شنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۵
۰ نفر

همشهری دو - مریم ساحلی: همه تن گوش می‌شوم و دل می‌دهم به آواز آبشار «ویسادار».

طبیعت

درخت پشت درخت، به تماشا نشسته جمعيتي را كه هجوم آورده‌اند به اين حجم سبز و روشن. خنكاي آب بر بستري از سنگ‌هاي ريز و درشت بي‌محابا مي‌دود و پرندگان، پنهان در شاخ و برگ درختان، مات ازدحام مردمي هستند كه روي پل آهني باريك ايستاده‌اند و مبهوت فروريختن پرشكوه آب هستند و بعد هم پشت هم عكس مي‌گيرند تا لحظاتشان را ماندگار سازند.

زماني نه چندان دور مي‌شد آن سوي پل، ساعت‌ها نشست به تماشاي ريشه‌هاي كهن درختان كه در پي بارش‌هاي مكرر از پس خاك نمايان شده‌اند. مي‌شد دراز كشيد در انبوه مه و با جنگل و رود يكي شد. اما اينك حجم زباله‌هاي رها شده، خط مي‌كشد بر صفحه خيالات سبزت. نگاهت را تيره و تار مي‌كند و شرم، سرت را خم مي‌كند در برابر درختاني كه از ديرباز ايستاده‌اند و آسماني كه از بي‌مبالاتي‌ها چهره درهم كشيده است. آن وقت ته ته دلت زمزمه مي‌كني: كاش گم شده بود اين خطه بهشت گون و پاي هيچ‌كس به آن نمي‌رسيد و در امان بود از هجمه آدم‌هايي كه پسماند يك روز خوش گذراندنشان را براي سال‌هاي متمادي باقي مي‌گذراند و مي‌روند.

کد خبر 374673

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha