سه‌شنبه ۹ مهر ۱۳۹۲ - ۰۹:۱۹
۰ نفر

یاسر هدایتی: «وقتی بود که آنچه می‌کردند به ریا می‌کردند؛ اکنون بدانچه نمی‌کنند ریا می‌کنند.»

سلطان عشق و بازار مکاره عاشقی

این پاره جمله‌هایی که در هر زمان که خوانده می‌شود نفس هر هوشیاری را می‌گیرد، براساس مکتوبه اعلای شیخ شوریده نیشابور، منسوب به فضیل‌عیاض است؛ راهزنی که اگر روزگاری قطاع طریق مال مردمان عصر خود بود در میانه‌راه تا به فرجامش، خود نشانی از راه شد؛ راهی که البته هر کس که جسارت قدم گذاشتن در آن را پیدا کرد، اندوه طویلش دادند که باز به قول فضیل«هرچیز را زکاتی است و زکات عقل اندوه طویل است». اما این آیینه‌نمایی فضیل از روزگار خود از پس سده‌ها، عجیب حکایت امروز انسان را نیز می‌نمایاند و شاید سّر تازگی آن نیز از همین است. وچه‌بسا که گذر این کلام منتشر در تذکره‌الاولیاء از پس قرون، هر شنونده‌ای را نیز بر تأیید مناسبتش با روزگار خود واداشته است... که کلام قرآن است که مثل ایشان «همچون مَثَلِ سنگ خارایی است که روی آن، خاکی است و رگباری به آن رسیده و آن [سنگ ] را سخت و صاف بر جای نهاده است.» و البته که آنان بی‌بهره‌ترینند.

در این میان اما آنچه بدتر خودنمایی دارد و جان اهل هوش و خداوندگاران خرد و روشنی را سخت‌تر آزرده این است که دیگر کار به آنجا کشیده که برخی به آنچه نمی‌کنند و نمی‌دانند نیز فخر‌فروشانند و اگر شنوای وااسفای کسی چون حضرت لسان‌الغیب باشی خواهی فهمید که چه بسیارند این بعضی‌ها؛ مکارگانی که به بازار دنیا به هر جامه که درآیند در جست‌وجوی بهره خویشند و در این طریق راهزن بهره دیگران بودن پیشه‌شان می‌شود.

کیست اما که نداند عشق و آشفته‌بازار آن با مدعیانش ازجمله بازار‌های مکاره‌ای است که دکان‌های دونبش این ریاکاران، همیشه در آن پررونق بوده است. گواه آن در این تاریخ پرمخاطره از واگویه‌های ابونصر سراج در حذر از دکان‌داران عشق در اللمع گرفته تا زنهار داری از اشوئیسمی که گریبان زن و مرد و پیر و جوان امروز سرزمین نژاده‌مان را رها نمی‌کند. این تمهید بی‌محابا اما بهانه‌ای است تا در این روزها که برحسب تقویم میهنی‌مان مشام اهل خرد و روشنی هوایی حریم حضرت مولانا جلال‌الدین خراسانی است، یادکردی از سلطان بلامنازع عشق در این آشفته‌بازار مکاره عاشقی باشد؛ بزرگمردی که عمری جان‌افشان و پای‌کوبان از عشق گفت و شنفت و در عین حال خاکستر بر سر مکارگان بازار و دلالان محنت‌فروش آن ریخت؛ غافل از اینکه روزی می‌شود که اهل ریا با اسم او، بی‌مسمای او آتش بازار خویش تیز می‌کنند و به آنچه نمی‌دانند ریا می‌کنند. این بهانه اما قرین یک اتفاق خجسته دیگر نیز هست و آن باز‌چاپ دیگری از تصحیح و شرح کامل فیه‌مافیه حضرت مولانا به خامه استاد کریم زمانی است؛ سومین چاپ از این شرح از پس 3سال آن هم اثری از مولانا که درک و فهمش سواد کافی می‌خواهد و آن ذوقی که مثلا غزلیات را می‌تواند دریابد، به تلاش بسیار بیشتر نیازمند است تا فیه‌مافیه را دریابد.

غیر از نوید توفیق این تلاش جناب زمانی به‌مانند شرح دیگرشان بر مثنوی بازانتشار این کتاب بشارتی دارد از اقبال مردم به خواست درک بیشتر اندیشه آسمان‌فرسای مولانا جلال‌الدین خراسانی. این اثر که به همت نشر معین در سومین بازانتشار خود روانه پیشخوان بازار نشر شده است اگرچه وامدار بسیار تصحیح و تنقیح اعلای علامه روانشاد فروزانفر است اما به‌خاطر توضیحات روان‌تر و در پاره‌ای اوقات مفصل‌تر از علامه فروزانفر در کنار سعی دیگرانی چون دکتر محمدعلی موحد و دکتر توفیق سبحانی، اثری درخور درباره این گزیده نثر مولانا در مقال‌های مختلف عمر گرانبار ایشان است؛ کتابی که در آن است آنچه در آن است و غور در آن برای هر اهلی که دل در گرو عاشقی مولانا بسته و مروارید‌هایی که او از عشق نشان می‌دهد، خود قند مکرر است و به یقین با تمسک به این دست کتاب‌هاست که می‌توان در بازار مکاره عاشقی که هر کس زُخرف‌فروش می‌شود و در باطن خَزف ‌فروشی بیش نیست، ساحل نجات و آرامش را فراروی خود یافت... که عشق یعنی رستگاری.

کد خبر 233330

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز