آرام، شمرده و با طمأنینه حرف می‌زند و درخشش چشمانش از پشت عینک و روی خندان او از پسِ ماسک، پنهان نمی‌ماند.

همشهری آنلاین_پروانه بهرام‌نژاد:  اهل مطالعه و مردم‌شناس است و نماینده مسیحیان ارمنی تهران و شمال ایران و عضو کمیسیون عمران دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی. «آرا شاوردیان» که از قدیمی‌های شرق تهران و ساکن محله مجیدیه است، این محدوده از پایتخت را به خوبی‌ می‌شناسد، در محله نارمک قد کشیده و بزرگ شده خیابان شهید ثانی است. او آداب شهروندی و همسایه‌داری را به خوبی بلد است و خود را ملزم به رعایت آن می‌داند و از اینکه بگوید در خانه به همسرش کمک می‌کند و در نظافت ساختمانی که سکونت دارند مشارکت دارد، خوشحال است. شاوردیان پیش از این دو دوره عضو شورایاری محله مجیدیه بوده و کاسبان را به خوبی می‌شناسد و ارتباط کافی با اهالی دارد. در آستانه سال نو میلادی چند ساعتی مهمانش شدیم و با سعه‌صدر پاسخگوی سؤالات ما بود. شاوردیان می‌گوید دلش می‌خواهد از نزدیک با مردم در ارتباط باشد و حالاحالاها قصد رفتن از محله مجیدیه را ندارد.  

 شما ساکن شرق تهران هستید و شهروندان ارامنه زیادی هم در این محدوده سکونت دارند. به نظر شما ساکنان این قسمت از پایتخت در زمینه برخورداری از امکانات شهری چه موقعیتی دارند؟ 
جامعه ارامنه بیشتر در مناطق ۳، ۶، ۷و۸ تهران سکونت دارند و قدیم‌ها هم در مناطق ۱۱و۱۲ حضور داشتند که اکنون فقط تعدادی در محدوده منطقه ۱۱و البته کمتر از سایر مناطق آنجا ساکن‌اند و این میان کسانی هم متناسب با شرایط مالی‌شان، در مناطق شمال‌شهر و غرب تهران زندگی می‌کنند. اما زندگی برای ارامنه در تهران هیچ فرقی با سایر شهروندان تهرانی ندارد. فقط به تبع شرایط زندگی، امکانات رفاهی، تفریحی، ورزشی این گروه هم در این مناطق خاص متمرکز است چون مدارس و کلیسا آنجا مستقر هستند. این گروه شرایطی را دارند که غیرارمنی‌ها ساکن در آنجا نیز از آن بهره‌مندند و شرایط و امکانات متمایزی ندارند و قرار هم نیست داشته باشند چون همه ما ایرانی هستیم تمایز ما فقط دین ما است.  
 

 با این اوصاف دغدغه خاصی برای ارامنه در این شهر وجود ندارد که شما به‌عنوان نماینده آنها مطالبه‌گر باشید؟ 


هر ایرانی حق دارد در شرایط عادی زندگی کند و از امکانات بهداشتی، آب آشامیدنی و آموزش مطلوب بهره‌مند باشد و این بچه‌های امروز که مدیران آینده ما هستند، مطالبات بحق‌شان باید پیگیری و شرایط مطلوب برایشان فراهم شود. ما باید کاستی‌ها را تذکر بدهیم و پیگیری کنیم و همه وظیفه داریم با همکاری و همدلی در رفع مشکلات هموطنان همکاری کنیم. ما در شهر تهران دغدغه آسفالت خیابان و بزرگراه را نداریم چون شهرداری و شورای اسلامی شهر مستمر این فعالیت‌ها را پیگیری می‌کند و انجام می‌دهد و شرایط محیطی مطلوب را فراهم می‌کند اما این موضوع در شهرهای دیگر متفاوت و مطالبات از وزارتخانه‌های مختلف است. این میان تنها مطالبه مختص جامعه ارامنه نگهداری کلیساها و محوطه آنها و مدارس است که از شهرداری پیگیری می‌کنیم. در تهران حضور شورایاران در محله‌ها یک اقدام خیلی عالی است که آنها در واقع همان حکومت‌های محلی هستند و اگر وظایفشان بیشتر مشخص و حدود فعالیتشان روشنگری شود، می‌توانند اثربخش‌تر باشند. چه بسا آنها در این سال‌ها به شهرداری‌ها و شورای اسلامی شهر تهران و سازمان‌های مربوطه بسیار کمک کرده‌اند و چون دغدغه‌ و مشکلات خود را از نزدیک رصد و آنها را به مسئولان منتقل می‌کنند، مسئولان نیز به راحتی می‌توانند مشکلات مردم را رفع کنند. به نظر من هرکسی در هر جای شهر و کشور ساکن است باید آداب شهروندی و بهداشت را رعایت کند و شرایط اجتماعی که برای هر شهروند ترسیم شده وحدود اختیارات و ارتباط با همسایگان را بداند، در این صورت می‌توانیم یک شهر و محله خوب داشته باشیم. یادم است قدیم هر کسی صبح که از خواب بیدار می‌شد مقابل خانه خود را نیز آب و جارو می‌کرد و شهر تمیز بود اما الان در یک ساختمان همه به همدیگر نگاه می‌کنند. 

 در ساختمانی که شما آنجا سکونت دارید هم این وضعیت حکمفرماست؟ 
خوشبختانه خیر. من هنوز در ساختمان سه طبقه‌مان گاهی جارو و تی دستم می‌گیرم و نظافت می‌کنم. چون به پاکیزگی و نظافت علاقه دارم و این به نظر من خیلی هم خوب است و فقط به دلیل صرفه‌جویی در مصرف آب تعداد آن کمتر شده است. در کل همسایگان خوبی در مجیدیه داریم. 
 

 برای شما به‌عنوان یک نماینده مردم در مجلس، نظافت ساختمان کار سختی نیست؟ 
 همه ما انسان هستیم و من معتقدم هر فردی باید کارهای خودش را انجام دهد. در نظافت ساختمان هم همین‌طور است. وقتی توانایی دارم باید انجام بدهم اما در روزی که گرفتارکاری یا شرایط خاص بیماری هست، مشارکتم کمتر می‌شود. درخانه هم به همسرم کمک می‌کنم. 
 

 پس اهل مشارکت در امور منزل هم هستید؟ 
(با لبخند) بله من بلدم املت درست کنم. 

 به نظر شما ادیان مختلف چه نقشی در توسعه فرهنگی و اجتماعی تهران داشته و دارند؟ 


همه ادیان اصول و فروع دین دارد که در آن به خوبی، نیکی، رفتار خوب و پسندیده تأکید شده‌است. در جامعه ایران هم که ادیان مختلف و اقوام متنوع زندگی می‌کنند و تعاملات فرهنگی، دینی و قومیتی با هم دارند همه اینها کشور را غنی‌تر کرده‌است و هر کسی متناسب با دین و قومیتش سعی داشته و دارد برای کشور دستاوردهایی داشته باشد. این میان از همدیگر یاد می‌گیریم و اشتراکات زیادی داریم. ارامنه در دوران دفاع‌مقدس هم شهید، جانباز وآزاده و... بسیاری تقدیم میهن کرده که این نشان‌دهنده اهمیت تمامیت ارضی ایران است که برای همه ما مهم بوده و ارزش‌های ملی، فرهنگی و دینی ما از جایگاه خاصی برخوردار است. 

 کدام‌ نماد تهران در ذهن شما نقش بسته و علت ماندگاری آن چیست؟ 
برج‌ میلاد و پل طبیعت. هر وقت مهمانی از خارج به اینجا می‌آید به او می‌گویم حتماً باید به برج میلاد و پل طبیعت برود. اینها نمادهای عالی و مدرن شهر تهران هستند. در بازار تهران که به آنجا علاقه‌دارم، بزرگ‌ترین کلیسای قدیمی و نخستین کلیسای ارامنه وجود دارد که به ثبت ملی و جهانی رسیده است. همچنین در خیابان حافظ دومین کلیسای قدیمی تهران وجود دارد که خانه سالمندانی هم دردل آن هست و ۱۲ سالمند آنجا زندگی می‌کنند. 
 بدون تعارف اگر قرار باشد دوباره امکان انتخاب سکونت در تهران را داشته باشید، آیا بار دیگر این شهر را برای زندگی انتخاب می‌کنید؟ اساساً تهران جای خوبی برای شخص آقای شاوردیان هست؟ 
واقعیت این است من دوست دارم در روستا زندگی کنم اما نه شرایط آن را دارم و نه پولش را. به تهران‌گردی و ایران‌گردی و روستاگردی در جاهای بکر علاقه‌دارم. امیدوارم بعد از دوران نمایندگی بتوانم روستانشین شوم. وقتی به روستا می‌روم چندین روز آنجا می‌مانم و از دیدن آسمان پرستاره و زندگی همراه با آرامش در آنجا لذت می‌برم. با این حال فعلاً نه قصد رفتن از مجیدیه و نه پول آن را دارم. 

 چطور شد از محله نارمک به میرزای شیرازی رفتید و از آنجا دوباره به شرق تهران و مجیدیه برگشتید؟ 
مدتی در نارمک زندگی می‌کردیم و بعد از آن در محدوده میرزای شیرازی ساکن بودیم و بعد از ازدواج هم از مرکز شهر تهران به شرق آمدیم. آن زمان به خاطر شرایط مالی نتوانستیم در مرکز شهر خانه کوچک پیدا کنیم و به شرق تهران آمدیم و از خانه ۴۰ متری شروع کردیم. خانه‌ای کوچک با یک پنجره اما خیلی هم خوب بود. حالا بعد از ۱۷‌ـ ۱۸ سال که از ازدواج‌مان می‌گذرد، در خانه‌ای ۵۵متری زندگی می‌کنیم و راضی هم هستیم به رضای خدا. وقتی این موضوع را توئیت کردم، اکثر مردم باور نکردند که یک نماینده درخانه ۵۵متری زندگی می‌کند و برایم نوشتند: «غصه نخور، آخر دوره نمایندگی بزرگ ترش را می‌خری.» حتی نوشتند: «حتماً صفر را از جلو ۵۵متری جا انداخته‌ای آقای نماینده»و... از این نظرات. اما به نظر من همین که تن سالم باشد، دیگر نیازی به خانه بزرگ نداریم. توصیه من همیشه به جوانان این است که در خانه کوچک هم می‌توان شاد بود مهم این است خودمان راضی باشیم. با توجه به شرایط روزگار با یک خانه کوچک هم می‌توان زندگی مشترک را شروع کرد. بیشتر اوقات در این خانه ۵۵ متری من و همسرم و تنها پسرمان به همراه پدر خودم و پدر همسرم که مستقل است، کنار هم هستیم و مادرانمان به رحمت خدا رفته‌اند. درواقع ما یک خانواده ۵ نفره هستیم. 
 

 به محله دوران کودکی و نوجوانی‌تان سر می‌زنید؟ 
بله. کودکی من در محله پدرثانی گذشت. الان هم گاهی به خیابان افشاری و پدرثانی می‌روم و خیلی تغییرات پیدا کرده و به کوچه‌ای که آنجا بودیم، سر می‌زنم. برخی از فروشگاه‌های نوشت‌افزار که آن زمان خرید می‌کردم، تغییر کرده‌اند و صاحبان برخی دیگر در قید حیات نیستند اما برخی هستند نشانی می‌دهم مرا می‌شناسند. من متولد سال ۱۳۵۵ هستم و دوران کودکی در کوچه بازی می‌کردیم و دوستان زیادی در کوچه داشتیم. دوچرخه‌سواری می کردیم و بازی‌های گروهی داشتیم. باوجود شرایط دشوار دوران دفاع‌مقدس و کمبود امکانات، بچه‌ها در کوچه وارد روابط اجتماعی می‌شدند و به خانه هم می‌رفتند و این منجر به توسعه روابط اجتماعی و فرهنگی می‌شد. یادم است در کوچه ما فقط یک خانواده ارمنی ساکن بود و بقیه مسلمان بودند که روابطمان با هم خیلی خوب بود. ما ایرانیان ارامنه و ایرانیان غیرارامنه اشتراکات فرهنگی بسیاری داریم و این حسن همجواری در همه شئون نمایان است. 

 در مجیدیه هم‌ تردد علنی دارید؟ 
بله اکنون بیشترین حضور و تردد من در محله مجیدیه است. گاهی مردم وقتی من را درحال خرید می‌بینند، تعجب می‌کنند. 
 

 پس ارتباطتان با مردم خوب است و در دسترس‌شان هستید؟ 
آنها همیشه من را می‌بیند و دسترسی به من برایشان مقدور است. من دوره‌های دوم و سوم عضو شورایاری محله بودم که این دوره‌ها ۱۰ سال طول کشید. تعاملات خوبی با شهرداری ناحیه ۳ و منطقه۸ و شورای اسلامی شهر تهران داشتیم. در بازدیدهای محلی بودیم و مردم من را می‌شناسند. با همه این اوصاف، با توجه به اخلاقی که دارم، همیشه خودم برای خانه خرید و با مردم و کاسبان احوالپرسی و صحبت می‌کنم. حتی این اواخر برای خرید یک ماست رفتم و تا به خانه برگردم دو ساعت طول کشید. مردم انتقادات و پیشنهاداتی دارند و گاهی مشورت می‌گیرند. در مغازه‌ها صحبت می‌کنیم. دلم می‌خواهد همیشه از نزدیک با مردم ارتباط داشته باشم ولی به خاطر شرایط شیوع ویروس کرونا وضعیت کمی تغییر کرده اما بعد از کرونا حتماً دوباره میان مردم می‌روم تا مشکلات را از نزدیک رصد کنیم. از نشستن پشت میزها مشکلات احصا نمی‌شود و باید وارد جامعه شد. با این حال در گروه‌های کوچک و با رعایت پروتکل‌های بهداشتی دیدارهایی داریم. 
 

 مردم چگونه می‌توانند شما را به‌عنوان یک نماینده ملاقات کنند؟ 
دسترسی به من کار سختی نیست، ‌در کلیساهای محله مجیدیه و خیابان زرکش هر دو هفته یک‌بار حضور دارم. در اینستاگرام صفحه دارم و همیشه پیام می‌گذارم اگر کسی می‌خواهد دایرکت پیام بدهد و پنل پیامکی هم داریم، دفتر مجلس و خلیفه‌گری ارامنه تهران هم هست. اما با توجه به شرایط کرونا فعلاً حضور عمومی در مجلس نداریم. 
 

 حال و هوای مجیدیه در این روزهای آغاز سال نو میلادی چطور است؟ 
معابر محله ما حال و هوای خاص خود را پیدا کرده و در شب‌عید شلوغ است و حتی در شب یلدا هم مردم مشغول خرید بودند. هر ایام رونق اقتصادی خاص خود را دارد که این محله هم در این ایام رونق مضاعف می‌گیرد و غیرارامنه هم از شرایط برای کسب درآمد استفاده می‌کنند. ما در شلوغی‌ها از خانه بیرون نمی‌رویم. حتی عید نوروز هم به سفر نرفتیم. 
 

شما هر سال درخت کریسمس‌ می‌خرید؟ 

درخت، مظهر صلح، دوستی، حیات و همیشه مقدس بوده است. ما قدیم از درخت کاج که همیشه سبز است، استفاده می‌کردیم. آن زمان در روستاها از انجیر، پرتقال و نارنگی برای تزیین استفاده می‌کردند و درختان طبیعی بود و هر ساله درخت طبیعی می‌گرفتیم و ابعاد آن در هر خانواده متناسب با وضعیت اقتصادی متفاوت بود. درخانه ما هم که پدرم بازنشسته آموزش و پرورش بود، متناسب با شرایط اقتصادی‌مان تهیه می‌کردیم ولی کم‌کم موضوعات احترام به محیط‌زیست مطرح شد و از درخت‌های مصنوعی استفاده می‌کنیم. یکبار خریدیم و هر سال جعبه آن را باز می‌کنیم و بعد از این ایام جمع‌آوری کرده و تا سال بعد دوباره عید استفاده می‌کنیم قرار نیست هر سال چیزی جدید اضافه کنیم. هر سال عید کادو می‌خریم. کادویی که بابانوئل می‌آورد و زیر درخت می‌گذاریم و به بچه‌ها هدیه می‌دهیم. شیرینی‌های مختص سال نو و عید پاک مثل گاتا و نازوک که بیشتر مختص ارامنه است تهیه می‌کنیم. 

امسال که این جشن با حضور ویروس کرونا توام شده چه توصیه‌ای به هموطنان‌تان دارید؟ 
امسال شرایط کرونا باعث شده هر فردی در خانه خودش جشن بگیرد و همه باید پروتکل‌ها را رعایت کنیم و امسال دورهم نباشیم. ما ارامنه معمولاً ۶ژانویه را میلاد حضرت مسیح(ع) می‌دانیم و با غسل تعمید همزمان جشن ‌می‌گیریم. شرایط کرونایی آداب و رسوم ما را هم تحت تأثیر قرار داده و ما هم در خانه می‌مانیم و فقط با همان ۵ نفری که گفتم، ارتباط خواهیم داشت. به امید اینکه این ویروس منحوس از زندگی و روزگار ما زودتر برود و دوباره دورهم جمع شویم. در این شرایط خاص بهتر است از تلفن، اینترنت و تماس‌های تصویری استفاده کنیم و این برای ما که روابط جمعی و گروهی داشتیم و با هم شاد و در غم هم شریک بودیم، سخت است. 

برای مردم پایتخت، به‌ویژه ارامنه پیامی دارید؟ 

ما نمایندگان سعی‌مان این است طرح‌ها، لوایح و پیشنهاداتی را ارائه دهیم و تصویب کنیم که همه برای راحتی مردم ایران عزیزمان باشد و به رونق اقتصادی و پیشرفت ایران عزیز بینجامد و در این راستا قدم برداریم. هدف من و همه همکارانم تلاش در این راستا است تا بتوانیم با توجه به بحران‌های اقتصادی و تحریم‌های ظالمانه که عرصه را برای ما تنگ‌تر کرده، در این شرایط کشور را اداره کنیم و به جایگاهی که دوست داریم کشور برسد، آن را برسانیم. به تبع مشکلاتی هم هست اما آنها جز با همیاری، همفکری، همدلی و همکاری در میان همه مسئولان صورت نمی‌گیرد. مطمئنم اگر این همدلی بیشتر باشد، زودتر به این مهم دست می‌یابیم و می‌توانیم شاهد ایرانی‌آبادتر و رونق اقتصادی خوب و جامعه عاری از مشکلات باشیم. ما ایرانی‌ها افراد توانمندی هستیم و در هر عرصه می‌توانیم پیشرفت کنیم.


همشهری برای من تداعی‌گر همشهری محله است
سالگرد تاسیس روزنامه همشهری را که 28سال از عمرش می گذرد را تبریک می گوییم. من این روزنامه رنگی را از سال‌های دور می‌شناسم و از روزنامه‌های وزین و قدیمی است. اما همشهری برای من تداعی‌گر همشهری محله است. همشهری دوچرخه را هم می‌شناسم. در دوران شورایاری ارتباط خوبی با همشهری محله داشتیم و خبرنگاران محله با شورایاران رابطه بسیار خوب و نزدیک داشتند. امیدوارم خانواده بزرگ همشهری سالیان سال پابرجا و موفق باشد. 


از میلاد تا میلاد
«از میلاد تا میلاد» عنوان کتابی است که به‌زودی منتشر می‌شود. این عنوان متعلق به پایان نامه‌ من است که با توجه به توصیه استادان آن را به کتاب درآوردم و اکنون زیر چاپ است. همسرم ویراستاری آن را انجام داده است. در این کتاب که شروع آن از میلاد حضرت مسیح(ع) و پایان آن هم دوباره میلاد حضرت مسیح(ع) و در یک سال است، چاپخانه نائیری کارهای آن را انجام می‌دهد و مناسبت‌های یک سال بررسی شده است. 
 

آرا شاوردیان
تولد: ۱۳۵۵
تحصیلات: کارشناس ارشد مردم‌شناسی
محل سکونت: مجیدیه
ویژگی: نماینده مسیحیان ارمنی تهران و شمال ایران و عضو کمیسیون عمران دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی، متأهل و دارای یک پسر