نکته مهم در مورد این 2 هنرپیشه ارائه تصویری مثبت از مسلمانان و ساکنان خاورمیانه است.
ظاهراً کنون زمان مناسبی برای هنرپیشگان خاورمیانه و آسیای مرکزی است تا بتوانند پلههای شهرت را به سرعت بپیمایند و در عرصه سینمای جهان مطرح شوند. دلیل این امر را میتوان افزایش درخواست استودیوهای فیلمسازی جهان برای حضور هنرپیشههای عرب و یا خاورمیانهای دانست.
تولید فیلمهایی چون «پادشاهی»و «بادبادکباز» در ماههای اخیر این فرصت را به این دسته از هنرپیشهها داده است تا شاید برای اولینبار نقشهای مثبتی داشته باشند و در عینحال در کنار ستارههای سینمای جهان بازی کند.
فیلم اکشن پیتربرگ باعنوان پادشاهی، داستان یک تیم اکتشاف افبیآی به سرکردگی جمیفاکس است که پس از وقوع انفجاری در عربستان سعودی راهی این کشور میشوند. در این فیلم 2 هنرپیشه فلسطینی با نامهای اشرف برهوم و علیسلیمان نقش دو افسر پلیس فلسطینی را ایفا میکنند.
نکته مهم در مورد این دو هنرپیشه، ارائه تصویری مثبت از مسلمانان و ساکنان خاورمیانه است و برخلاف فیلمهای سالهای نه چندان گذشته که عمدتا بازیگران خاورمیانه و عرب در آن نقشهای منفی و به ویژه تروریستها را ایفا میکردند، اینبار 2 هنرپیشه فلسطینی نقش2 قهرمان را ایفا میکنند و در کنار جمیفاکس جزو هنرپیشههای اصلی فیلم به شمار میروند.
اسکات استابر تهیهکننده فیلم میگوید: برای ما بسیار مهم بود که این شخصیتها عملکرد قهرمانانهای داشته باشند2 شخصیت عرب مثبت که به جامعه و خانوادهشان اهمیت میدهند را در فیلم داشته باشیم.
در فیلم بادبادک باز براساس داستان پرفروش خالدحسینی درباره تاریخ ربع قرن اخیر افغانستان، به جز همایون ارشادی ایرانی که نقش بابا را ایفا میکند، بازیگر شخصیت اصلی فیلم (امیر) هنرپیشهای با نام خالدعبدالله است که قبلا او را در فیلم «یونایتد 93» دیده بودیم. تغییر بنیادی شخصیت عبدالله در این دو فیلم به خوبی گویای تغییرنسبی نگرش استودیوها به مسلمانان و اعراب در موج جدید سینمای جهان است.
عبدالله که مصریالاصل است ولی در انگلستان زندگی میکند پیرامون این تغییر رویه میگوید: مطمئن نیستم که این تغییر کاملا آگاهانه باشد ولی به هر حال تصویری که از اهالی خاورمیانه این روزها در عرصه تلویزیون و سینما ارائه میشود، بسیار امیدوارکننده است.
من معتقدم که مردم سایر نقاط جهان تمایل دارند چیزهای بیشتری را در مورد منطقه خاورمیانه و ساکنان آن بدانند و همین مسئله موجب توجه بیشتر استودیوها به ارائه تصویری نسبتاً واقعگرایانه و بهدور از تبلیغات شده است.
جنگ عراق و ادامه نبرد با طالبان در افغانستان، بهانه خوبی برای استودیوی ما بود تا در ماههای اخیر پروژههای متعددی این منطقه از جهان را به عنوان لوکیشن اصلی داستان خود انتخاب کنند.
این باعث شد تا حتی مایکل وینترباتم سکانسهایی از فیلم «قلب توانا» را در خیابانهای کراچی و همان جایی فیلمبرداری کند که دانیلپری خبرنگار متوفی والاستریت ژورنال حضور داشت.
به همین ترتیب «پادشاهی» اولین فیلم آمریکایی بود که در ابوظبی فیلمبرداری شد چرا که باتوجه به قوانین سختگیرانه عربستان برای فیلمبرداری و تعطیلی سینماها در سه دهه اخیر، برگ میخواست لوکیشنی مناسب را تا جایی که امکان دارد نزدیک به این کشور داشته باشد.
مایکلمان کارگردان مشهور که تهیهکننده فیلم پادشاهی است در این زمینه میگوید: رمز موفقیت فیلم، میتواند اخباری باشد که شما هر روز در مورد این منطقه میشنوید و این امکانی است که کمتر پیش میآید. اما نکته قابل توجه سکانس ابتدایی فیلم پادشاهی است که بخشی از آن انیمیشن است و به عقیده برگ محتوای آن میتواند ارزشی معادل کل فیلم سیریانا را داشته باشد.
برگ ادامه میدهد: سرصحنه فیلم عراقیها، سوریها و اماراتیها حضور داشتند و ما همیشه در پشت صحنه درگیر گفتوگوهای ژئوپلتیک بودیم. به عقیده من لازم بود تا تماشاگران در سایر نقاط جهان متوجه شوند که واقعا در این منطقه چه میگذرد و این گفتوگوها و نظرات بومی به آنها کمک زیادی میکرد.
از طرفی این هنرپیشهها با بازی در چنین فیلمهایی میتوانند موقعیتهای تازهای را در عرصه سینمای جهان کسب کنند که شاید با سالها بازی در سینمای بومی امکانپذیر نبود. برای مثال عرفان خان هنرپیشه هندی نقش مهمی را در فیلم قلب توانا برعهده دارد.
اگرچه اکثر علاقمندان آنجلیناجولی نقش ماریان پرل را به عنوان شخصیت محوری فیلم میشناسند اما در اکثر نقدهای رسانهای به شخصیت خان و بازی خوب او اشاره شده بود.
عرفانخان معتقد است که بازی او اصطلاحا دیده شد و این امر باوجود سالها سابقه در سینمای هند برایش متصور نبود و همین دیده شدن موجبات بازی او در فیلم بعدی دسانورسون تحت عنوان دارجلینگ اکسپرس را به وجود آورده است.
با در نظر گرفتن پروژههای جدیدی که برای هنرپیشگانی چون اشرف برهوم و یا عرفانخان پیشبینی شده است، میتوان امیدوار بود که فعالیت حرفهای آنها همچون عمرشریف که با بازی در فیلم لورنس عربستان در سال 1962 به جایگاه تازهای در سینما رسید متحول شود. پیتربرگ در هنگکنگ در جریان یک جشنواره سینمایی با برهوم آشنا شده بود و به حدی تحت تاثیر بازی او قرار گرفته بود که او را برای بازی در فیلم پادشاهی انتخاب کرد.
اما خود برهوم تاکید میکند که از جزئیات این فیلم در ابتدا اطلاعی نداشته است. او ادامه میدهد: زمانی که موافقتم را برای حضور در این فیلم اعلام کردم اصلا اطلاعی از بازی جمیفاکس نداشتم. من دوست داشتم نقش خوبی در این فیلمنامه داشته باشم، بدون در نظر گرفتن اینکه فیلم آمریکایی است و یا اینکه با چه کسانی هم بازی خواهم بود.
اما آنچه باعث استقبال استودیوها از ساخت چنین فیلمهایی شده نقدهای مثبت و حضور موفق این فیلمها در جشنوارههای معتبر سینمایی است و در این راه فیلمهایی چون قلب توانا و یا سیریانا در مراسم اسکار جشنواره کن و سایر جشنوارههای سینمایی مورد استقبال قرار گرفتند، هرچند که این فیلمها از سری استودیوهای مستقل و با صرف هزینههای اندک ساخته شده بودند، اما اینبار استودیوهایی چون یونیور سال و پارامونت امید زیادی به فروش خوب فیلمهایشان (بادبادک باز و پادشاهی) دارند.
برهوم به این قضیه امیدوار است و با اطمینان خاصی میگوید: فیلم پادشاهی با آثار مشابهی که در سینمای آمریکا دیدهاید کاملا متفاوت است و به دنبال این نبوده تا آدمهای خوب و بد را به سبک گذشته به تماشاگران اینگونه فیلمها معرفی کند، بلکه تاکید دارد ارزشهای انسانی به دور از ارزشهای سیاسی ارزیابی میشوند و این روند برای همه علاقمندان سینما یک فرصت تازه است.
ورایتی- 3سپتامبر