دوشنبه ۸ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۶:۳۲
۰ نفر

زورگیر خشن وقتی از زندان مرخصی گرفت پا به فرار گذاشت و باز هم سراغ خلاف رفت اما هنگام ارتکاب سرقتی خشن دستگیر شد.

متهم

چند روز پيش مأموران گشت پليس در اتوبان صدر به‌خودروي پرشيايي برخوردند كه با حركت زيگزاكي باعث ايجاد خطر براي بقيه خودروها شده بود. داخل ماشين 2مرد به چشم مي‌خوردند كه يكي از آنها راننده بود و فردي ديگر، مردي بود كه با راننده درگير بود. مأموران به تعقيب خودرو پرداختند تا اينكه با جدول كنار اتوبان برخورد كرد و متوقف شد. همزمان، مرد راننده با سر و صورتي خون آلود از خودرو پياده شد و با ديدن مأموران گشت به سمت آنها رفت و مدعي شد كه مرد جواني سوار ماشينش شده و قصد خفت‌گيري داشت. كارآگاهان بلافاصله به تعقيب جوان سارق كه قصد فرار داشت، پرداختند و دستگيرش كردند.

متهم و شاكي هردو به پايگاه يكم پليس آگاهي تهران منتقل شدند و شاكي در توضيح ماجرا گفت: در منطقه زعفرانيه بودم كه پسرجواني را كنار خيابان ديدم. دست تكان داد و خواست تا به‌صورت دربست او را به شرق تهران ببرم. من هم به خيال اينكه مسافر است، سوارش كردم. در بين راه ناگهان با تهديد از من خواست هرچه دارم در اختيارش قرار دهم. من اما مقاومت كردم، با اين حال او با مشت و لگد به جانم افتاد و به سر و صورتم مي‌كوبيد و قصد كشتنم را داشت. حتي با چاقو تهديد مي‌كرد كه در نهايت من نتوانستم تعادل ماشين را حفظ كنم و با جدول كنار اتوبان برخورد كردم اما شانس آوردم كه زنده ماندم.

  • زنداني فراري

در ادامه تحقيقات مشخص شد كه متهم دستگير شده، يك زنداني فراري است كه حدود 5‌ماه قبل با سپردن وثيقه 500ميليون توماني از زندان مرخصي گرفته اما ديگر برنگشته است. او پيش از اين به اتهام سرقت و خفت‌گيري دستگير شده بود. متهم پس از دستگيري به پايگاه يكم پليس آگاهي منتقل شد كه به محض ورود به آنجا نايلوني را كنار در انداخت. مأموران وقتي متوجه اين اقدام عجيب وي شدند با جست‌و‌جو كنار در نايلوني پيدا كردند كه داخل آن 50گرم شيشه بود. در نهايت متهم به حمل مواد‌مخدر و سرقت اعتراف كرد و براي انجام تحقيقات بيشتر به شعبه پنجم دادسراي ويژه سرقت منتقل شد. او وقتي پيش روي قاضي علي وسيله ايرد موسي قرار گرفت به 15فقره سرقت و زورگيري با تهديد شمشير اقرار كرد و پس از آن براي ادامه تحقيقات در اختيار پليس قرار گرفت.

  • متهم در حاشيه جلسه بازپرسي در گفت‌وگو با همشهري از جزئيات سرقت‌هايش گفت.
  • بعد از اينكه از زندان مرخصي گرفتي چه كردي؟

به اصفهان فرار كردم و در يك كمپ به‌عنوان خدمتكار مشغول به‌كار شدم.

  • معتادي؟

13سال بود كه اعتياد به الكل داشتم. گاهي هم شيشه مي‌كشيدم اما الان مدتي است كه ترك كرده‌ام و لب به مشروبات الكلي و شيشه نزده‌ام.

  • پس چرا وقتي دستگير شدي، شيشه همراهت بود؟

براي خودم نبود. بسته شيشه براي دوستم بود كه مي‌خواستم به دستش برسانم.

  • از شگرد سرقت هايت بگو.

گاهي تنهايي و گاهي هم با دوستانم يا برادرم به سرقت مي‌رفتيم. شگردمان اين بود كه پس از شناسايي افرادي كه به‌نظر مي‌رسيد همراهشان پول زيادي باشد در خيابان‌هاي شمال تهران به سمتشان هجوم مي‌برديم و با تهديد قمه و شمشير هرچه داشتند از آنها مي‌گرفتيم.

  • در پرونده‌ات نوشته شده در يكي از سرقت‌هايت به تنهايي و همزمان از 3نفر زورگيري كرده‌اي، درست است؟

آن روز به پارك رفتم و شمشيرم را بالا بردم. مانند علامت حاكم بزرگ! در آنجا 3جوان نشسته بودند كه فرياد زدم مرا مي‌شناسيد؟ آنها مثل بيد به‌خودشان مي‌لرزيدند و سرشان را به نشانه اينكه نمي‌شناسند تكان دادند. گفتم من مجيدم! بعد هم تهديدشان كردم هرچه دارند روي زمين بريزند و بروند. بيچاره‌ها از ترسشان، پول و موبايل هايشان را روي زمين انداختند و در رفتند.

  • با اموال سرقتي چه كردي؟

پول‌هايش كه خرج زندگي شد و موبايل‌ها را هم دوستم مي‌فروخت و سهمش را برمي‌داشت.

  • چقدر درس خوانده‌اي؟

ديپلم نقشه كشي دارم.

  • چرا درس‌ات را ادامه ندادي؟

چون خلاف را بيشتر از درس خواندن دوست داشتم!

  • هنوز هم خلاف را دوست داري؟

معلوم است كه نه. خلاف آخر و عاقبت ندارد. زندگي‌ آدم را نابود مي‌كند.

  • شغلت چيست؟

در مغازه پدرم كار مي‌كردم. اما مي‌خواستم روي پاهاي خودم بايستم. با اين حال اشتباه كردم و راه سرقت را در پيش گرفتم.

  • در آخرين سرقت كه به‌عنوان مسافر سوار شدي، چرا راننده را تا حد مرگ كتك زدي؟

اموالش را مي‌خواستم اما مقاومت مي‌كرد. آنقدر كتكش زدم كه در نهايت تصادف كرد. از خود بي‌خود شده بودم، شايد اگر تصادف نمي‌كرديم الان قاتل هم بودم. با اين حال 15ميليون تومان ديه‌اش را جور كردم و رضايتش را گرفتم. وي ادامه مي‌دهد: اين بار هم اگر آزاد شوم ديگر سمت خلاف نمي‌روم چون چند روز پيش توبه كردم.

کد خبر 344804

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha