طهماسب مظاهری، با تأکید بر اینکه زمان ابلاغ آییننامهها اعلام خواهد شد، گفته بود، پیشنویس متن نهایی آییننامهها براساس قول رئیسجمهوری، مسئولان بانک مرکزی و سایر مسئولان اقتصادی از طریق پایگاه اطلاعرسانی بانک مرکزی و ارسال به برخی تشکلها در اختیار عموم قرار گرفته است تا بدین وسیله دیدگاههای افراد مختلف در مورد آییننامهها دریافت شود و هنوز در حال دریافت دیدگاههای مفید برخی افراد، کارشناسان، صاحبنظران، تشکلهای علمی، اقتصادی و صنفی در مورد همهبندهای آییننامههای مذکورهستیم.
وی اعلام کرده بود، با وجود اینکه متنی در این راستا تهیه شد است؛ اما چنانچه حرفهای جدیدی در مورد آن به ما ارسال شود، آییننامهها را تکمیل میکنیم تا اینکار بهعنوان کاری سازنده، مفید و کم غلط نهایی شود.
مظاهری از در جریان بودن مراحل نهایی تصویب آییننامهها خبر داده و گفته بود، متن نهایی آییننامهها به 3 بخش تقسیم میشود، یک دسته بخشی است که جزو اختیارات بانک مرکزی است و توسط این بانک ابلاغ میشود و نیاز به مصوبه دولت ندارد. دسته دوم آییننامهها است که نیازمند مصوبه هیات وزیران است این دسته از آییننامهها برای تصویب و ابلاغ به هیات وزیران ارائه خواهد شد.
همچنین ممکن است، بخشی از آییننامهها نیز نیاز به تصویب قانون داشته باشد که آنرا نیز بهصورت لایحه برای تصویب تقدیم مجلس خواهیم کرد. در این نوشتار سعی شده تا دیدگاههای رئیسکل بانک مرکزی و رابطه بین آییننامه رفتار حرفهای و موفقیت و تعالی سازمانها بررسی شود.
اخلاق، معرفتی است که از افعال اختیاری انسان براساس یک سیر عقلایی شکل میگیرد. اخلاق حرفهای، مجموعهای از اصول و استانداردهای سلوک بشری است که رفتار افراد و گروهها را تعیین میکند. در حقیقت، اخلاق حرفهای، یک فرآیند تفکر عقلانی است که هدف آن محقق کردن این امر است که در سازمان چه ارزشهایی را چه موقع باید حفظ و اشاعه کرد.
اهمیت اخلاق حرفهای در سازمان
اخلاقیات بهعنوان مجموعهای از اصول، اغلب بهعنوان منشوری که برای راهنمایی و هدایت استفاده میشود، تعریف شده است. این مجموعه اصول، چارچوبی برای اقدام ارائه میکند. اخلاق حرفهای، مانند شمشیر دولبهای است که یک لبه آن تهدید است.
ضعف در سیستم اخلاقیات، منجر به کاهش ارتباطات و افزایش خسارات در سازمان میشود و مدیریت، بیشتر روی کنترل گذشتهنگر تکیه خواهد کرد؛ زیرا افراد به مدیریت، اطلاعات را نمیرسانند و در این صورت، انرژی سازمان به انرژی منفی تبدیل میشود. به عبارت دیگر، توان سازمان به جای آنکه صرف هدف شود، صرف شایعه، غیبت، کمکاری و... خواهد شد.
لبه دیگر این شمشیر، فرصت است. اخلاق حرفهای، تأثیر چشمگیری بر فعالیتها و نتایج سازمان دارد. اخلاق حرفهای، بهرهوری را افزایش داده، ارتباطات را بهبود میبخشد و درجه ریسک را کاهش میدهد. زیرا هنگامی که اخلاق حرفهای در سازمان حاکم شود جریان اطلاعات به راحتی تسهیل و مدیر قبل از ایجاد حادثه، از آن مطلع میشود.
موفقیت در سازمان ناشی از ایجاد و به کارگیری مدیریت اخلاق در سازمان است. اخلاق سازمانی از اعتماد آفرینی شروع میشود. هرچه اعتماد به سازمان، برنامهها و مدیران (ارشد، میانی و مدیران پایه) بیشتر باشد، میزان تعهد به سازمان و وظایف بیشتر خواهد شد.
اعتمادآفرینی، منجر به افزایش توان سازمانی در پاسخ دهی به نیازهای محیطی خواهد شد زیرا اعتمادآفرینی همافزایی در توان سازمان ایجاد خواهد کرد. هرچه اعتماد کارکنان به مدیران و سازمان کاهش یابد، باید مدیران هزینه بیشتری را جهت کنترل رفتار کارکنان بپردازند که نتیجه کمتری نیز به دست خواهند آورد.
اعتماد آفرینی از پیشبینی رفتار ایجاد میشود. یکی از عمدهترین دغدغههای مدیران کارآمد در سطوح مختلف، چگونگی ایجاد بسترهای مناسب بـرای عوامل انسانی شاغل در تمام حرفههاست تا آنها با حس مسئولیت و تعهد کامل به مسایل در جامعه و حرفه خود به کار بپردازند و اصول اخلاقی حاکم بر شغل و حرفه خود را رعایت کنند.
یکی از اهداف اصلی در تدوین اصول اخلاقی حرفهای، ایجاد رضایتمندی در نیروی انسانی و در نهایت مشتریان در جامعه است. مثلا اصول اخلاق حرفهای در حرفه روزنامه نگاری باعث میشود تا اخبار و اطلاعات بهطور واقعی، سریع و موثق به مخاطبان برسد و این اطلاعات درست و به دور از شایعـات است که نقش مهمی در تصمیمگیریهای مردم ایفا میکند.
در امور اقتصادی نیز چنین است، زیرا اگر اصول اخلاقی در برنامهریزیها و اجرا به خوبی رعایت نشود، بیتردید جامعه را با شکست اقتصــادی روبهرو ساخته و هزینههای سنگینی را به بار میآورد که جبران آن ممکن است سالها به طول انجامد، این امر درباره مسایل مسکن، صنعت غذایی، بهداشت و درمان و آموزش و پرورش نیز مصداق دارد.
اما اینکه چه عواملی باعث رشد و توسعه اخلاق حرفهای در مشاغل مختلف شده و یا در جایی دیگر آن را به افول میکشاند و چگونه میتوان این عوامل را تقویت کرد، پیوسته مورد توجه برنامهریزان جوامع مختلف بوده و هست.
واقعا اگر در حرفهای آییننامه اخلاقی رعایت نمیشود دلایل آنرا در کجا باید جستوجو کرد. آیا نابسامانیهای اداری، مدیریتی، پزشکی، مالی و اقتصادی، محیط زیست، خدمات، صادرات و مسکن، همه ریشه در موضوعات دیگری جز عدمرعایت اصول اخلاق حرفهای دارد؟
امروزه تشکلهای حرفهای با دیدی جامعهشناختی و توجه به این قاعده که مراعات آیین رفتار حرفهای موجب پذیرش، اعتبار و احترام اجتماعی هر صنف و به تبع آن افزایش اقتدار اجتماعی آن صنف میشود، اقدام به وضع مقررات درون صنفی و نظارت قاطع بر اجرای آن کرده و صد البته با ترتیب دادن دورههای آموزشی، قبل و حین اشتغال به کار برای اعضای خود، اصول بنیادی اخلاق و رفتار حرفهای را به آنان آموزش داده و آنگاه درصورت نقض اصول مزبور توسط هر یک از اعضا با تذکر شفاهی یا توبیخ و در موارد خاص طرد افراد ناباب و اصلاحناپذیر از جامعه حرفهای، مانع از تنزل جایگاه و اعتبار صنفی خود از دید جامعه میشوند.
در تدوین مقررات اخلاق حرفهای نیز مرسوم شده که نمایندگان مجامع صنفی با تدوین و تصویب مقررات آیین اخلاق حرفهای صنف خود، در واقع منشور اخلاقی واجد ضمانت اجرایی متناسبی را به اعضای صنف ارائه کنند. اصول بنیادی اخلاق و رفتار حرفهای از بعد نظری و دانشگاهی شامل 5 اصل درستکاری، واقعبینی، صلاحیت حرفهای، رازداری و آداب حرفهای است.
جیمز کالینز، استاد دانشگاه استنفورد و نویسنده کتاب ،«ساختن برای ماندن»، معتقد است: مهمترین متغیر در موفقیت سازمان، اخلاق حرفهای است. امروزه داشتن اخلاق حرفهای، بهعنوان یک مزیت رقابتی در سازمان مطرح است.
«فرد. آر. دیوید» ـ نویسنده مشهور آمریکایى در رشته مدیریت رفتار سازمانى و نویسنده کتاب «مدیریت راهبردی» ـ نیز میگوید: در سازمان، اصول اخلاقی خوب از پیش شرطهای مدیریت راهبردی خوب است؛ اصول اخلاقی خوب، یعنی سازمان خوب.
راز ماندگاری حرفهها
پژوهشهای انجام شده نشان میدهد وجود 3 عامل بنیادی در کنار هم موجب تشکیل، رشد و اقتداریابی حرفههای مختلف در طول زمان بوده و راز ماندگاری آنها شناخته میشود. این 3 عامل شامل، فلسفه، مبانی نظری، اصول و استانداردهای حرفهای از یک سو و تشکل حرفهای فراگیر و آیین رفتار حرفهای از سوی دیگر است.
با وجود 3 عامل مذکور در کنار یکدیگر، حرفه به قدرت لازم برای استمرار فعالیت و حفظ منافع حرفهای دست یافته، ریشهای عمیق در جامعه خواهد داشت و قدرت دفاع مؤثر از خود را در مواجهه با عوامل تأثیرگذار خارجی کسب میکند.
برای تشریح و تبیین چیستی و چرایی یک حرفه و برای کسب شناخت و تشریح پدیدههای موجود، وجود عامل اول ضروری بوده و درصورت تشریح نشدن مبانی نظری، استانداردهای حرفهای، روشها و رویههای مورد استفاده به قواعدی تبدیل میشوند که بیشتر بنا بر عادت و سنت و نه پذیرش منطقی از آنها پیروی میشود.
همچنین بدون این عامل بنیادی (درک صحیح اعضاء از جایگاه، اصول و استانداردهای حرفه)، مشکل میتوان بر مسائل حل و فصل نشده کنونی و آینده حرفهای فائق آمد و برای آنها راهکارهای مناسب ارائه کرد.
در ضرورت وجودی عامل دوم نیز جای بحثی وجود ندارد و اراده جمعی تجلی یافته در هیأتمدیره انتخابی تحولگرا و موید آن است. اما عامل سوم یا آیین رفتار حرفهای، عامل بنیادی بسیار بااهمیتی است که اعتبار و اقتدار حرفهای، سخت به آن وابسته بوده و جامعه بیشتر به این عامل توجه ویژه دارد.
شواهد حکایت از آن دارد که تنزل سطح مراعات آیین رفتار حرفهای به تنزل اعتبار و منزلت اجتماعی حرفه میانجامد. برای گسترش مراعات اخلاق حرفهای، کوشش و اقدامی صنفی و همهجانبه در 3 سطح وضع قواعد، آموزش و ضمانت اجرا لازم است.
کاربردی کردن اخلاق
روش فرآیند کاربردی کردن اخلاق در رفتار افراد و گروهها، روش به کارگیری اخلاق در موفقیت سازمانی، دارای مراحلی مانند اینکه موفقیت از اخلاق حرفهای سرچشمه میگیرد، اخلاق حرفهای از اعتمادآفرینی بهوجود میآید، اعتمادآفرینی از پیشبینی رفتار ایجاد میشود، پیشبینی رفتار از مستمر بودن و قانونمند بودن رفتار سرچشمه میگیرد، مستمر بودن و قانونمندی از مسئولیت ناشی میشود و مسئولیت از قانون و باورهای فرد بهوجود میآید را شامل میشود.
تحویلینگری مانع گسترش اخلاق حرفهای
تحویلینگری «تصور ناقص و ناروا از اخلاق حرفهای» آثار زیانبار فراوانی دارد، بهگونهای که آن را از موانع عمده رشد اخلاقی در سازمانها دانستهاند.
کاوش در مسئولیتهای اخلاقی شرکتها و بنگاههای اقتصادی، وجود معضل تحویلینگری در آنها را آشکار میکند. برای درمان این معضل باید اخلاق حرفهای را بسیار گستردهتر از قوانین و مقررات و مسئولیتهای حرفهای و هنجارهای جاری مشاغل، مسئولیتهای اخلاقی منابع انسانی، اصول اخلاقی و عهدنامههای اخلاقی حرفهها در نظر گرفته شود.
در میان راه حلهای گوناگون باید هوشیار باشیم که این معضل، خود را بهصورت درمان نشان ندهد. آنگونه که برخی رهیافت میان رشتهای را به چند رشتهای تبدیل کردهاند تا به درمان تحویلینگری بپردازند.
تدوین سند جامع اخلاقی شرکتها که به روش پویا بهصورت دو الگوی تلفیق منسجم رشتهها و چالش روشمند رهیافتهاست، راه حل مناسبی برای این معضل بهنظر میرسد.