پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ - ۰۸:۰۰
۵ نفر

بیش از ۲۷ سال از تشکیل حسینیه «پیروان مکتب قرآن» می‌گذرد. غروب هر پنجشنبه، محله بهارستان میهمانانی ویژه و عاشق دارد از نقاط مختلف تهران؛ نابینایانی که با چشم دل، عشق و ارادت به اهل‌بیت(ع) عصمت و طهارت را در کنار یکدیگر تجربه می‌کنند.

هیئت روشندلان

همشهری آنلاین - مریم قاسمی: روشندلان در ایام محرم، به‌ویژه دهه اول، با شور و شعف ویژه‌ای در محافل عزاداری شهادت سیدالشهدا(ع) و اهل‌بیت(ع) حاضر می‌شوند. آنها با حالی‌ خوب از راه‌های دور و نزدیک برای نشان دادن گوشه‌ای از مهر و محبتشان به لب‌تشنگان دشت کربلا و عاشورا به این حسینیه می‌آیند.

خواندنی‌های بیشتر را اینجا دنبال کنید

روشندلان در این هیئت مذهبی گرد هم می‌آیند تا همراه با دوستانی که سال‌هاست با آنها انس گرفته‌اند برای شهادت امام حسین(ع) عزاداری و دلشان را به خدایی که در همین نزدیکی است نزدیک و نزدیک‌تر کنند. راستی مگر برای دوستی با اهل‌بیت(ع) و دست‌ یاری دراز کردن برای اباعبدالله(ع) چیزی به جز چشم دل نیاز است. به قول شاعر که می‌فرماید: «چشم دل باز کن که جان بینی / آنچه نادیدنی است آن بینی.» همه کسانی که به این حسینیه می‌آیند ویژگی مشترکی دارند و همین مسئله باعث دوام و بقای دوستی آنان و حضور مداوم در حسینیه شده است.

آنها با چشم دل می‌بینند، بنابراین پیدا کردن نشانی این محفل مذهبی کار سختی نیست به‌ویژه اینکه همه اهل محل این حسینیه خاص را می‌شناسند و تعدادی‌شان هم از مهمانان این حسینیه‌ هستند. فراموش‌نکنیم که روشندلان اصلاً نیازی به کمک کسی ندارند. نمونه مستندش همین اعضای فعال حسینیه «پیروان مکتب قرآن» که به انزوا نرفته‌اند و خانه‌نشین هم نشده‌اند. این هم‌محله‌ای‌ها هم پابه‌پای دیگر ارادتمندان و دل‌شیفتگان سیدالشهدا(ع) در مراسم عزاداری حسینی شرکت می‌کنند.

چراغ‌های‌خاموش، اشک‌های جاری 

تا پیش از این، تصور می‌کردم روشندلان به هیچ‌وجه نور محیط پیرامون خود را احساس نمی‌کنند و برای آنها روشن یا خاموش بودن اطرافشان چندانی فرقی ندارد، اما مهمانی چندساعته ما در این حسینیه همه باورهایمان را به کل تغییر داد.

وقتی که اعضای حسینیه «پیروان مکتب قرآن» کم‌کم از گرد راه می‌رسند و از مینی‌بوس سفید رنگی که آنها را به محل آورده، پیاده می‌شوند و همه سرجای خود می‌نشینند، کمتر از ربع ساعت چراغ‌های اتاق را خاموش می‌کنند و صدای سوزناک نوحه‌خوان در فضای حسینیه می‌پیچد.

نوحه‌خوان به یاد لب‌تشنگان دشت‌کربلا و علی‌اصغر(ع) که مظلومانه با لبی تشنه به دست اشقیا به شهادت رسید، مداحی می‌کند و صدای هق هق گریه است که فضای حسینیه را دگرگون می‌کند. مداح جوان از رشادت و شجاعت ابوالفضل‌العباس(ع) برای سیراب‌ کردن لب‌تشنگان سخن می‌گوید و اینکه چگونه دشمنان سیدالشهدا(ع) او را با قساوت و سنگدلی به شهادت رساندند.

مراسم ساعتی است که شروع شده و با روشن شدن چراغ حسینیه می‌توان رد اشک را بر گونه کسانی که اینجا دور هم جمع شده‌اند دید. به رسم قدیم محافل عزاداری حسینیه «پیروان مکتب قرآن»، پس از مداحی و عزاداری وقت قرآن خواندن می‌شود. هرکس کتاب قرآنی به خط بریل(سپید) به دست دارد و با حرکت دادن دست روی نقطه‌هایی که حرف روی آن برجسته شده است قرآن تلاوت می‌کند. بعد از آن دست به دعا برمی‌دارند و با خلوص نیت با خدای خود راز و نیاز می‌کنند. مجلس عزای حسین(ع) کم‌کم رو به پایان می‌رود.

 فرصتی کوتاه پیش می‌آید که در مورد این حسینیه خاص و کسانی که در آن هستند اطلاعات بیشتری به دست آورم. بنابراین با نوحه‌خوان و مربی قرآن گپ می‌زنم. از حاج «اسماعیل میرزایی» که از ۱۵سالگی نابینا شده است می‌پرسم چرا چراغ‌ها را خاموش کردید، مگر برای شما هم فرق دارد که چراغ روشن باشد یا نه؟ فوری و بدون معطلی می‌گوید: «شاید باورش سخت باشد که بدانید برای کسی که دیدن نور را تجربه نکرده، وقتی‌که چراغ‌ها خاموش می‌شود حسی درونی ایجاد می‌شود، طوری‌ که فرد را با خود به اعماق وجود می‌برد. گویی‌ به ندای‌ امام حسین(ع) که در صحرای کربلا فرمودند: «کیست مرا یاری دهد؟» لبیک می‌گویند و دستشان را به سوی آن حضرت بلند می‌کنند.»

 این هیئت؛ مرحمتی امام رضا(ع) است

یکی از اعضای فعال‌ حسینیه «پیروان مکتب قرآن» تعریف می‌کند:« در قدیم وقتی که می‌خواستیم به حسینیه یا هیئتی برویم و عزاداری کنیم، مشکلات زیادی داشتیم و همیشه با نگاه‌های‌ ترحم‌آمیز افرادی مواجه می‌شدیم که آزارمان می‌داد. به این دلیل، خیلی‌ها کنج خانه می‌ماندند و عطای رفتن به مسجد، حسینیه و تکیه را به لقایش می‌بخشیدند.»

اما وضع فرق کرده و دیگر این دغدغه‌ها با تصمیمی که در یکی از روزهای تابستان سال ۱۳۷۴ در جوار بارگاه ملکوتی امام رضا(ع) برای راه‌اندازی حسینیه «پیروان مکتب قرآن» گرفته شد همه آن دغدغه‌ها برطرف شد. میرزایی که خود از اعضای هیئت امنای حسینیه است می‌گوید: «عده‌ای از خیران و نابینایان در سفری به مشهد مقدس به این فکر می‌افتند که حسینیه‌ای برای روشندلان پایتخت راه‌اندازی کنند تا این قشر بدون دغدغه و نگرانی بتوانند به امور دینی و مذهبی خود برسند. وقتی این گروه به تهران برگشت، موضوع را با نابینایان دیگری که می‌شناختند مطرح کردند و مقدمات تأسیس حسینیه «مکتب پیروان قرآن» در سال ۷۴ فراهم شد.»

او که خود در نوجوانی بر اثر سانحه رانندگی بینایی‌اش را از دست داده است، برایمان از سال‌های ابتدایی فعالیت حسینیه و تحولاتی که در آن به وجود آمده حرف می‌زند: «تا چند سال اول امکانات محدودی داشتیم و وسیله‌ای نبود که بچه‌ها را به حسینیه بیاورد، اما به هر مشقتی که بود پنجشنبه‌شب‌ها کسانی که می‌توانستند خودشان را به حسینیه می‌رساندند و چراغ این محفل را روشن نگه می‌داشتند. بعد از چند سال حسینیه به ۲ بخش هیئت عزاداران حسینی و همین حسینیه مکتب پیروان قرآن تقسیم شد که اعضای آن تقریباً با هم یکی است.»

«اسماعیل میرزایی ‌» که مربی قرآن هم هست از بهتر شدن وضعیت حسینیه با استفاده از کمک‌های اعضا و خیّران سخن به میان می‌آورد و می‌گوید: «الان مینی‌بوس و خودروسواری به کمک خیّران و خود اعضا در اختیار داریم تا نابینایان آسوده‌تر از مبدا به حسینیه بیایند. غیر از این کمک‌ها، از نهادها و سازمان‌های دولتی کمک دریافت نمی‌کنیم.»

سوگواری محرم به رسم روشندلان

پنجشنبه‌های دوستداشتنی گروه‌ ما

معمولاً گروه‌های اجتماعی کم‌توانان بعد از تشکیل شدن ظرف مدت کوتاهی از فعالیت، با آسیب تعطیلی مواجه می‌شوند. اما حکایت این حسینیه و اعضای آن چیز دیگری است. «احمد شعبانی فشندی» از عزم جدی اعضای حسینیه و علاقه فراوان آنها به حضور در این محفل برایمان می‌گوید و به نکته جالبی اشاره می‌کند: «اگر جایی برنامه‌ای مصادف با دهه محرم و یا روز پنجشنبه باشد، همه می‌دانند که این روز را صرفاً به حسینیه می‌روم و برنامه‌ام را در این سال‌ها تغییر نداده‌ام. تا جایی که می‌دانم بقیه بچه‌ها هم کمابیش همین وضعیت را دارند و پنجشنبه‌ها برای ما خیلی عزیز است.»

او که مسئولیت روابط‌عمومی حسینیه را عهده دارد همراه با همسرش که نابیناست و دخترش، از سال ۷۸  عضو فعال این مجموعه شده و در این هیئت حضور پیدا می‌کند. از اینکه تعداد اعضای این مجموعه هر روز بیشتر می‌شود خوشحال است و ادامه می‌دهد: «قبلاً تعداد ما خیلی زیاد نبود، الان حداقل ۵۰ عضو ثابت داریم که ۶۰‌درصد آنها آقایان و ۴۰‌درصد بانوان هستند. میان این عزیزان افرادی با مدارک تحصیلی مختلف حضور دارند که پای ثابت برنامه‌های عزاداری ماه محرم و صفر و قرآن‌خوانی هستند.»

وقتی می‌پرسم که حضورشان در محفلی مذهبی تا چه اندازه در زندگی روشندلان عضو حسینیه تأثیر داشته است با اشتیاق می‌گوید: «هر چند زمانی که اینجا هستیم فقط ۲ ساعت است، اما با کار معنوی‌ای که انجام می‌شود، در زندگی یکایک ما تأثیرات روحانی و معنوی می‌گذارد. جدا از محافل عزاداری حسینی، خیلی از اعضای حسینیه، سوره‌های قرآن را حفظ کرده‌اند و حتی داریم افرادی را که اکنون حافظ یک یا چند جزء و یا کل قرآن شده‌اند.»

خانه نورانی آقا شیخ‌حسین؛ همیشه برقرار

می‌گویند که میهمان برای یک روز، ۲ روز خوب است و زیاد ماندنش خوب نیست، اما اعضای حسینیه پیروان مکتب قرآن حالا ۲۷ سال است که میهمان روزهای پنجشنبه خانه حاج «محمدتقی شیخ‌حسین» هستند و این ضرب‌المثل در مورد این خانواده و این محفل نورانی مصداق پیدا نمی‌کند. خانه قدیمی و ۲ اتاق کوچک آن پیشکشی این خانواده به اعضای حسینیه است. وقتی از شیخ‌حسین می‌پرسم چرا این همه سال اینجا را به حسینیه داده‌اید، با تواضع می‌گوید هر آنچه دارم برای امام حسین(ع) است: «حضور این حسینیه در خانه و خانواده ما یک نعمت است و از خدا می‌خواهیم هرگز این نعمت از خانواده ما گرفته نشود.»

او به نکته جالبی اشاره می‌کند و می‌گوید: «بارها شده که افرادی آمده‌اند و گفته‌اند که سال‌هاست این حسینیه در خانه من است و اجازه بدهم آنها به خانه دیگران بروند، اما من هرگز اجازه نمی‌دهم و نمی‌گذارم برکت خانه‌ام از دست برود.»

در آخر، یکی از اعضای حسینیه به ما می‌گوید که بیشتر وقت‌ها شیخ‌حسین غذای نذری شرکت‌کنندگان در حسینیه را می‌دهد؛ از عدسی گرفته تا آبگوشت. اما اگر بانیان دیگری باشند غذاهای نذری دیگری به اعضا داده می‌شود. هیئت عزاداری «پیروان مکتب قرآن» در ایام محرم و به جز پنجشنبه‌ها که از ساعت ۶ بعد از ظهر تا اذان مغرب و عشاء محل ثابت و دائمی دارند، در روزها و ایام دیگر، مثلا روز شهادت حضرت علی‌اصغر(ع) و...، به شکل چرخشی در خانه دیگر افراد خیر و نیکوکار برقرار است.

کد خبر 694807

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha