شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۸۷ - ۱۲:۱۷
۰ نفر

فرهاد عشوندی: انگار می‌خواست اتفاقی بیفتد. تمرین را یک ساعت عقب انداخته بودند و باز خبرنگاران را راه نمی‌دادند.

خبرنگارانی که این‌بار تعدادشان برای حضور در تمرین، زیاد به‌نظر می‌رسید. همه خبری را شنیده بودند و زود آمده بودند کمپ.

می‌گفتند قرار است رئیس‌جمهور بیاید اما هیچ گشتی برای بازرسی وجود نداشت. فقط خبرنگاران را راه نمی‌دادند. لیدرها خیلی راحت وارد مجموعه می‌شدند و خبرنگاران باید در انتظار می‌ماندند. ساعت نزدیک 6 عصر بود که سرانجام درهای کمپ باز شد و به همه اجازه ورود دادند. رفتن به سمت ساختمان آکادمی، جایی که همیشه خبرنگاران از آنجا گزارش می‌گیرند، ممنوع بود. ممنوع برای خبرنگاران.

 البته کمی بعد ممنوع فقط برای خبرنگاران رسانه‌های مکتوب و دقایقی  که گذشت، فقط ممنوع برای خبرنگاران روزنامه‌ها چون خبرنگاران خبرگزاری‌ها هم پس از خبرنگاران صدا و سیما، اجازه ورود گرفته بودند.  فقط چند خبرنگار و چند عکاس باید در جمع 40، 50 تماشاگری که روی سکوها بودند، می‌ماندند.

هنوز هیچ کس نمی‌دانست که احمدی‌نژاد می‌آید یا نه؟ تمرین شروع شده بود و فتح‌الله‌زاده، در محاصره چند خبرنگار سمج، ‌داشت سعی می‌کرد سوژه نشود اما امکانش انگار نبود! عزیز‌محمدی دیگر عضو هیات رئیسه، فرزندش را هم به همراه آورده بود برای دیدار با رئیس‌جمهور. غیراز این دو و البته تاج که در غیاب کفاشیان، همه کاره فدراسیون است، حضور غمخوار و علی‌پور از اعضای فدراسیون دادکان در زمین تمرین، تعجب برانگیز شده بود. این دو هم بودند بی‌آنکه کسی بداند چرا!

دقایق گذشتند و خبری از رئیس‌جمهور نشد. تیم به وسط چمن آمد. بازیکنان شروع به دویدن کردند. لیدرهای آبی شروع کردند به تشویق عنایتی و داشت کار به دعوا می‌کشید اما با وساطت فتح‌الله زاده، سکونشینان آبی و قرمز با هم متحد شدند.

تیم بازی تمرینی‌اش را انجام داد و تقریبا 5 دقیقه پایانی بود که سرانجام ابتدا الگانس نیروی انتظامی و بعد B.M.W رئیس‌جمهور وارد کمپ شد. با بدرقه همراهان، احمدی‌نژاد به کنار چمن آمد، دایی می‌خواست همان جا تمرین را قطع کند اما رئیس‌جمهور گفت می‌خواهد فوتبال بچه‌ها را ببیند.

 دایی هم در سوتش دمید و به شاگردانش گفت: «5 دقیقه آخر است. جلوی رئیس‌جمهور می‌خواهیم بازی کنیم!» احمدی‌نژاد در این دقایق بازی را می‌دید. بازی فنی مجتبی جباری و پاس‌های زیبای او برایش جذاب بود. البته خودش هم درک کرده بود بچه‌ها از دیدنش کمی هول شده اند !

با پایان تمرین، بازیکنان دور احمدی‌نژاد حلقه زدند. قرار شد تا اول کمی بازیکنان با رئیس‌جمهور درد دل کنند و بعد او برای‌شان سخن بگوید. «آقای دایی بگویید برای تیم ملی چه برنامه‌ای دارید؟»

سؤالی که سرمربی تیم ملی در جوابش گفت:« به بازیکنان تیم ملی لطف کردید. بازیکنان تیم ملی منتظر دیدار با شما بودند. پس از پایان مسابقات لیگ‌برتر اردوی خوبی را در اردبیل پشت سر گذاشتیم. همان طور که در جریان هستید امسال لیگ خوبی را پشت سر گذاشتیم اما به دلیل فشردگی بازیها فشار زیادی به بازیکنان وارد آمده بود و آنها دچار خستگی شده بودند. تلاش ما در اردوهای تیم ملی بر این بود تا شادابی را به بازیکنان باز گردانیم. بازیکنان تیم ملی خوب تمرین کردند و فدراسیون فوتبال هم با وجود کاستی‌هایی که وجود داشت سعی کرد تدارکات خوبی را برای تیم ملی در نظر بگیرد. ما تلاش می‌کنیم با تمرینات خوب نتیجه‌ای مطلوب در مسابقات مقدماتی جام جهانی کسب کنیم.»

بعد نوبت به ابراهیم میرزاپور رسید که کاپیتان تیم است. «آقای میرزاپور در این مسابقات چند گل را می خواهید بگیرید؟» پاسخ این سؤال را ابتدا دایی داد و گفت:« سؤال سختی پرسیدید! » میرزاپور هم فقط با یک لبخند به رئیس جمهور پاسخ داد. البته ابراهیم در ادامه گفت:« تیم ملی جوان شده و این تیم جوان نیاز به حمایت همه جانبه دارد. آنها که می‌گویند تیم ایران بهترین تیم آسیاست باید پشتیبانی لازم را از تیم ما داشته باشند.

من با توجه به تجربه 8 سال حضور در تیم ملی اعتقاد دارم تیم ملی با حمایت شما و آقای علی‌آبادی و البته مسئولان فدراسیون فوتبال به موفقیت می‌رسد.» و بعد از این رئیس‌جمهور برای بازیکنان صحبت کرد؛« شما یک به یک از بهترین‌های جهان هستید. برای جام جهانی فرانسه صعود‌مان خیلی سخت شد. کار به استرالیا کشید و خداداد عزیزی و علی دایی و کریم باقری. علی‌آقا یادتان که هست.»

لبخندی بر لبان سرمربی نشست و رئیس‌جمهور ادامه داد ؛« این بار اما صعودمان راحت‌تر بود. در آزادی. ما به جام جهانی رسیدیم و آنجا هم می‌توانستیم موفق‌تر باشیم. من بازی‌های تان را دیدم. بازی با پرتغال یا آن تیم دیگر کدام تیم بود؟» ابراهیمی سرپرست تیم ملی گفت مکزیک تا رئیس‌جمهور ادامه دهد:« ما هر دو بازی را می‌توانستیم ببریم. فقط اگر مدیریت قوی‌تری بالای سر تیم بود، مشکلات حل می‌شدند.

شما اگر همین اعتماد به نفس عادی خودتان را هم داشتید در جام جهانی تیم بالا می‌رفت. حالا این بار می‌خواهم که خیلی راحت صعود کنید. تیم‌های منطقه ما اصلا فوتبال ندارند. بازیکنانی را از این طرف و آن طرف جمع می‌کنند و می‌آورند ولی باز هم رقیب ما نیستند. شما می‌توانید خیلی راحت صعود کنید. انشاالله که مقابل امارات نتیجه می‌گیرید البته اگر نگرفتید هم خیلی مهم نیست چون هدف مهم‌تر رسیدن به جام‌جهانی است.»

 رئیس‌جمهور پس از این از مسائل اخلاقی گفت و از بازیکنانی گلایه کرد که بعد از تعویض اعتراض می‌کنند:« این کار درستی نیست. من چند باری این اتفاق را در لیگ دیدم. الگوی ما باید بچه‌هایی باشند که بعد از گل به ائمه اطهار اقتدا می‌کنند. ما الگوهایی دینی بزرگی چون ائمه و حضرت زهرا (س ) را داریم.» او در اینجا نگاهش به آندو تیموریان افتاد و گفت:« آندو جان حضرت مسیح (ع) هم از معصومین بزرگ ماست.»

آقای رئیس‌جمهور من هم چند کلمه حرف بزنم؟
شما باید قبل از من حرف می‌زدید. چرا آن پشت نشستید!

پس از این چند کلمه علی‌آبادی شروع به گفتن کرد:«‌آقای رئیس‌جمهور سه میلیارد به فدراسیون کمک کرده‌اند.» این جمله رئیس سازمان ورزش با واکنش همراه با خنده رئیس‌جمهور همراه شد:«قرارمان این قدر نبود؟ از کجا می‌بخشید؟» و دایی به حمایت رئیس آمد و گفت:« بابا همه پول‌ها پیش شماست!»

 احمدی‌نژاد همراه با جمع خندید و سری به علامت موافقت با رقم یادشده تکان داد و گفت:« پس کی به من پول می‌ده! باشد مشکلی نیست اما شما با تیم‌های بزرگ بازی کنید. باید سطح تیم ملی را بالا ببرید. من تمرین را دیدم بچه‌های ما خیلی خوب هستند البته شاید کمی از نظر بدنی مشکل داشته باشند ولی تک به تک بهترین‌های دنیا هستند. به شما قول می‌دهم اگر 5 سال برنامه داشته باشید، روی سکوی جهانی می‌روید. من می‌نویسم که از برنامه‌تان حمایت کنم و این اتفاق می‌افتد!»

رئیس‌جمهور بعد از این از جباری به‌دلیل از خودگذشتگی‌اش در تمرین و پاس گلی که به صادقی داد تمجید کرد، کمی سر به سر عنایتی گذاشت که چرا گل نمی‌زند و بعد با یک صلوات، حرفهایش تمام شد.

« دکتر بیا اینجا» تماشاگران روی سکو که مدام فریاد می‌زدند و رئیس‌جمهورشان را با شعار « انرژی هسته‌ای حق مسلم ماست،» به سوی خود می‌خواندند. کاری که احمدی‌نژاد در پایان تمرین انجامش داد. او بی‌آنکه حصاری بین او با مردم باشد، به جمع‌شان رفت. دقایقی طولانی را با آنها حرف زد و خواست که کمی بیشتر در حمایت از تیم ملی رعایت کنند. خواست تا جو ورزشگاه‌ها بهتر از قبل باشد و...

او پس از این به دیدار تیم ملی ساحلی و دیگر تیمهای ملی حاضر در کمپ رفت و بعد از دقایقی با اسکورت نیروی انتظامی و سوار بر ماشین زیبایش، ورزشگاه را ترک کرد.

کد خبر 53687

پر بیننده‌ترین اخبار فوتبال ايران

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز