تاریخ انتشار: ۹ خرداد ۱۳۸۷ - ۱۰:۱۶

محمد علی بدری - فرهاد عشوندی: درست در تعطیلات نیم فصل لیگ بود. کریم باقری در روزهایی که پرسپولیس صدرنشینی مطلق لیگ را در دست داشت، به دوست خبرنگارش گفت:« تنها کسی که در تیم دلش برای افشین می‌تپد، من هستم.»

روزها گذشتند و پرسپولیس به بحران رسید.  در این شرایط سخت بود که کریم از مدیر تیم اختیار تام گرفت تا با بازیکنان برخورد کند و او کارش را به خوبی انجام داد. این قدر خوب که پرسپولیس دوباره به آرامش برسد.

او در 35سالگی برای تیمش مثل بازیکنی 18 ساله بازی کرد و آنها سرانجام قهرمان شدند. قهرمانی در شرایطی که او توانست پاس گل پیروزی را در دقیقه 97 برای هم تیمی اش بفرستد.

 کریم پس از قهرمانی برای ما از خاطرات یک سال پر استرس گفت تا لحظه شیرین جشن...

  • دقیقه 95 بود تقریبا همه ناامید شده بودند؟

ما مساوی کرده بودیم و بازی دقیقه آخر بود و همه ما استرس هم داشتیم. مخصوصا من، به خاطر تماشاگرها. واقعا اگر مساوی می‌کردیم و تیم قهرمان نمی‌شد، آنها ناراحت می‌شدند. فقط می‌توانم بگویم آن دقایق، خدا خیلی کمک‌مان کرد و توانستیم گل قهرمانی را بزنیم و قهرمان شویم.

  • اصلا فکرش را می‌کردید که توپ به شما برسد؟

نه، اصلا فکرش را هم نمی‌کردم.

  • پس اتفاقی بود؟

بله... فوتبال پر از اتفاق است. من جلوی هجده‌قدم بودم که توپ به من رسید. این هم از همان اتفاقات فوتبال بود.

  • در بازی اتفاق دیگری هم افتاد. افشین قطبی یک تعویض غیرمتعارف کرد. شما را برد پشت دو مهاجم. جایی که کریم باقری را به خاطر آن می‌شناسند. مثل بازی با استرالیا. خیلی وقت بود که عقب‌ بازی می‌کردی.

در آن پست (پشت دو مهاجم) آزادی‌ام بیشتر از قبل شد. بیشتر می‌توانستم خودم را در موقعیت گل قرار بدهم و موقعیت ایجاد کنم. مخصوصا دو بازی آخر که توانستم گل هم بزنم. بیشتر حواسم به حمله بود نه دفاع. چون حالا دیگر خیالم راحت بود دو نفر پشتم هستند که کار دفاعی انجام بدهند. اینها باعث شد من یک مقداری نسبت به قبل بهتر بازی کنم.

  • کریم باقری این فصل خیلی آماده بود. حمید استیلی هم گفته بود کریم، پیش از آغاز فصل آن قدر خوب بدنسازی و تمرین کرده که نباید در طول فصل مصدوم ‌شود. حتی اگر علی دایی او را به تیم ملی دعوت می‌کرد هم کسی نمی‌گفت چرا. شاید هم همه خوشحال می‌شدند. همه می‌گفتند کریم، فارغ از اینکه چند سالش است، الان آمادگی بازی در تیم ملی را دارد.

خدا را شکر که ما قهرمان شدیم و اصل کار همین بود. درباره تیم ملی هم مربیان باید نظر بدهند. الان هم تنها کاری که از من بر می‌آید این است که برای موفقیت تیم ملی دعا کنم و امیدوار باشم تیم ملی ما از این مرحله عبور کند و در مراحل بعدی موفق‌تر باشد.

  • پس کریم باقری از تیم ملی خداحافظی نکرده...

نه اینکه من خداحافظی نکرده باشم. من خداحافظی کرده‌ام و رسما هم اعلام کردم. الان 6 سال است که از تیم ملی دورم. ولی اگر در برخی مقاطع‌ برای حضور دوباره اعلام آمادگی کردم، بیشتر به خاطر این بود که در آن مقطع دیدم آماده‌ام و به‌نظرم رسید اگر تیم ملی به من احتیاج داشته باشد، می‌توانم کمکی کنم.

  • رابطه شما با علی دایی خوب است؟

بله.

  •  فکر می‌کنید الان وضعیتش در جایگاه سرمربی تیم ملی چطور است؟

کار خیلی سختی است چون تیم ملی با یک جمعیت 70 میلیونی سر و کار دارد و همه انتظار دارند تیم ملی‌شان موفق باشد. این، کار را برای بازیکنان تیم ملی سخت کرده ولی از پس کار بر می‌آید و ما منتظریم بازی‌های خوب از تیم ملی ببینیم.

  • درباره این فصل بیشتر صحبت کنیم. این فصل پرسپولیس تیم خوبی بود و فوتبال زیبایی هم بازی می‌کرد. اما ابتدای لیگ شوک بزرگی به این تیم وارد شد. مدیرعامل و کادر فنی جدید آمد و همان اوایل فصل یک زمزمه‌هایی به پا شد که به خاطر اختلاف با حمید استیلی شاید از پرسپولیس جدا شوی.

قبل از مصاحبه، آن روزنامه را نشانتان دادم و شما دیدید که در یک صفحه سن مرا 3 جور نوشته بودند. درباره اختلاف‌ها هم همین طور. اول فصل مصاحبه‌هایی را چاپ می‌کردند و از طرف خودشان به اختلاف‌ها دامن می‌زدند. یک روز ما را از هم جدا می‌کردند یک روز دیگر هم می‌نوشتند ما درگیر شده‌ایم. خلاصه چیزهای را مطرح می‌‌کردند که خودم هم از آن خبر نداشتم.

  • یعنی نمی‌خواستید جدا شوید. اصلا اختلافی نبود؟

اولا باید بگویم من قرارداد داشتم و یک سال باید در تیم می‌ماندم. دوما مدتی که از آمدن آقای کاشانی گذشت و همه شرایط جدید را دیدند، فضا طوری شد که همه با جان و دل داشتند به تیم کمک می‌کردند و هیچ کس به فکر اختلاف یا پول نبود. رفاقت‌هایی که بچه‌ها از آقای کاشانی دیدند باعث شد هیچ کس روی حرف ایشان حرف نزند و همه با جان و دل بازی کنند.

در مرحله سوم باید به کادر فنی اشاره کنم. بعد از آمدن آقای قطبی و تکمیل این کادر، همه چیز عالی شد. در این شرایط حق بدهید که نوشته برخی روزنامه‌ها را شایعه بدانم. بچه‌ها یک کادر خوب، بالای سرشان بود که فقط آنها را وادار به تمرین می‌‌کرد.

 شرایط خوبی که برای پرسپولیس فراهم شده بود، ما را در مسیر قهرمانی قرار داد. البته بعضی جاها مخصوصا نیم‌فصل دوم حاشیه‌هایی دوروبر تیم بود که طبیعی هم به‌نظر می‌رسید. پرسپولیس و استقلال همیشه این حاشیه‌ها را دارند، ولی به هر حال هرچه بود، تمام شد.

  • شروع فصل، حمید استیلی تیم خوبی بست. مجموعه‌ خوبی بسته شد که بعد از سپاهان - که سه، چهار سال است حرفه‌ای‌ترین تیم ایران است- بهترین تیم لیگ برتر به‌نظر می‌رسید... پرسپولیس در چنین شرایطی قهرمان شد...

البته شما نباید تیم پرسپولیس و استقلال را با بقیه تیم‌ها مقایسه کنید. چون دیگر تیم‌ها، شرایط و امکانات خیلی خوبی دارند.

شما به تیم ما نگاه کنید. تمام دردسرهای چند سال اخیر ما از نبود پول بوده است. ولی باشگاهی مثل سپاهان از امکانات خوبی برخوردار است. این امکانات می‌تواند بهترین شرایط را برای این تیم فراهم کند. هم از نظر پول بازیکنان هم امکانات کناری تیم و هم مسائل جانبی می‌تواند به آرامش بیشتر تیم کمک کند.

 طبیعی است که در چنین شرایطی، قدرت خرید شما هم برای دراختیار گرفتن بازیکنان بزرگ بالا می‌رود و سپاهان از این فرصت استفاده کرد و بازیکنان خوبی هم دراختیار گرفت که مقام‌های چند سال اخیر را برای این تیم آوردند.

 ولی پرسپولیس را شما نگاه کنید. هر یکی دو سال، مدیر عوض می‌شود و کوهی از مشکلات را تحویل می‌گیرد. در عوض، سپاهان الان هفت، ‌هشت سال است که مدیرش ثابت دارد کار می‌کند. اگر هم امسال ما قهرمان شدیم، به این دلیل بود که مشکلات ما کمتر از سال‌های قبل بود و ترکش اتفاقات مدیریتی کمتر به ما اصابت می‌کرد.

افشین قطبی آمد و وارد تیم شد. مربی‌ای که قبلا هیچ شناختی از او وجود نداشت. هیچ کس هم در سابقه‌‌اش ندید که نفر اول باشد. البته خیلی زود هم محبوب شد. این اتفاق چطور افتاد؟ این را به این دلیل می‌پرسم که شما نزدیک‌ترین فرد به آقای قطبی بودید.
به‌نظرم این محبوبیت که شما گفتید،  برمی‌گردد به طرز تفکر و صحبت افشین قطبی در مطبوعات، رسانه‌ها و بین مردم.

 او در تمام موارد چه تیمش می‌باخت، چه می‌برد، با شخصیت و شیوه بین‌المللی صحبت می‌کرد. از این نظر فکر می‌کنم قدری نسبت به بقیه مربی‌ها متمایز بود. همین باعث شد که محبوبیتش بین طرفدارها بیشتر شود. چه آنهایی که فوتبال را می‌دیدند و چه نمی‌دیدند و فقط از طرز صحبت او باخبر می‌شدند.

به‌نظر من او در تیم ما خیلی تاثیرگذار بود. کسی نشنیده که مربی‌ای اول فصل بیاید و در حالی که شناختی از تیم ندارد بگوید تیم را قهرمان می‌کنم. این برمی‌گردد به اعتماد به نفسی که – افشین قطبی- داشت و این اعتماد به نفس را به تیم هم منتقل کرد. شما دیدید که در اوایل و اواخر فصل، پرسپولیس بهترین نتیجه را گرفت.

  • از اعتماد به نفس افشین قطبی صحبت کردید و ادبیاتش. تا حالا مربی‌ای در پرسپولیس نداشتیم که از هفته سوم لقب امپراتور را به او بدهند و تا پایان فصل و حتی در بحران‌ها هم برای او احترام قائل باشند. البته خیلی‌ها می‌گویند ادبیات افشین آن چیزی را که فوتبال ایران کم داشت به فوتبال داد. فکر می‌کنید ادبیات گفتاری افشین قطبی چقدر به این جایگاه کمک کرد؟

اکثر مربیان ما بعد از بازی‌ها عصبانی‌ و پرخاشگر هستند ولی افشین هیچ وقت عصبانی نشد و همیشه دیدید که سعی کرد با متانت با همه برخورد کند. اینها عاملی بود که محبوبیتش را زیاد کرد.

  • قطبی با شما خیلی خوب بود. همیشه می‌گفت که کریم باقری بزرگ‌ترین کمک به من است. و از شخصیتی حرف می‌زد که کریم به تیمش می‌دهد. چه کار کرده بودی که همیشه می‌گفت کریم باقری؟

به خاطر شناختی بود که از قبل از من داشت. من هم تا جایی که توانستم به او کمک کردم، چه کارهای بیرونی و چه کارهای تیمی‌اش،  این کارها را کردم که موفقیت پرسپولیس را ببینم و افشین هم در ایران موفق باشد. ایشان هم لطف داشتند. هر جا که بودند این صحبت را می‌کردند.

  • پرسپولیس در مقاطعی از فصل دچار مشکل شد.اولین اختلاف‌ها از شیراز بود کار به جایی رسید که کاشانی استعفا داد!

استقلال و پرسپولیس همیشه  حاشیه دارند و این مدیر تیم است که می‌تواند حاشیه‌ها را جمع کند. در آن مقطع آقای کاشانی صلاح دیدند که اگر نباشند تیم بهتر می‌تواند کارش را انجام دهد. اختلاف سلیقه‌هایی بین مربیان بود که ایشان ترجیح دادند خودشان را کنار بکشند. خدا را شکر با جلسه‌ای که بازیکنان با خود ایشان داشتند خواستند که ایشان بماند. چون در نبودش واقعا تیم خیلی لطمه می‌دید و خدا را شکر ایشان قبول کرد و ماند و تا لحظه قهرمانی تلاش کرد.

  • شما قبلا دیده بودید که سرمربی تیم و مربی تیم با هم مشکل پیدا کنند؟

بسیاری از مشکلات برمی‌گردد به اینکه قطبی از جایی دیگر آمده بود. او هیچ شناختی از فرهنگ ما نداشت. وگرنه مشکل خاصی نبود.

  • یعنی قطبی مقصر بود یا حمید استیلی هم...؟

اختلاف سلیقه‌ همیشه هست. از بیرون به این اختلافات دامن زده شد. ده پانزده تا روزنامه در روز در می‌آید که خوب بعضی‌ها شیطنت هم می‌کنند. اما در واقع هیچ‌چیز خاصی نبود.


  • یک سری از ستاره‌های تیم هم با افشین دچار مشکل شده بودند. از بعد از بازی با استقلال اهواز کاشانی اختیار ویژه‌ای به شما داد و به بازیکن‌ها اعلام کرد که اختلافات بازیکنان را آقاکریم باید بررسی کند.

این صحبت‌ها از اول هم بود. آقای کاشانی به من بیشتر اختیار دادند که حتی جلو مربی‌ها با بازیکن‌ها برخورد کنم. خدا را شکر از این به بعد مشکلی در تیم بین بازیکنان نبود و بازیکنان بیشتر خودشان را باور کردند و بیشتر موقعیت خودشان را درک کردند و تیم هماهنگ‌تر شد تا بتوانیم قهرمان شویم.

  • ولی حتی پس از بازی با استقلال اهواز هم نیکبخت مدام با قطبی مشکل داشت...

نه، مشکل که نداشت. همه بازیکنان دوست دارند که بازی کنند و موقعی که قرار باشد روی نیمکت بنشینند ناراحت می‌شوند. در یک مقطعی هم شاید علیرضا مشکل داشت. قطبی هم برخوردهای انضباطی با او کردو همه چیز حل شد.

  • کاپیتان دوم تیم‌تان شیث رضایی بود که خیلی هم خبرساز شد، تا جایی که تصمیم گرفتند که دور از تیم باشد. فکر می‌کنی چرا این اتفاق افتاد؟

متأسفانه تیم‌هایی مثل استقلال و پرسپولیس یکباره از بازیکنان باتجربه خالی شدند. یادم هست آن سالی که من آمدم پرسپولیس همه بازیکنان در سطح تیم ملی بودند و باتجربه بودند اما خیلی زود تیم‌ها از بازیکنان باتجربه، بازیکن‌های ملی‌پوش خالی شدند و بازیکن‌های جدید و جوان به تیم اضافه شدند. دربین آنها بعضی بازیکن‌ها به جای اینکه بیشتر به فکر موفقیت باشگاه‌هایشان باشند می‌خواهند از یک طریقی - از طریق حاشیه- خود را به شهرت برسانند.

  • شیث هم از این دسته بود؟

شیث می‌تواند بهتر از اینها باشد چون از نظر فنی قابلیت‌های بالایی دارد و این را همیشه به شیث می‌گفتم. اما او برای اینکه خودش را مطرح کند راه منفی را پیدا کرد، با قابلیت‌هایی که داشت می‌توانست بهتر از اینها باشد و تا آخرین لحظه در کنار تیم باشد. خود بازیکن هم مقصر است کارهایی می‌کند که آخر مجبور می‌شوند با او برخورد کنند. بعضی جاها هست که مدیریت و مربی می‌خواهند که بعضی مسائل را نبینند اما مجبور می‌شوند برای موفقیت تیم با بازیکنان خاطی برخورد کنند.

  • بحث ستاره شدن همیشه مطرح بوده. هم‌دوره‌های خود شما مثلا مهدی هاشمی‌نسب!

موضوع مهدی فرق می‌کرد. مهدی از یکی از بچه‌های خوب و با معرفت تیم فوتبال ما بود. شیطنت‌های مهدی به یک شکل دیگر بود شیطنت‌هایی بود که همه بازیکن‌ها دارند ولی مثل شیطنت‌های شیث نبود.

  • لحظه قهرمانی شما یک حرکت ویژه کردید، میکروفن را گرفتید و سرود خواندید...

اول من از این همه تماشاچی‌ که در این چند بازی به ما خیلی کمک کردند تشکر کنم. آخر بازی بچه‌ها همه گفتند این شعر را بخوانیم. کنار من نیکبخت بود و –طرف دیگرم- محسن بود و همگی با هم شروع کردیم تا تماشاگران در آن لحظه شاد باشند و من خودم بیشتر دوست داشتم شادی‌های مان بین همه تقسیم شود.

  • البته جو ویژه‌ای هم به ورزشگاه دادید. برای اولین بار اتفاق افتاد که در تهران یکی از دو تیم پرسپولیس و استقلال قهرمان می‌شد و کل مردم جشن می‌گرفتند. مثل بازی‌های تیم ملی شده بود و مردم ریخته بودند بیرون. چرا این اتفاق‌ها افتاد؟

چون شرایط طوری شده بود که دوست داشتند بعد از چند سال یک تیم تهرانی از پرسپولیس و استقلال قهرمان شود. در برنامه 90 دیدیم یکی دو تا از بازیکنان سپاهان هر چه که از دهانشان درآمد گفتند. به‌نظر من  این صحبت‌هایی که این بازیکن‌ها کردند، خوب نبود.

  • معمولا روزهای قهرمانی روزهای آخر خوشحالی است. بعد از آن اختلاف‌ها شروع می‌شود و بچه‌ها می‌روند باشگاه‌های کشورهای اطراف. در پرسپولیس چه اتفاقی می‌افتد بچه‌ها می‌مانند؟

بستگی دارد به مدیریت تیم و امکاناتی که در اختیار پرسپولیس هست. الان فکر می‌کنم یکی دو نفر هستند که قرارداد دارند و بازیکن‌های اصلی قراردادشان تمام شده و نگه داشتن اینها و برنامه‌ریزی کردن برای آنها کار خیلی سختی است.

 چون بودجه خیلی خوبی می‌خواهد که بتوانیم تازه با بازیکن‌ها صحبت کنیم و قرارداد ببندیم و یک پولی به آنها بدهیم.

  • الان پرسپولیس چقدر پول لازم دارد؟

  فکر کنم الان آقای کاشانی باید 3میلیاردی پول نقد در جیبش بگذارد تا بتواند با این 15-16 بازیکنی که قراردادشان تمام شده، قرارداد ببندد. کار خیلی سختی است و امیدوارم آقای کاشانی از پس این کار بر بیاید و بتواند این بازیکنان را نگه دارد.

  • 6 امتیازی که از پرسپولیس کم شد برای بدهی بود. مشکلی که هیچ وقت گریبانگیرتیم‌های متصل به دولت را نمی‌گیرد. این باعث شد که پرسپولیس چند هفته در کما به‌سر ببرد. باز شما می‌گویید که به پول بیشتری نیاز داریم. یعنی یک کمای طولانی‌تر در راه است؟

بله، صد درصد. الان فکر کنم فقط یک میلیارد لازم است تا با این 15 بازیکن تسویه کنند. الان باشگاه باید 3 میلیاردی در جیبش باشد که بتواند این کار را کند.

  • الان بزرگترین مسئله برای پرسپولیس این است: قطبی می‌رود یا می‌ماند؟

من نظرم این است که افشین از این تیم می‌رود. اینجا نمی‌ماند. حالا دلایل شخصی خودش را دارد ولی تا آنجایی که من می‌دانم می‌رود.

  • حق می‌دهید که برود -واقع‌بینانه-؟

من هم اگر بودم می‌رفتم چون مشکلاتی که او امسال داشت. فکر کنم کمتر مربی بود که در ایران این مشکلات را داشته باشد. او هم مشکلات خودش را دارد. او هم باید تامین شود. به‌نظر من از اینجا برود جای دیگر راحت‌تر است.

  • یعنی کلا از ایران می‌رود؟

فکر کنم بله.

  • یک اتفاق بزرگتری که در زندگی‌اش افتاد تیم ملی بود. گفتند از گزینه‌های مربی‌گری تیم ملی است و بعد خط خورد.

بله خیلی در روحیه‌اش تاثیر گذاشت.

  • اگر این اتفاق برای کریم باقری می‌افتاد چه برخوردی می‌کرد.

راستش برخورد خاصی نمی‌توانستم بکنم. اتفاقی هست که افتاده. باید اینقدر قوی باشی که بتوانی خودت را دوباره از نظر روحی بازسازی بکنی. چون ضربه خیلی بدی می‌خوری. و افشین هم خدا را شکر این روحیه را داشت که خودش را توانست زودتر جمع وجور کند.

  • الان ما یک مصاحبه‌ای داریم با آقای استیلی که گفته  بهتر است از بین من و افشین یکی باشیم و فکر می‌کنم که دلایل ایشان هم منطقی باشد. فکر می‌کنید که الان زمانش رسیده که تیم سپرده شود به آقای حمید استیلی؟

باز برمی‌گردد به مدیریت تیم که بخواهد چه نوع مربی را بالاسر تیم بگذارد. مدیریت تیم اولین آدمی است که هر اتفاقی که در باشگاه می‌افتد باید پاسخگو باشد. حمید این قابلیت‌ را دارد که پرسپولیس را جمع و جور کند ولی کار خیلی سختی است و گفتم که با حرف زدن من که حمید می‌تواند یا نمی‌‌تواند اصلا هیچ سندی نمی‌شود.

  • الان مطرح هست که یکی از این دو نفر – قطبی و استیلی- باید بماند و آن کسی که می‌رود در واقع برنده این بازی است. چون کار قهرمان در فصل بعد همیشه سخت‌تر است.

این روند ادامه دارد و طبیعی است که هرچند سال مربی باید عوض شود. افشین الان تیم را قهرمان کرده و الان مثلا رئال‌مادرید قهرمان شد و مربی‌اش عوض شد یکی دیگر آمد باز دوباره قهرمان شد اینها دلیل  نمی‌شود.

  • الان دیگر هدف، قهرمانی لیگ نیست بلکه  قهرمانی لیگ آسیاست.

نه، شما می‌توانید در کنار باشگاهی در باشگاه‌های آسیا موفق باشید. در درجه اول لیگ باید باشد. چون اگر لیگ امسال را نتوانیم خوب پشت سر بگذاریم مسلما به باشگاه‌های آسیای‌مان هم سرایت می‌کند.