روایتی از بزرگ‌ترین عملیات تاریخ جنگ‌های هوایی را می‌خوانید که بعد از انقلاب چنین مأموریتی انجام نشده بود و رخدادی پرریسک به شمار می‌رفت.

جنگنده

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، ۲۸ اسفند ۵۹ شهید فکوری فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، بنده و فرمانده پایگاه سرهنگ قاسم پورگلچین را به تهران فراخواندند و گفتند این مأموریت باید انجام شود، زیرا حضرت امام خمینی (ره) بر آن اصرار دارند تا رزمندگان و ملت روحیه بگیرند.

«تا آن موقع چنین مأموریتی انجام نشده بود؛ متأسفانه عملیات نصر نیروی زمینی هم شکست خورده بود و از طرفی رخدادی پرریسک به شمار می‌رفت. همه برای صدام پشتیبانی و تبلیغ می‌کردند. اگر با شکست مواجه می‌شدیم، احتمالاً ۸ فروند هواپیما از دست می‌رفت و اگر با موفقیت انجام می‌شد، روحیه بخش بود.» این‌ها سخنان امیر فرج‌الله برات‌پور لیدر عملیات H۳ است.

  • انتقام نیروی هوایی ارتش، ۲/۵ ساعت پس از نخستین حمله رژیم بعث 

امیرسرتیپ فرج الله برات‌پور، زاده ۱۳۲۴ کنگاور کرمانشاه است. او پیش از انقلاب اسلامی با گذراندن دوره‌های خلبانی و لیدری هواپیمای شکاری، به رده خلبانی ارشد و لیدری درجه یک رسید. یک خلبان ارشدی که باید توانایی اجرای انواع مأموریت‌ها را داشته باشد. برات‌پور در زمان شروع جنگ ایران و عراق مسئول عملیات پایگاه همدان بود که آن موقع سه گردان پروازی را با ۶۰ فروند هواپیما در خود جای می‌داد. ۳۱ شهریور ۵۹ ظرف مدت دو ساعت و نیم بعد از حمله رژیم بعث عراق به خاک ایران، ۱۴ فروند هواپیمای نیروی هوایی تحت عنوان انتقام پایگاه الکوت عراق را بمباران کردند که یکی از هواپیماها از دست رفت و دو خلبان در همان روز شهید شدند.

روز بعد، صبح زود و در اول مهر ماه، نیروی هوایی ارتش، عملیات طرح البرز را به نام کمان ۹۹ و با ۱۴۰ فروند هواپیما آغاز و تمام پایگاه‌های عراق را بمباران کرد. به گواه گزارش‌ها، آن روز مجموعاً ۳۳۴ سورتی پرواز انجام می‌شود که پایگاه همدان سهم ۳۶ فروندی از میان ۱۴۰ فروند هواپیما را داشته است.

  • روزهایی که نیروی زمینی ضعیف بود

امیرسرتیپ برات‌پور درباره روزهای اول جنگ ۸ ساله می‌گوید که «نیروی هوایی فعالیت‌های زیادی را به ویژه در دو سه ماه اول جنگ انجام داد و حتی روزی را با ۳۰۰ تا ۴۰۰ سورتی پرواز گذراند؛ زیرا در نیروهای دیگر ما ضعفی وجود داشت. مرزهای کشور از قوای نیروی زمینی خالی مانده بود؛ دشمن با سوء استفاده کمی داخل مرزها وارد شده بود. در نتیجه مجبور بودیم با پروازهای متوالی و انبوه این خلأ را با فشار بسیار بر نیروی هوایی جبران کنیم. توانستیم دشمن را در دو سه ماه اول زمین گیر کنیم.» یکی از سپهبدها و رئیس وقت استخبارات نیروی زمینی ارتش بعث ساکن لندن، در کتاب خاطراتش چنین مضمونی دارد: ما نیامده بودیم در قصرشیرین یا پشت پل کرخه، خرمشهر و آبادان بمانیم، بلکه آمده بودیم سه روزه خوزستان را بگیریم؛ بمباران‌های دائم نیروی هوایی ایران، نیروهای ما را زمینگیر کرد.

ارتش نظام بعثی بیشتر هواپیماهای پر ارزش خود مانند توپولوف، میگ ۲۳، تعدادی میگ ۲۵، میراژهای تازه خریداری شده‌اش را در پایگاه‌هایی به نام H۳ و در منطقه الولید، غربی‌ترین نقطه عراق و نزدیک مرز اردن نگه داشته بود.

لیدر عملیات H۳ تعریف می‌کند که «خبر وجود این پایگاه‌ها و تجهیزات درونشان همان اوایل جنگ به ما رسید و از طرف سفارت ایران در سوریه تأیید شد.» تعدادی از فرماندهان و خلبانان با تجربه نیروی هوایی با دریافت این خبر در معاونت عملیات گروهی را تشکیل می‌دهند که برخی از آن‌ها فرماندهان و استادهای امیرسرتیپ برات‌پور از قبل انقلاب اسلامی بوده‌اند. سرلشکر بهرام هوشیار خلبان آکروجت، سرهنگ فریدون ایزدستا، سرهنگ علی دهنادی از افراد آن گروه بودند که از میانشان، هوشیار ۱۳۷۰ وفات می‌یابد و ایزدستا فرمانده گردان برات‌پور در بوشهر، اکنون در آمریکا زندگی می‌کند. فرج الله برات‌پور پیش از پرواز با F۴ سابقه پرواز حدود هزار ساعتی را با F۵ دارد، دهنادی استاد او در پرواز با F۵ بوده است.

  • وقتی نخستین مرحله H۳ لو می‌رود

نخستین مرحله H۳ در ۱۵ آبان ۵۹ با پرواز ۱۴ فروند آغاز شد که ۱۲ فروند اصلی باید سه پایگاه منطقه الولید را بمباران می‌کردند و ۲ فروند به صورت رزرو، لب مرز قرار می‌گرفتند. سرهنگ علی صابونچی لیدر و برات‌پور، رزرو لیدر انتخاب شدند. آن روز ۲ هواپیمای ۷۰۷ برای تحویل سوخت جنگنده‌ها روی دریاچه ارومیه پرواز کردند که تیمسار برات‌پور تعداد آن‌ها را از سویی کم می‌دانست و از سوی دیگر، اعتقاد داشت پرواز تعداد بیشتری از سوخت‌رسان‌ها موجب انبوه هواپیما خواهد شد؛ زیرا به ازای هر فروند هواپیمای ۷۰۷ باید ۲ جنگنده F۴ یا ۲ جنگنده F۵ برای پوشش به پرواز در می‌آمد که دشمن را از برنامه نیروهای ایرانی آگاه می‌کرد. افزون بر این در مرز هم به جای دو فروند، باید ۳ فروند ۷۴۷ حاضر می‌شد که همین اتفاق مشکل می‌آفرید. وجود انبوه هواپیماها دلیلی بر لو رفتن عملیات H۳ شد و نیروها به پایگاه‌ها بازگشتند.

  • آب‌وهوا دومین مرحله را هم لغو کرد

۱۸ بهمن ۵۹ نیروی هوایی جمهوری اسلامی دوباره اقدام به عملیات می‌کند؛ این بار سرهنگ قاسم پورگلچین به عنوان لیدر و فرمانده پایگاه برگزیده شد. ۱۰ فروند هواپیما که دو فروندشان رزرو بود، به کار گرفته شدند، اما وضعیت آب‌وهوا نامناسب می‌شود، برف می‌گیرد و سوخت‌گیری را با مشکل مواجه می‌کند. در نهایت برای دومین بار عملیات H۳ به تأخیر افتاد.

روایت امیرسرتیپ برات‌پور از ۲۸ اسفند ۵۹ چنین است: «شهید فکوری فرمانده نیروی هوایی، بنده و فرمانده پایگاه سرهنگ قاسم پورگلچین را به تهران فراخواندند و گفتند این مأموریت باید انجام شود، زیرا حضرت امام خمینی (ره) بر آن اصرار دارند تا رزمندگان و ملت روحیه بگیرند. تا آن موقع چنین مأموریتی انجام نشده بود؛ متأسفانه عملیات نصر نیروی زمینی هم شکست خورده بود و از طرفی رخدادی پر ریسک به شمار می‌رفت. همه برای صدام پشتیبانی و تبلیغ می‌کردند. اگر با شکست مواجه می‌شدیم، احتمالاً ۸ فروند هواپیما از دست می‌رفت و اگر با موفقیت انجام شد، روحیه بخش بود.»

  • فرمانده پایگاه می‌خواست در عملیات شرکت کند

فکوری به برات‌پور دستور داد که لیدر عملیات باشد، از طرفی پورگلچین از فرمانده نیرو خواست تا در این اتفاق شرکت کند. فرمانده نیروی هوایی در مقابل به سرهنگ پورگلچین بیان کرد که اگر با هر دلیلی از هواپیما بیرون بپرد و دستگیر شود، او را برای دریافت اطلاعات شکنجه خواهند کرد. به گفته امیرسرتیپ برات‌پور، فکوری خطاب به قاسم پورگلچین می‌گوید که «شما آبروی نیروی هوایی هستید. اما برای پورگلچین شرکت نکردن در روند این عملیات پذیرفتنی نبود.» امیرسرتیپ برات‌پور می‌گوید: «با توجه به تجربه‌ام از عملیات‌های پیشین، یکی از دلایل افشای مرحله اول این بود که تعدادی از خلبانان از پایگاه دیگری آمدند. در نتیجه زمانی که نزد فرمانده نیروی هوایی رفتیم و گفتند هر خلبانی را از پایگاه دیگری می‌خواهید، اعلام کنید، گفتم هیچ خلبانی را از پایگاه‌های دیگر نمی‌خواهم.»

وقتی از لیدر سومین مرحله H۳ پرسیدند چرا خلبانی از پایگاه‌های دیگر نمی‌خواهد، او پاسخ می‌دهد که وقتی خلبان‌ها بخواهند پیش از عملیات با خانواده‌هایشان گفت‌وگو کنند، وقوع عملیات لو خواهد رفت. لیدر H۳ حدود ۱۶ روز همه اطرافیان، حتی پرسنل فنی پایگاه را از وقوع عملیات بی خبر نگه داشت. البته پروازها و عملیات پایگاه همدان لغو نشده بود، اما با وجود تجهیز هواپیماها به مهمات لازم، در ضمنِ مأموریت‌ها، جنگنده‌های رزرو آمادگی عملیات موعود را حفظ می‌کردند. پایگاه اصفهان در عملیات سوم با هواپیمای F۱۴، پایگاه تهران با هواپیماهای ۷۴۷ تانکر، ۷۰۷ تانکر و سی ۱۳۰ به عنوان شنود، درگیر بودند.  

  • روایت‌هایی بر خلاف فیلم اچ ۳/ خلبانانی که تا روز عملیات از آن بی‌خبر بودند

برات‌پور توضیح می‌دهد که «بر خلاف روایت فیلم اچ ۳، دو هواپیمای ۷۴۷ با ترفندی در دمشق فرود آمد.» با این روش، نیروی هوایی موتور هواپیماهای F۴ و ۷۴۷ را حمل کردند تا در صورت وجود مشکل در هواپیماها، اقدام لازم انجام شود.

۱۵ فروردین ۶۰ در روز عملیات ۱۱ هواپیما درگیر شدند که یکی از آن‌ها رزرو بود. شش فروند F۵ از تبریز برای کمک به پوشش هوایی همدان اختصاص پیدا کرد و هواپیمای ۷۰۷ سوخت‌دهی بالای دریاچه ارومیه قرار می‌گرفت. امیرسرتیپ برات‌پور بیان می‌کند که «وجود برف و دره‌هایی در شمال سرزمین عراق دیده‌بانی را به شهر زاخو محدود کرده بود. هواپیماهای ایذایی در زمان عبور جنگنده‌های دیگر ما از زیر شهر زاخوی عراق، پالایشگاه کرکوک را بمباران می‌کردند تا وقتی نیروهای عراقی خواستند به بغداد گزارش دهند، تصور کنند همین هواپیماها حمله را انجام داده‌اند.»

تا شب عملیات، فرج الله برات‌پور به تنهایی در پست فرماندهی به تهیه نقشه‌ها می‌پرداخت. او برای پنهان ماندن برنامه نیروی هوایی، مخابرات پایگاه را قطع کرد و حتی دستور داد تا صبحانه را برای پرسنل و خلبان‌ها داخل پست فرماندهی بیاورند. بر خلاف فیلم اچ ۳ شرکت کنندگان عملیات در همان پست فرماندهی لباس پرواز و تجهیزات را بر می‌دارند و به سمت هواپیماها می‌روند. لیدر H۳ توضیح می‌دهد که «روز قبل عملیات به خلبانان گفتم در پایگاه نباشید و اگر پروازی ندارید، برای استراحت به خانه‌هایتان بروید. ساعت ۳ نیمه شب ۱۵ فروردین ۶۰ همه را فراخواندم و همه نقشه‌ها را ارائه کردم، آن وقت تازه فهمیدند موضوع چیست.»

برات‌پور به تجربه مراحل قبل، هواپیمایی را مأمور کرد که بالای دریاچه ارومیه وضعیت آب‌وهوا و مسیر را بررسی کند؛ از سوی هواپیما اعلام شد که آسمان از ابر خالی است. او به عنوان لیدر عملیات دستور قطع ارتباطات را می‌دهد. تا زمانی که بمب‌ها به اهداف برخورد نمی‌کرد، حتی کسی از داخل پست فرماندهی هم نباید با تهران صحبتی می‌داشت. لیدر H۳ روایت می‌کند که «بدون هیچ صحبتی، فقط با علامت چراغ وارد باند شدیم و هواپیماها با چراغ سبز برج از باند به پرواز در آمدند. این اتفاق بدون روشن کردن رادار و کوچک ترین تماس با برج مراقبت رخ داد و فقط داخل کابین با هم صحبت می‌کردیم.»

پس از بلند شدن هواپیماها، در صد متری زمین پرواز می‌کنند و در جریان عملیات بدون کوچک ترین صحبت با تانکر، بنزین می‌گیرند. سوخت‌گیری روی ارتفاعی پایین از دریاچه ارومیه انجام می‌شود. داخل دره‌های شمالی عراق تقریباً در۵۰ متری زمین حرکت ادامه می‌یابد و طبق برنامه، سه فروند F۵ با پرواز از تبریز، پالایشگاه کرکوک را بمباران می‌کنند. بر اساس گفته‌های امیرسرتیپ برات‌پور، پروازهایی لب مرز عراق و سوریه انجام شد که رادارهای این دو کشور نمی‌توانست رهگیری کند. پس از سوخت‌گیری، جنگنده‌هایی به سمت جنوب حرکت می‌کنند تا از نقطه تعیین شده وارد عراق شوند. پیشتر، نیروهای ایرانی هر کشتی را که از خلیج فارس برای عراق تجهیزات می‌برد، هدف قرار می‌دادند. در نتیجه پشتیبانی‌های این کشور از جاده اردن به نیروهای بعثی می‌رسید. نیروهای بعث از بندر عقبه تغذیه می‌شدند.

  • وقتی H۳ بمباران شد/ شنود اطلاعاتی ایران از چه چیزی خبر داد؟

جنگنده‌ها از بالای همان جاده به طرف سه پایگاه H۳ حرکت می‌کنند؛ لیدر دستور می‌دهد که برای دو پایگاه هر کدام سه فروند و برای پایگاه آخر دو فروند جدا شوند. برات‌پور و پورگلچین در یک جنگنده و رضایی و خسروی در جنگنده دیگر آخرین پایگاه را هدف می‌گیرند. دیوار آتش نیروهای بعث عراق به روی آن‌ها باز می‌شود، چراکه هواپیماهای دیگر با بمباران دو پایگاه آن‌ها را هوشیار کرده بودند.

امیرسرتیپ برات‌پور می‌گوید که «من آنجا مقداری گردش کردم؛ شاید کمی هم در خاک عربستان دور زدم و از پشت پرواز کردم. دشمن از جلو تیراندازی می‌کرد. وقتی به سمت آن جاده آمدم، یک تریلر به سمت پایگاه‌ها می‌آمد و من، چون می‌دانستم مهمات دارد، آن را هدف قرار دادم. جنگنده شهید خضرایی را دیدم که بر اثر اصابت ترکش، هیدرولیک‌اش را از دست داده بود.»

جنگنده خضرایی به پایگاه المیرای سوریه هدایت شد و البته همان شب شهید خضرایی به تهران باز گشت. پرواز حدود ۵ ساعت طول می‌کشد و در رفت و برگشت نزدیک ۴ هزار کیلومتر پرواز انجام می‌شود. بر اساس گزارش هواپیمای شنود سی ۱۳۰  و بر مبنای اطلاعات جمع آوری شده، به بغداد اعلام شد که ۴۸ فروند از هواپیماهای دشمن از بین رفته است و بیست فروند صدمه دیده‌اند.

  • کاری با مردم مسلمان عراق نداشته باشید

آن روز صدام دستور می‌دهد که فرمانده پدافند منطقه به همراه ۶ نفر دیگر اعدام شوند. سه روز بعد از عملیات و در ۱۸ فروردین ماه ۱۳۶۰، تعدادی از کادر عملیات مهمان امام خمینی (ره) می‌شوند. برات‌پور در برابر خبرنگار دو نصیحت به صدام حسین می‌کند. او اظهار می‌کند که «مرد باش و اگر جنگ است با نظامیان بجنگ و مردم بی گناه را بمباران نکن. ما قادریم هرجای کشورت را همانطور که نشان دادیم بزنیم. همچنین امام خمینی (ره) خطاب به ما فرمودند که با مردم مسلمان عراق کاری نداشته باشید.»

لیدر H۳ از دیدار با بنیانگذار جمهوری اسلامی تعریف می‌کند: «نقشه را باز کردم و حدود ۲۰ تا ۳۰ دقیقه مأموریت را شرح دادم؛ ایشان خوب گوش کردند. دعا کردند و خوشحال بودند. این مأموریت نقطه عطفی در جنگ بود. پس از آن رفع حصر آبادان، فتح المبین، بیت المقدس و... هم انجام شد.»

برات‌پور بیان می‌کند: «از سرباز پای هواپیما تا فرمانده نیرو در یک پرواز نیروی هوایی پرواز شرکت دارند. بنده در این پرواز یک نفر نبودم. ۱۱۵ خلبان و گروه پروازی و ۳۴۰ تا ۳۵۰ نفر پرسنل فنی شرکت داشتند. من مدیون همه آن‌ها هستم و دست همه این عزیزان را می‌بوسم. مدیون همه شهدا مخصوصاً خلبانان شهیدی هستم که ما را تنها گذاشتند.»

کد خبر 554701

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار دفاع-امنیت

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha