در تهران قدیم مکتبخانه‌ها در میان مردم همپای اماکن متبرکه اعتبار و قداست داشتند و به همین دلیل اغلب برای مکتبخانه‌ها نذر می‌کردند. البته به جز نذر و نیاز، درس خواندن در مکتبخانه‌ها قصه‌ها و حواشی جالبی هم داشته که برای شما از آنها خواهیم گفت.

مکتب خانه

همشهری آنلاین - بهاره خسروی: مکتبخانه مکانی بود که در آن کودکان به درس و سواد می‌نشستند و  معلم زن با عنوان ملاباجی و آموزگار مرد هم به اسم ملای مکتبدار با دریافت اجرت ماهانه، فرزندان خردسال مردم را سرپرستی می‌کردند و به آنها خواندن و نوشتن آموزش می‌دادند.

قصه‌های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

سعید وزیری، نویسنده، پژوهشگر و نویسنده، در سیزدهمین نشست تهران‌شناسی همشهری با اشاره به جایگاه ارزشمند مکتبخانه‌ها در میان مردم تعریف می‌کند: «درجه اعتقاد مردم به مکتبخانه‌ها تا حدی بود که در گرفتاری‌ها بر آن نیت و نذر و نیاز کرده، مراد و حاجت می‌خواستند. نذرهای آنها آش، پلو و حلوا بود که به طلاب می‌دادند. نیاز کودکان مکتبخانه‌ها شیرینی، شربت، میوه و وسایل درس و مشق، مانند کتاب، کاغذ، قلم، دوات، رخت، کفش و کلاه عید، پیراهن و شلوار سیاه برای محرم، بود که در نذورات مردم دیده می‌شد.»

 بچه‌مایه‌دارها به مکتبخانه نمی‌رفتند

یکی از رسم‌های جالب مردم تهران به‌ویژه خانواده‌های ثروتمند گرفتن معلم خصوصی یا معلم سرخانه برای باسوادکردن آنها بود. سعید وزیری‌ می‌گوید: «خانواده‌ ثروتمندان فرزندان خود را به مکتبخانه‌ نمی‌فرستادند و برای آنها معلم خصوصی و سرخانه می‌گرفتند تا اطفال‌شان در خانه درس بخوانند و فرزندان‌شان تا پیش از ۱۸یا ۲۰سالگی جز برای شکار یا تیراندازی از خانه بیرون نمی‌رفتند.»

عکس | از نذر برای مکتبخانه تا معلم سرخانه بچه‌های اغنیا

آموزش دروس غیرقرآنی

پایه اصلی و مهم آموزش‌های مکتبخانه‌ای کتاب قرآن بود. اما در کنار قرآن، همه بچه‌ها باید یکسری کتاب‌های دیگری مانند دیوان حافظ، گلستان سعدی و... را می‌خواندند. سعید وزیری در این‌باره توضیح می‌دهد: «دروسی که در مکتبخانه برای شاگردان تدریس می‌شد غیر از آموزش‌های قرآنی، صرف و نحو، مطالعه متون مذهبی، دروسی همچون موش و گربه عبید زاکانی، دیوان شعرایی مانند سعدی و حافظ، گلستان سعدی، جامع عباسی، ابواب‌الجنان، تاریخ نادری، تاریخ معجم، نان و حلوای شیخ‌بهایی، پندنامه عطار و حیله‌المتقین علامه محمدباقر مجلسی بود.»

ماجرا برای پسرها متفاوت بود؛ آنها می‌توانستند تا مراحل بالاتر در صورت تمایل ادامه تحصیل دهند. سعید وزیری می‌گوید: «البته نظام آموزشی به‌گونه‌ای بود که پسران می‌توانستند در صورت داشتن استعداد به مراحل بالاتری بروند و در نهایت به مدرسه علمیه بروند و فقه و اصول را تکمیل کنند. برای دختران راه یافتن به مدارس علمیه ممکن نبود. مردم اگر دختران خود را به مدرسه می‌فرستادند برای این بود که قرآن بخوانند و با بعضی از مسائل دینی آشنا شوند. در این مکتبخانه‌ها، گاهی کتاب‌های نوحه خوانده می‌شد.»

ماجرا برای پسرها متفاوت بود و آنها می‌توانستند تا مراحل بالاتر در صورت تمایل ادامه تحصیل دهند. سعید وزیری می‌گوید: «البته نظام آموزشی به‌گونه‌ای بود که پسران می‌توانستند در صورت داشتن استعداد به مراحل بالاتری بروند و در نهایت به مدرسه علمیه بروند و فقه و اصول را تکمیل کنند. برای دختران راه یافتن به مدارس علمیه ممکن نبود. مردم اگر دختران خود را به مدرسه می‌فرستادند برای این بود که قرآن بخوانند و با بعضی از مسائل دینی آشنا شوند. در این مکتبخانه‌ها، گاهی کتاب‌هایی مانند نوحه عزاداری خوانده می‌شد.»

مکتب رفتن برای کسب مال

تا دوره ناصرالدین ‌شاه تعریفی از مدرسه به شکل امروزی نبود و اغلب به دلایل جالبی مانند کسب مال و پر کردن اوقات فراغت اهل خانه، بچه‌ها را به مکتبخانه می‌فرستادند. سعید وزیری تعریف می‌کند: «در دوره ناصرالدین‌شاه حکومت پرداختن به امور آموزشی را جزو وظایف خود نمی‌دانست. به همین دلیل بچه‌ها به ۲ صورت روانه مکتبخانه می‌شدند. عده‌ای به‌خاطر کسب مال و تعدادی را پدر و مادران‌شان برای از سر باز کردن و پر کردن اوقات فراغت به مکتبخانه می‌فرستادند.»

کد خبر 790836

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار دروازه طهرون

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha