اگرچه در طول سالهای گذشته توجه به ایرانیان دانشمند در مراکز علمی و پژوهشی معتبر جهان همواره غرورآمیز بوده و بسیاری از رسانهها از آن یاد کردهاند، اما استفاده از این افراد در مراکز علمی کشور آنگونه که در طول سالهای گذشته ادعا شده نبوده است. مسئولان معتقدند با فراهمآوردن امکانات در مراکز تحقیقاتی و برنامهریزی مناسب می توان زمینه حضور دانشمندان ایرانی مقیم خارج از کشور را فراهم آورد. این نگرش دارای دو مزیت است: ابتدا میتوان به انتقال دانش ایرانیان مقیم خارج به داخل کشور امیدوار بود و دیگر اینکه بخش عمدهای از سرمایههای انسانی و علمی- فرهنگی را به کشور بازگرداند.
ماجرا را با داستانی جالب شروع میکنم؛ داستانی که برآمده از واقعیت است. هیچ کس تصور نمیکرد که روزی نادر خلیلی، معمار برجسته ایرانی، در زمره مردان فضایی ناسا درآید. علاوه بر تمام ایرانیهایی که به تعبیر مجله فضا حدود 43درصد کارکنان ناسا را تشکیل میدهند، نادر خلیلی نیز بهجمع دانشمندان فضایی ناسا پیوسته بود؛ البته او نه مانند فیروز نادری، مدیر برنامه اجرایی سیاره مریخ بود و نه مانند محمد جمشیدی، مدیر برنامههای داخلی ایستگاه فضایی ناسا. ماجرای پیوستن نادر خلیلی به ناسا بسیار جالب بود.
هنگامی که ناسا طرح اجرایی کره ماه را در دستور کار داشت، طی یک مسابقه و فراخوان از تمام معماران برجسته دنیا خواست تا برای احداث یک سکونتگاه در کره ماه طرحی ارائه دهند. مدیران این طرح از آنجا که نمیتوانستند هیچ مصالحی را به کره ماه بفرستند، از همه معماران خواستند تا مصالح جدید و حتی غیر قابل تصوری را که در ذهن دارند مطرح کنند تا شاید دانشمندان بتوانند از این طرحها ایده بگیرند و موفق شوند سکونتگاه یا مرکزی برای استقرار ابزار و وسایل در کره ماه ایجاد کنند. در میان نامهای بزرگ عرصه معماری همچون «سر نرمن فاستر»، «ریچارد راجرز»، «رم کولهاس» و «تادائو آندو»، مردی سوخته زیر آفتاب سوزان کویر نیز جای گرفت.
اگرچه همگان انتظار داشتند که ناسا طرحهای بزرگان عرصه معماری را بپذیرد، اما طرح خانههای سرامیکی نادر خلیلی نظر کارشناسان ناسا را به خود جلب کرد. درواقع نادر خلیلی که سالها با الهام از اشعار مولوی در بیابانهای ایران در پی یافتن حقیقت معماری ایرانی- اسلامی بود، توانست با ایدهای شرقی مردان ناسا را مجاب کند که طرحی بیبدیل برای ساخت یک سکونتگاه در کره ماه دارد. همین موفقیت بهانهای شد تا نادر خلیلی سالها بهعنوان استاد میهمان در دانشگاههای آمریکا تدریس کند و در حالی که نیازی به دانش فضایی باشد، به همکاری با ناسا ادامه دهد؛ این سرنوشت مردی است که از وادی معماری به ناسا رفت. ایرانیان دیگری که در ناسا مشغول به کار هستند و حدود 43درصد از کارکنان این مرکز تحقیقاتی فضایی را تشکیل میدهند، در واقع انسانهایی قدرتمند برای تسخیر فضا هستند.
در این سوی خاک
بارها مسئولان مختلف کشور از حضور ایرانیان در صدر مراکز علمی و تحقیقاتی جهان اظهار خرسندی کردهاند و خبر از هوش ایرانیان دادهاند؛ حتی در برخی موارد نیز برخی از مسئولان با دعوت از این افراد زمینه را برای انتقال دانش ایرانیان مقیم خارج از کشور فراهم کردهاند. اما کمتر اتفاق افتاده است که این افراد جذب مراکز علمی و تحقیقاتی کشور شوند. در واقع تا به امروز آمار روشنی از جذب نخبگان علمی کشور در مراکز تحقیقاتی داخل منتشر نشدهاست. همیشه سخنانی کلی از زبان مسئولان مطرح شده و به نتیجهای مشخص نرسیدهاست.
در آخرین اظهارنظر نیز رئیس پژوهشکده تحقیقات فضایی ایران گفته که در حال حاضر بسیاری از دانشمندان سازمان فضایی آمریکا (ناسا) ایرانی هستند که متأسفانه در گذشته بهدلیل فقدان برنامهریزی درست و کمبود امکانات و تجهیزات لازم به خارج از کشور رفتهاند.سید محسن محسنیشکیب در این باره افزود: در گذشته بهدلیل نبود برنامهریزی درست و کمبود امکانات و تجهیزات لازم، به خارج از کشور رفتهاند و ما باید کاری کنیم که چنین افرادی را در داخل کشور نگه داریم.
وی با بیان اینکه پژوهشکده تحقیقات فضایی ایران هماکنون 4پروژه ماهواره تحقیقاتی را در دست اقدام دارد، گفت: توجه به هوافضا برای هر کشوری مایه غرور ملی است و ما اگر بتوانیم در عرصه فناوریهای فضایی حرفی برای گفتن در جهان داشته باشیم این امر موجب افزایش اقتدار ملی، در عرصههای مختلف میشود.
البته این سخنان محسنی میتواند زمینهای باشد برای فعالیت نسل جدیدی از پژوهشگران در کشور تا در آینده باعث رونق و گسترش دانش فضایی شوند. اما سؤال اینجاست که آیا امروز برنامه، امکانات و تجهیزات کافی برای جذب جوانان فعال در عرصه دانش فضایی وجود دارد؟ آیا سیستم بوروکراسی کشور این امکان را به نخبگانی که میخواهند در این عرصه فعال شوند میدهد؟
مسلما نمیخواهیم به آمارهای مختلفی اشاره کنیم که نشان از خروج نخبگان میدهد. نمیخواهیم از فارغالتحصیلانی که در جستوجوی کار ایران را ترک میکنند سخن به میان آوریم؛ حتی نمیخواهیم از عدم برنامه ریزی نهادهای مختلف که تا به امروز ادامه دارد سخنی به میان آوریم، تنها میخواهیم بپرسیم که بسیاری از نخبگان علمی کشور که در همین جشنوارههای داخلی مانند جشنواره خوارزمی توانستند رتبههای اول را به دست آورند الان کجایند؟ آیا سازمانها و ارگانهای مختلف برنامه لازم برای جذب نخبگان علمی دارند؟
همه ایرانیان ناسا
در این واقعیت که مهاجران ایرانی چه در ایالات متحده آمریکا و چه در کشورهای اروپایی در زمره نخبهترین مهاجران محسوب میشوند تردیدی نیست؛ البته بسیاری از ایرانیان این آمارها را نشان از هوش بالای ایرانیان میدانند و معتقدند که مهاجران هیچ کشوری به اندازه ایران نتوانستهاند به این میزان از موفقیت در دانش و تکنولوژی دست یابند؛ هر چند این ادعا هنوز از سوی مراکز مختلف تأیید نشدهاست. با مروری بر وضعیت ایرانیهایی که در مرکز تحقیقاتی ناسا فعال هستند میتوان گفت که مهاجرین ایرانی در مراکز علمی و تحقیقاتی معتبر جهان حضور پررنگ دارند. متخصصان و مهندسان ایرانی در پروژههای عظیم اروپایی و آمریکایی دارای جایگاه ویژهای هستند. بهعنوان مثال در حدود 70 الی 80 ایرانی در ناسا فعالیت دارند. طبق آخرین آمار منتشر شده در مجله فضا، دهها نفر از کارکنان ناسا پژوهشگران ایرانی هستند؛افرادی چون پرفسور دکتر محمد جمشیدی مدیر برنامههای داخلی ایستگاه فضایی ناسا یا دکتر فیروز نادری مدیر برنامه اجرایی سیاره مریخ در ایستگاه فضایی ناسا.
علاوه بر اینها افراد دیگری نیز در این مرکز در بخشهای مختلف جایگاههای قابل توجهی را به خود اختصاص دادهاند؛ دکترحمید برنجی، عضو پژوهشگران ایستگاه فضایی ناسا، دکتر قاسم اسرار عضو هیأت مدیره ایستگاه فضایی ناسا، دکتر کاظم امیدوار عضو پژوهشگران ایستگاه فضایی ناسا، دکتر محمود جمشیدی مدیر کنترل تکنیک ایستگاه فضایی ناسا، مهندس رضا غفاریان مهندس لابراتوار نیرو محرکه جت ایستگاه فضایی ناسا، پرفسور دکتر پرویز معین رئیس مؤسسه مرکزی تحقیقاتی دانشگاه ناسا، پرفسور دکتر صمد حیاتی عضو هیأت مدیره ایستگاه فضایی ناسا، دکتر عبدالحمید کریمی در رابطه با ساخت موشکهای فضایی در ناسا و دکتر مقدم در آزمایشگاه پیشرانش جت در ناسا روی رادارها مشغول به فعالیتاست. در فهرست منتشر شده از سوی این مجله، به افراد دیگری اشاره نشدهاست. اما با اندکی جستوجو نه تنها در مرکز تحقیقاتی ناسا که در بسیاری از مراکز علمی و تحقیقات و تکنولوژی جهان میتوان به نامی از ایران دست یافت. آیا این واقعا تحقق آن حدیث نبوی نیست که گفت: اگر دانش در ثریا باشد مردانی از فارس آنرا بهدست خواهند آورد؟