هر ملت و کشوری برای پیشرفت ویژه و متناسب خودش (مبتنی بر مکتب جغرافیایی و فرهنگی‌اش) قطعاً از رؤیای مشترک و مورد اجماعش بهره‌ می‌برد....

دکتر علیرضا عندلیب

هر ملت و کشوری برای پیشرفت ویژه و متناسب خودش (مبتنی بر مکتب جغرافیایی و فرهنگی‌اش) قطعاً از رؤیای مشترک و مورد اجماعش بهره‌ می‌برد ولو اینکه آن رؤیا به تبیین و کتابت در نیامده باشد.این رؤیا برای کشورهای پیشتاز و تمدن‌ساز و نیز کشورها و ملت‌های برجسته و متمایز که در پارادایم تمدنی موجود نمی‌گنجند و حل نمی‌شوند، نه یک انتخاب که یک ضرورت است. ضرورتی که برایشان منشأ تولید گفتمان می‌شود. گفتمانی که هم زبانی، هم جهتی، هم بختی و هم سرنوشتی را برایشان تسهیل می‌کند و افق‌های دور دست را دست یافتنی‌تر می‌سازد.
این‌گونه رؤیاها، خیلی هم ساختنی و برنامه‌ریزی شده نیستند؛ بلکه بین الاذهانی و تاریخ پرورده هستند؛ لذا کشف می‌شوند و مورد وفاق و علاقه‌مندی قرار می‌گیرند. این رؤیا؛ انرژی کافی برای حرکت و دستیابی را تأمین می‌کند چون شوق درونی یک ملت را بر می‌انگیزد، شوقی که ذره ذره در طول تاریخ پرورده شده و در مقطعی تاریخی می‌خواهد پوسته بشکافد و سر برآورد و نفس بکشد و میدانداری کند.
ایران اسلامی پس از چند بار تمدن‌سازی و چند قرن تلاش‌های کم‌نتیجه؛ اکنون پس از یک انقلاب بی‌نظیر به سطحی از بلوغ و شایستگی رسیده که می‌تواند از فرصت تاریخی پیش آمده از نظر موقعیت تمدنی؛ خود را در جایگاه شایسته و بایسته خود بیابد و قرار دهد و به نقش‌آفرینی برتر در مقیاس تمدنی بپردازد.
اما اکنون پرسش اینجاست: چه رؤیای ایرانی‌ـ اسلامی را مردم ایران باید باور کنند که در زندگی و خلقیات خود جاری سازند؟ این رؤیاها در جامعه ایرانی چگونه تبدیل به ارزش شده و همه مردم و نهادهای دولتی و غیردولتی از آن حمایت کنند؟ آفرینش‌های علمی و هنری ایرانی چگونه می‌تواند براساس درون مایه‌های ارزشی و البته تقویت آن در طول زمان ایفای نقش کند؟
رؤیای ایرانی‌ـ اسلامی (امید مطلوب) در واقع افق و چشم‌انداز عمیقی است که باید با مردممان تدارک ببینیم و امروز باید کارکرد آن رؤیا همواره زنده بماند و دستگاه تبلیغاتی، نظام علمی و فرهنگی کشور و سیستم اقتصادی همواره به‌دنبال این مفهوم باشد. این رؤیا فارغ از اینکه واقعاً وجود دارد یا نه، در طول سالیان اخیر پرورش داده شده و فربه شده است. به گونه‌ای که مفاهیم جدیدی به آن افزوده شده و این مفاهیم اکنون مشخصه یک کشور به‌نام ایران اسلامی و یک فرد با عنوان ایرانی تلقی می‌شود و اتفاقاً این مشخصه‌ها، شعر یا سند صرفاً مکتوب در قفسه کتابخانه‌ها نباید باشد. باید جامعه‌شناس ایرانی، فیلمساز ایرانی، شاعر ایرانی، رسانه ایرانی، شهرساز و معمار ایرانی و... و. روز و شب به باز تولید رؤیای ایرانی‌ـ اسلامی بپردازد و مردم ایران نیز عمیقاً به این رؤیا باور داشته باشند یا حداقل این رؤیا چراغ راهنمایشان در عمل سیاسی و اجتماعی باشد. به گونه‌ای که اگر از آنان پرسیده شود، یک ایرانی چه خصوصیاتی دارد حتماً در پاسخ فهرستی از مشخصه‌های زیر را دریافت کند: «‌عدالت، سلامت، امنیت، معرفت، معنویت، آزادی، ثروت، قدرت و منزلت.»
و در این جهت، پرسش مهم این است که: رؤیای شهر ایرانی‌ـ اسلامی چیست؟ مؤلفه‌هایی که ما در تعریف یک شهر ایرانی‌ـ اسلامی معرفی می‌کنیم چیست؟ شهر ایرانی – اسلامی چگونه جایی است؟ چه اندازه مؤلفه‌های ایرانی بودن و اسلامی بودن در آفرینش‌ها و بازتولیدهای علمی و هنری ما خود را نشان می‌دهد؟ پاسخ به این‌گونه پرسش‌ها، رسالت مراکز علمی پژوهشی و جشنواره‌های برخاسته از این رویکرد به‌شمار می‌رود،زیرا در جهان امروز، تمدن و مدنیت با شهرنشینی درهم آمیخته‌اند و شهر محل تولید علم و دانش است. همان‌گونه که سکونتگاه‌هایی که انبوه جمعیت را دارند، محل تولید انبوه اقتصادی و مکان مصرف انبوه کالاهای مادی است؛ کلانشهرها، محل تولید انبوه دانش و محل مصرف انبوه محصولات علم و دانش است.

از این رو، نقش مراکز مطالعات مرتبط با امور شهرسازی و شهرنشینی می‌توانند نقش حساس‌تر و اساسی‌تری در رابطه با تولید علمی و حل مشکلات شهری و شهرنشینی داشته باشند. تولید دانش و پژوهش در کشور اثرات عمیقی در تولید اقتصادی در دراز مدت خواهد داشت و پشتیبانی دائم از نهادهای آموزشی و پژوهشی و حمایت بی‌وقفه از دانشمندان و پژوهشگران به‌صورت‌های گوناگون و از جمله به‌صورت برگزاری جشنواره‌های پژوهشی در ابعاد مختلف می‌تواند کشور را در مسیر علم و معرفت قرار داده و این مسیر را مورد حمایت قرار دهد.

منبع:ویژه نامه شهرپژوه

*عضو هیئت علمی شهرسازی دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات تهران

کد خبر 476755

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha