همشهری آنلاین: دبیرکل حزب الله لبنان گفت: مهمترین نتیجه جنگ 33 روزه از بین رفتن اطمینان به سران رژیم صهیونیستی و در مقابل افزایش اطمینان به مقاومت لبنان و فلسطین، عراق و جهان عربی و اسلامی بود.

به گزارش واحد مرکزی خبر، دبیرکل حزب الله لبنان گفت : مقاومت در لبنان امروزه از نظر روحیه، نیروی انسانی و تجهیزات در وضع بهتری قرار دارد و سران رژیم صهیونیستی در آینده نیز هیچ دستاوردی جز شکست درلبنان نخواهند داشت.

سیدحسن نصرالله با اشاره به هشدار نظامیان ارشد رژیم صهونیستی به سران این رژیم درباره هرگونه ماجراجویی جدید علیه لبنان گفت : ما خواهان شروع جنگ نیستیم اما اگر به لبنان تجاوز شود در برابر آن خواهیم ایستاد و من به مردم کشورم قول پیروزی می دهم.

مشروح سخنان سیدحسن نصرالله

دبیر کل حزب الله لبنان در سخنانی که به مناسبت پنجمین سالگرد پیروزی جنگ سی و سه روزه ایراد کرد با تشکر از حضور حاضران، پیروزی مقاومت در جنگ سی و سه روزه را پیروزی تاریخی و الهی دانست و به حاضران گفت: شما این پیروزی را با خون، درد، اشک، فداکاری و پایداریتان رقم زدید.

سید حسن نصرالله افزود : من هر سال در چنین مراسمی بر خود فرض می دانم که به همه شهدای ارتش، مردم و مقاومت از همه گروه ها درود بفرستم و به خانواده آنها، همه زخمی شدگان و خانواده هایشان، کسانی که به اسارت در آمدند و بازگشتند، آنهایی که از خانه هایشان مهاجرت کردند و همه آنهایی که آنها را پناه دادند سلام و تشکر کنم.

همچنین به همه کسانی که با هر اقدامی، موضعی و سخنی در لبنان و جهان عربی و اسلامی و سایر نقاط جهان از مقاومت حمایت کردند سلام و از آنها تشکر می کنم.

سید حسن نصرالله گفت: درباره جنگ و دوران آن، من تصور می کنم از عوامل اصلی پیروزی درجبهه مقاومت ثبات قدم، اطمینان متقابل، امید به پیروزی ، ایمان، پایداری مردم لبنان در همه عرصه ها از جمله عرصه سیاسی بود؛ یعنی تسلیم نشدن در برابر شروط، فشارها و حل و فصل هایی که به نفع لبنان نبود.

ارتش و نیروهای امنیتی از خود استقامت نشان دادند و مهمترین عامل در این پایداری که خود عاملی برای دیگر پایداری ها و استقامت هاست، پایداری مبارزان مقاومت است که در میدان های نبرد ثابت قدم ایستادند. پایداری آنها در نوع خود معجزه ای واقعی آفرید.

چگونه ممکن است هزاران مبارز و مجاهدی که هیچ پشتیبان هوایی نداشتند، سی و سه شب و روز و در همه روستاها، بلندی ها و دشت ها در همه ابعاد رویارویی، ایستادگی کنند و بجنگند و با ایستادگی در برابر لشکرها، یگان ها و گردان های نظامی، پیشروی تانک ها مقابله و به شلیک موشک اقدام کنند.

آنها در حالی ایستادگی کردند که بارانی از آتش بر سر آنها می بارید و گلوله باران موشکی و توپخانه ای بر سر آنها غیرقابل تصور بود.

خانه ها در این جنگ در همه مناطق هدف قرار می گرفت و تخریب می شد.

بر اساس همه معیارها و مقیاس های نظامی پایداری و استقامت اسطوره ای وجود داشت.

امکان ندارد انسان چنین پایداری و استقامتی را تصور و قبول کند.

در جنگ ژوئیه همه کسانی که در میدان حضور داشتند ثابت قدم بودند. در منطقه «بنت جبیل» دشمن با به دست آوردن امتیازی امیدوار بود که مبارزان مقاومت فرار کنند ، اما مبارزان در آنجا پایداری کردند و مبارزان دیگری نیز به آنها پیوستند. این مساله نشان دهنده عامل قدرت است که همیشه باید به آن توجه کنیم.

وی گفت: در مقابل در جبهه دیگر، اسرائیل جنگ علیه لبنان را با خودکامگی، غرور و نخوت و اعتماد به نفس زیادی آغاز کرد، در حالی که تلخی شکست سال دو هزار و عقب نشینی از نوار غزه در برابر مقاومت فلسطین و انتفاضه مردم فلسطین را چشیده بود، اما ماهیت اسرائیل تکبر و نخوت است.

تکبر دشمن به زودی به سردرگمی، ضعف، شگفتی و به وجود آمدن بحران بی اعتمادی بین نظامیان، افسران، ژنرال ها، فرماندهی ارتش کابینه و بین مردم اسرائیل اشغالگر فلسطین و ارتش تبدیل شد.

سید حسن نصرالله تصریح کرد: در این خصوص می توانم در دو جنبه سخن بگویم؛ یکی جنبه فروپاشیدن اعتماد و جنبه دیگر متزلزل شدن اعتماد به میزان زیاد در بین اشغالگران است.

این چیزی بود که چه در سطح سیاسی، نظامی و مردمی در روزهای جنگ شاهد بودیم.

بنابراین،، همانطور که ژنرال ها، نخبه ها، فرماندهان و حتی مردم اسرائیل و نظرسنجی ها اعلام می کنند، این جنگ آثار و پیامدهای خطرناک سیاسی، امنیتی و نظامی برای موجودیت آن در برهه کنونی و آینده داشت.

سید حسن نصرالله در ادامه درباره مرحله پس از جنگ سی و سه روزه نیز گفت: از زمان پایان جنگ، اسرائیل با حمایت آمریکا و دیگر حامیانش مجموعه ای از اهداف را در پیش گرفت. اولین هدف آن بازگرداندن اعتماد از دست رفته بین مردم و رهبران نظامی و سیاسی بود یا ترمیم اعتماد از دست رفته بود، البته در همان حال، برای بازگرداندن قدرت نظامی، امنیتی و سیاسی اش تلاش می کرد تا بتواند در آینده شرط هایی را که درباره لبنان یا برای برادران فلسطینی یا سوریه یا دیگر مناطق در جهان عربی و اسلامی مطرح می کند، تحمیل کند.

نصرالله تصریح کرد: اکنون اسرائیلی ها برای بازیافت اعتماد بر برخی عوامل متمرکز شده اند.

در این خصوص به دو عامل اساسی اشاره می کنم.

این ارزیابی برای هرکسی که می خواهد درباره احتمالات آینده، درباره آغاز شدن یا نشدن جنگ، تحلیل و ارزیابی ارائه دهد، بسیار اساسی است.

عامل اول، دست زدن به تلاش ها و اقدامات نظامی و اجرایی است که از زمان پایان جنگ آغاز کرده است. اجرای تمرین ها و مانورهای پی درپی نظامی، تمرین و آموزش دادن مجدد نیروها، فراخواندن نیروهای ذخیره و آموزش دادن مجدد آنها ، نوسازی و توسعه تجهیزات نظامی و نیز برای ایجاد راه حل نظامی برای مقابله با سقوط موشک نه فقط بر حیفا بلکه برای جلوگیری از سقوط موشک بر مناطق ورای حیفا و ورای ورای آن (مناطق بسیار دورتر از آن) تلاش می کند.

اسرائیل اشغالگر برای رفع ناتوانی ها و شکست های نظامی در جنگ ژوئیه مانند مساله کشتی های دریایی، مساله تانک ها و منهدم شدن آنها در جنوب لبنان، مساله فرماندهی و سیطره و نیز رفع کاستی ها و ناتوانی ها در موضوع هماهنگی بین نیروهای نظامی بسیار تلاش می کند. تمرین ها و مانورهایی که در عرصه داخلی اجرا کرد، در تاریخ این رژیم بی سابقه بود.

وی گفت: اسرائیل تمرین هایی بین مردم، سازمان ها و نهادهای دولتی برگزار کرد و اسامی تحول یک، دو، سه، چهار بر آنها نهاد و چند هفته پیش نیز رزمایش تحول-پنج را برگزار کرد که در همه مناطق رژیم اشغالگر برگزار شد.

هدف از این رزمایش ها آماده کردن مردم و آموزش دادن آنها در صورت وقوع جنگ جدید است.

اسرائیل همه این اقدامات را چه در عرصه تسلیحاتی، آموزشی، رزمایش نظامی، امنیتی، داخلی و اطلاعاتی با تبلیغات رسانه ای گسترده پوشش می دهد.

یکی از اهداف آن از تبلیغات رسانه ای بازگرداندن اعتماد به مردم اسرائیل است تا به آنها بگوید که دولت شان قوی و مصمم و ارتش شان نیز قدرتمند و باثبات است و آنها نیز باید در برابر هرگونه جنگ و تهدید در آینده آماده باشند.

سید حسن نصرالله گفت: آیا آنها با این اقدامات توانسته اند به نتیجه مطلوب برسند؟ من به سخنان خود اسرائیلی ها باز می گردم و به نظرسنجی های برگزار شده، اظهارات ژنرال ها و رهبران سیاسی و امنیتی و نظامی، روزنامه نگاران، مردم، اعضای کنیست و دیگران مراجعه می کنم.

زمانی که به آنها مراجعه می کنیم، در می یابیم که اذعان می کنند مشکلات بسیار زیادی وجود دارد که تاکنون حل نشده است.

مشکلاتی، چه در سطح نظامی، امنیتی یا جبهه داخلی، وجود دارد. برای مثال، به تمرین های موسوم به «تحول-5» اشاره می کنم که چند هفته پیش برگزار شد. کافی است به دو نتیجه آن اشاره کنیم، البته من در گذشته به یک یا هردوی آنها اشاره کرده ام. درباره نتیجه رزمایش اسرائیل به صرف نظر از اینکه چه میزان از مردم با آن همکاری کردند و هماهنگ شدند و درباره آن جدیدت نشان دادند که تلویزیون اسرائیل در این خصوص ارقام زیادی اعلام کرد و البته صحت نداشت؛ می توان گفت این رزمایش دو نتیجه مهم داشت.

اولین نتیجه این بود که رهبران اسرائیل به مردم بگویند که ارتش اسرائیل با ابزارهای نظامی قادر به حمایت از جبهه داخلی اسرائیل نیست و نمی تواند همه موشک هایی را که بر اهدافی در داخل این رژیم اصابت خواهد کرد، سرنگون کند؛ به این معنا که اکنون تجربه طرح نظامی «گنبد آهنین»، «هدسو» یا هر اسم دیگری و یا هر طرح نظامی دیگر نتیجه ای نداشته است.

سید حسن نصرالله در ادامه سخنانش گفت: همچنین رزمایش ها و تمرین های آنها به این معناست که اسرائیل نمی تواند مواضع مبارزان مقاومت و سکوهای پرتاب موشکی آنها را چه در لبنان یا غزه شناسایی کند و هدف قرار دهد چه برسد به اینکه مواضع موشکی سوریه و ایران را شناسایی کند، البته اگر فرض کنیم دایره جنگ گسترده تر شود.

به گزارش مونیتورینگ اخبار خارجی واحد مرکزی خبر ، سید حسن نصرالله افزود بنابراین، آنها با اجرای این رزمایش ها در واقع از یک طرف برای بازگرداندن اعتماد تلاش می کنند و در عین حال این پیام را به مردم اسرائیل می دهند که آن زمان که ارتش اسرائیل با هیبت، تهدید، نیروی هوایی و توانمندی زیاد می توانست از جبهه داخلی حمایت کند به سر آمد.

وی گفت: دومین نتیجه این اقدامات این است که به مردم بگویند در هرگونه جنگ احتمالی که اسرائیل آغاز کند، دیگر چیزی به اسم «پشت جبهه» و «خط مقدم» وجود نخواهد داشت، بلکه همه مناطق یک جبهه خواهد بود و جبهه داخلی نیز بخشی از عرصه جنگ خواهد بود.

وی گفت: عامل دوم، تبلیغاتی است. اسرائیل به ویژه در برهه اخیر تلاش های زیادی را در عرصه رسانه برای بازگرداندن اعتماد آغاز کرده است و برخی از اسرائیلی ها تلاش می کنند از اهمیت نتایج جنگ سی و سه روزه بکاهند و تصاویر تقریبا متفاوتی ارائه بدهند. ابتدا اسرائیلی ها به اتفاق نظر بر این باور بودند که آنچه در جنگ سی و سه روزه روی داد شکست بود و در این خصوص کمیته «وینگراد» تشکیل دادند، اما اخیرا، برای خودشان و مردم، تلاش می کنند از حجم شکست آن بکاهند و به دنبال سرنخ ها و روزنه هایی درباره دستاوردهای جنگ هستند و اعلام می کنند که در جنگ، که آن را جنگ دوم لبنان می نامند، اگر چه به صورت کلی شکست خوردند، اما دستاوردهای بسیار مهمی داشت.

اسرائیل تلاش می کند با دروغ، فریب و برجسته کردن برخی امور، که آنها را دستاوردهای مهم می نامد، اعتماد را بین مردم و ارتش بازگرداند.

برای مثال، «شیمون پرز»، که اکنون ریاست این رژیم را برعهده دارد و باقیمانده نسل «آریل شارون»، «اسحاق رابین» و دیگران است و اکنون پیر صهیونیست هاست، اخیرا گفته است اسرائیل دو دستاورد بزرگ و مهم در جنگ 33 روزه داشت.

دستاورد اول اینکه فلانی یعنی من را وادار به وارد شدن به پناهگاه کرده است که این از نظر او دستاورد بزرگی است. دستاورد دوم اینکه آرامش را در مرزهای شمالی فلسطین اشغالی با لبنان برقرار کرد.

او مدتی پیش در یک مصاحبه گفته بود:«جنگ پرتاب موشک بر شهرک هایمان را متوقف کرد و حسن نصرالله در پناهگاهش مخفی می شود و از ترس قانون بین المللی فراری است». اولین رسوایی برای خود شمیون پرز این بود که زمانی که کمیته وینگراد تشکیل شد او خود عضو کابینه اسرائیل بود. او از جمله گروهی بود که جنگ را اداره می کرد.

در گزارش وینگراد اعلام شد:«سرانجام جهان در کنار ما ایستاد،». کاملا درست است، زیرا همه جهان با اسرائیل بود. (در ادامه گزارش آمده است) «زیرا ما ضعیف هستیم، نه اینکه حق داریم. برخی این احساس را دارند که اسرائیل در جایگاه همیشگی نیست. اسرائیل غافلگیر نشد. از این رو ما برخی از قدرت بازدارندگی بین المللی خود را از دست دادیم. ما امروز از پیش ضعیف هستیم. در چشم عرب ها توانمندی بازدارندگی خود را از دست دادیم. گرایش ها برای نامشروع خواندن اسرائیل در حال افزایش است.

پیش از این جنگ جهان عرب به نوعی موجودیت اسرائیل را قبول داشت، اما پس از جنگ از آن عقب نشینی می کند».

سید حسن نصرالله در ادامه گفت: بنابراین پرز ادعا می کند که جنگ دو دستاورد داشت.

این در حالی است که برخی از افراد این رژیم با تاکید بر شکست خود در جنگ 33 روزه در پاسخ به ادعاهای پرز می گویند که پناه بردن سیدحسن نصرالله به پناهگاه از اهداف شروع جنگ ما نبوده است ؟

در پاسخ به این سخنان خود اسرائیلی ها در تحلیل هایشان گفته اند که اولا، همه رهبران اسرائیل زمانی که درباره جنگ سی و سه روزه سخن گفته اند، اشاره نکردند که از اهداف این جنگ این است که فلانی (سید حسن نصرالله) به پناهگاه برود. دوم اینکه چنین نتیجه ای یعنی جلوگیری از ظاهر شدن فردی در خیابان ارزش آن را ندارد که به خاطر آن جنگی آغاز شود که نتایج خطرناکی برای موجودیت رژیم داشته باشد. هر عاقلی ممکن نیست چنین گامی بردارد.

سوم اینکه به گفته اسرائیلی ها، هیچ یک از اهداف جنگ تحقق نیافت. از اهداف جنگ یکی نابود کردن حزب الله یا تضعیف آن بود که تحقق نیافت و بلکه قدرت آن افزایش یافت.

از اهداف جنگ بازگرداندن دو اسیر اسرائیلی بدون مذاکره بود که تحقق نیافت، بلکه با مذاکره و به صورت افقی (جنازه آنها) بازگردانده شدند و اسیران ما سربلند بازگشتند. از اهداف جنگ ایجاد خاورمیانه ای جدید بود. این هدف نیز با پایان نسخه «بوش» و «کاندولیزا رایس» تحقق نیافت.

وی گفت: به دستاورد دوم جنگ (از نظر شیمون پرز) می پردازیم که همان برقراری آرامش در مرزهای شمالی بود. اسرائیلی ها می گویند که مرزهای لبنان و فلسطین اشغالی پس از بیست و پنجم ماه می سال دو هزار آرام بود و اصلا نیازی نبود که علیه لبنان جنگی آغاز شود و همه این خسارت ها را بر اسرائیل وارد کند تا آرامش در مرزها حاکم شود. این آرامش را در مرزها مقاومت با پیروزی اش در سال دو هزار برقرار کرد. این آرامش و اطمینان در مرزها و مناطق جنوب و بازگشت ساکنان جنوبی به منازلشان و اقدام آنها در ساخت منازلشان حتی در نوار مرزی نتیجه اقدام مقاومت در ایجاد بازدارندگی و ترس است. اسرائیل که از آرامش در مرزها سخن می گوید فراموش کرده است که از سال هزار و نهصد و چهل و هشت و اشغالگری در فلسطین همیشه او بوده است که به دیگران حمله کرده و مرتکب جنایت شده است و اسرائیل بود که به سرزمین ما حمله و آن را اشغال و غارت می کرد، اما به فضل مقاومت آرامش به مرزها تحمیل شد و در واقع مقاومت از تجاوزگری جلوگیری کرد، زیرا مقاومت آغازگر جنگ نیست، بلکه همانطور که همیشه گفته ایم و بازهم می گوییم که وظیفه مقاومت دفاع از کشور و نوامیس و کرامت مردم است، امری که بیست و پنجم ماه می سال دو هزار تحقق یافت بنابراین، سخن گفتن از آرامش در مرزها نیز سخن گفتن از چیزی است که وجود داشته است و دستاورد تلقی نمی شود.

با وجود همه تلاش های اسرائیل، همچنان صدای بالا و بلند در اسرائیل خطاب به سیاستمداران، ژنرال ها، نخبه ها این است که همیشه از شکست، ناکامی و ناتوانی در جنگ، سخن می گویند و خواستار بررسی جدی و بدون دروغ این مساله هستند، در غیر این صورت در هر جنگ آتی شکست نصیب آن خواهد شد.

وی گفت: ژنرال های بلندپایه از نسل کنونی و نسل گذشته، روسای سابق ستاد مشترک ارتش، روسای پیشین موساد و شورای امنیت ملی، علاوه بر شخصیت های سیاسی اسرائیل به دولت شان درباره هرگونه اقدام ماجراجویانه هشدار می دهند.

هشدار آنها نه فقط درباره آغاز کردن جنگ در سطح منطقه است، بلکه حتی درباره لبنان و رویارویی با حزب الله است و به کابینه اسرائیل درباره چنین ماجراجویی هشدار می دهند و می گویند نتیجه چنین ماجراجویی مشخص نخواهد بود و برخی از آنها نیز به صراحت می گویند، نتیجه چنین ماجراجویی فاجعه آمیز خواهد بود و شکست تکرار خواهد شد.

من این تحلیل ها را از خودم نمی گویم، بلکه وجود دارد.

بنابراین، چنین اقدامات اسرائیل نیز در ترمیم اعتماد از دست رفته که عامل تعیین کننده است نتیجه بخش نبوده است.

سید حسن نصرالله در ادامه با اشاره به تلاش ها برای تضعیف و ضربه زدن به مقاومت در داخل لبنان نیز گفت: از زمان پایان جنگ سی و سه روزه در سال دو هزار و شش تا به امروز در این طرف جبهه تلاش های بسیار زیادی برای ایجاد تردید درباره مقاومت، پیروزی ها، دستاوردها، نیات و اهداف آن صورت می گیرد. برای خدشه دار کردن چهره آن صدها میلیون دلار هزینه شده است.

همچنین در این چارچوب تلاش می شود مبارزان شریف مقاومت از سوی دادگاه بین المللی رسیدگی کننده به پرونده ترور شهید «رفیق حریری» متهم شوند. علیه حزب الله در رسانه ها، روزنامه ها، تلویزیون ها و سایت های اینترنتی اتهام ها و افتراهای زیادی مطرح می کنند که همه آنها بی پایه و اساس است و دور از فرهنگ، روش و خط مشی حزب الله است، اما هدف از این تلاش ها سلب اعتماد طرفداران و خود مقاومت به حزب الله و مقاومت است.

وی گفت: در اینجا، علاقه مند هستم به دوست و دشمن بگویم که ایمان ما به خدا، اعتمادمان به وعده ها و یاری اش، ایمان ما به درستی مسیرمان امکان ندارد خدشه دار یا تضعیف شود، بلکه امروز بر اثر تجربه، حوادث و پیروزی ها، بیش از هر زمان دیگری قوی تر هستیم.

همچنین از موضع کسی که از جزئیات آگاه است به شما می گویم که توانمندی امروز مقاومت در لبنان به لحاظ روحیه، پایبندی و تعهد، شجاعت، کادر انسانی، توانمندی مادی؛ بیش از هر زمان دیگری بالا و قدرتمند است.

این موضوع را دشمن نیز می داند. دشمن امروز در چارچوب جنگ روانی و تلاش برای بازگرداندن اعتماد مردمش به آن به ادبیات خود ما متوسل می شود و تقلید می کند.

این برای شما مصداق پیدا نمی کند، بلکه برای ما مصداق پیدا می کند. اسرائیلی ها از چند روز پیش به لبنانی ها وعده می دهند که در جنگ آینده اقدامات غافلگیرکننده خواهند داشت، اما من می گویم که ما غافلگیر نخواهیم شد. در این خصوص تفاوت اساسی وجود دارد. چرا ما غافلگیر نمی شویم؟ زیرا ما فرض می کنیم که اسرائیل دارای تسلیحات و فناوری های مختلفی است که از آمریکا و بدون هیچ محدودیتی دریافت کرده است، از این رو با هیچ چیزی غافلگیر نخواهیم شد، اما شما (اسرائیل)که همیشه از موضع قدرت و استکبار بر ما نگاه می کنید، زمانی که دیدید مقاومت دارای طرح و برنامه، شجاعت و جسارت و نیز برخی انواع سلاح های پیشرفته است غافلگیر شدید.

سید حسن نصرالله گفت: به اسرائیلی ها می گویم که به سخنان ژنرال هایتان گوش کنید، کسانی که طعم شکست ها را در لبنان چشیده اند.

رئیس ستاد مشترک کنونی اسرائیل، فرمانده لشکری بود که در سال دو هزار در لبنان شکست خورد. او به چشم خود دید که چه بر سر تانک ها و نیروهایش آمد و فرمانده کنونی منطقه شمالی آن زمان در لبنان بود و هدف حمله کمین مقاومت اسلامی قرار گرفت و در سینه اش چهار گلوله داشت. شما ژنرال ها طعم تلخ شکست را در لبنان چشیده اید و چیزی در لبنان برای شما جز طعم تلخ شکست نخواهد بود.

پس از تحولات زیاد و اقدامات اسرائیل برای تقویت توانمندی هایش، تحولات در لبنان و منطقه و اطراف و همه حوادثی که روی داده است و البته بگویم که ما خواهان جنگ نیستیم، بلکه اهل دفاع از کشور و کرامت مردم مان هستیم، اما اگر جنگی روی دهد مسئولیت ما رویارویی با آن است و اگر کسی از من بپرسد که آیا مقاومت مانند روزهای گذشته آمادگی جنگ را دارد یانه ؟ من اکنون آمادگی دارم که با قدرت و جرات و ایمان بیشتر پاسخ بدهم.

خداوند درباره این دشمن سخن گفته است و ما نیز او را شناخته ایم.

خداوند می فرماید:« وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَیَاةٍ» (و آنان را مسلماً آزمندترین مردم به زندگى می یابی).

آنها به شیوه های دروغین روی می آورند که به سرعت منحل می شود. شجاعت ذاتی و ایمان ندارند. من با توجه به شناختم از این دشمن و شناختم از مردم لبنان و شناختم نسبت به رزمندگان مقاومت قهرمان با جدیت و ایمان پاسخ خواهم داد که همانطور که در گذشته به شما وعده پیروزی می دادم ؛ امروز نیز بار دیگر به شما قول پیروزی می دهم. به صهیونیست ها می گویم که تلاش نکنید به مرزهای لبنان نزدیک شوید و از آرزوها و طمع ورزی هایتان تا ابد چشم پوشی کنید.

سیدحسن نصرالله در ادامه در خصوص مساله مرزهای مشترک دریایی لبنان با رژیم صهیونیستی و مساله حوزه های نفتی مشترک گفت: لازم است با توجه به اهمیت این موضوع آن را تشریح کنم، زیرا این موضوع نیز نیازمند توجه مردمی و ملی است.

اول اینکه لازم است لبنانی ها بدانند که به طور جدی در زمان حاضر فرصتی واقعی و تاریخی پیش روی دارند که در تاریخ لبنان بی سابقه بوده است تا با استفاده از این فرصت ؛ کشورشان ثروتمند شود، چرا که در آبهای منطقه ای آن ثروت هنگفتی از نفت و گاز وجود دارد و این ثروت ملی است و متعلق به یک طایفه و گروه خاصی نیست.

سخن رسمی در این باره، که درست است، این است که ارزش این ثروت ملی صدها میلیارد دلار تخمین زده می شود. ما لبنانی ها در رویا هم چنین ارقامی را نمی بینیم. بیشتر ارقامی که ما در لبنان می شنویم مثلا پنجاه یا شصت میلیارد است.

بنابراین، ما در برابر یک فرصت واقعی قرار داریم. اگر لبنان های درست اقدام کنند و با این موضوع با مسئولیت ملی و به دور از هر گونه رفتار بچه گانه رفتار کنند، ما با استفاده از این ثروت می توانیم بدهی های کشورمان را پرداخت کنیم و کشور را رو به پیشرفت سوق دهیم، اقتصادمان را متحول کنیم و بحران های مالی و معیشتی را حل کنیم و لبنان به کشور قدرتمند و مقتدر تبدیل شود. تصور کنید که کشور کوچکی با حجم لبنان با صدها میلیارد دلار ثروت چگونه متحول خواهد شد. حتی مردم لبنان که خارج از کشور هستند نیز باید با این موضوع با جدیت برخورد کنند. دولت کنونی و مجلس نمایندگان درباره قانون نفت تلاش می کنند.

وزارت نفت و دولت نیز در این خصوص تلاش می کنند تا چند ماه دیگر قانون نفت آماده شود.

احتمال می رود که تا اول سال دو هزار و دوازده موضوع در این خصوص با جدیت آغاز و مسائلی مانند مناقصه گذاشتن برای شرکت ها، بررسی ها و جستجو و استخراج شروع شود.

وی گفت: مساحت اقتصادی در آب های سرزمینی لبنان به گفته مسئولان بیست و دو هزار و پانصد کیلومتر است که منابع عظیم نفتی در بر دارد. منطقه ای در مرز آبی لبنان و فلسطین اشغالی نیز از جمله این مناطق با مساحت مزبور است. مساحت این منطقه هشتصدو پنجاه کیلومتر مربع است. لبنان این منطقه را آب های سرزمینی خود می داند. اسرائیل در این خصوص مرز بندی کرده است و این منطقه را داخل آب های سرزمینی فلسطین اشغالی کرده است.

تحقیقات و بررسی های انجام شده بیانگر این است که در این منطقه با این مساحت ذخایر نفتی به ارزش میلیاردها دلار وجود دارد.

لبنان رسما این منطقه را متعلق به خود می داند.

اسرائیل حق ندارد این منطقه را متعلق به خود بداند و سپس به جست و جو و استخراج نفت بپردازد.

زمانی اقتصاد لبنان بر پایه اقتصاد می چرخید و اکنون همه شما می دانید که کشاورزی لبنان به کجا رسیده است و نیز می دانید که صنعت لبنان به کجا ختم شد. آخرین پایه اقتصاد لبنان این است که از طریق خدمات چرخ اقتصادی را بچرخاند اما کشورهای دیگر نیز با آن رقابت می کنند بنابراین، لبنان در برابر یک راه حل و فرصت تاریخی و ریشه ای برای حل همه مشکلات اقتصادی، رشد و توسعه و معیشتی است.

همه مسئولان در این خصوص موضع گیری کرده اند و من نیز موضع مقاومت را بیان می کنم.

وی گفت: قبل از هر چیزی و اینکه به تبصره گویی در این خصوص بپردازد باید بگویم که در منطق مقاومت و مبارزان چیزی به نام اسرائیل وجود ندارد و ما درباره مرزهای لبنان و اسرائیل سخن نمی گوییم، بلکه درباره مرزهای لبنان و فلسطین اشغالی چه مرزهای زمینی یا دریایی اظهار نظر می کنیم. بنابراین، ما اصلا برای اسرائیل حق موجودیت قائل نیستیم که برای آن حق استخراج نفت یا گاز از آب های لبنان یا فلسطین متصور شویم. این موضع اعتقادی ماست که محفوظ است، اما اکنون از موضع ملی و حفاظت از منافع ملی لبنان با توجه به واقعیت های موجود سخن می گویم. اولا، ما در مقاومت بر نظر هستیم که مسئولیت ترسیم مرزهای دریایی برعهده دولت است و در نتیجه مقاومت در این خصوص نظری ندارد و در آن دخالت نمی کند. موضع مانند مانند موضع پیش از عقب نشینی (نیروهای اشغالگر از اراضی لبنان) در سال دو هزار است. ما در آن زمان هم اعلام کردیم که موضوع ترسیم مرزهای زمینی از مسئولیت های دولت است. زمانی که دولت لبنان و نهادهای رسمی آن منطقه بین فلسطین و لبنان ترسیم و مشخص می کند ما در مقاومت آن را می پذیریم و اگر منطقه ای باقی بماند و دولت لبنان نیز آن را خاک لبنان قلمداد کند، ما بر اساس این گفته دولت رفتار می کنیم. همین منطق را درباره مرزهای دریایی نیز داریم. این دولت لبنان است که اعلام می کند مرزهای دریایی لبنان کجاست، نه مقاومت، اما زمانی که دولت لبنان منطقه ای و مساحتی از آب های دریایی را، آب های سرزمینی لبنانی تلقی کند مقاومت بر این اساس که آن منطقه متعلق به لبنان است عمل خواهد کرد.

وی گفت: مساله دوم، ما به دولت کنونی لبنان که موضوع منابع طبیعی نفت و گاز را در دریای مدیترانه دنبال می کند، اطمینان کامل داریم و براین باوریم که این دولت با وجود همه فشارها و تهدیدها، هرگز در حمایت از حقوق نفتی لبنان در آب های سرزمینی کوتاهی و تسامح نخواهدکرد.

شاید این دولت، در این زمان، فرصتی برای لبنان باشد تا بتواند از حقوقش دفاع کند و آن را بگیرد.

دوم اینکه ما از دولت کنونی می خواهیم تا هرچه سریع تر درباره گامی های اجرایی زیادی اقدام کند. منطقه دریایی با مساحت 850 کیلومتر در منطقه مرزی است، اما مناطق دیگر دریایی در داخل آب های سرزمینی لبنان است و درباره آن منازعه ای وجود ندارد.لازم است دولت لبنان جستجو و استخراج نفت را آغاز کند.

زمان بسیار حائز اهمیت است. لازم است دولت لبنان با این موضوع به عنوان یک اولویت ملی که بر همه اولویت های دیگر مقدم است رفتار کند، زیرا زمانی که لبنان میلیاردها دلار ذخیره داشته باشد فرصت برای حل مشکلاتش دارد.

سیدحسن نصرالله تاکید کرد: من امروز در پنجمین سالگرد جنگ ژوئیه با تمام اطمینان به همه دولت ها و شرکت هایی که قصد دارند در این زمینه سرمایه گذاری کنند و نفت استخراج کنند می گوییم که لبنان توانایی حمایت از این شرکت ها و تاسیسات نفت و گاز را دارد. به این علت نیست که ما نیروی هوایی قدرتمندی داریم، خیر، بلکه به این علت است که کسی که ممکن است بخواهد به این تاسیسات نفتی تجاوز کنند،خود نیز چنین تاسیساتی دارد و هرکس بخواهد به تاسیسات نفتی و گازی در آب های سرزمینی لبنان لطمه وارد کند، به تاسیساتش لطمه وارد خواهد شد و او می داند که لبنان قادر به این کار است.

چهارم، درباره منطقه با مساحت 850 کیلومتر مربع، که در آن به ارزش میلیاردها دلار ذخایر نفتی و گازی وجود دارد، اگر دولت لبنان آن را محدوده لبنان تلقی کند در نزد مقاومت نیز لبنانی خواهد بود و در نتیجه در ادبیات ما چیزی به نام منطقه مورد منازعه وجود ندارد، بلکه منطقه مورد تجاوز وجود دارد. (اگر این منطقه لبنانی قلمداد شود) دولت فرصت تلاش های سیاسی و دیپلماتیک دارد تا منطقه را از طریق ترسیم مرزها بازپس گیرد. ما به اسرائیل درباره دست درازی به این منطقه و اقدامی که به سرقت منابع نفتی لبنان در آب های سرزمینی آن منجر شود هشدار می دهیم. اکنون لبنان حتی به ترتیب اولویت شاید از شرکت های سرمایه گذار، برای استخراج نفت در منطقه 850 کیلومتری درخواست نکند، بلکه آنها را به سواحل امن دعوت کند. اگر لبنان تصمیم بگیرد در این منطقه سرمایه گذاری و از آن بهره برداری کند باید به اسرائیل هشدار داده شود که بر آن دست درازی نکند. همچنین ما درباره این منطقه از دولت می خواهیم که از همه تلاش ها و ابزارهای قانونی و سیاسی برای بازپس گیری این منطقه استفاده کند.

وی خطاب به مردم گفت: ما از همه مردم لبنان می خواهیم که دولت لبنان را در این امر ملی مهم یاری و حمایت کنند. اگر این دولت بتواند نفت یا گاز استخراج کند، درآمد آن به خزانه دولت واریز خواهد شد و همه مردم لبنان،نه چهارده مارس یا هشت مارس، از آن استفاده خواهند کرد.

سید حسن نصرالله گفت: به دوست و دشمن می گوییم که لبنان می تواند برای حفظ حقوق طبیعی و بازپس گیری آن بر همه عناصر قدرت تکیه کند و مهمترین عنصر تشکیل دهنده قدرت لبنان، معادله ارتش ، مردم و مقاومت است.

این یک ضرورت ملی است و همه هما برای تعامل با این مساله مسئول هستیم.

وی در پایان گفت: باید توجه داشته باشیم که تمامی تلاش های رژیم صهیونیستی در مرحله آینده در راستای جنگ روانی علیه ملت ها و جوامع ماست و بخشی از تلاش آن برای بازگرداندن اعتماد به خود است، اما لبنان پس از جنگ سی و سه روزه وارد مرحله کاملا متفاوت شد، اما مساله هم این است که با یکدیگر درباره عناصر قدرتمان و حفظ آنها تلاش کنیم.

سید حسن نصرالله در پایان سخنانش فرا رسیدن ماه مبارک رمضان را به همه مسلمانان جهان تبریک گفت.

به گزارش واحد مرکزی خبر ، سیدحسن نصرالله که سه شنبه شب بمناسبت پنجمین سالگرد پیروزی حزب الله بر رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه سخن می گفت ، افزود : رژیم صهیونیستی پس از این جنگ سعی کرد با تبلیغات ،‌ مانورهای نظامی و دروغ پردازی و شایعه علیه مقاومت اطمینان از دست رفته به خود را احیا کند.

برچسب‌ها