تیتر آن گفتوگو «بدبین نباشید خودتان اذیت میشوید» واکنش بسیاری از دلمشغولان محیط زیست را برانگیخته بود. واقعیت این است که آنها نشانهای برای خوشبینی درباره اوضاع محیط زیست در ایران نمییافتند و تداوم نگرانی را منطقیتر میدانستند. اگر چه گفتوگوی امسال نه برای مرور فعالیتهای سازمان محیطزیست و بلکه صرفا در جهت بررسی صحت و سقم شایعات تغییر مدیریت این سازمان انجام شد ولی مقایسه دو گفتوگوی پارسال و امسال میتواند در این باره معیار مناسبی را پیش روی دغدغهمندان محیط زیست قرار دهد. ماجرا این است که انسان اساسا خوشبین و امیدواری مثل خانم واعظ جوادی هم نگرانتر شده است، خیلی نگرانتر...
- آیا قرار است شما برکنار شوید؟
نه، امروز(19/11/87) نهاد ریاستجمهوری آن را تکذیب کرد.
- چرا این قدر علیه شما شایعه وجود دارد؟ البته این شایعات بالای سر همه اعضای کابینه میچرخد.
این تحلیل شما خبرنگاران است. شایعه، شایعه است و اساس و بنیان ندارد. البته چند مسئله را میتوانم ارزیابی کنم. بالاخره نزدیک انتخابات است و این دور از انتظار نیست که پایههای کاری دولت آقای احمدینژاد را به نوعی سست کنند. از یک نظر دیگر وقتی بحث شایعه برکناری یا استعفا مطرح میشود، خب ممکن است سازمان یا وزارتخانه مورد نظر هم در کارش سست شود. در هر دو حالت خسارت است به کشور.
- تجربه به ما میگوید در پشت هر شایعه یک زمینهای وجود دارد. البته یک دیدگاه در این جریان مسائلی را مطرح میکند که ما چندان به آن توجهی نداریم. اما دیدگاه دیگری هم وجود دارد و آن اینکه میگویند خانم جوادی اساسا قاطی بازی طرحهای زودبازده و توسعه نیست؛ این در حالی است که دولت یک نگاه متفاوت به مفهوم توسعه دارد، از طبیعت میخواهد هزینه کند برای طرحهای ناپایدار اقتصادی و خانم جوادی در این زمینه همکاری لازم را ندارد به همین خاطر در دولت یک لابی وجود دارد برای فشار به خانم جوادی. قصدشان هم برکناری ایشان نیست بلکه وادارکردن ایشان به تمکین اجرای این طرحهاست.
اجازه بدهید این طور پاسخ بدهم: آن چیزی که من را در این مسئولیت قرار داد خدا بود و آن چیزی که باز من را پیش برد، خدا بود. به این اعتقاد دارم که محیط زیست از سر رحمت خدا برای همه است. خدا هیچ مرزبندی نکرده حتی برای کافر و مسلمانش. به همه هوای پاک داده. ما بهعنوان مسئولان حفاظتکننده این انفال باید برای همه طیفها کار کنیم. اینکه شما میگویید برداشتهای شخصی است. اینکه میگویند ممکن است در دولت یکی فشار بیاورد، ممکن است باشد؛ ممکن است هم نباشد؛ بالاخره رد نمیکنم.
ما وقتی طرحی میآید بررسی میکنیم، بازدید میدانی آن را انجام میدهیم، جلسات کارشناسی میگذاریم. خاطرم هست زمانی که پتروشیمی گلستان درخواست شده بود از دکتر آخانی (استاد دانشگاه تهران و گیاهشناس) دعوت کردیم و طی 2 جلسهای که با ایشان داشتیم نظرشان را درباره گیاهان شورپسند منطقه جویا شدیم. جلسهای عمومی هم با استاندار و مسئولان استان داشتیم که در نهایت به این منجر شد که نقطه مورد نظر برای پتروشیمی مناسب نیست و قرار شد مکان احداث، 7 کیلومتر جابهجا شود. در مجموع بهنظر آمد که مکان جدید مشکلی ندارد.
ما کار خودمان را براساس اصول علمی انجام میدهیم، بقیه برداشت آدمهاست. البته روزنامهها را نگاه میکنم و تقریبا همیشه با لبخند. گاهی اوقات بچهها توی دفتر حرص شان میگیرد. میگویم ناراحتی ندارد، مگر ما برای این میز آمدهایم که ناراحت بشویم، مینویسند دیگر. آدم اگر کارش را درست انجام بدهد نه نباید ناراحت بشود نه خوشحال. اگر کاری درست انجام بشود آنوقت میتوان گفت خدایا تو از من راضی باش که من این بخش را برای مردم حفظ کردم.
- آیا یک لابی قدرتمند در دولت بهدنبال طرحهای خاص عمرانی مثل پالایشگاه بهشهر است؟
من واقعا متوجه نمیشوم لابی یعنی چه؟
- اینکه یک شخصیت با نفوذ فشار بیاورد که مثلا حتما مونوریل ساخته شود...
لابی کلمه درستی نیست. یک چنین اتفاقی در دولت نمیافتد اما پیگیری هست. مصوبات استانی دائما پیگیری میشوند اما اینکه فشار باشد، نمیپسندم که بحث فشار را در این مورد استفاده کنیم.
- شما آدم صادقی هستید؛ به شما گفته نشده اگر طرح بهشهر را امضا کنید میشوید گل سر سبد دولت؟
نه ولی برای پالایشگاه جلسات زیادی داشتیم.
- چند جلسه؟
فکر میکنم 5 جلسه اما نه در سطح دولت. کسانی هستند که بعضی مسائل را پیگیری میکنند ولی نه در سطح دولت.
- ولی در یکی از جلسات یک شخصیت بلندپایه دولتی هم حضور داشته؟
در این که احداث پالایشگاه بهشهر صلاح نیست، تردیدی ندارم. خیلی چیزها درخواست میشود. هر درخواستی برای یک کار بزرگ یا فعالیت اقتصادی بزرگ مثل پالایشگاه یا پتروشیمی مشمول گزارش ارزیابی زیستمحیطی است. همه اینها برمیگردد به معاون انسانی سازمان. گزارش ارزیابی آنها میآید و مطالعه میشود. البته بخشهایی که احساس میکنم به نظارت دقیق تری نیاز دارد بهویژه در استانهای شمالی حتما از آنها بازدید میکنم. چرا که معتقدم محیط زیست شمال نباید دستخوش آسیبهای ناشی از توسعه شود.
- تصور ما این است که جریانی که از احداث پالایشگاه بهشهر حمایت میکند از سازمان محیط زیست قویتر است و در نهایت این پالایشگاه احداث میشود.
پیگیری که زیاد میشود. همین امروز یک برادر عزیزی تلفن کرد و گفت نمیشود با رعایت ملاحظات زیستمحیطی این پالایشگاه راهاندازی شود؟ به ایشان گفتم ریسکهای یک پالایشگاه یا پتروشیمی را به یاد بیاورید ؛ حتی عبور یک خط لوله را. ما تابستان امسال این تجربه را در زاینده رود داشتیم. یک پیمانکار راه، سهوا لوله نفت را تخریب کرد. این تخریب 98میلیارد تومان خسارت وارد کرد. 3 روز تمام مدیران استان و خود استاندار درگیر بودند تا نفت وارد آب شرب نشود. یک چنین بحثی را خدمت این برادر عرض کردم، گفتم شما در پایین دست منطقه مورد نظر 360 کیلومتر آبخوان دارید اگر یک چنین اتفاقی بیفتد خسارت آن قابل جبران نخواهدبود. بنابراین حتی اگر تمام ملاحظات زیستمحیطی هم رعایت بشود ریسک آن پذیرفتنی نیست.
- شما علاقهمندی مشاور عالی رئیسجمهور یا وزیر کار را برای پیگیری طرحهای عمرانی تحسین میکنید؟
خب، نامه مینویسند؛ برای خیلی چیزهای دیگر هم نامه مینویسند. ما هم رسما مینویسیم که مسئله مورد نظر، شدنی هست یا نیست. در واقع نظرات تخصصی سازمان را به آنها منعکس میکنیم.
- شما تصور میکنید در نهایت پالایشگاه بهشهر ساخته میشود یا نه؟
واقعا نمیدانم ولی با ساخت این پالایشگاه کاملا مخالفم.
- چند طرح مخرب را که شما اجازه ندادید اجرا شود و دیگر اجرا نمیشود نام ببرید؟
اینها را معاون انسانی بهتر میداند.
- منظور طرحهای بزرگی است که بر سر آنها چالش کردهاید.
عرض کردم معاون انسانی در ریز جریان اینهاست. با این حال یکی از آنها پالایشگاهی بود که میخواستند در جویبار بسازند که مخالفت کردیم و رد شد. متقاضی هم پذیرفت که جای دیگری را بررسی کند. میتوانید لیست طرحهایی از این دست را از معاون انسانی بگیرید.
- چند طرحی که نتوانستید مانع اجرای آنها شوید و در نهایت مجوز گرفتند را نام ببرید.
بسیاری از طرحها مجوز نگرفتند مثلا مناطق ویژه اقتصادی بهویژه برای فعالیتهای نفتی مجوز نگرفتند. از زمان دولتهای سابق هم فعالیتشان را شروع کردند.
- یعنی بدون مجوز سازمان محیط زیست کار میکنند؟
در مناطق ویژه این کار را میکنند. ما فشار میآوریم که تصفیهخانه و فیلترهایشان را رعایت کنند ولی عمدتا در این مناطق بدون مجوز کار میکنند.
- حتی در عسلویه؟
بله در عسلویه این اتفاق افتاده. به آنها اعلام کردیم. نمونه دیگر، الان با عملیات نفتی دارند تالاب آزادگان [هورالعظیم] را از بین میبرند.
- مگر شما ابزارهای قانونی برای اعمال حاکمیت در اختیار ندارید؟
در منطقه ویژه جای بحث دارد ولی برای تالاب آزادگان اقدام کردیم.
- معمولا راهاندازی مناطق ویژه برای ارائه تسهیلات گمرکی و اقتصادی است ظاهرا برای تسهیلات زیستمحیطی هم قوانین نانوشتهای وجود دارد.
نانوشته بوده که ما تحویل گرفتیم. ببینید فعالیت این مناطق از چه سالی شروع شده. ما بارها با آقایان صحبت کردیم و گفتیم که آیا توانایی خودپالایی محیط را در نظر گرفته اید که این تعداد تاسیسات را در کنار هم احداث میکنید.
- طرحهای راه چطور؟ شما نمیخواستید مانع احداث جاده ابر یا تعریض جاده گلستان شوید؟
ابر که ساخته نشد. یک کریدور و یک مسیر ارائه کرده بودند که در جلسهای که در معاونت طبیعی تشکیل شد به آنها اعلام شد که این کریدور ارزیابی زیستمحیطی میخواهد.به آنها اعلام شد که از کجا بروند. اعلام کردیم که باید حتما ملاحظات زیستمحیطی رعایت شود تا جاده کمترین آسیب را به محیط بزند. اما هنوز مجوزی صادر نشده چون گزارشی به سازمان ارائه نشده.
- شما با وزیر راه زیاد درگیر میشوید؟
تا حدودی.
- حقیقت دارد که وزیر راه یک بار سر شما داد زده؟
نمیدانم! قرار نیست مسائل داخل دولت را ما بیرون هم بگوییم. حالا یک چیزهایی میگویند. دکتر بهبهانی یک انسان بسیار شریف و مومنی است. این جزو عهدنامه ما با آقای دکتر احمدینژاد است که تحت هیچ شرایطی در روزنامهها با هم صحبت نکنیم. اختلاف سلیقه ممکن است وجود داشته باشد ولی بنا نداریم بیرون هم بگوییم. شما ده بار هم بپرسید خواهم گفت دکتر بهبهانی انسانی است بسیار شریف و آرام.
- آقای اسکندری وزیر جهاد کشاورزی چطور؟
ایشان هم الحمدلله ربالعالمین با محیط زیست مشکلی ندارد.
- ولی رویکرد سازمانهای تابعه آنها با محیطزیست در تناقض است.
کجای آن؟
- در سازمان جنگلها و مراتع.
ببینید مسئله برداشت چوب در طرحهای جنگل داری مربوط به الان نیست مربوط به قبل انقلاب است. یک بخشی از کارها مربوط به برداشت چوب است. الان آقای اسکندری، فشار گذاشتند که حتما احیای جنگل اتفاق بیفتد بهخصوص زراعت چوب. یک کار مثبتی که ایشان انجام داد زراعت چوب بود که الان واقعا راه افتاده. در استان مازندران برای زراعت چوب در 3 هزار هکتار مجوز گرفتند و الان زراعت چوب انجام میشود. در واقع عرصه مخروبهای تبدیل به درخت شده. از سوی دیگر اراضی شیبدار در خیلی جاها در حال تبدیل شدن به باغات مثمر است. یک وقت یک سیاست از بالا درست تدوین میشود حالا اگر پایین اتفاقی میافتد باید رفت آن را مصداقی دید و بعد آن را هم خبری کرد و هم حقوقی و قضائی.
- این نقد همیشه وجود داشته؛ مربوط به زمان فعلی هم نیست و آن اینکه سازمان جنگلها اجازه میدهد یک زیستبوم چند هزار ساله را تخریب کنند بعد یک نهالستان ایجاد میکنند اما حتی یک نهالستان هم تبدیل به جنگل نشده.
میپذیرم که یک زیستبوم است. بر همین اساس، سازمان با توجه به اهمیت موضوع، این مسئله را در دستور کار خود قرار داده که مشاور، حتی مسیر ماهیان را در رودخانه منتهی به سد مشخص کند و دقیق به ما بگوید که آیا تا آن نقطهای که میخواهد تاج سد ساخته شود بالا میآید یا نمیآید. نکته دیگر اینکه توصیه شده تاج سد ارتفاعش کمتر شود و در عوض در پاییندست با بندهای کوچکتر، آب را مهار کنند، یعنی خود سازمان جنگلها هم اعتقادش عمدتا بر این است که آبخیزداری و آبخوانداری اولویت دارد؛ بهویژه در استانهای شمالی تا حجم تخریب جنگلها به حداقل برسد. در استانهای شمالی هرجا بخواهند آب را مهار کنند این مشکل وجود دارد. از طرف دیگر یک مسئله مهم کشور آب است.
میخواهید آب شرب و کشاورزی استانهای شمالی کشور را چطور تامین کنید؟ خوب اکولوژیستها بیایند پاسخ بدهند. به ما کمک کنند. ما نمیگوییم عالم جمیع احوال هستیم. در حال حاضر بهخصوص در استان مازندران تعداد سدها بسیار کم است. روانآبها مستقیم وارد خزر میشود. همین الان بابلسر و فریدونکنار مشکل آب دارند.
- چرا در مورد مسئله ایمنی زیستی، عملا مجلس، سازمان محیطزیست را خلع ید کرد؟
این را باید از مجلسیها سؤال کنید. برای ما هم سؤال است. طرحی که مجددا کمیسیون کشاورزی تهیه و ارسال کردند در آنجا باز هم تاکید شده که رئیس شورای ملی ایمنی زیستی یکی از معاونان رئیسجمهور باشد ولی در پرانتز نوشتند به جز رئیس سازمان حفاظت محیطزیست. گفتیمای بابا معلومه که خیلی به سازمان ارادت دارند.
- چرا این بیتوجهی نسبت به حوزه محیطزیست وجود دارد؟
واقعا برای خود ما هم جای سؤال است، چرا؟ مگر ما معدنی را به نام خودمان کردیم یا سهم پتروشیمی را برداشتیم. چه من و چه مدیران من، سند بیاورید. مگر ما تعلل کردیم در کارمان. در حوزههای شهری هم که کارها به شهرداریها سپرده شده. اصفهان 106 روز هوای ناسالم داشته. من به آنها گفتم دارید چه کار میکنید. در این شهر وضعیت آب، هوا، خاک و بیماری وحشتناک است، محیطزیست در آستانه بحران قرار گرفته. مسئله تعجببرانگیز اینکه برخی آقایان داخل استان علاقهمندند که 3 منطقه ویژه در اصفهان زده شود. اینها دنبال چه چیزی هستند؟ احداث این مناطق، جز تمرکز جمعیت و تردد خودرو و آلودگی هوا هیچ پیامد دیگری ندارد.
- آیا این ناشی از آن نیست که اساسا لابی اصفهان لابی قدرتمندی است؟
نه. این در یک فاصله زمانی اتفاقی افتاد. اولا اصفهان این رشد را نداشت. بسیار محدودتر بود. این موضوع برمیگردد به 25 سال پیش. یک پالایشگاه نفتی در این شهر راهاندازی شد که اساسا مشکلش نوع تولیدش بود. سیستم آن طوری بود که مازوت زیاد تولید میکرد و مازوتها را هم در حوضچههای اطراف پالایشگاه میریختند. بعد برای اینکه مازوت را مصرف کنند نیروگاه احداث کردند. این دو( پالایشگاه و نیروگاه) خود بزرگترین مشکل را ایجاد کرد. کمی آن طرفتر فولاد و ذوبآهن احداث شد.
آلودگی همه اینها دامنگیر شهر و اطراف آن است. از طرف دیگر رشد جمعیت و توریستی بودن شهر به این مسئله دامن زده. البته تصور من این است که این قدر هوا نامناسب شده که دیگر کمتر توریستی رغبت میکند به این شهر بیاید. شهری به این زیبایی. اما میبینید کورههای گچ پزی و آجر پزی اطراف آن را فراگرفته. واقعا رفع این معضل به یک همت مدیریتی کلان در سطح استان و در سطح ملی نیاز دارد. البته من بهزودی گزارش آن را تقدیم دولت میکنم و امیدوارم مسئولان استان هم موضوع را جدی بگیرند.
- مهمترین مسائلی که محیطزیست ایران را تهدید میکنند از نظر شما کدامند؟ چه طرحهایی ذهن شما را درگیر میکند؟
طرحهایی مثل پالایشگاهها، پتروشیمیها و فولاد.
- کدام عرصه از ایران در حال حاضر آن قدر در معرض آسیبهای زیستمحیطی است که فکر کنیم چشمانداز آنجا ظرف 5 سال آینده تغییر خواهد کرد؟
ما موضوع بحث، زیاد داریم. بحث خاک را که الحمدلله پیشنویس لایحهاش را تدوین کردیم و در دستور کار کمیسیون زیربنایی است امیدواریم این لایحه که در مجلس تصویب شد پس از آن بررسی کنیم ببینیم خاک ما چقدر آسیب دیده که تا امروز متوجه آن نبودهایم.
- شما میگویید خاک ایران آسیبدیدهترین بخش طبیعت است؟
نه. ایران گسترهاش زیاد است هر استانی مسائل خاص خود را دارد بعضی استانها مثل خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان مشکلی ندارند چون توسعه در آنها کمتر اتفاق افتاده. در خراسان شمالی و استان گیلان آسیبی نداریم. اما در استان مازندران تغییر کاربریها زیاد اتفاق افتاده است بهطوری که چشمانداز دارد متفاوت میشود خانهها دارند جای شالیزارها مینشینند. آسیبها با توجه به موقعیتها متفاوت است. با این حال دولت سعی کرده در سفرهای استانی صنایع را در شهرکهای صنعتی متمرکز کند. یک سیاست خوبی هم که اتفاق افتاد مصوبه معافیت از مالیات برای بخش صنعتی خارج از شعاع 30 کیلومتری است. این دو رویکرد کمک میکند که زیاد نگران نباشیم.
اما بحث دشت آزادگان و عسلویه جای نگرانی دارد. ما الان داریم آثار آن را میبینیم. برای اصفهان، اراک، مازندران و گلستان کمتر نگرانیم. در حال حاضر اگر توسعهای برای گلستان دیده شده سمت و سوی این توسعه آققلاست، نقطهای که خاک آن شور است و کمتر استرس محیطی دارد، تقریبا جمعیت ندارد و در مجموع فاکتورهایی دارد که هنوز اجازه کمی توسعه را میدهد هرچند درخواست یک پالایشگاه هم برای آن نقطه آمده است که باید واقعا این سؤال بزرگ را مطرح کرد. جا دارد همه ما نگران طرحهایی باشیم که مشمول ارزیابی زیستمحیطی هستند باید نسبت به آنها حساس باشیم. سازمان هم نسبت به آنها حساس است. همین طور راهسازیها که از حاشیه مناطق عبور میکند.
- اگر ممکن است مصداقها را هم بگویید، مثلا ذهن ما همیشه مشغول طرح تهران- شمال است و تصور میکنیم این طرح در نهایت ساخته خواهد شد و کاری هم نمیتوان کرد. حداقل 5 طرح را نام ببرید.
یکی همین جاده تهران- شمال است. این جاده لازم است ولی باید براساس ملاحظات زیستمحیطی احداث شود. در حال حاضر ارزیابی 2 بخش آن تصویب و تایید شده اما یک بخش آن در دست بررسی است که گمان میکنم مرحله 3باشد. طرح دیگر میانگذر ارومیه است که ساخته شده و رسوبگذاری در دو طرف آن دارد صورت میگیرد. این جزو طرحهایی است که نه به ما ارتباط دارد نه به دولت قبلی. بسیاری از مشکلات امروز محیطزیست مربوط به زمانی است که اساسا ارزیابی زیستمحیطی وجود نداشت.
- پالایشگاه بهشهر چطور؟
از نظر ما منتفی است. چون هم در کمیته ارزیابی زیستمحیطی رد شد و هم وزارت جهاد کشاورزی به صراحت آن را رد کرد. در دولت هم مصوب شد که منطقه مورد نظر به پرورش ماهیان خاویاری اختصاص یابد. حالا چرا این قدر روی بهشهر حساسید؟
- چون گفته میشود برکناری شما به خاطر مخالفت با این پالایشگاه بوده؟
خدا میداند.
- ممنون که صراحتا تکذیب نکردید.
چه چیزی؟
- همین تهدید به برکناری را بهدلیل مخالفت با پالایشگاه بهشهر.
نمیدانم!
- سال گذشته در گفتوگویی که با شما داشتیم فقط درباره انرژی نگران بودید ولی پس از یکسال بهنظر میرسد دامنه نگرانیهایتان بسیار گستردهترشده است.
خب انرژی و آب همچنان مایه نگرانی هست. ببینید یک وقت شما مصداقی سؤال میکنید یکبار موضوعی. به لحاظ موضوعی هم انرژی و هم آب مایه نگرانی و دغدغه سازمان است، نه تنها برای ما برای کل کشور. به همین دلیل برای این موضوع در حال برنامهریزی هستیم.
امسال به لحاظ انرژی ما مشکل رساندن گاز و برق نداشتیم ولی چقدر میتوانیم منابع را بسوزانیم شما باید واقعا مردم را متوجه کنید اگر این برق روشن است به معنای آن است که در زمستان نیروگاهی بغل دستمان دارد مازوت میسوزاند برای اینکه وزارت نفت گاز ندارد که به نیروگاه بدهد. ما جلسه میگذاریم بررسی میکنیم وقتی میگویند نیست ما که نمیتوانیم بگوییم در نیروگاه را ببندید.
- سال گذشته شما خیلی خوشبینتر بودید. آیا الان نگرانی شما بیشتر شده؟
بله.این حقیقت دارد. نگرانی بیشتر شده و من نگرانتر هستم.
3 پیشنهاد برای حفاظت جنگلها
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با اشاره به اینکه پیشنهادهایی برای آیش جنگلهای شمال وجود دارد میگوید: 3 نهاد در این زمینه پیشنهاهایی ارائه کردهاند که در دست بررسی است. سازمان حفاظت محیط زیست معتقد است که آیش جنگلها برای جلوگیری از تخریب و احیای جنگلها به ویژه جنگل های شمال ضرورتی اجتناب ناپذیر است.
در پیشنهاد وزارت جهاد کشاورزی بحث زراعت چوب پررنگتر دیده شده. وزارت صنایع هم پیشنهاد داده. پیشنهاد وزارت صنایع روی بحث تعرفه واردات است که بتوانیم تعرفه واردات چوب را صفر کنیم. اگر این تعرفه صفرشود میتوانیم از روسیه و قزاقستان چوب وارد کنیم.
بنادر شمال هم این ظرفیت را دارند ما پیشنهاد آیش را دادیم. ولی وزارت صنایع بهنظرم پیشنهاد معقولی داد.
البته وزارت جهاد هم در یک بخش کاهش برداشت را داده اما مشکلی که آقایان دارند طرحهای جنگل داری را واگذارکردند در نتیجه برای مجریان طرح جنگلداری، حقی ایجاد شده، مثلا مجری کارگری دارد، راهی ساخته است. یک مقدار در این قسمت ملاحظاتی دارند ولی مخالفتی نبوده و هرسه دستگاه با انجام این کار موافقند فقط چگونگی این سازوکار مهم است که هم صنعت چوب در استانهای شمالی صدمه نخورد هم حفاظت از جنگل و آیش آن رعایت شود.
جنگل تنفس می خواهد
فاطمه واعظ جوادی در مورد شیوه مدیریت بر جنگلهای شمال می گوید: آقای دکتر احمدینژاد بحثی را داشتند روی این قضیه که ما بتوانیم یک تنفسی به جنگل بدهیم. آقای اسکندری و جناب شریفی(رئیس سازمان جنگلها و مراتع) هم روی این بحث متنی را تنظیم و به کمیسیون زیربنایی ارسال کردند تا هم روی تعرفه واردات چوب و هم زراعت چوب بتوانیم یک مدیریتی بکنیم که به کاهش برداشت چوب از جنگل منجر شود. موضوع دیگر اینکه در استان گیلان سدی به نام شفارود مصوب شد، ما بررسی کردیم با احداث این سد حدود 170 هکتار جنگل بکر زیر آب میرود.
خود رئیسجمهور روی این مسئله خیلی حساسیت بهخرج دادند. نهایتا قرار شد مجوز زمانی صادر شود – هنوز صادرنشده- که منابع طبیعی جنگل مخروبهای را در اختیار وزارت نیرو قرار دهد که همزمان با احداث سد، در آن عرصه به تعداد؛ یعنی در واقع معادل سنی درختان و همانگونههای بومی که زیر مخزن سد میرود با همان مساحت جنگل احیا شود. منطقه مورد نظر در ماسال واقع شده و به جنگل چسبیده است. البته هنوز کتبا به ما اعلام نکردهاند. میخواهم بگویم حتی برای سد که واقعا از نیازهای اساسی استانهای شمالی کشور است- چون با وجود آنکه بارش زیاد است نتوانستند آب زیادی را مدیریت کنند- تاکید بر این است که حتما همزمان با احداث سد، جنگل را هم احیا کنند تا مساحت جنگل کاهش نیابد.