تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۳۸۶ - ۱۲:۵۰

ترجمه: احمدرضا تقاء: در حالی که این روزها لبنان صحنه شکل‌گیری اجماعی گسترده بر سر رئیس‌جمهوری آینده این کشور است، پنجشنبه گذشته، اولین نشانه‌های حرکتی تعیین‌کننده برای پر کردن شکاف وسیع به‌وجودآمده بین گروه‌های سیاسی درگیر پدیدار شد.

بن‌بستی که از یک سال پیش بین دولت و گروه‌های مخالف به وجود آمده بود با تصمیم غیرمنتظره حزب «جنبش آینده» سعد حریری، بزرگ‌ترین جناح ائتلاف ضدسوری حاکم «نیروهای 14 مارس» درخصوص حمایت از نامزدی میشل سلیمان فرمانده ارتش که نامزد اصلی احزاب مخالف دولت است، گشوده شد.

پروفسور هیلل خاشان استاد دانشگاه آمریکایی بیروت با اشاره به سلیمان گفت «او انتخاب می‌شود... و جالب اینجاست که او نامزد جناح سعد حریری است. تا همین 2 هفته پیش حریری سرسختانه با نامزدی او مخالفت می‌کرد.»

عمار حوری، نماینده پارلمان و عضو حزب جنبش آینده در گفت‌وگو با شبکه تلویزیونی العربیه از موافقت این حزب با اصلاح قانون اساسی برای حصول اجماع بر سر نامزدی سلیمان خبر داد. بر اساس قانون اساسی فعلی، سلیمان به‌دلیل تصدی مقام درجه اول دولتی حق احراز مناصب سیاسی را ندارد.

این تصمیم حزب جنبش آینده یک هنرنمایی سیاسی است که احتمال می‌رود به توافق میان حزب‌الله و متحدان مسیحی‌اش ضربه سختی وارد کند. این گروه شیعه هم‌اکنون انتخابی دشوار را پیش رو دارد؛ یا اینکه در کسوت یکی از عوامل یاری‌رسان به آشتی ملی ظاهر شود که در آن صورت حمایت ژنرال میشل عون، سیاستمدار مسیحی و نامزد ریاست‌جمهوری را از دست می‌دهد یا اینکه با ادامه حمایت از نامزدی او به ایجاد بی‌ثباتی متهم شود.

دکتر پاتریک هینی، کارشناس امور لبنان در گروه بحران بین‌الملل، در این باره گفت: «حزب‌الله لااقل مخالف میشل سلیمان نیست. او با آنها صحبت کرده و آنها به او اعتماد دارند. آنها خیلی وقت است که به نوعی با هم همکاری دارند.»

وی افزود: «ملاحظه‌ای که آنها شاید در مورد میشل سلیمان داشته باشند به این بر می‌گردد که او یک فرد نظامی با برنامه‌ای قوی است و قطعا خواهان ارتشی نیرومند است و این مسئله مسلما حاشیه مانور حزب‌الله را محدود می‌کند.»

پنجشنبه شب، عون جام زهر را نوشید و از نامزدی سلیمان استقبال کرد، اما حمایت خود را مشروط به قبول طرح حزب «جنبش آزاد میهنی» خود مبنی بر 2ساله شدن دوره ریاست‌جمهوری دانست (هم‌اکنون طول دوره ریاست‌جمهوری در لبنان 6 سال است).

تأثیر آناپولیس
تصمیم ائتلاف نیروهای 14 مارس بلافاصله پس از برگزاری اجلاس آناپولیس اعلام شد که در آن برای اولین بار از سوریه دعوت شد تا در برقراری صلح در منطقه ایفای نقش کند. تقارن این دو رویداد نمی‌تواند تصادفی باشد.

خاشان در این باره گفت: «سوریه ظاهرا توانسته موافقت آمریکا با نامزدی میشل سلیمان را به دست آورد. سوریه برای نشان دادن حسن نیت خود به آمریکا حاضر شد در این اجلاس شرکت کند و به‌نظر من ما به زودی شاهد پیشرفت مهمی در این زمینه [ریاست‌جمهوری آینده لبنان] خواهیم بود.»

خاشان افزود: «صرف شرکت سوریه [در آناپولیس] به خودی خود مهم است ولی موفقیت آنها در جلب موافقت آمریکا با امتیازدهی در مورد سایر مسائل از این مهم‌تر است.»
آیا فاخته پرواز خواهد کرد؟

اعلام حمایت جنبش آینده از نامزدی سلیمان عملا شانس همه نامزدهای دیگر، از جمله نامزدهای ائتلاف 14 مارس را از بین برد، ولی هدف اصلی این تصمیم ضربه زدن به توافق بین حزب‌الله و عون بود.

عون با گره زدن آینده سیاسی خود به سرنوشت گروه‌های مخالف طرفدار سوریه و سوق دادن جنبش آزاد میهنی به سمت یک اتحاد سیاسی رسمی با حزب‌الله در اوایل سال 2006 شگفتی بسیاری از تحلیل‌گران را بر انگیخت.

در جریان بحران جاری مشخص بود که هدف اصلی عون بازگشت به منصب ریاست‌جمهوری بوده و نگرانی ائتلاف 14‌مارس از آن است که وی درصورت تصدی این منصب کنترل دولت را از چنگ آنها  در آورد و بار دیگر دست سوریه را برای دخالت در امور لبنان باز بگذارد.

هینی که قبل از تصمیم عون برای تسلیم در برابر سلیمان سخن می‌گفت، اظهار داشت: «اگر حزب‌الله از او [عون] پشتیبانی کند اوضاع دچار بن‌بست می‌شود. این تصمیم برای حزب‌الله مسئله‌ساز خواهد شد چون کاملا نشان خواهد داد که حزب‌الله در حال سوق دادن کشور به سمت یک خلأ سیاسی است و حزب‌الله این را نمی‌خواهد.»

خاشان گفت: «مدتی پیش حزب‌الله مطالب بسیار مهمی را مطرح کرد و گفت نقش میشل عون در تعیین این مسئله که چه کسی به‌عنوان رئیس‌جمهوری انتخاب می‌شود نقش بسیار حساسی است... این نشانه روشنی بود که یعنی خود او رئیس‌جمهوری نخواهد شد.»
برای حزب‌الله و گروه دیگر شیعه، جنبش امل و حزب آزاد میهنی، مظهر و نماد مخالفت همه گروه‌ها با ادامه کار دولت فواد سینیوره است و نقش یک محور مخالفت را درون گروه‌های مسیحی ایفا می‌کند.

به گفته خاشان «میشل عون و حزب‌الله کمترین وجه اشتراکی با یکدیگر ندارند. اینجا ما یک آدم سکولار را داریم که با یک جنبش هزاره‌ای پیمان اتحاد بسته است. جدایی حزب‌الله و عون رویدادی تاریخی و تعیین‌کننده است. البته این اتفاق زمان می‌برد و روند تندی نخواهد داشت ولی من واقعا وقوع چنین تحولی را می‌بینم.»

هینی نیز با تأیید این موضوع گفت: «احتمال بسیار زیادی می‌رود که این توافق [بین جنبش آزاد میهنی و حزب‌الله] شکسته شود و حزب‌الله منزوی خواهد شد.»

چشم‌انداز آینده ائتلاف 14 مارس

جنبش آینده با این تصمیم، در عین حال که خطر تجدید نفوذ سوریه از طریق سلیمان را به جان می‌خرد عملا خود را از منصبی که به‌عنوان یک حزب سنی نمی‌تواند عهده‌دار آن شود کنار می‌کشد؛ منصبی که بعید می‌نماید ائتلاف 14 مارس بتواند بدون خطر فروپاشی نظام سیاسی آن را به چنگ آورد.

هنوز مشخص نیست که تصمیم جنبش آینده چه اثراتی می‌تواند بر انسجام نیروهای 14 مارس در آینده داشته باشد. بعید است که این تصمیم در آینده نزدیک موجب فروپاشی اتحاد گروه‌های دروزی، مسیحی و سنی شود اما این تصمیم گام مهمی در جهت تخفیف تنش‌های موجود با سوریه به شمار می‌شود که بعید است به تمامی طرف‌های این اتحاد موقت سیاسی روی خوش نشان دهد.

خاشان گفت: «این اتحادها در بهترین حالت موقتی هستند و پایدار نمی‌مانند و  واقعیتش را بخواهید بین طرفداران حریری و سمیر جعجع و ولید جنبلات وجه اشتراک زیادی نمی‌بینید. آنچه این عده را گرد هم آورده دشمنی‌شان با رژیم سوریه بوده و غیراز این وجه مشترک دیگری ندارند که آنها را به هم پیوند دهد.»

هینی به این سؤال که آیا تصمیم جنبش آینده می‌تواند تنش‌های داخلی بین رهبران 14 مارس را افزایش دهد؟ پاسخ مثبت داد و گفت: «این تصمیم مطمئنا ابتکار جنبش و ابتکار سعد حریری بوده و تا آنجا که من خبر دارم کاملا مستقل از هرگونه حمایتی، چه از جانب آمریکا و چه از جانب متحدان 14 مارس اتخاذ شده است.»

ظاهرا گروهی که بیش از همه از اقدام احتمالی حریری برای گشودن باب مذاکره با عون که به ایجاد شکاف در بین گروه‌های مخالف دولت خواهد انجامید متضرر می‌شود، گروه «نیروهای لبنانی» سمیر جعجع است.

خاشان گفت: «برای سعد حریری توجیه اتحادش با جعجع برای گروه‌های سنی واقعا دشوار خواهد بود، در حالی که توجیه اتحاد بین حریری و میشل عون آسان است، چون عون دستش به خون هیچ مسلمانی آغشته نیست ولی سابقه جعجع از این نظر خراب است.»

جنگ قدرت

احتمال انتخاب میشل سلیمان به ریاست‌جمهوری رابطه زیادی با حمایت عمومی از ارتش در جریان محاصره نهرالبارد دارد.

هینی گفت: «اتفاقی که در نهرالبارد افتاد واقعا اتفاق سرنوشت‌سازی بود. از قدیم ارتش را طرفدار سوریه و نزدیک به سرویس اطلاعاتی سوریه، یا حزب‌الله، یا شبکه نفوذ میشل عون می‌دانستند.»

وی در توضیح این مطلب گفت: «با نبردی که در اردوگاه فلسطینیان رخ داد این تصویر کاملا تغییر کرده است. بیشتر تلفات این درگیری مربوط به سنی‌های شمال می‌شد و این مسئله نگرش این جامعه را -که عمدتا طرفدار ائتلاف 14 مارس هستند- به ارتش تا حد زیادی بهبود بخشیده است.» 

isn.ethz.ch
اول دسامبر 2007‌