دو هفته مي شود كه سخت خاليست
كنار سفره جاي خواهر من
دوباره با دلي تنگ
پدر كنار مادرم نشسته
كجاست خانهي بخت
كه دورياش دلِ مرا شكسته
- برگها
من كيستم ؟
بيد
تو كيستي؟
باد
من برگهايم را
دستِ تو دادم
افسوس وقتي ميدويدي
از دستت افتاد
دو هفته میشود خواب پریده از دو چشم ِ مادر من بهانهگیرتر شده گمانم علی برادر من
دو هفته مي شود كه سخت خاليست
كنار سفره جاي خواهر من
دوباره با دلي تنگ
پدر كنار مادرم نشسته
كجاست خانهي بخت
كه دورياش دلِ مرا شكسته
من كيستم ؟
بيد
تو كيستي؟
باد
من برگهايم را
دستِ تو دادم
افسوس وقتي ميدويدي
از دستت افتاد