آشفتگي در فرم، اغتشاش در مضمون
مسعود پويا: انتقادي كه عده اي از كارشناسان به گزارش هاي سيما وارد مي دانند، تصور كليشه اي برنامه سازان از گزارش تلويزيوني است. به طوري كه گاهي اوقات گزارشگر به ميان مردم مي رود و تقريباً  هر آنچه مقابل دوربين رخ مي دهد، بدون ظرافت روي آنتن مي رود. به عنوان مثال پس از بازي ايران و پرتغال در يكي از شبكه ها، گزارشي پخش شد كه بخش قابل توجهي از آن، اختصاص به گفت وگو با فردي داشت كه نه علاقه و اطلاع چنداني از فوتبال داشت و نه اصلاً  بازي را ديده بود!
يا در گزارش ديگر، گزارشگر در ميادين شهر به ميان مردم رفته بود و در ميزانسني مغشوش و آشفته رهگذران ميدان را در دست گرفته بودند و هر كس اظهارنظري درباره تيم ملي مي كرد و به ميان حرف ديگري مي پريد! دوربين هم با لرزش هاي فراوان ماجرا را دنبال مي كرد كه حاصلش تصاويري بود كه لااقل به لحاظ تكنيكي (به خاطر لرزش هاي فراوان دوربين) نبايد روي آنتن مي رفت.در واقع جداي از بحث محتوايي عملكرد صدا وسيما و اين كه چطور از حمايت صرف يك شبه به تندترين انتظارات رسيد، بايد ويژگي هاي تكنيكي برنامه هاي سيما هم از ديد كارشناسان اين رسانه به نقد گذاشته شود.

در گذشته نه چندان دور، صدا و سيما نهايت پرداختن به فوتبال را در پخش مستقيم ديدارها مي دانست. با افزايش شبكه هاي سيما و البته افزايش تب فوتبال در جامعه، برنامه هاي ورزشي صدا و سيما هم رشد قابل توجهي كرد.
سال گذشته در روزهايي كه تيم ملي فوتبال در تلاش براي راه يافتن به جام جهاني بود، صدا و سيما به عنوان يار دوازدهم به ميدان آمد و به صورتي بسيار پررنگ تر از گذشته به حمايت از تيم ملي پرداخت. كافي است برنامه هاي رسانه ملي در زمان مقدماتي جام جهاني 2002 را با آنچه در دو سال اخير شاهدش بوديم، مقايسه كنيم؛ تا متوجه شويم اين بار رسانه ملي تا چه اندازه اي به حمايت از تيم ملي فوتبال پرداخت. هر چند كارشناسان به فرم و محتواي عملكرد يار دوازدهم، انتقاداتي را وارد مي دانند؛ رسانه اي كه بلافاصله پس از اولين شكست تيم ملي در جام جهاني، سياست هايش را تغيير داد. چنانكه حمايت بي چون و چرا بعضاً جاي خود را به نقدهاي تند و تيزي داد كه دست كم در دو سال اخير شاهد آن در رسانه ملي نبوديم. سعيد ابوطالب، عضو كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي معتقد است صدا و سيما در ساخت برنامه هايي كه به منظور حمايت از تيم ملي روي آنتن رفتند، واقع گرايي را جايگزين تفكر ايده آليستي مي كرد. او مي گويد: اين تفكر ايده آليستي در ميان همه ما و در همه زمينه ها حاكم است. تا زماني كه زيرساخت هاي فكري مان را تقويت نكنيم با چنين مشكلي روبه رو خواهيم بود. در روند برنامه  سازي سيما گاهي اوقات صرف ايجاد هيجان جاي خود را به بحث هاي كارشناسي مي داد.
شادمهر راستين، فيلمنامه نويس در خصوص تغيير موضع صدا و سيما پس از شكست هاي تيم ملي فوتبال مي گويد: متأسفانه صدا و سيماي دولتي، مانند شبكه  هاي خصوصي عمل مي كند و مسئله برنامه هاي پربيننده گاهي اوقات آنقدر برايش اهميت پيدا مي كند كه به خاطر آن برخي از مسائل را ناديده مي گيرد. تلويزيون براي حفظ مخاطبش ظرف بيست و چهار ساعت تغيير موضع داد و برنامه هايش را به سمت نقد تيم ملي برد. همان طور كه در مقوله يار دوازدهم هم جذب مخاطب آنقدر اهميت يافته بود كه هر اظهار نظر غير كارشناسانه اي هم به بهانه حمايت از تيم ملي پخش مي شد.
راستين، فرم برنامه سازي تلويزيون در حمايت از تيم ملي را كليشه اي مي خواند و معتقد است: سيما وظيفه  رسانه اي خود را به خوبي انجام نداده است. او مي افزايد: صدا و سيما با در پيش گرفتن سياست جذب مخاطب، گاهي اوقات وظيفه خودش را كه همان آگاهي دادن و روشن كردن اذهان عمومي است به فراموشي مي سپرد.
اين فيلمنامه نويس مي افزايد: گاهي اوقات احساس مي شود در بخش هايي از رسانه  ملي نگاه تصميم گيرنده حاكم نيست و اين نگاه و علاقه مخاطب است كه صدا و سيما را هدايت مي كند. به همين خاطر است كه يك برنامه ساز تلويزيون، بلافاصله پس از شكست تيم ملي، بحث هاي كوچه و خيابان را كه خيلي هم پايه و اساس علمي ندارند به جاي صحبت هاي كارشناسانه روي آنتن مي برد.
امير پوريا منتقد و كارشناس سينما، عملكرد صدا و سيما را برآيندي از كليتي مي داند كه در ديگر سطوح جامعه نيز مشهود است. او مي گويد: كارشناسان ما برخورد عاميانه اي با مقوله فوتبال انجام دادند. پيش از راه يافتن ايران به جام جهاني، بحث روحيه دادن به تيم ملي عنوان شد. مثل برنامه اي كه آقاي حاجيلو آن را اجرا مي كرد و از تلويزيون به عنوان يار دوازدهم نام برده شد.
اين منتقد كيفيت فني برنامه هايي كه به منظور حمايت از تيم ملي ساخته مي شد را ضعيف ارزيابي مي كند و مي گويد: طي يكي از مصاحبه هايي كه با مردم انجام گرفت اگر سؤال را حذف مي كرديم و فقط حرف  هاي مصاحبه شونده را مي شنيديم، چنين استنباط مي شد كه صحبت درباره روز نيكوكاري است نه تيم ملي فوتبال.
كيومرث مرادي، كارگردان تئاتر معتقد است: برنامه سازي صدا و سيما درخصوص تيم ملي بيشتر براساس مديريت هيجاني پيش رفته تا مديريتي كه از عقلانيت ناشي مي شود.
او همين مديريت هيجاني را علت تغيير موضع سيما نسبت به تيم ملي فوتبال مي دادند.
اين در حالي است كه هوشنگ نصيرزاده، كارشناس داوري؛ عملكرد صدا و سيما را در مجموع مثبت مي داند. او مي گويد: صدا و سيما به عنوان نماينده افكار عمومي با راه انداختن عنوان يار دوازدهم به وظيفه خودش عمل كرد و با هدف ايجاد روحيه مضاعف در تيم ملي و مردم كوشيد تا به عنوان رسانه اي فراگير به حمايت از تيم ملي بپردازد. او مي افزايد: بايد ميان دفاع صدا و سيما از تيم ملي و دفاغ غير منطقي برخي از كارشناسان تفاوت قائل شد، چون صدا و سيما بدون داشتن منافع شخصي به عنوان نماينده افكار عمومي از تيم ملي حمايت مي كرد. او درخصوص محتواي برنامه هاي صدا و سيما و تغيير جهت از حمايت به نقد مي گويد: صدا و سيما به عنوان نماينده افكار عمومي موظف است وقتي فضاي عمومي جامعه تغيير مي كند، در جهت گيري هايش تغيير ايجاد كند. رسانه ملي آيينه مردم و جامعه است. هر چند عده اي معتقدند يار دوازدهم در برنامه هايش دچار افراط و تفريط بود. ابتدا با حمايت بي چون و چرا، سطح توقع عمومي را بالا برد و بعد تحت لواي نقد، نكاتي را روي آنتن برد كه در تناقض با برنامه هاي قبلي خودش قرار داشت.
ناصر احمدپور، روزنامه نگار و ورزشي نويس در اين زمينه مي گويد: صدا و سيما به عنوان رسانه بايد به بيان واقعيت ها مي پرداخت. واقعيت هايي كه كارشناسان فوتبال درباره توانايي هاي تيم ملي بيان مي كردند، گاهي اوقات جاي خود را به اظهار نظرهايي مي داد كه حاصلش تنها بالا رفتن بي جهت توقع مردم بود.
يعني تلويزيون در برخي از برنامه هايش كارشناساني را دعوت مي كرد كه با اظهار نظرهاي بي پايه اين تفكر را به مردم القا كردند تيم ايران حتماً از گروه خودش بالا خواهد رفت و حتي در مراحل بعدي هم شگفتي ساز خواهد شد. اين روزنامه نگار مي افزايد: در كار رسانه، روحيه دادن يك بحث است و چشم بستن بر تمام ضعف هاي مشهود، يك بحث. شايد اگر برخي از انتقاداتي كه بعد از شكست تيم ملي از تلويزيون عنوان شد در روزهاي قبل روي آنتن مي رفت؛ ايران شرايط بهتري را در جام جهاني مي يافت.
يك كارشناس رسانه با پيچيده و دشوار خواندن وظايف رسانه ملي مي گويد: تلويزيون وظايف رسانه اي اش را در برخي زمينه  ها خوب انجام داد. برخي از اشكالاتي هم اين روزها به محتواي برنامه ها گرفته مي شود در واقع تا حد زيادي از ضعف هاي ساختار ناشي مي شود. وقتي يك برنامه تلويزيوني استانداردهاي تكنيكي لازم را رعايت نمي كند، اين مسئله خواه ناخواه بر محتواي برنامه هم تأثير مي گذارد. همان طور كه مارشال مك لوهان مي گويد: رسانه همان پيام است. خيلي از انتقاداتي كه كارشناسان از برنامه هاي صدا و سيما مي كنند در واقع ناشي از شيوه ارائه اطلاعات و نحوه چيدمان كارشناسان است. به بيان ديگر رعايت نكردن اصول رسانه اي، باعث مي شود محتوا نيز چالش برانگيز شود. او مي افزايد: تلويزيون به عنوان يار دوازدهم گاهي اوقات در تهييج احساسات مردم و كشاندن آنها به استاديوم بسيار موفق عمل كرد، مثل بازي ايران و ژاپن كه واقعاً آمدن آن جمعيت انبوه در تعطيلات عيد، با برنامه هاي صدا و سيما امكان پذير شد. از اين جهت عملكرد يار دوازدهم قابل ستايش است، منتها وقتي از بحث ايجاد هيجان و احساسات گذر كنيم نمي توان نمره بالايي به برنامه هاي يار دوازدهم داد. جايي كه نياز به تحليل و نقد درست رسانه اي احساس مي شد، تلويزيون نمي توانست تفكيكي ميان هيجان و تعقل ايجاد كند. به همين خاطر است كه تا قبل از جام جهاني تيم ملي فوتبال و شخص برانكو صرفاً ستايش مي شدند و بعد ناگهان همه چيز وارونه شد. در مجموع بايد گفت در خصوص برنامه سازي ورزشي هنوز راه درازي براي رسيدن به جايگاهي مطلوب وجود دارد. هر چند رسانه ملي با وجود همه انتقاداتي كه به عملكردش در خصوص نحوه برخورد با تيم ملي فوتبال به آن وارد است؛ در حد توانش كوشيد تا ياري رسان تيم كشورمان باشد.اينكه در عمل گاهي اوقات خلاف اين مسئله حس مي شد، به قول آن كارشناس رسانه اي بيشتر دلايل فني و تكنيكي دارد تا محتوايي.

بهرام قاضي- برنامه هاي تلويزيوني كه به صورت گفت وگويي انجام مي شوند، به چند گروه ميزگردي، پرسش و پاسخ گفت وگوهاي نمايشي نرم (تاك شو) و گفت وگوهاي جدي و رو در رو با مسئولين (هاردتاك) تقسيم بندي مي شود. برنامه هاي انتقادي گفت وگويي گاه به صورت سرگرم كننده مطرح مي شود و از مهمان برنامه در خصوص تمامي خصوصيات شخصي و خانوادگي اش سؤال مي شود و در آثار پيچيده تر مسايل و موضوع هاي فراگير اجتماعي، اقتصادي، سياسي، فرهنگي و... مورد نقد و بررسي قرار مي گيرد. آنچه اين نوع برنامه هاي گفت وگويي را در نظر مخاطب مهم و جذاب جلوه مي دهد برخورداري از شيوه غيرمتعارف در برخورد و پرسش از ميهمانان برنامه است. اين نوع برنامه ها به گفت وگوي صريح با مهمانان خود مي پردازند و به همان نسبت انتظار شنيدن پاسخي صريح و قطعي را دارند.
برنامه هاي گفت وگويي، چالشي و صريح با مسئولين (تاك شو)ها با استفاده از يك گروه كارشناسي كه در آن كارشناسان مسايل مختلف حضور دارند، پرسش ها را مطرح مي كنند. اين گروه معمولاً سؤال هايي بيش از وقت برنامه طرح مي كنند و ارتباط مستقيمي با مجري دارند كه مجري هم بايد از فعاليت مستمر در زمينه هاي مختلف خبري و گزارشي برخوردار باشد و نسبت به موضوع مورد نظر تسلط كافي داشته باشد. در اين گونه برنامه ها اولويت بندي پرسش ها براساس تعامل با مصاحبه شونده بر عهده مجري قرار دارد.
مجري بايد به دقت صحبت هاي ميهمان برنامه را گوش كند و براساس پاسخ هاي او به طرح پرسش بپردازد تا برنامه شكل تعاملي به خود بگيرد. نكته اصلي اينجاست كه گاه مهمان برنامه از پاسخ مستقيم به پرسش طفره مي رود و مي كوشد تا برنامه را به سمت مورد نظر خود هدايت كند. در اين زمينه مجري موظف است شكل پرسش را تغيير دهد و جواب مورد نظر را از سؤال شونده بگيرد. آنچه در اين ميان از اهميت زيادي برخوردار است پرسش و حتي نوع پرسيدن نيست، بلكه هنر دست اندركاران اين برنامه در گرفتن پاسخ به نحوي است كه هم سؤال شونده احساس بدي نداشته باشد و هم مخاطب پاسخ مورد نظر را دريافت كند.
نكته ديگر اين كه مجري و تهيه كنندگان برنامه بايد تعامل كامل و خوبي با مهمان برنامه داشته باشند و زماني كه احساس مي شود صراحت برنامه و پرسش ها ذهن سؤال شونده را بهم ريخته است با دادن زمان كافي براي بازيابي افكارش او را در مسير صحيح برنامه قرار بدهند. مجري بايد برنامه را طوري هدايت كند كه آمادگي روحي و فكري مصاحبه شونده از بين نرود و دچار بمباران ذهني شود. چون در اين صورت پاسخ هاي سؤال شونده نيز منطقي و
قانع كننده نخواهد بود.نكته ديگر اين كه مخاطب بايد از پاسخ دريافتي احساس رضايت كند و به نوعي بر اطلاعات او بيفزايد يا ذهنش نسبت به يك مساله روشن شود. اين گونه برنامه ها بايد از جهت گيري يك سويه و مغرضانه به شدت بپرهيزند. چون در غير اين صورت اعتماد مخاطب را از دست مي دهند و بيننده احساس مي كند به نوعي شعور و دركش را دست كم گرفته اند. از سوي ديگر لازم است يك برنامه گفت وگويي (تاك شو) دايره مخاطبان خود را مشخص كند تا بينندگانش از سطح كيفي قابل قبولي بهره ببرند و انتظاراتشان از برنامه تعريف شده باشد.

ايرج نوذري؛ باز هم كلانتر
اين روزها تكرار سري اول مجموعه كلانتر به كارگرداني محسن شا محمدي از شبكه اول سيما پخش مي شود. قرار است پخش سري دوم بعد از پايان سري اول آغاز شود. ايرج نوذري كه سال ها در زمينه دوبله فعاليت داشت، پس از بازي در مجموعه پدر خاك در كلانتر بازي كرد و با اين مجموعه به شهرت رسيد. شامحمدي در سري دوم هم مثل سري اول فقط چند بازيگر ثابت دارد كه اين بار هم يكي از آنها ايرج نوذري است. نوذري باز هم نقش پليسي را بازي كرده كه در هر بخش با يك اتفاق تازه رو به رو مي شود.
نوذري را آخرين بار در مجموعه ريحانه (سيروس مقدم) ديديم. او در اين مدت در سينما مشغول بوده است.ايرج نوذري از جمله بازيگراني است كه گرچه كارش را در سينما آغاز كرد ولي در تلويزيون به شهرت رسيد. او با استفاده از شهرتي كه با بازي در مجموعه ها و اجراي مسابقات تلويزيوني بدست آورد؛ به سينما بازگشت ولي در اين سال ها به تناوب در سيما هم به فعاليت مشغول بوده است.
حسن جوهرچي؛ نقش تاريخي
دوران دوم فعاليت او با بازي در مشق عشق و او يك فرشته بود شروع شد. او مي خواهد نسبت به گذشته با وسواس بيشتري انتخاب كند و ديگر درگير نقش هاي كليشه اي نشود. حسن جوهرچي اين روزها مشغول بازي در مجموعه تاريخي- مذهبي جابربن حيان است. اين اولين بار است كه جوهرچي نقشي تاريخي را تجربه مي كند؛ نقشي كه مي توان يك نقش ويژه و متفاوت در كارنامه اين بازيگر به حساب آورد.
مجموعه جابربن حيان را محمدتقي انصاري تهيه مي كند و كارگرداني اين مجموعه برعهده جواد افشار است. جوهرچي در اين مجموعه كه به زندگي اين دانشمند بزرگ ايراني و پدر علم شيمي مي پردازد، با اكبر عبدي و انوشيروان ارجمند همبازي است. اگر اين مجموعه به اندازه مجموعه هاي مشق عشق و او يك فرشته بود در جذب مخاطب موفق باشد، مي توان گفت جوهرچي در انتخاب هايش هوشيارانه عمل كرده است. اين تجربه مي تواند براي جوهرچي يك شروع دوباره باشد؛ شروعي براي حضور در نقش هايي كه هر كدام مي توانند يك نقطه مثبت در كارنامه جوهرچي باشند.

سمانه بامشاد- اگر تا ديروز شبكه تلويزيوني سحر به پخش و توليد برنامه هاي متعارف انقلابي مي پرداخت، هم اينك شبكه تلويزيوني الكوثر توانسته است با ارزيابي ذائقه مخاطبان مختلف، به توليد و پخش برنامه هاي متنوع بپردازد؛ رسانه اي كه مي تواند براي تمام فصول، تاثير مطلوبي در بين مخاطبان عرب زبان داشته باشد.
مهدي مجتهد- مدير شبكه تلويزيوني الكوثر- در زمينه شكل گيري و اهداف آن به پرسش هاي ما پاسخ مي دهد:
* چه ضرورت هايي موجب شد كه حوزه برون مرزي سازمان صداوسيما، شبكه تلويزيوني الكوثر را راه اندازي كند؟
- شبكه جهاني الكوثر، با ساختار عمو مي و متنوع با درنظرگرفتن سليقه هاي مختلف قصد دارد مردم عرب زبان در سطح جهان را با معارف اصيل تشيع در ابعاد مختلف فرهنگي، سياسي و اجتماعي آشنا سازد.
البته مي توان گفت كه اولين شبكه تلويزيوني حوزه برون مرزي صداوسيما سيماي عربي بود كه با هدف ترويج معارف اسلام و معرفي انقلاب اسلا مي راه اندازي شد. سپس شبكه سحر شكل گرفت و بعد ساير زبان هاي انگليسي، كردي، آذري، بوسنيايي، اردو و فرانسوي نيز به اين مجموعه افزوده شدند.
در مجموع، شبكه سحر با 7 زبان زنده در ميان مخاطبان اروپايي و خاورميانه اي شهرت يافت و بدون اغراق بايد گفت كه نخستين شبكه تلويزيوني شيعي جهان بود كه با اين ويژگي توانست مخاطبان خود را تحت پوشش قرار دهد.
از آنجا كه مفاهيم اسلامي، بيشتر به زبان عربي است و مخاطبان عرب زبان شبكه سحر، اقبال بيشتري نسبت به اين مفاهيم نشان مي دهند، سال گذشته سازمان صداوسيما به اين جمع بندي رسيد كه با توجه به پخش 12ساعته برنامه هاي عربي و نياز مخاطبان به خدمات رساني بيشتر، استقلال بخش عربي را از ساير زبان ها اعلام نمايد و به همين دليل به مدت 8ماه با نام شبكه سحر عربي، فعاليت خود را ادامه داديم، ولي در حال حاضر نام الكوثر را برگزيديم.
* چرا نام الكوثر را براي شبكه تلويزيوني انتخاب كرديد؟
- اساساً اسم و لوگوي يك شبكه بايد با سليقه مخاطبان هماهنگ باشد و از طرفي بيانگر اهداف و سياست هاي شبكه تلويزيوني باشد. انتخاب نام الكوثر پس از نظرسنجي هاي متعدد از كارشناسان، لغت شناسان و مخاطبان انجام گرفت.
* شبكه الكوثر چه سياست هايي را دنبال مي كند؟
- ما به دنبال آن هستيم كه معارف حقيقي اسلام را كه از قرآن و اهل بيت برمي خيزد، در اختيار مخاطبان تلويزيوني قرار دهيم.
همان گونه كه مي دانيد، جوامع اسلا مي و غيراسلا مي آكنده از شبهات اعتقادي است و هر روز بر حجم آنها افزوده مي شود، خصوصاً اتهاماتي كه عليه فرهنگ تشيع از سوي دشمنان- به ويژه فرقه وهابيت- مطرح  مي شود و رسانه هاي شيعي مذهب به علت عدم دسترسي به منابع اصيل و دوري از مراكزي چون حوزه علميه قم، نتوانسته اند تاثيرات بسزايي داشته باشد و حتي بعضي از اين شبكه هاي تلويزيوني، خود با پخش برنامه هاي افراطي، بر حجم اتهامات عليه شيعه افزوده اند. لذا با توجه به اعتمادي كه مخاطبان عرب زبان در طول اين 25سال به رسانه هاي ايراني داشته اند، تبليغ فرهنگ انقلاب اسلا مي و دستاوردهاي آن و افشاي مقاصد خصمانه آمريكا و رژيم اشغالگر قدس، از جمله سياست هايي است كه شبكه الكوثر آن را دنبال مي كند.
* آيا سياست هاي الكوثر با شبكه العالم يكسان است؟
- خير! ما شبكه خبري نيستيم و برنامه هايي كه پخش مي كنيم متنوع است.
برنامه هاي مذهبي و اعتقادي، اكثريت برنامه هاي ما را تشكيل مي دهد. برنامه هاي اجتماعي خاص گروه هاي سني مختلف كودك و نوجوان، جوان و خانواده داريم و علاوه بر آن فيلم و سريال هايي پخش مي كنيم كه طرفدار دارند.
در كنار برنامه هاي ديگر، 4بخش خبري داريم كه معتقديم براي مخاطبان تلويزيوني قابل استفاده است.
* آيا  توليد فيلم و سريال مستقل هم داريد يا صرفاً توليدات ايراني را دوبله مي كنيد؟
- ما به عنوان سيماي عربي سحر- قبل از راه اندازي الكوثر- علاوه بر دوبله آثار فاخر ايراني همچون سريال هاي امام علي(ع)، تنهاترين سردار، ولايت عشق، مريم مقدس و معصوميت از دست رفته، توليد فيلم و سريال هم داشته ايم.تاكنون فيلم هاي سينمايي در مضامين اشغال فلسطين، عراق و مبارزه با دشمنان غاصب سرزمين هاي اسلا مي داشته ايم؛ از جمله هيام، اشغال، شب كايت ها، شهادت طلبان، زخم زيتون، چشمان آبي زهرا، رؤياهايت را به خاطر بسپار و افسانه هولوكاست. هم اكنون نيز چند كار بلند سينمايي و سريال در دست توليد داريم؛ از جمله اسوه ها در خصوص ياران امام صادق(ع) كه يك فيلم سينمايي و سريالي در خصوص اشغال عراق است.
* در حال حاضر چه مناطقي از جهان را زير پوشش برنامه داريد؟
- با توجه به پخش برنامه هايمان از طريق 2ماهواره ilesatو Hotbird عرب زبانان ساكن خاورميانه، شمال آفريقا و اروپا مي توانند شبكه تلويزيوني الكوثر را مشاهده كنند.البته همزمان با افتتاح شبكه الكوثر، سايت اينترنتي شبكه تلويزيوني الكوثر به نشاني www.Alkawthartv.ir را افتتاح كرديم تا از ساير مناطق جهان نيز امكان دسترسي به پخش زنده برنامه هايمان وجود داشته باشد.
* آمار مراجعه كنندگان به سايت شما چقدر است؟
- آمار بازديد از سايت اينترنتي شبكه به طور متوسط، روزانه 400 نفر است و از ابتداي راه اندازي تا پايان فروردين۸۵ بيش از 2700 نفر از سايت بازديد كرده اند.
بررسي ها نشان مي دهد كشورهاي عربي مراكش و بحرين نسبت به ماه گذشته به صدر جدول نزديك شده اند و كشور دانمارك، جايگزين هلند در ميان 10 كشور صدرنشين شده است.
ايميل هاي رسيده به شبكه تلويزيوني الكوثر از سوي مخاطبان طي فروردين سال 85 به 325مورد رسيده است. بررسي ايميل ها نشان مي دهد بيشترين مضامين، حاوي سؤالات مذهبي بوده است.
* آيا پخش 24ساعته در دستور كارتان قرار دارد؟
- با توجه به امكان استفاده از ماهواره هاي اروپايي، درصدد هستيم زمان پخش برنامه ها را از 16 ساعت فعلي به 19 ساعت افزايش دهيم، اما امكانات فعلي جوابگوي افزايش زمان شبكه تلويزيوني الكوثر نيست.

Mr.Maskeeto
سيستم:PS2
سبك: شبيه سازي
+7


نكته قوت بسياري از بازيهاي كامپيوتري و ويديويي، نوآوري و ابتكار موجود در آنهاست. Mr.Maskeeto هم يكي از عنوان هاي قديمي و به شدت مبتكرانه كنسول PS2 است. در اين بازي شما نقش يك پشه را بازي مي كنيد. بله يك پشه. پشه اي كه خون مي خورد. در هر مرحله مأموريت شما نزديك شدن به افراد حاضر در اتاق، نشستن بر نقطه اي از بدن آنها و مكيدن چند واحد خون آنها است.
البته كار به اين سادگي ها هم نيست. شما بايد با رعايت تمام ضوابط ايمني! اقدام به پرواز در حوالي فرد مورد نظر بكنيد وگرنه او شما را ديده و براي كشتن شما دست به كار مي شود. تازه بعد از رسيدن به محل مورد نظر روي بدن قرباني، بايد كمي راه برويد، بعد اقدام به حمله كنيد، كنترل بازي، نمايي كاملاً سه بعدي و به سبك بازي هاي هواپيمايي است.
گرافيك بازي حالتي كارتوني دارد و به سادگي همه چيز را به تصوير كشيده است. علي رغم ظاهر ساده بازي Mr.Maskeeto چندان بازي ساده اي نبوده و در برخي مراحل به تمرين و تكرار زيادي نياز دارد.

Sille t hill 3
سيستم:PC/PS2
سبك: اكشن
+18


يكي از سري هاي بسيار پرطرفدار و محبوب در ميان بازي هاي سبك ترسناك، سري زيباي سايلنت هيل است. در قسمت سوم، بازي ماجرايي در بزرگسالي شريل را دنبال مي كند؛ دختري كه در قسمت اول بازي گم شده بود. بازي به لحاظ گرافيكي بسيار كار قوي و جالبي از آب درآمده و جزئيات گرافيكي در هر صحنه به خوبي پرداخت شده اند.
همانند ساير قسمت هاي اين سري باز هم بايد با موجودات عجيب و غريب دنياي سايلنت هيل دست و پنجه نرم كنيد. داستان بازي با اشاراتي به گذشته شريل و ماجراهاي او و پدرش پل ارتباطي جالبي بين دو نسخه 3 و 1 برقرار مي كند. برخلاف نسخه هاي اول و دوم در بازي وسايل دفاعي شما بيشتر چوب و چماق بوده و كمتر اسلحه پيدا مي كنيد.
البته براي نخستين بار در اين چهارگانه در اين قسمت است كه مي توانيد از مسلسل هم استفاده كنيد. بازي روي PC، گرافيك دقيق تري نسبت به نسخه PS2 دارد.

Disaster Report
سيستم:PC/PS2
سبك: ماجرايي
+15


اين هم يكي ديگر از بازي هاي جالب و
هيجان انگيز كنسول PS2 است. در اين بازي، در يك شهر بزرگ (جايي شبيه نيويورك) ناگهان زلزله غريبي رخ مي دهد و همه چيز در شهر به حالت بحراني تبديل مي شود. شما يكي از بازمانده هاي اين بلاي طبيعي هستيد و بايد علاوه بر كمك به افراد بازمانده از اين حادثه، خودتان هم به محل امني برسيد. پيوسته در بازي احتمال وقوع پس لرزه وجود دارد و هر لحظه ممكن است اين پس لرزه ها وضعيت شما را به خطر بيندازد. گرافيك بازي بسيار ساده و بدون جزئيات زياد كار شده اما دقت در برخي موارد گرافيكي (مثل اثر دوري و نزديكي منظره ها در ديد) كار را جذاب و ديدني كرده است. كنترل بازي هم بسيار ساده و معقول طراحي شده است. موقعيت هاي جالبي در بازي گنجانده شده كه در آن بايد به افراد ديگر كمك كنيد و يا آنها را از خطر نجات دهيد.با توجه به موتور گرافيكي نه چندان قوي و فيزيك نه چندان خوب بكار رفته در بازي نبايد انتظار كاري با جلوه هاي بصري قوي داشته باشيد.
Disaster Report يك ايده جالب در قالبي بسيار ساده و دلنشين است.

Dick tracy
سبك: اكشن
سيستم:Pc

+11

يكي از جالب ترين بازي هاي دوبعدي و مفرح(و صد البته سخت) كنسول قديمي سگا، عنوان
Dick tracy است كه از روي عنواني كميك با همين نام ساخته شده بود. اين بازي ماجراي يك كارآگاه جنايي به نام Dick tracy است كه با باند تبهكاري درگير مي شود. كاراكتر ما عين كارآگاه هاي كلاسيك يك باراني زردرنگ و يك كلاه سبك گانگسترهاي شيكاگو دارد!سبك جالب بازي شليك به سمت جلو و شليك با مسلسل به فضاي پشت صحنه است. تركيب دشمناني كه از دو جهت روبه رو و پشت صحنه (backgrou d) به شما حمله ور مي شوند فضاي جالب و موقعيت هاي بعضاً سختي در بازي ايجاد مي كند. در بعضي از مراحل
Dick tracy سوار بر يك ماشين در حالي كه روي ركاب ماشين نشسته به تعقيب و گريز با آدم ها مي پردازد.موسيقي متن بازي هم جزو كارهاي بسيار جالب است و جالبي آن هم به اين است كه ابداً ربطي به حال و هواي بازي نداشته و در دنياي جداگانه اي سير مي كند.