کامران محمدی: نوجوانی را تصور کنید که در مقام یک کارآگاه بسیار زبده، دشوارترین مسائل پلیسی- جنایی را حل می‌کند.

طرح - نوجوانان

او به احتمال بسیار زیاد دستیاری نیز دارد که مطیع اوامر کارآگاه است و از تیزهوشی و توانایی‌های بی‌همتای رئیس‌اش، شگفت‌زده است...، یا نوجوانی که توانایی‌های خارق‌العاده بسیاری دارد و از طریق آنها می‌تواند دنیا را دگرگون کند؛ حتی شاید اگر لازم باشد، سوار جارویش شود و پرواز کند...، یا نوجوانی که مخترعی بسیار باهوش و توانمند است؛ مخترعی که توانسته است وسیله‌ای عجیب خلق کند؛ مثلا چیزی نظیر ماشین زمان یا وسیله‌ای که فکر آدم‌ها را می‌خواند یا می‌تواند میزان عشق‌شان را به یکدیگر اندازه بگیرد... . چه کسی در ایام نوجوانی، خیالپردازی‌هایی از این دست نداشته؟ نوجوانی دوره خیالپردازی است؛ مرحله‌ای که در آن همه آدم‌های روی زمین، دست‌کم گاهی خود را در هیأت قهرمانان ورزشی یا سینمایی می‌بینند؛ موجوداتی که توانایی‌های خارق‌العاده دارند و بسیار فراتر از یک انسان عمل می‌کنند... .

داستان‌های نوجوانانه با تأکید بر خیالپردازی‌های نوجوانان ساخته می‌شوند؛ دست‌کم داستان‌هایی که موفق از آب درمی‌آیند چنین هستند. شخصیت محبوب «آرتمیس فاول» در مجموعه کتاب‌هایی که با همین نام درمی‌آیند، حاصل میل نوجوانان به حل مشکلات پلیسی- جنایی است؛ مجموعه‌ای که در ایران نیز با اقبال بسیار مواجه بوده و در نوجوانان پسر، موجودی دوست‌داشتنی و فراموش‌نشدنی است. «هری پاتر» نیز جادوگر نوجوانی است که با توانایی‌های خارق‌العاده‌اش دهان همه نوجوانان را باز می‌گذارد و تجسم آرزوهای محال‌شان است.همه این کتاب‌ها که معمولا به علت استقبال خوب، به چندین جلد می‌رسند و به صورت مجموعه‌ای به فروش می‌رسند، از همین عنصر بهره می‌برند؛ اما عجیب آنکه حتی در دنیای نوجوانان نیز همه چیز بی‌نهایت مردانه است. کتاب‌ها در فضایی مردانه نوشته می‌شوند. قهرمانان، نوجوانان پسر هستند و کارهای‌شان پسرانه است.

رفتار نویسندگان به شکلی است که گویی دخترهای نوجوان، نیاز به کتاب ندارند، خیالپردازی نمی‌کنند و از اساس، با مطالعه بیگانه‌اند. جالب اینکه حتی نویسندگان زن، نظیر جی‌کی رولینگ، نویسنده مجموعه هری‌پاتر نیز شخصیت پسر را به‌عنوان قهرمان برمی‌گزیند و ماجراهایی را توصیف می‌کند که از پایه برای پسرها جالب است.اما در ایران این موضوع شکل دیگری دارد. در ایران، عنصر خیالپردازی به شکلی که گفته شد، به ندرت در کارهای نوجوانانه دیده می‌شود. داستان‌های نوجوانانه، مثل آثار بزرگسال، توجهی به تخیل ندارند و فضای ادبیات داستانی، چه در کارهای نوجوانان و چه در رمان‌ها و داستان‌های بزرگسالان، به‌شدت واقع‌گرا و اجتماعی است.

این درست نقطه‌ای است که بحث بی‌توجهی به ژانر مطرح می‌شود. در ایران، ژانر و قواعدش، عنصر گم‌شده آثار است و کمتر کتابی است که با توجه به ژانر ویژه‌ای خلق شده باشد. در این میان، گونه علمی- تخیلی و پلیسی- جنایی، شاید حتی بیش از گونه‌های دیگر مورد بی‌توجهی است، در حالی که نوجوانان به هر حال، در ایران نیز مثل هر جای دیگری، در جست‌وجوی قهرمانان خیالی و نیرومندند؛ نتیجه اینکه ادبیات داستانی نوجوانان به‌طور کامل در قرق ترجمه قرار می‌گیرد و تقریبا همه کارهای پرفروش، نویسندگان خارجی دارند و بیشترشان در یکی از 3نوع داستان پیش‌گفته قرار می‌گیرند.از جمله این آثار که هر روز ناشران بیشتری را به علت تقاضای بالا جذب خود می‌کنند و تعدادشان روز به روز بیشتر می‌شود، به تازگی مجموعه «ردپا» نوشته «مالکوم رز» منتشر شده است.

در این مجموعه، قهرمان در گروه اول قرار می‌گیرد؛ یعنی کارآگاهی است بسیار توانا و باهوش به نام لوک هاردینگ که فقط 16سال دارد. او جوان‌ترین فردی است که به مقام بازپرس جنایی رسیده و از این بابت، کمی می‌ترسد، اما با کمک دستیارش، مالک، از عهده حل هر پرونده‌ای برمی‌آید. قسمت جالب ماجراهای لوک، همین دستیار است زیرا او انسان نیست، بلکه روباتی است بسیار مجهز و پیشرفته که با کمک لیزر و اسکن، مدارک جرم را ردیابی کرده و در اختیار لوک قرار می‌دهد. وقتی معمای قتلی پیش می‌آید، مسئولان امنیتی شهر، از میان همه بازپرس‌ها و کارآگاهان باتجربه و زبده شهر، سراغ لوک و مالک می‌روند و البته این دو هم بی‌تردید پرونده را به سرانجام می‌رسانند.نشر پیدایش تاکنون از این مجموعه، 4 رمان را با ترجمه زینب رضایی منتشر کرده است: پاپوش، گمشده، مرگ و گناه؛ اسامی گمراه‌کننده‌ای که برای نوجوانان پسر بسیار کنجکاوی‌برانگیز و گیراست. طرح جلدهای مشکی با تصاویری که فضای کارهای پلیسی- جنایی را تداعی می‌کنند، کتاب‌ها را باز هم برای نوجوانان پسر جذاب‌تر می‌کند، تا جایی که قیمت 6000تومانی هر یک از جلدها، با قطع کوچک‌تر از رقعی و کاغذ کاهی، چندان زیاد به‌نظر نمی‌رسد.در جلد نخست ماجراهای بازپرس 16 ساله(لوک)، دانش‌آموزی از هم‌مدرسه‌ای‌های خودش به قتل رسیده و مظنون اصلی نیز لوک است. در جلد دوم، لوک و مالک در خیابان‌های کثیف لندن، مامور رسیدگی به قتل یک پزشک می‌شوند، اما باران شدید، همه سرنخ‌ها را از بین برده است.

در جلد سوم آقای بازپرس به‌دنبال یک قاتل زنجیره‌ای خطرناک است؛ قاتلی که ردی از خود به‌جا نمی‌گذارد و قربانیانش تنها یک وجه تشابه دارند؛ آنها هم‌نام هستند: امیلی واندر. اما پس از ناپدید شدن آخرین امیلی، لوک به لندن می‌رود تا مشکل را حل کند. در جلد چهارم هم لوک هاردینگ مطلع می‌شود که یک زندانی بی‌گناه در انتظار اعدام است. جالب اینکه این زندانی هم هنوز نوجوان است و چند روز بیشتر تا موعد اجرای حکمش باقی نمانده است.

کد خبر 137856

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز