال ۸۹ به خاطر نزاع دسته جمعی و چاقوکشی به زندان رفتم. البته دیگران سر کارد را در جیبم دیده بودند که شهادت دادند و من روانه زندان شدم.

متاهلی؟

۶ سال قبل ازدواج کردم و یک فرزند ۱/۵ ساله دارم و همسرم دومین فرزندم را باردار است.

با همسرت چگونه آشنا شدی؟

از بستگان خیلی دور است پدربزرگ‌هایمان در یکی از روستاهای نیشابور با هم آشنا بودند که ما را به هم معرفی کردند.

مواد مخدر هم مصرف می‌کنی؟

از حدود ۱۰ سال قبل معتاد شدم.

اولین بار کجا مواد مصرف کردی؟

سال ۹۱ به تهران رفتم و در آنجا در یک نانوایی مشغول کار شدم. آنجا همکارانم در اتاقک بالای تنور استفاده می‌کردند. من هم از همان جا شروع کردم و خیلی زود معتاد شدم به طوری که این اواخر به خاطر گرانی مواد مخدر دیگر نمی‌توانستم هزینه‌های اعتیادم را تامین کنم.

چه شد که مواد را تجربه کردی؟

به وسوسه‌های همکارانم و مفت و مجانی بودن مواد که در ابتدا به من می‌دادند.

چه مدت در تهران بودی؟

یک سال و ۸ ماه در نانوایی کار کردم و دوباره به نیشابور آمدم و داماد شدم. بعد هم در آرماتوربندی ساختمان کار می‌کردم چون در نانوایی کاری پیدا نکردم.

چه شد که تصمیم گرفتی این جنایت وحشتناک را انجام بدهی؟

برای مخارج اعتیادم مانده بودم. انگشت پایم مویه کرده بود و نمی‌توانستم کار کنم. فقط اگر چند میلیون داشتم مشکلم حل می‌شد. در واقع به خاطر پولی که مسعود پیشنهاد کرد این کار را انجام دادم. حتی اگر ۵ میلیون هم می‌داد باز هم نقشه او را اجرا می‌کردم.

نقشه مسعود برای قتل همسر صیغه‌ای اش چه بود؟

او می‌گفت: من برای همسرم پول زیادی خرج کردم حتی طلا و گوشی آیفون خریدم ولی او اکنون می‌خواهد باغ ویلا را هم از من بگیرد. مسعود گریه می‌کرد و این حرف‌ها را می‌گفت. بعد هم نقشه قتل را مطرح کرد و مدعی شد که یک پولی هست با هم می‌خوریم. من هم قبول کردم. او اسلحه را در اختیارم گذاشت و همه مقدمات قتل همسرش را فراهم کرد. حتی بیل هم برای دفن جسد در محل گذاشته بود.

پشیمانی؟

خیلی. آن قدر عذاب وجدان داشتم که اگر دستگیر نمی‌شدم احتمال داشت خودم را به پلیس معرفی کنم. در خواب و بیداری وحشت داشتم و با نگرانی ترسناکی زندگی می‌کردم.

ریشه این جنایت را در چه می‌دانی؟

اعتیاد و کمبود محبت‌های خانوادگی. من قبل از این ماجرا ۳ بار دست به خودکشی زدم. پدرم سرایدار مدرسه بود و بیماری اعصاب و روان داشت به همین خاطر مدام در خانه درگیری داشتیم.

عامل دوم با اتهام معاونت در ارتکاب قتل

خودت را معرفی کن.

«مسعود-ع» و ۳۵ ساله هستم و تا کلاس دوم دبیرستان تحصیل کردم.

اهل مشهدی؟

در نیشابور به دنیا آمدم اما ۳ ساله بودم که به همراه خانواده‌ام به کرج رفتیم چون پدرم کارخانه ذوب فلزات داشت ولی از ۱۸ سالگی دوباره به نیشابور بازگشتیم.

چند ساله بودی که ازدواج کردی؟

۱۹ سال داشتم که با دختر دایی‌ام ازدواج کردم و اکنون دختری ۱۴ ساله و پسری ۶ ساله دارم که دخترم سنتور می‌نوازد و از ۶ سالگی زبان انگلیسی را به طور کامل آموخته است.

چه شد که به مشهد مهاجرت کردی؟

در سال ۹۳ ورشکسته شدم به همین خاطر به مشهد آمدم و در کنار برادرم به شغل «داربست» مشغول شدم تا ۲ سال قبل که خودم انبار زدم.

با همسرت حدیثه (مقتول) چگونه آشنا شدی؟

از طریق همسر یکی از دوستانم با او آشنا شدم و بعد از مدتی هم در سال گذشته او را عقد کردم که جشن کوچکی هم گرفتیم ولی نمی‌خواستم همسر اولم در جریان ازدواجم قرار بگیرد.

چه شد که تصمیم به قتل همسر صیغه‌ای‌ات گرفتی؟

مادر او اصرار داشت تا به صورت دایمی ازدواج کنیم. من هم برای اثبات عشقم و بنا به درخواست حدیثه باغ ویلا را به نام او سند زدم که قرار شد مدتی بعد باغ ویلا را به خودم بازگرداند. بعد بهانه‌گیری‌ها شروع شد و نمی‌خواستند باغ ویلا را به من بازگردانند. این در حالی بود که من خیلی برای حدیثه هزینه کرده بودم و هر بهانه‌ای برای پس گرفتن سند می‌تراشیدم فایده‌ای نداشت. به همین خاطر تصمیم به قتل گرفتم که خیلی اشتباه کردم.

نقشه قتل را خودت طراحی کردی؟

بله! همه امکانات را فراهم کردم بعد با پسرخاله‌ام (مصیب) تماس گرفتم چون می‌دانستم نیاز مالی دارد.

عذاب وجدان نداشتی؟

چرا! مگر می‌شود عذاب وجدان نداشته باشم! پنهانی به محل دفن جسد می‌رفتم و سر خاکش گریه می‌کردم. من حدیثه را دوست داشتم ولی...

ماجرا چه بود؟

۳۰ تیر امسال پرونده گم شدن زن ۲۶ ساله فیلم‌بردار مجالس عروسی در پلیس آگاهی خراسان رضوی در حالی مورد رسیدگی قرار گرفت که خودروی پراید وی در اطراف میدان حافظ مشهد کشف شد.

کارآگاهان با دستور ویژه قاضی عارفی راد تحقیقات گسترده ای را آغاز و همسر حدیثه را دستگیر کردند. این مرد ۳۵ ساله در اعترافات خود پرده از قتل مسلحانه همسر صیغه‌ای خود و دفن جسد او در نزدیکی باغ ویلا برداشت و همدست خود را لو داد.

بنابراین گروهی از کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ نجفی(رئیس دایره قتل عمد آگاهی) عازم نیشابور شدند و مصیب (عامل جنایت) را به دام انداختند. وی در بازجویی‌ها که توسط سروان عظیمی مقدم و با راهنمایی و نظارت مقام قضایی صورت گرفت به قتل حدیثه معترف شد.

کد خبر 810562
منبع: خراسان

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار حوادث

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۱۵:۰۴ - ۱۴۰۲/۰۹/۰۵
    9 0
    اصطلاح دختر برای شخص مؤنثی بکار برده می شود که هیچگاه ازدواج نکرده باشد. و تنها استثنای آن زمانی است که والدین فرزندشان را خطاب قرار می دهند. برای شخصی که ازدواج کرده و حد اقل ازدواج موقت ثبت شده دارد، واژه زن، خام، بانو و ... مناسب تر است. فارسی را پاس داریم
  • IR ۲۰:۱۶ - ۱۴۰۲/۰۹/۰۵
    3 0
    وقتی سرزندگی کسی اوارمیشی همینه دیگه
    • IR ۱۰:۱۹ - ۱۴۰۲/۰۹/۰۶
      5 0
      آتش مهیب فتنه با شعله ای کوچک و حتی جرقه ای کوچک شعله ور می شود. بیائید به حق خود قانع باشیم و بر نفسمان کنترل داشته باشیم. تمام امال دنیا ارزش ریخته شدن خونی بر روی زمین را ندارد.