با این حال مادرانه و با محبت، به تک تکشان سلام میکند و حالشان را میپرسد. نقاشی، مجسمه، قاب عکس و یا هر کاردستی دیگری را که به همراه خود دارند با ذوق نگاه و گوشهای از نمایشگاه را برایش انتخاب میکند. این دومین نمایشگاه گروهی کودکان اوتیسم است که «ثریا صانعی» مدیر گروه هنری ثریا در تهران برگزار میکند و این بار گالری «مهر هنر» در دزاشیب میزبان برگزاری نمایشگاه است. ثریا میداند برای کشیدن هرکدام از این نقاشیها و ساختن هرکدام از این صنایعدستی، کودکان اوتیسم، چندین برابر همسن و سالهای خود وقت صرف کردهاند و خانوادههایشان چند برابر خانوادههای عادی سختی کشیدهاند. ثریا اکنون اثر هنری فرزند ۱۷ ساله خود، که اوتیسم شدید دارد به گالری آورده تا به بهانه نمایش این آثار و تواناییهای کودکان اوتیسم، آنها را بیشتر از پیش به جامعه و مردم شهرش معرفی کند.
کسی اوتیسم را نمیشناسد
دومین بار است که کودکان اوتیسم نمایشگاهی از آثار و هنرهای خود را به نمایش میگذارند. نقاشیهای آبرنگ و سیاهقلم و رنگ روغن. در کنار تابلوها و آثار حجمی، سفال و عروسکهای پارچهای و زیورآلات نیز در محوطه گالری به چشم میخورد. برای شرکت در این نمایشگاه کودکان اوتیسم در کنار والدینشان حاضر شدهاند و اغلب پدر و مادرها همدیگر را میشناسند. ثریا صانعی، مادری است که این دورهمی نهچندان کوچک را ترتیب داده و خانوادههای کودکان اوتیسم را در کنار هم جمع کرده است. با صبر و حوصله با بچهها حرف میزند و حال تکتکشان را میپرسد. نگاه بازدیدکنندگان گالری از تابلویی به تابلوی دیگر و از اثری به اثری دیگر میچرخد و حرفی جز تحسین در کلام کسی جاری نمیشود. کودکان اوتیسم، خجالتزده از تعریفها و تحسینها لبخند میزنند اضطرابشان از گرفتن پر شال و چادر مادرانشان پیداست. صانعی که خود فرزندی مبتلا به اوتیسم دارد میگوید: «جامعه شناخت و درک درستی از وضعیت کودکان اوتیسم ندارد و ویژگیهای آنها را نمیشناسد. ظاهر این کودکان تفاوتی با کودکان عادی ندارد و به همین دلیل خیلی از افراد در نخستین مواجهه با کودکان اوتیسم مشکل آنها را تشخیص نمیدهند. همین موضوع موجب میشود در مقابل رفتارهای آنها واکنش نامناسبی داشته باشند.» از تشکیل گروه هنری ثریا میگوید که قصد دارد با برگزاری نمایشگاههای هنری مختلف، کودکان اوتیسم و مشکلات و تواناییها و زندگی آنها را بیشتر به جامعه معرفی کند: «برگزاری نمایشگاه هنری و معرفی این کودکان و مشکلات و تواناییهای آنها به جامعه به بهتر شدن شرایط زندگی کودکان اوتیسم و خانوادههایشان کمک میکند. مردم در این نمایشگاهها آثار و فعالیتهای افرادی را میبینند که تا دیروز هیچ شناختی از آنها نداشتند. خود کودکان هم با انجام فعالیتهایی که خروجی مشخصی دارد، احساس بهتری دارند. من فکر میکنم هنردرمانی، یکی از بهترین راهحلها برای آسانتر کردن شرایط زندگی کودکان اوتیسم است.»
محروم از حقوق اولیه
«آموزش خصوصی» یکی از مهمترین مشکلاتی است که خانوادههای دارای فرزند اوتیسم با آن درگیر هستند؛ این را به لیست بلندبالایی از هزینههای گفتاردرمانی و کار درمانی و بیماریهای رایج این کودکان اضافه کنید. «الهه پروایی» دختر ۱۷ ساله اوتیستیک دارد و ۲ سال است آموزش عروسکسازی به او را آغاز کرده. اکنون هرجا نمایشگاهی از آثار این کودکان برگزار میشود، عروسکهای دخترش را از مشهد به آنجا میرساند. او میگوید: «کودکان مبتلا به اوتیسم نیازمند آموزش و رسیدگیهای خاص هستند. آموزش به این کودکان با شیوه آموزش به کودکان عادی تفاوت دارد و به همین دلیل در کلاسهای عمومی نمیتوان این کودکان را مشارکت داد و باید از مربیهای خصوصی استفاده کرد. من وقتی علاقه شدید دخترم را به عروسک دیدم، تصمیم گرفتم این کار را به او یاد بدهم. اکنون ساخت عروسکهای پارچهای، همه دنیای کودک من شده و با آن سرگرم است و احساس نشاط و آرامش میکند.» روزی را به یاد میآورد که دخترش نخستین عروسک خود را ساخته بود: «دیدم عروسکش را بغل کرده و با احساس رضایتی که از چهرهاش مشخص بود، خوابیده است. این آرامش و رضایت، بزرگترین انگیزه برای من بود تا به او کمک کنم عروسکهای بهتر و بیشتری بسازد.» دخترک با قرار گرفتن در فضاهای شلوغ و پرسر و صدا، دچار اضطراب میشود و برای همین او به تنهایی در نمایشگاهها شرکت میکند. پروایی میگوید: «بچههای اوتیسم تفریح و فراغتهای محدودی دارند. این محدودیتها برای هر کودک با دیگری متفاوت است. برای مثال دختر من از قرار گرفتن در جاهای شلوغ و در معرض صداهای بلند اذیت میشود. برای همین من اگر او را به همراه خود به خرید میبرم، به بازار سرپوشیده یا پاساژهای شلوغ نمیروم. یا ساعت و روزهایی را در هفته برای رفتن انتخاب میکنم که پارک یا بازار خلوتتر باشد. در خانه هم باید فضایی آرام و امن برای این کودکان فراهم کنیم. متأسفانه نه تنها همسایهها و جامعه، بلکه اقوام و بستگان هم درک درستی از شرایط کودکان اوتیسم ندارند و فشارهای روحی بسیاری به ما وارد میکنند. این بچهها تسلطی بر روی رفتارهای خود ندارند و بسیار حساس هستند. با این حال کافیست در یک مکان عمومی مانند پارک داد بزنند تا دیگران سریع به حضورشان اعتراض کنند. متأسفانه کودکان اوتیسم از حقوق نخستین شهروندی خود هم محروم هستند.»
معضلی به نام اوقات فراغت
بچهها کنار پدر و مادر خود ایستادهاند و با هر توجهی که به سمتشان روانه میشود، پشت والدین خود پنهان میشوند. حرف نمیزنند و مدام اطراف را نگاه میکنند. برای شنیدن جواب سادهترین پرسشها، باید چند ساعتی با آنها زمان صرف کرد و اعتماد آنها را به خود جلب کرد. خانوادههای کودکان اوتیسم، «سحر نخعی» را هم بهعنوان مادر اوتیسم و هم بهعنوان مربی صبور و با تجربه آموزش سفالگری میشناسند. او میگوید: «بچههای اوتیسم برای یادگیری به تلاش بیشتری نیاز دارند. من بهعنوان یک مادر اوتیسم دوست داشتم برای افزایش تمرکز و آرامش فرزندم او را به سمت یادگیری یک هنر هدایت کنم. این کودکان زود از مدرسه فارغالتحصیل میشوند و پس از رسیدن به سنین نوجوانی و جوانی، اگرکاری برای انجام دادن بلد نباشند، احساس بیکفایتی میکنند. از طرفی هم خانوادههای آنها برای پر کردن اوقات فراغتشان دچار مشکل میشوند. من تصمیم گرفتم به فرزندم سفالگری یاد بدهم. برای این کار نخست خودم آموزش سفالگری دیدم و آموزش به فرزندم را آغاز کردم. بعد هم در دورههای مربیگری برای کودکان اوتیسم شرکت کردم. اکنون در کارگاههای سفالگری من، کودکان مبتلا به اوتیسم زیادی شرکت میکنند و استقبال خوبی از آنها شده است.» به کمک انجمن اوتیسم و گروه هنری ثریا، تعدادی از آثار سفالگری شاگردانش را قاب کرده و در نمایشگاههای مختلف شرکت میدهد. او میگوید: «هیچکس به اندازه خانواده کودکان اوتیسم نمیتواند این کودکان را درک کند. کشیدن هرکدام از این تابلوهای نقاشی یا ساختن اثری سفالی توسط این کودکان، ممکن است چند ماه طول بکشد. کودکان اوتیسم اگر به کاری علاقه نداشته باشند، حتی یک دقیقه هم نمیتوان آنها را به انجامش مجاب کرد. اما اگر به انجامکاری علاقه داشته باشند، آن را به شکل رفتاری تکرار شونده میپذیرند و دست از آن بر نمیدارند.» از تغییر رفتارهای شاگردانش در مدت چندماه شرکت در کلاسهای سفالگری و علاقه آنها به ورز دادن گِل و بازی با وسایلی که خودشان آن را ساختهاند میگوید: «شاگردانی داشتم که روز اول حتی توان ورز دادن گل را هم نداشتند اما اکنون من فقط به آنها میگویم که برای ساخت فلان ظرف سفالی باید از چه تکنیکی استفاده کنند و خودشان آن ظرف را درست میکنند. حضور در این کلاسها که خروجی مشخصی هم دارد به آنها اعتماد به نفس میدهد و مهمتر از هر چیزی آنها را سرگرمکاری مفید میکند.» از کمبود فضاهای آموزشی ویژه کودکان اوتیسم میگوید که مشکل همه خانوادههای کودکان اوتیسم است: «اگر مؤسسههای آموزشی و مراکزی برای آموزش هنر و مهارتهای مختلف برای کودکان اوتیسم وجود داشته باشد، خانوادهها بیتردید از آن استقبال میکنند. وجود چنین مراکز و امکاناتی برای کودکان استثنایی، در نهایت به داشتن جامعهای سالمتر کمک میکند. در حال حاضر نه در تهران و نه در شهرهای دیگر چنین فرصتهایی وجود ندارد و برگزاری این نمایشگاههای جمعی از آثار هنری کودکان اوتیسم، از معدود فرصتهای موجود است.»
نظر شما