مجموع نظرات: ۰
یکشنبه ۸ آذر ۱۳۸۸ - ۰۸:۱۰
۰ نفر

علی خوشتراش: تهران شهری بود اسفنجی و محصور در حصارها؛ اسفنجی به این جهت که در زیر پوسته شهر قنات‌های زیادی برای آبیاری باغ‌ها و مزارع حفر شده بود؛ ویژگی و امکانی که می‌شد از آن به عنوان پناهگاه و گریزگاه استفاده کرد.

 شرایط اقلیمی خاص، امکانی شد تا آغامحمدخان بتواند داعیه‌ای را که در سر می‌پروراند عملی کند؛ یعنی پایتخت شدن. تهران به چه چیزی فکر می‌کند؟ کانون این ابرشهر خاورمیانه‌ای کجاست؟[تهران قدیم]

آنهایی که توانسته‌اند حتی برای یک‌بار در آسمان این شهر پرواز کنند به این نتیجه رسیده‌اند که این شهر کانون ندارد یا به‌تعبیری دیگر نقطه‌ای از آن را نمی‌توان به عنوان مرکز و هسته اصلی شهر در نظر گرفت زیرا هجوم دائمی جمعیت و انبوه‌سازی اماکن مسکونی و تجاری باعث شده هر زمان طول و عرض آن به سمتی کشیده شود و هیچ‌گاه از ثباتی دائمی در مرکز برخوردار نباشد. هجوم بی‌رویه و غیرقابل کنترل جمعیت، در دهه‌های30 به بعد در گسترش حوزه‌های مختلف شهری، بیشترین تأثیر را داشت تاحدی که تهران را از اقلیم و فرهنگ بومی‌اش جدا ساخت.

امروزه بزرگراه‌ها، بلوارها، پارک‌ها، فضای سبز، ترافیک، مجتمع‌های مسکونی و تجاری و بسیاری چیزهای مختلف و ناهمگون دیگر، تبدیل به نمادهای ویژه این شهر شده‌اند؛ به همین دلیل آن چیزی که سر از خاک درمی‌آورد آثاری است که بعد از رواج نماها و مصالح جدیدتر از مد می‌افتند. درهم ریختگی رنگ‌ها، نماها، ارتفاع و مصالح غیربومی و اصیل که در بناها به کار رفته است به تدریج شهروندان تهرانی و غیرتهرانی را با شهری با ویژگی‌های معماری آنارشیستی روبه‌رو می‌کند؛ ویژگی‌ای که بعد از آلودگی‌های هوا، صوتی، نور و رنگ می‌تواند آلودگی معماری، نماها و ساختمان‌ها را در پی داشته باشد.

‌طراح و مجری گردشگری اراضی عباس‌آباد تهران درباره عدم هماهنگی بافت معماری این شهر معتقد است؛ اکثر شهرهای بزرگ و کوچک از 2نماد جغرافیایی و نماد مصنوعی یعنی معماری بهره‌مند هستند. وی در این رابطه اذعان داشت: پیش از بررسی این امر باید سری به گذشته و تاریخ تهران بزنیم تا بتوانیم به‌ ریشه‌های نواقص معماری و امورات شهری تهران دست پیدا کنیم.

 مهندس مهرداد مال‌عزیزی در ادامه این نظر گفت: همه بدبختی‌های تهران زمانی آغاز شد که حکومت و سلسله قاجار این شهر را به‌عنوان پایتخت برگزید؛ شهری که پس از این انتخاب نااندیشیده زمینه رشد و توسعه‌اش در دامنه ارتفاعات کوه‌های البرز گسترش یافت و همین امر موجب شد تا کوه‌های سربه فلک کشیده شمالی و شرقی شهر به ویژه قله دماوند به نماد اقلیمی و جغرافیایی تبدیل شود.

مدیرعامل مهندسان مشاور چغازنبیل درباره انتخاب یک شهر به عنوان پایتخت گفت: پیش از انتخاب هر شهری به عنوان پایتخت، طرحی جامع برای توسعه در نظر می‌گیرند که این امر نیز در طول عمر این پایتخت تا سال1382 صورت نگرفت. در سال1382‌برای برون‌رفت از بحران‌های به وجود آمده و اثبات توسعه شهری، طرحی با نام طرح آمایش سرزمین، طراحی و تصویب شد که امیدهای فراوانی برای نجات اقلیم و بوم این شهر را به همراه دارد.

وی درباره کارآمدی و اجرایی‌شدن طرح آمایش سرزمین گفت: اگر این طرح، زمان پایتخت‌شدن تهران ریخته می‌شد، هیچ‌گاه زمینه هجوم سیل‌آسای مهاجران به این شهر فراهم نمی‌شد زیرا رشد بی‌رویه جمعیت موجب شد به هر سمتی که مهاجران تصمیم می‌گرفتند کشیده شود.

مهندس مال‌عزیزی، عدم عدالت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، سیاسی و... را از دیگر عوامل رشد بی‌رویه جمعیت دانست و اظهار داشت: اگر این تعادل در زمان‌های مختلف در سراسر کشور اجرا می‌شد بی‌شک این معضل برای تهران و دیگر شهرهای بزرگ اتفاق نمی‌افتاد.

وی در ادامه، طرح کنترل جمیعت را از گام‌های مثبت در مسیر متعادل‌شدن بافت شهری تهران دانست. مال‌عزیزی در رابطه با نمادهای شهری و معماری تهران اذعان داشت: با همه این توصیفات و انبوه بناهای ساخته شده در ادوار مختلف، نمی‌توان برای این شهر نمادی قائل شد زیرا‌ رشد بی‌قاعده ساخت‌وساز و عدم‌هماهنگی در آنها و ‌ محوشدن افق جغرافیایی براثر رواج ارتفاع‌سازی و آلودگی هوا فرصت نمادسازی را از این شهر گرفته است.
طراح پروژه محیط گردشگری 4هزار هکتاری اراضی کرج در نقد نظریه ارتفاع‌سازی گفت: من برخلاف نظریه‌ای که معتقد است ارتفاع‌سازی،  نمادی برای ارتفاع تفکر جمعیت شهری و شهروندی است، معتقدم فقط ارتفاع برای تفکر اهمیت ندارد زیرا این تفکر باید افق نیز داشته باشد.

مال‌عزیزی در پایان ذکر چند نکته را حائز اهمیت دانست و اظهار داشت: بزرگ‌شدن، نیاز به شناسنامه دارد؛ شناسنامه‌ای که بتواند به عنوان یک نماد کاربرد داشته باشد در حالی که عدم وجود نمادهای شهری، از هم گسیختگی ساختار معماری و چیزهایی از این دست، امروزه نماد تهران هستند؛ تهرانی که در سال1350 ظرفیتش به پایان رسیده بود و هیچ مانعی برای کنترل جمعیت و نفوذ مهاجر درنظر گرفته نشد. به هر حال من نسبت به بازیابی فرصت‌های از دست رفته امیدوارم اما این نکته را نیز نباید فراموش کنیم که با تغییر الگوهای معماری باید منتظر تغییر مرام فرهنگی باشیم.

برج آزادی اثری پست‌مدرن است

مشکلات عدیده بافت شهری تهران تنها به موارد ذکرشده ختم نمی‌شود زیرا مدیر طرح جامع دوم تهران معتقد است الگوهای معماری به کار رفته در بناها الگویی غیراصیل، تقلیدی و کاسبکارانه است.

مهندس صمد ذواشتیاقی در این‌باره می‌گوید:‌ رشد سریع جمعیت و اسکان سریع همه آنها در ادوار مختلف، فرصت اندیشیدن را برای برنامه‌ریزی و اجرای یک اندیشه اصیل معماری‌ گرفته است.

وی بدون شاخص و بی‌هویت بودن را از نشانه‌های بارزمعماری تهران دانسته و می‌افزاید: مشکل تهران به گذشته‌های خیلی دور، زمانی که این شهر بی‌هیچ برنامه و طرحی تبدیل به پایتخت شد برمی‌گردد زیرا پایتخت‌شدن با خود رشد جمعیت و نیاز به مجتمع‌ها و ساختمان‌های بیشتر را به همراه دارد. در این راستا، یعنی در زمان پایتخت‌شدن و بعد از آن آثار و ابنیه‌ای که ساخته‌شد بیشتر تقلیدی و غیراندیشمندانه بوده است که از این می‌توان به کاخ ارگ به عنوان نمونه بارز اشاره کرد؛ اثری التقاطی با الگوهای معماری صفوی و اروپایی. مدیربخش شهرسازی مهندسین مشاور آتک در ادامه اذعان داشت: این روند در دوران پهلوی اول نیز ادامه داشت که شهر را از یک دایره منسجم شهری و معماری خارج ساخت.

وی نبود یک برنامه و طرح منسجم شهری را چه در گذشته و چه در حال از مهم‌ترین عوامل بی‌هویت‌بودن معماری تهران و حتی دیگر شهرها دانست و گفت: از دیگر عوامل تأثیرگذار در این زمینه، شخصی‌ساز بودن بناها و ساختمان‌هاست زیرا سازندگان بنا به سلیقه و صرفه اقتصادی خود بنایی را می‌سازند و چون هیچ اطلاعی از علم و هنر معماری ندارند در بی‌هویت‌شدن شناسه‌های شهری تأثیرگذارند.

مجری موزه نقاشی درباره شکل‌نگرفتن یک معماری منسجم و هدفمند گفت: دانش معماری دانشگاهی ایران گاه در مواردی می‌توانست آثار قابل قبولی برجای بگذارد ولی این امر نتوانست توجه مردم را به سوی خود جلب کند و نهادینه شود. یکی از دلایل این بودند که بعضی طرح‌ها بسیار هزینه‌بر و برای طبقه متوسط و کم‌درآمد غیرقابل اجرا بودند و دلیل مهم دیگر، اندیشه معماری که  در دانشگاه تهران تدریس می‌شد و مبنا قرار گرفت در تقابل با آموخته‌های مهندسان و معمارانی که در خارج تحصیل کرده بودند نتوانست رابطه هماهنگ برقرار کند و در واقع ناکارآمد شد.وی در ادامه این بحث ناهماهنگی در اجرای طرح‌های معماری در میادین حسن‌آباد و مخبرالدوله را یادآور شد و گفت: در 4طرف میدان حسن‌آباد، 4سبک معماری وجود دارد و در میدان مخبرالدوله به دلیل ساخت‌وسازهای دوباره نیز 4سبک ناهمگون به وجود آمده است که اینها همگی دلالت  برگفته بالاست.

وی در پاسخ این سؤال که« آیا ورود سبک‌های نوین در هنر معماری ایرانی مخرب است یا نه‌؛آیا می‌توان برج آزادی را به عنوان یک اثر معماری پست‌مدرن به حساب‌ آورد؟» گفت: در ابتدا باید بگویم هیچ هنر و سبکی فی‌النفسه بد یا خوب نیست بلکه باید به عواملی مانند شرایط، سرمایه و در نهایت مجری طرح توجه داشت.

 باید طرح و قانونی حاکم باشد تا هر کسی نتواند در هر مکانی بدون در نظر گرفتن مسائل معماری دست به ساخت‌وساز بزند؛ بایستی ساخت‌وسازها توسط پیمانکارهای متخصص و مهندسان مشاور صورت بگیرد و در رابطه با بخش دوم سؤال باید بگویم در بافت شهری تهران‌ آثار قابل توجهی وجود دارد که به خاطر نبود هماهنگی در ساخت‌وساز مجاور اندیشه‌اش بی‌نتیجه مانده است، مانند همین برج آزادی که بی‌شک اثری پست‌مدرن به‌تمام معنا در معماری تهران است.

وی در پایان، کنترل رشد جمعیت را در بهبود وضعیت کنونی تهران بسیار مهم برشمرد و گفت: تا زمانی که رشد جمعیت کنترل نشود به هیچ وجه نمی‌شود به اندیشه‌ای ثابت و اصیل دست پیدا کرد، در کنار این امر است که می‌شود با فراغ بال، هم از بالا و هم از همه جوانب به تماشای شهر نشست.

کد خبر 96280

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز